در جزیره دورافتادهی کمپبل و در فاصله ۶۰۰ کیلومتری از زمینهای اصلی نیوزلند، درختی از تیرهی صنوبر با نام نوئل سیتکایی روییده است که لقب تنهاترین درخت جهان را به خود اختصاص میدهد. نزدیکترین درخت به آن در فاصله ۳۳۰ کیلومتری و در جزایر آوکلند قرار دارد و نزدیکترین همنوعش، در نیمهی دیگر زمین و آن سوی دریای آرام واقع شده است. با این حساب، این درخت چطور در این قسمت از زمین تنها زندگی میکند؟
جزیره کمپبل یکی از جنوبیترین جزایر نیوزلند به شمار میرود. این منطقه همیشه تحت نفوذ بادهای غربوزان که پنجاهیهای عصبانی نامیده میشوند، قرار دارد. این بادها اجازه نمیدهند تا گیاهان جزیره، بیش از چند متر رشد کنند. آب و هوای این منطقه هرچند خیلی سرد نیست؛ اما به ندرت از ۱۰ درجه سانتیگراد تجاوز میکند. آسمان نیز همیشه ابری است و میزان ساعات آفتابی تنها ۶۰۰ ساعت در سال یا دو ساعت در روز برآورد شده است. بارندگی در بیشتر روزهای سال صورت میگیرد و این منطقه تنها ۴۰ روز را بدون بارندگی تجربه میکند.
در چنین شرایط سختی، تنها یک گونه از گیاهان پایا قادر به رشد است که مگاهرب یا گیاه بزرگ نام دارد. دلیل این نامگذاری وجود برگهای این گیاه است که به شکلی عجیب بزرگ هستند و گاهی ابعادشان به اندازه یک کاغذ چاپگر نیز میرسد. برگهای بزرگ این گیاهان به آنها کمک میکند تا بیشترین میزان نور را با وجود حداقل آفتاب در این منطقه جذب کنند.
درخت نوئل سیتکایی در هیچیک از مناطق اطراف رشد نمیکند. در حقیقت شما نمیتوانید حتی یک نمونه از این درخت را در نیمکره جنوبی پیدا کنید. تنها مکانی که این درخت به طور طبیعی در آن رشد میکند، باریکهای است در آمریکای شمالی که از جنوب آلاسکا آغاز میشود و تا بریتیش کلمبیا در شمال کالیفرنیا امتداد مییابد.
لرد رانفورلی فرماندار کل نیوزلند بین سالهای ۱۸۹۷ تا ۱۹۰۴ بود. او در تاریخی نامشخص بین سالهای ۱۹۰۱ تا ۱۹۰۷، برای ماموریتی علمی به جزایر دورافتادهی نیوزلند سفر کرد و به جمعآوری گونههای متفاوت پرندگان برای موزه بریتانیا پرداخت. به نظر میرسد که تنهاترین درخت دنیا را نیز او در طول همین ماموریت کاشته باشد.
هرچند این درخت توانسته است با آب و هوای سرد و مرطوب در این منطقه سازگار شود؛ اما رشد چشمگیری نداشته است. بعد از گذشت این همه سال، بر اساس آخرین اندازهگیری در سال ۲۰۱۱، قد این درخت به سختی به ۱۰ متر میرسد؛ در حالی که بلندی این گونه در زمینهای مادریاش حداقل ۶۰ متر محاسبه شده است. با وجود عمر صد ساله، این درخت هرگز میوه کاج نداشته و گویا در مرحلهی جوانی باقی مانده است.
یکی از دلایل رشد کم این درخت، وجود آب و هوای اقیانوسی در این منطقه به شمار میرود و دلیل دیگر آن کوتاه شدن مرتب این درخت است. از آنجا که در این جزیره جنگلی وجود ندارد، کارمندان ایستگاه هواشناسی ساکن در جزیره تا سال ۱۹۵۸، هر سال نو بخشی از تنه درخت را برای تزیینات درخت کریسمس میبریدند.
درون این درخت عجیب و غیرمعمولی که در زمینهای غیرمادری خود کاشته شده، نشانهای وجود دارد که حاکی از تغییرات زمین بر اثر فعالیتهای بشر است. این نشانهها جرقههای طلایی نامیده میشوند.
بیش از دهها سال است که دانشمندان موضوع عصر نوین زمینشناسی را مطرح کردهاند. این عصر جدید، آنتروپوسین نامیده میشود و دورانی است که فعالیتهای بشری بر ساختار زمینشناسی و اکوسیستمهای گوناگون شروع به تاثیرگذاری کردند. دانشمندان تا به امروز، زمانهای متفاوتی را برای آغاز این دوره پیشنهاد دادند. برخی این زمان را انقلاب کشاورزی که ۱۲ الی ۱۵ هزار سال قبل اتفاق افتاد، اعلام کردهاند و برخی انقلاب صنعتی را که در نیمه قرن هفدهم آغاز و موجب افزایش میزان کربن در اتمسفر شد، در نظر دارند. تعدادی از دانشمندان نیز این تاریخ را متعلق به دورهی رادیوکربن که سرآغاز عصر هستهای است، میدانند.
هر یک از دورههای زمینشناسی نشانههای خاص خود را دارد. به عنوان مثال، برای تعیین آغاز عصر هولوسن، دانشمندان سوراخی در یخهای گرینلند ایجاد کردند و با اندازهگیری غلظت هیدروژن، متوجه تغییراتی چشمگیر شدند. این تغییرات نشان از گرمایش جهانی داشتند، گرمایی که آخرین بار زمین هنگام آب شدن آخرین قطعههای یخ در عصر یخبندان تجربه کرده بود.
به همین ترتیب، دانشمندان با پیدا کردن نشانههایی مستند از رادیوم در سنگهای باقیمانده از برخورد سیارک معروفی که ۶۶ میلیون سال قبل نسل دایناسورها را منقرض کرده بود، توانستند مرز بین اعصار کرتاسه و پالئوژن را تعیین کنند.
تیمی از محققان دانشگاه سوت ولز با سرپرستی کریس ترنر، برای آن که اثبات کنند تاثیرات آزمایشهای هستهای به اندازه برخورد همان سیارک معروف، گسترده و مرگبار است، به جزیره کمپبل رفتند. این جزیره چنان دورافتاده است که امکان دارد برخی رویدادهای جهانی بر آن هیچ تاثیری نگذارند.
محققان سوراخی را در تن درخت نوئل سیتکایی ایجاد کردند تا میزان کربن ۱۴ را در آن اندازهگیری کنند. کربن ۱۴ یک ایزوتوپ رادیواکتیو است که با آزمایشهای هستهای، در اتمسفر آزاد میشود. از آنجا که گیاهان، کربن مورد نیاز خود را از اتمسفر دریافت میکنند، با بررسی حلقهای از تنهی درخت میتوان میزان تغییرات غلظت کربن ۱۴ موجود را در طول سالهای عمر درخت اندازهگیری کرد.
همانطور که انتظار میرفت، میزان کربن ۱۴ بین ماههای اکتبر و دسامبر سال ۱۹۶۵ به بیشترین حد خود رسیده و بعد از معاهده بینالمللی منع آزمایش هستهای کاهش یافته بود.
با کشف و بررسی کربن ۱۴ در تنهی این درخت، کریس ترنر اعلام کرد که تغییرات میزان کربن ۱۴ نشانهای معتبر و جهانی برای گرمایش زمین به شمار میرود، بخصوص که اکثر آزمایشهای هستهای در نیمکره شمالی زمین صورت میگیرند و این جزیره در جنوبیترین نقطهها واقع شده است. بر اساس این مستندات، ترنر پیشنهاد کرد که آغاز عصر آنتروپوسین، ۱۹۶۵ در نظر گرفته شود.
یکی از جنبههای کلیدی این نشانهها یا همان جرقههای طلایی، طولانی بودن عمر آنها است. نیمهی عمر کربن ۱۴، نزدیک به ۶۰۰۰ سال است و این یعنی ۶۰۰۰ سال طول میکشد تا کربن ۱۴موجود بر اثر واکنشهای پرتوزایی تقلیل یابد و به میزان نصف مقدار قبل خود برسد. بدین ترتیب بعد از گذشت دهها هزار سال، هنوز میزان کربن ۱۴ موجود قابل اندازهگیری خواهد بود و محققان آینده خواهند توانست تاریخ دقیقتری را برای آغاز عصر آنتروپوسین مشخص کنند.