اگر از آن دسته افراد باشید که عاشق سفرهای هوایی هستید، مسلما یکبار تجربه فرود در شرایط بد یا حتی فرود بد در شرایط کاملا عادی را داشتهاید.
فرود ناموفق و لرزههای شدید طعم شیرین سفر هوایی را به کام شما تلخ میکند؛ اما مقصر اصلی این اتفاق کیست؟ شرایط آب و هوایی یا خلبان؟ کجارو به شما توضیح خواهد داد.
خوب فرود آمدن هنر است
از تجربیات خلبان سم بری (Sam Bray)، که در یکی از بزرگترین شرکتهای هوایی بریتانیا پرواز میکند، استفاده میکنیم؛ براساس گفتههای سم، سیستم پرواز خودکار بیشتر کارهای پرواز را انجام میدهد. سم اضافه میکند:
۹۰ درصد زمان پرواز سیستم ناوبری خودکار، کار هدایت را بر عهده دارد و فقط زمان فرود و برخاستن خلبان دخالت مستقیم در هدایت هواپیما را دارد.
جو دون (Joe D’Eon) خلبان قدیمی دیگری است که اعتقاد دارد توانایی خلبان در فرود آوردن هواپیما نشان از تجربه و حرفهای بودن او دارد. جو میگوید اگر میخواهید با جملهای خلبان و خدمه را خوشحال کنید، بهتر است به آنها با روی خندان بگویید : فرود خوبی داشتیم. همه ما خلبانها عاشق شنیدن این جمله هستیم.
افسر ارشد نیروی هواپیمایی انگلیس و نویسنده کتاب چگونه هواپیما را فرود بیاورید، مارک وانهونکر (Mark Vanhoenacker) معتقد است فرود آوردن هواپیما یکی از لذتبخش ترین قسمتهای پرواز است. او میگوید:
فرود آوردن غول عظیمی همانند هرکولس از هوا به زمین نیاز به تجربه زیادی دارد. شادی بعد از نشاندن هواپیما و قدم روی زمین گذاشتن، یک حس کاملا متفاوت و منحصربهفرد است.
فرایند فرود هواپیما چگونه است؟ شما بهعنوان خلبان باید هنگام فرود سرعت را متعادل نگه دارید، نه زیاد نه کم، ارتفاع را حفظ کنید و مرحلهای موسوم به flare کار بعدی شما برای فرود است. وانهونکر میگوید:
مانور زمین نشاندن هواپیما با زوزه کشیدن موتورهای هواپیما شروع میشود. فنهای متفاوتی برای این کار وجود دارد، ولی متداولترین آنها، بالا بردن دماغه هواپیما و کاهش قدرت موتور است. این کار باعث خواهد شد تکانههای فرود روی هواپیما کاهش پیدا کند و مسافران لرزش کمتری حس کنند. مرحله انفجار در فرود یکی از مراحل سخته نشاندن هواپیما است. آنچه باعث پیشرفت در این مرحله میشود، تجربه و تکرار است.
فرود خوب، افسانه هر خلبانی است
فرود خوب، فرودی آرام است؛ اما تقریبا دست یافتن به یک فرود آرام هم افسانهای است. آقای وانهونکر میگوید:
هیچوقت همه چیز برای یک فرود بدون تکان و آرام در کنار هم برای شرایط فرود هواپیما وجود نخواهد داشت. هوای بادی، برف روی باند، سنگریزهها، طول کوتاه باند و عوامل بسیار کوچک دیگر باعث خواهد شد که هیچوقت یک خلبان نتواند همه فرودهای خودش را به آرامی و نرمی انجام دهد.
نویسنده کتاب اتاق سری خلبان (Cockpit Confidential)، خلبان آمریکایی آقای پاتریک اسمیت (Patrick Smith) با گفتههای وانهونکر موافق است و اضافه میکند:
بار مسافران درون هواپیما و انبار آن یکی از معضلاتی است که خلبانان با آن دستوپنجه نرم میکنند. در هنگام فرود، تغییر جای چمدانها، میتواند باعث لرزههای خفیف شود. فرود خوب و بد و توانایی کنترل آنها، چیزی است که خلبانان برای آن آموزش دیدهاند. در یک باند فرود کوتاه، نشاندن هواپیما در مسیر کوتاه مهمتر از فرود آرام و بدون تکان است. این خلبان است که براساس اولویتهای مشخص شده، شرایط فرود را معین میکند.
خلبانها عاشق باندهای خاصی هستند
سال گذشته آزمونی از بیشتر خلبانان خطوط اروپایی برای فرودهای آرام بهصورت پنهانی و ندانسته کسب شد. بیشتر خلبانان دوست داشتند در مسیرهایی همانند ناپولی، مادیرا، اتنسبروک و جبلالطارق پرواز داشته باشند؛ و همه آنها بهانه مشترکی برای پرواز نکردن در سایر مسیرهایی داشتند که به آنها پیشنهاد میشد، این مسیرها نیاز به آموزشهای خاص برای فرود دارد! در بررسیها مشاهده شد که باندهای مناسب و همچنین اوضاع آب و هوایی اغلب خوب در این مناطق خاص، خلبانان را مجذوب خودشان کرده است.
اگر بار اول موفق نشدید ...
پرواز کردن بدون تجربه فرودهای آزمایشی فراوان و تسلط کامل، از بزرگترین اشتباهات هر خلبانی میتواند باشد. وانهونکر بیشتر توضیح میدهد:
هر باند پروازی برای خود، ارتفاع یا زمان تصمیمگیری دارد. زمانیکه خلبان به این نقطه از پرواز میرسد، باید بتواند تمامی تصمیمات لازم برای فرود را اتخاذ کند و براساس چراغهایی که در جلوی باند قرار دارد، ادامه مسیر را پیش برود؛ اگر موفق به تصمیمگیری نشود، باید دوباره اوج بگیرد و همین کار را تکرار کند. معمولا همه هواپیماها دارای سامانهای هستند که این نقطه را برای خلبان با صدای بلند در داخل اتاقک هشدار میدهد.
حادثهای که در سال ۲۰۰۷ برای هواپیمای Garuda Indonesia Flight ۲۰۰ اتفاق افتاد، ناشی از عدم داشتن مهارت کافی از سمت خلبان در تشخیص محل دقیق ارتفاع فرود بود. هواپیما از باند خارج شد و ۲۱ نفر از مسافران در اثر شدت حادثه جان باختند. در گزارشان حادثه آمده که خلبان هشدارهای مکرر باند را نادید گرفته و بهجای پرواز مجدد روی باند، شروع به افزایش سرعت و فرود کرده است.
فرود با باد مخالف کابوس خلبانان است
باد مخالف در جهت باند فرود از جمله عواملی است که باعث ناپایداری هواپیما در هنگام نشستن روی باند میشود که اولین نشانههایش لرزش در اتاقک مسافران است. دیو کیستارک (Dave Kistruck) که جانشین عملیات هواپیمایی در فرودگاه ویرجینیا است، میگوید:
خلبان ماهر میتواند هواپیما را روی خط میانی باند پرواز، با درنظرگرفتن شرایط خوب داخل اتاقک، با سرعت مناسب، به آرامی فرود بیاورد؛ اما عوامل محیطی فراوانی در این فرود میتوانند دخالت داشته باشند. از جمله باد مخالف روی باند. باد باعث فشار روی بال میشود و خلبان برای فرود باید فشار بیشتر و سرعت بالاتری داشته باشد که همگی باعث فرودی سخت همراهبا لرزشهای شدید است.
زمانیکه خلبان از باند خبر باد مخالف را دریافت میکند، با استفاده از مانورهای لازم، از فرود هواپیما روی خط باند اطمینان حاصل میکند و پس از آن به مسیر اصلی خودش باز میگردد و براساس آموزشهای داده شده به آنها، اقدام به فرود آوردن هواپیما با باد مخالف میکند. باد مخالف خواب از چشمان هر خلبانی میبرد. معمولا در فرودهای باد مخالف، یکی از تایرهای هواپیما زودتر از دیگران به زمین برخورد میکند که اغلب سوانح در اثر انفجار همین تایر است.
بعد از فرود لازم نیست کف بزنید
براساس گفتهها، این کار تا اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد ادامه داشت، اما به لطف نوآوریهای کنونی دیگر دست زدن به فراموشی سپرده شده است. اغلب تصور بر این بود که طبقه اجتماعی پایین در هنگام فرود برای نشان دادن شور و شوق حاصل از پرواز روی ابرها، اقدام به این کار میکردند، اما بعدها متوجه شدند که طبقات فرست کلاس هم در اثر اتحاد جمعی که در یک پرواز میان افراد شکل میگیرد، شروع به کف و دست زدن میکردند؛ اما این کار چه تأثیری روی خلبان داشت؟ خلبانان با شنیدن صدای کف و دیدن رضایت خدمه و مسافران اعتمادبهنفس بیشتری به دست میآوردند و از این کار استقبال فراوانی میکردند.
برای مقایسه قیمت بلیط هواپیما، میتوانید به بخش جستوجوی پرواز کجارو رفته و مناسبترین بلیط هواپیما خود را با کمترین هزینه از فروشندههای معتبر بلیط تهیه کنید.
دیدگاه