روزشمار: ۲۸ مهر؛ درگذشت «عبدالرحمن جامی» ملقب به خاتم الشعرا
«عبدالرحمن بن احمد بن محمد جامی» در سال ۸۱۷ قمری در شهر جام خراسان به دنيا آمد. وی در فنون طريقت، از مريدان نقشبنديه بود و ارتباط فراوانی با پير طريقت داشت.
جامی را شيعه دانستهاند و اشعار پرشوری را در مقام اهل بيت (ع) از او نقل میکنند. ولی گويا وی مذهب خود را پنهان میساخته و تقيه میكرده است. اشعةاللمعات، بهارستان، چهل حديث، ديوان اشعار، سلامان و آبسال از جمله تصنيفات وی هستند. غزليات جامس بسيار شيرين و گاهی تلفيقي از عربی و فارسی هستند.
وی را خاتم شعرای بزرگ پارسیگوی نامیدهاند. در اشعار جامی، افكار صوفيانه، داستانها، حكمت، اندرز، تصورات خيالی و غنايى، بهوفور ديده میشود. او در مثنویهای خود، روش نظامی را تقليد میكرد و در غزل از سعدی و حافظ پيروی میکرد. با اين حال، نبايد جامی را از ابتكار مضامين تازه و قدرت بيان و لطف معانی در اشعارش بیبهره دانست. جامی با آن كه كمتر به مرتبه و جايگاه استادان بزرگ پيش از خود میرسد، ولی از آن جهت كه خاتم شعرای بزرگ پارسیزبان است، دارای اهميت و مقام خاصی است.
جامی در ۱۷ محرم سال ۸۹۸ قمری در سن ۸۱ سالگی در هرات چشم از جهان فرو بست.
آرامگاه جامی
آرامگاه شیخاحمد جامی مدفن و مقبره شیخاحمد جامی، با قدمتی نزدیک به ۸۰۰ سال در شهرستان تربت جام در استان خراسان رضوی است. این بنا مربوط به از سده ۹ تا ۱۲ هجری قمری است و داخل شهر تربت جام واقع شده و این اثر در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۱۰ با شماره ثبت ۱۷۴ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
آرامگاه شیخ احمد جامی یکی از جاذبههای گردشگری استان خراسان رضوی است که در حاشیه شمال غربی شهرستان تربت جام در کنار مقبره و مسجد خواجه عزیزالله در محلهای که سعدآباد خوانده میشود، قرار دارد.
این بقعه در واقع یک مجموعه است که از بخشهای مختلفی چون مقبره شیخ احمد، ایوان، گنبدخانه، مسجد کرمانی، گنبد سفید، مسجد عتیق، مدرسه امیر جلالالدین فیروزشاهی و مسجد جامع نو تشکیل شده است. البته الحاقات دیگری در این مجموعه وجود دارد که در دورههای مختلف به وجود آمدهاند مانند آبانبار، مسجد زیرزمینی و قبور مجاور مزار.
در قسمت شرقی مجموعه، ورودی واقع شده و به گونهایست که نظر انسان را به خود جلب میکند. معماری این بخش شامل پیشطاق ورودی، آستانه درگاه با درِ چوبی و طاقهای دو اشکوبه به طرفین است. در چوبی قدیمی مجموعه آراسته به کتیبههای کوفی است که بهدلیل محو شدن بیشتر قسمتهای آن، قابل خواندن نیست اما ظاهر آن نشان از قدمت این اثر دارد.
بهطور کلی، ورودی از قسمتهای قدیمی مجموعه به شمار رفته و مربوط به قرن هشتم هجری قمری است.
بخش ورودی مجموعه آرامگاه که از خشت ساخته شده، در ابتدا هیچگونه تزئیناتی را شامل نمیشده است و در دوره ایلخانی نمای مجموعه با گچ سفید شده و در دورههای بعد با استفاده از گچبریهای زیبا و استفاده از رنگ قرمز، ورودی مجموعه را آراستهاند.
قبر شیخ در هوای آزاد در جلوی ایوان مسجد قرار دارد. روی قبر نمادی سنگی به ارتفاع حدود دو متر با حکاکیهای زیبا قرار داده شده است. روی قبر شیخ هیچ سنگی قرار داده نشده و تنها یک درخت پسته کاشته شده است. آرامگاه با مصالح آجر و گچ و به شیوهای خاص از سطح محوطه بالا آمده است. مزار دارای دو سنگ بهصورت افراشته است که اولی لوح اصلی است که بالای سر قرار گرفته و دارای تزئیناتی همچون گل، برگ و آرایههای گیاهی است و دومی در پایین مزار است که در طرفین آراسته به کتیبه است.
از درون سنگ قبر شیخ، درخت کهنسالی بهصورت خودرو با شاخههای فراوان روییده است. با اینکه ریشههای درخت در حال تخریب گور هستند اما نوادگان شیخ میگویند از احمد جامی روایتی دارند که هیچگاه این درخت را قطع نکنند. زائرین تربت شیخ نیز اعتقاد خاصی به این درخت دارند.
درخت رمز زندگی، باروری، فناناپذیری، واقعیت مطلق و سرچشمه آب حیات است. درخت تمثیلی است از تمرکز (ناف جهان) ازاینرو اعتقاد رویش درخت بر این مزار کنایه از جاودانگی یاد و خاطره شخصیت مدفون است. درباره این نوع درخت پسته که بومی تربت جام است، اعتقاد بر این است که بر سر مقابر و مزارهای آزادگان مسلمان ایرانی و بزرگان میروید. همچنین مردم نواحی شرق خراسان در مورد درختان روییده بر مزارها بر این باورند که آنها از ناف دفنشدگان روییدهاند. محجری از سنگ مرمر اطراف مزار را محصور کرده و ۱۸ پایه از سنگ مرمر سیاه در بین آن، زیبایی خاصی به محجر داده است. بر اطراف این قسمت در طول اعصار و قرون، دستنوشتهها و یادگاریهایی از مسافران و زائران مطاف اهل دل بر جای مانده است.
ایوان باشکوه مزار با ارتفاع تقریبی ۲۷ متر، از دیدگاه هنری و تزیینات، برای هر بینندهای تحسین برانگیز است. این بخش در برابر گنبدخانه بهعنوان نقطه مرکزی این مکان قرار گرفته و از صلابت خاصی برخوردار است. گویا در گذشته معماری ایوان مشهور به «طاق درب» بوده است.
ارتفاع پلان حاکی از آن است که شالوده اصلی ایوان، در نیمه اول قرن هشتم هجری قمری و با اصول شیوه آذری بهصورت سایر ایوانهای این دوره اندکی متمایز ساخته شده و در سال ۷۲۰ هجری قمری به اتمام رسیده است. برخی از باستانشناسان، طرح و نقشه اصلی ایوان را مشابه با سردرهای مساجد دوره ایلخانی میدانند که دو مناره بر فراز آن قرار دارد و در نخستین نگاه معماری، این ایوان تداعیکننده مساجد جامع یزد و اشترجان است. بهدلیل اینکه طرح بنا از معماری متداول دوره ایلخانی تبعیت نکرده است، ارتفاع سردر چند متر پایینتر از اندازه رایج با شیوه معماری دوران ایلخانی ساخته شده و بهجای دو مناره مرتفع، دو گلدسته کوتاه قرار گرفته است. بر اساس مطالعات صورت گرفته، هسته اصلی ایوان از خشت و گل که از اصلیترین مصالح دوره ایلخانی است، ساخته شده است. بانی این ایوان رفیع، شمسالدین مطهر بن شهابالدین اسمعیل بن قطبالدین محمد بن شمسالدین مطهر بن احمد جامی بوده است.
ایوان در طول دوره خود، تغییرات اندکی را در بخش تزیینات متحمل شده است. ازارهها از کاشیهای کوچک رنگی بهصورت خشتهای ششگوش و مثلث به اشکال متنوع استفاده شده است. در کنار پِیها و کفها، کاشی معرق به رنگهای لاجوردی، سفید و نقرهای استفاده شده که مربوط به دوره تیموری است. کاشیهای معرق که تمام نمای ایوان (از اسپر و پیشانی تا زیر قوس) را فراگرفته و با نقوش هندسی، حیوانی، گیاهی و کتیبههای ثلث به رنگهای سفید، آبی، فیروزهای، لاجوردی، سبز روشن و قهوهای پوشش داده شده است، متعلق به دوره صفویه است.
از دیگر تزیینات موجود در ایوان، نقش دو اژدها در مقابل هم است که در لچکی سردر ایوان این مجموعه دیده میشود و در انتهای دو اسلیمی پیچدار، با دهانی گشوده قرار گرفتهاند. لازم به ذکر است که نقش اژدها در دوره مغول به مفهوم چینی و بودایی خویش، بیشترین نفوذ را در تزیینات داشته است.
کتیبهها در ایوان به خط ثلث ترکیبی و تزئینی و با دانگ جلی نوشته شده که سوره الملک بر آن نقش بسته است.
در طرفین ایوان، دو محراب کوچک ایجاد شده که محراب سمت راست با گچبریهای زیبا تزئین یافته و یادگار دوره ایلخانی است. محراب سمت چپ فاقد گچکاری بوده و مصالح نمای آن از بین رفته است.
در سال ۶۳۳ هجری قمری (در ابتدای ظهور شیوه آذری)، روی شالودههای خانقاهی که خود شیخ ساخته بود، گنبدخانه ایجاد شد. این بنا که در امتداد ایوان و در منتهیالیه طولی فضای داخلی آن قرار دارد، در گذشته بهصورت منفرد بوده اما امروزه از چهار طرف محاصره شده و نمایی به بیرون ندارد. ساختار گنبدخانه شامل چهار سه کنج، دو اتاق کوچک و چهار طاقنمای هشتضلعی است و دارای سه ورودی از شمال، جنوب و شرق است.
درهمین روز:
- پيروزی سپاهيان نادرشاه در جنگ با عثمانی (۱۱۴۸ قمری)
- ديدار شاهزاده اشكانی از «رم» (۶۶ میلادی)
- تصرف صوفيه پايتخت بلغارستان توسط امپراتوری عثمانی (۱۳۸۶ میلادی)
- پايان حکومت انگلستان بر مهاجرنشينان ۱۳ گانهاش در آمريکای شمالی (۱۷۸۱ میلادی)
- استقلال كامل كشور «كلمبيا» از استعمار اسپانيا (۱۸۱۹ میلادی)
- بانو «برتا لاندز» شهردار شهر سياتل آمريكا شد. وی نخستين زنی است كه شهردار انتخابی یک شهر بزرگ شده است. (۱۸۷۶ میلادی)