۱۰ مقصد پرطرفدار گردشگری سیاه: فاجعه اتمی چرنوبیل
کجارودر قالب مجموعه مطالب جدید «گردشگری سیاه»، شما را به بازدیدی متفاوت دعوت میکند؛ بازدید از دنیایی تیره و تار و آمیخته با بوی مرگ و میر. در این گشت و گذار، هدف آن است که با بزرگنمایی فصول سیاه تاریخ بشر و نمایش تلخ درد و رنج همنوع، به انسان گوشزد شود که میبایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری کند.
بشر در مسیر توسعه و پیشرفت خود، ناگزیر از روی آوردن به استفاده از انرژیهای جدید و چه بسی خطرناک بود. انرژی هستهای از این جمله است که علی رغم امتیازات غیر قابل انکار خود، خطراتی را نیز در پی دارد که نه تنها بر سلامت انسان، که حتی بر تداوم حضور طبیعت نیز تأثیر گذار است. شاید به همین دلیل است که بعد از حوادثی ناخوشایند همچون آنچه در چرنوبیل اتفاق افتاد و نیز حادثهی «نیروگاه فوکوشیمای ژاپن»، بسیاری رأی به تعطیل شدن نیروگاههای هستهای دادند، چرا که استفاده از انرژیهای تجدیدپذیری همچون نور خورشید و انرژی باد به مراتب سالمتر و بیخطرتر است.
اما به هر حال آب رفته را نمیتوان به جوی بازگرداند و حادثهی اتمی رخ داده در کشور اوکراین، لطمات و خسارات جبرانناپذیر خود را به بار آورده است. صرفنظر از آسیبهای موجود، امروزه این منطقه به جاذبهای گردشگری مبدل شده است که باز هم به دلیل سایه انداختن مرگ و نابودی، مورد توجه گردشگران سیاه واقع شده است. سرزمینی از دست رفته که اکنون منزلگاه ارواحی است که در میان خاموشی و سکوت حاکم بر آن، به نرمی رفت و آمد میکنند.
در اولین ساعات صبح روز ۲۶ آوریل ۱۹۸۶، «نیروگاه هستهای چرنوبیل» در کشور اوکراین که در آن زمان بخشی از اتحاد جماهیر شوروری بود، دچار سانحه شده و یکی از بزرگترین فجایع هستهای را رقم زد. شاید یکی از ناخوشایندترین اتفاقاتی که جهان تاکنون به خود دیده است.
حتی بعد از گذشت چندین سال و علیرغم تحقیقات گستردهی دانشمندان و بررسیهای انجام شده توسط دولت، هنوز هم سؤالات بیشماری در مورد این حادثه و علل وقوع آن بدون جواب باقی ماندهاند. این مسئله از آن روی حائز اهمیت است که میبایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری شود. حوادثی که به دلیل نشت مواد خطرناک رادیواکتیویته، با تأثیراتی درازمدت و مخرب بر سلامت افراد و محیط زیست همراه است.
اما بیایید در ابتدا اندکی بیشتر با چرنوبیل آشنا شویم.
این نیروگاه تقریبا در ۱۳۰ کیلومتری (۸۱ مایلی) شمال شهر کیف (Kiev) پایتخت کشور اوکراین واقع شده است، از سوی دیگر این نیروگاه در فاصلهی ۲۰ کیلومتری (۱۲ مایلی) جنوب مرز این کشور با کشور «بلاروس» قرار گرفته است. چهار رآکتور این نیروگاه در طول دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ طراحی و ساخته شدهاند. یک مخزن مصنوعی که نزدیک به ۸/۵ مایل مربع (۲۲ کیلومترمربع) وسعت داشته و توسط رودخانهی «پری پیِت» (Pripyat) تغذیه میشد، آب سرد مورد نیاز این راکتور را تأمین میکرد.
نزدیکترین شهر به این نیروگاه شهر «پریپیِت» (پریپیات) بود که به تازگی ساخته شده و بر اساس اطلاعات انجمن هستهای جهان (World Nuclear Association)، در آن زمان منزلگاه حدود ۵۰ هزار نفر بود. یک شهر کوچکتر نیز در همان حوالی بود کهحدود ۱۲ هزار نفر جمعیت داشت. باقی نواحی اطراف را زمینهای کشاورزی و جنگل تشیکل داده بود.
در نیروگاه اتمی چرنوبیل از رآکتورهای هستهای «RBMK- 1000» استفاده شده بود که امروزه به عنوان مدلی با عیوب نامشخص و مبهم شناخته میشوند. این مدل، از سوخت اورانیوم «U- 235» برای گرم کردن آب استفاده میکند که با بخار حاصل توربینهای رآکتور به حرکت افتاده و انرژی الکتریکی تولید میکند.
در اغلب رآکتورهای هستهای، از آب به عنوان خنککننده استفاده شده و با مدیریت فعالیت هستهی رآکتور، گرما افزایش یافته و در نتیجه بخار بیشتری تولید میشود. افزایش بخار با ایجاد حبابهایی در آب باعث کاهش فعالسازی مجدد هستهی رآکتور میشود. این مهمترین فاکتور ایمنی است که در اکثر راکتورهای هستهای ساخته شده در ایالات متحده و دیگر کشورهای غربی لحاظ شده است.
اما البته این راکتورهای ساخت شوروری فاقد چینن فاکتوری بودند و به جای آب از «گرافیت» برای فعالسازی مجدد هسته استفاده کرده و تدوام فعل و انفعالات هستهای را امکانپذیر میکنند. با گرم شدن هسته و تولید بخار بیشتر، هسته نیز بالطبع فعالیت بیشتری پیدا کرده و باعث ایجاد یک بازخورد مثبت میشود که مهندسان از آن به عنوان «ضریب مثبت» یاد میکنند. اما در این میان رآکتور چرنوبیل دچار مشکل شده و فاجعهای تلخ و بزرگ را رقم زد.
اما واقعا چه اتفاقی افتاد؟
روز پیش از فاجعهی اتمی چرنوبیل، قرار بود رآکتور شماره ۴ برای بازررسی و عملیات تعمیر روتین و همیشگی، برای مدتی خاموش شود. اما پرسنل مسئول با تخلف از آئیننامهی ایمنی و سلامت، تجهیزات نیروگاه از جمله مکانیسم اتوماتیک خاموش کردن رآکتور را غیرفعال کردند.
در ساعت ۱:۲۳ بامداد روز ۲۶ آوریل، حین خنک شدن سوخت بسیار داغ هستهای به کمک آب، مقدار قابل توجهی بخار تولید شد. افزایش و تولید این میزان بخار، در ادامه باعث افزایش فعالیت هستهی رآکتور شماره ۴ شد. این افزایش نیرو ظاهرا دیگر بیش از توان رآکتور بوده و در نهایت منجر به انفجار آن شد. این انفجار باعث نشت قابل توجه مواد رادیواکتیو شده و از سوی دیگر باعث قطع شدن جریان سردکننده به سمت رآکتور شد.
چند ثانیه بعد و با هجوم بخار به خارج، دومین انفجار رخ داد که حتی در مقایسه با انفجار اول، از نیروی به مراتب بیشتری برخوردار بود. این موج انفجار اجزای راکتور را از هم جدا کرده و حتی گرافیت و دیگر بخشهای راکتور را درگیر آتشسوزی شدیدی کرد. در همان زمان چندین رشته آتشسوزی دیگر هم در اطراف رآکتور آسیب دیده و همچنین راکتور شمارهی سه رخ داد که در زمان انفجار همچنان مشغول کار بود.
باران رادیواکتیو
انفجار در همان وهلهی نخست باعث کشته شدن دو کارگر شد. این دو در شمار اولین افرادی بودند که در نخستین ساعات انفجار جان خود را از دست دادند. در طول روزهای بعد، نیروهای امدادی ناامیدانه در تلاش بودند تا کنترل اوضاع را به دست گرفته و ضمن مهار آتشسوزی از نشت بیشتر مواد رادیواکتیویته جلوگیری کنند. همین مسائل در ادامه باعث بیماری و حتی جان سپردن شمار دیگری از این افراد شد که از عوارض پرتوهای رادیواکتیویته در رنج بودند.
بیشتر تشعشعات آزاد شده از رآکتور هستهای معیوب از نوع «iodine-131»، «cesium- 134» و «cesium- 137» بودند. بر اساس اطالاعات «UNSCEAR» «یودین ۱۳۱» که دارای نیمهعمر کوتاه در حدود ۸ روز است به سرعت در هوا انتشار پیدا کرده و به ویژه روی غدهی تیروئید اثر میگذارد. «ایزوتوپهای سزیوم» نیمهعمر طولانیتری دارند، به عنوان مثال سزیوم ۱۳۷ نزدیک به ۳۰ سال عمر داشته و تا مدتها بعد از آزاد شدن در طبیعت باقی میماند.
در ۲۷ آوریل، ساکنان شهر پریپیت تخلیه شدند؛ تقریبا حدود ۳۶ ساعت بعد از حادثهای که برای رآکتور اتمی رخ داده بود. در آن زمان بسیاری از ساکنان از تهوع، سردرد و دیگر علائم ناشی از آلودگی با تشعشعات اتمی شکایت داشتند. این مسئله اوج بیتوجهی و اهمالکاری مسئولان را نشان میدهد که به جای تخلیهی سریع، تنها سعی در مخفی کردن عمق فاجعه داشتند. اما به هر حال اتفاقی که نباید، افتاده بود و مسئولان سرانجام ناگزیر شدند منطقه را تا شعاع ۳۰ کیلومتری (۱۸ مایلی) ببندند. به ساکنان گفته شد که آنها میتوانند بعد از چند روز به منازل خود بازگردند، به همین خاطر بسیاری بدون برداشتن اموال با ارزش و متعلقات خود، شهر را ترک کردند.
تأثیرات بر سلامت
بر اساس اطلاعات موجود، ۲۸ نفر از کارگران مشغول به کار در چرنوبیل در فاصلهی چهار ماه بعد از این فاجعه جان خود را از دست دادند که شامل شماری از کارگران قهرمانی بود که شجاعانه و علیرغم آگاهی از عمق خطری که جانشان را تهدید میکرد، به مهار اوضاع آشفتهی نیروگاه مشغول شده و برای جلوگیری از نشت بیشتر مواد رادیواکتیو، خود را در معرض سطوح بالا و کشندهی تشعشعات اتمی قرار دادند.
در همان زمان حادثه ابرهای آلوده به مواد مسموم اتمی به سرعت به سمت جنوب و شرق رفتند، حتی این تشعشات تا شمال غربی نیز گسترش پیدا کرده و به سمت کشور بلاروس نیز پیشروی کرد. با این حال اتحاد جماهیر شوروی با رویکردی محافظه کارانه در زمینهی اطلاعرسانی این حادثه، عملکردی ضعیف از خود نشان داده و در نشر اطلاعات موجود کوتاهی کرد. در واقع این کشور آنگونه که باید و شاید اخبار مربوط به این فاجعهی اتمی را در اختیار دیگر کشورها قرار نداد. اما زمانی که اخطارهای مربوط به وجود تشعشعات رادیواکتیویته در نیروگاه هستهای در کشور سوئد داده شد، مقامات ناگزیر شدند که این بحران را با مردم جهان در میان بگذارند.
بر طبق اطلاعات ارائه شده توسط انجمن هستهای جهان و دیگر منابع، ظرف مدت سه ماه بعد از فاجعهی رخ داده در چرنوبیل، مجموعا ۳۱ نفر جان خود را از دست دادند که علت مرگ آنها یا مربوط به خود انفجار یا در پیوند با تأثیرات جانبی آلودگی با مواد رادیواکتیو بود. بیش از ۶ هزار مورد ابتلا به سرطان تیروئید نیز در کشورهایی همچون اوکراین، بلاروس و روسیه گزارش شد که ظاهرا با این فاجعه مرتبط شناخته شدند، هر چند اثبات دقیق ارتباط این تعداد ابتلا به سرطان با این حادثه اگر چه نه غیر ممکن، اما بسیار سخت است.
خوشبختانه علیرغم بی مبالاتی آشکار مسئولان امر، درصد مرگ و میر ناشی از این فاجعه کمتر از تصور بود. حتی میزان ابتلا به سرطان و دیگر عوارض جانبی خطرناک مرتبط با نشت این مواد، بسیار پایینتر از آن چیزی بود که در ابتدا بیم آن میرفت. اکثریت ۵ میلیون ساکنان مناطق درگیر، دز پایینی از مواد رادیو اکتیویته را دریافت کرده بودند که تقریبا با سطح نرمال و معمول قابل مقایسه است. بر طبق گزارشات موجود، امروزه هیچ مدرک مستند و محکمی در مورد ارتباط این حادثه با افزایش بیماریهایی همچون سرطان خون یا دیگر سرطانهایی مثل سرطان تیروئید در دست نیست.
برخی از کارشناسان ادعا میکنند که ماهیت ترس از مسموم شدن با این پرتوها از خود این فاجعه، تأثیرات به مراتب عمیقتری بر جای گذاشته است. به عنوان مثال در آن زمان در شرق اروپا و اتحاد جماهیر شوروی، بسیاری از پزشکان به زنان باردار توصیه میکردند که بهتر است به جای به دنیا آوردن کودکانی مبتلا به انواع بیماریها و نقصهای مادرزادی، جنین خود را سقط کنند. در حالی که در اکثر موارد میزان تشعشعات دریافتی به اندازهای اندک بود که احتمال بروز مشکلاتی از این دست را بسیار پایین نشان میداد. حتی «یونایتد نیشن» (United Nation) گزارشی منتشر کرد که بر طبق آن تأثیرات فاجعهی چرنوبیل آن قدر که از اوهام و ترسهای ذهنی مردم سرچشمه میگرفت، از سوی انجمنهای علمی و تحقیقاتی مورد تأیید و پشتیبانی نبود.
تأثیرات زیست محیطی
مدت کوتاهی بعد از نشت رادیواکتیو از چرنوبیل، درختان جنگلهای اطراف این نیروگاه به واسطهی سطوح بالای تشعشعات اتمی از بین رفتند. از این منطقه به عنوان «جنگل سرخ» یاد میشد، چرا که درختان این نواحی به رنگ زنجبیلی روشن درآمده بودند. از آن جایی که بشر معمولا برای پنهان کردن دستهگلهایی که به آب میدهد بسیار عجول است، در نهایت این درختان نیز از ریشه درآمده و معدوم شدند.
رآکتور صدمه دیده با عجله در تابوتی از سنگ آهک و بتن مهر و موم شد که شامل باقیماندهی مواد رادیواکتیویته بود. اینکه این تابوت تا چه اندازه در کنترل اوضاع موثر خواهد بود و تا چه زمانی به کار خود ادامه میدهد، موضوع موردعلاقه و بحث دانشمندان است. در نهایت تصمیم گرفته شد تا یک محفظهی ایمن و مقاومتر به دور این رآکتور ساخته شود که برای همیشه این راکتور و محتویات خطرناکش را در خود مدفون کند. البته ساخت آن هنوز به طور کامل به اتمام نرسیده است.
علیرغم آلودگی این مکان و ریسک بالای عملکرد یک رآکتور با این نقص جدی طراحی، باز هم بیتوجهی مسئولان ادامه داشت؛ به طوری که نیروگاه هستهای چرنوبیل همچنان برای سالها به کار خود ادامه داد، تا زمانی که در نهایت آخرین راکتور آن در دسامبر سال ۲۰۰۰ خاموش شد. این روزها نیروگاه، شهر ارواح پری پیت، چرنوبیل و محوطهی وسیع اطراف این منطقه به عنوان «منطقهی بیگانه» شناخته شده و به صورت گسترده برای رفت و آمد انسانها محدود شده است.
البته شاید هنوز ساکنان قبل، امید و آرزوی برگشتن به خانه و کاشانهشان را در ذهن میپرورانند. به طوری که چند صد نفر از کشاورزان قدیمی این منطقه، ریسک آلوده شدن به تشعشعاتی که زندگیشان را تهدید میکند را به جان خریده و به خانههای خود بازگشتهاند. دانشمندان، مأموران دولتی و دیگر کارمندان نیز اجازه دارند برای انجام تحقیقات، تفتیش و بازرسی محلی به این منطقه رفت و آمد کنند. در سال ۲۰۱۱ اوکراین ترتیبی داد تا درهای این منطقه به روی گردشگران باز شود، ماجراجویانی که میخواستند به تماشای جهان آسیبدیدهای بروند که مدتها از نظرها مخفی بود.
این ناحیه امروزه در سطح جهانی شناخته شده و به عنوان یکی از پناهگاههای منحصربهفرد حیاتوحش شناخته میشود. افزایش جمعیت گرگ، آهو، سیاه گوش، سگ آبی، عقاب، گراز، گوزن شمالی، خرس و دیگر گونههای حیوانات گواه این مسئله است. از سوی دیگر اکنون که دست بشر به خاطر اهمالکاری خودش از این منطقه کوتاه شده، طبیعت دوباره پا پیش گذاشته و سهم خود را از نو مطالبه کرده است. تصاویر زیادی وجود دارد که نشان میدهند جنگل به تدریج در اطراف شهر خاموش پریپیت متراکمتر شده و رفته رفته آن را در سبزی باطراوت خود میبلعد.
البته این بدان معنا نیست که این منطقه به طور کامل از خطر آلودگی جان به در برده است. در این نواحی مثالهایی چند از موارد آلودگی و مسمومیت مشاهده میشود، از جمله رویش درختان کوتاه قامت در محوطهای با میزان آلودگی بالای رادیواکتیو و نیز حیواناتی که سطوح بالایی از سزیوم در بدنشان انباشته شده است.
با این حساب اگرچه طبیعت برای تصرف این سرزمین گامهای خود را با قدرت برداشته ولی بعید است انسان بتواند به این زودیها به این منطقه بازگردد. تحقیقات فعلی که چنین چیزی را پیشنهاد نمیدهند، چون از بسیاری جهات این مکان هنوز هم به شرایط عادی بازنگشته است و به نظر هم نمیرسد چنین فرصتی به این زودیها نصیب بشر شود. با توجه به عمر طولانی این تشعشعات که اینجا و محیط اطراف نیروگاه هستهای چرنوبیل را آلوده کردند، این منطقه هنوز برای سکونت بشر سالم و ایمن نیست. دست کم نه برای ۲۰ هزار سال آینده.
با این وجود فعلا گردشگران با رعایت نکات ایمنی میتوانند سفری کوتاه به این سرزمین داشته باشند، جایی که همه چیز خبر از حادثهای شوم میدهد. هنوز هم میتوان این گوشه و آن گوشه شاهد لحظات دلهرهآوری بود که ساکنان این شهر و این منطقه ناگزیر از تجربهاش بودند.
به هر حال فعلا این منطقه را به حال خود میگذاریم تا شاید دور از حرص و طمع و دستاندازیهای بشر، دوباره روزی شاهد شکفتن و به جریان افتادن زندگی باشد.