روزشمار: ۱۶ فروردین؛ از سرگیری مسابقههای المپیک پس از ۱۵ قرن
بازیهای المپیک به جشنوارهی ورزشی گفته میشود که به عقیده باستانشناسان و تاریخنویسان در یونان باستان به انجام میرسیده و در اواخر قرن ۱۹ میلادی مجدداً احیا شد. در دوره باستان، جشنها در ابتدا جنبه مذهبی داشته و برای ادای احترام به زئوس (پادشاه خدایان یونان) در صحن مربوط به او در المپیا برگزار میشد. در یونان باستان شرکتکنندگان متشکل از مردانی بودند که ثروت و وقت کافی داشتند که به تمرین ورزشی بپردازند. پس از احیای مسابقات در دوران مدرن، تا دهه هفتاد قرن بیستم میلادی شرکتکنندگان حتماً میبایست ورزشکاران غیر حرفهای میبودند. ولی در طی دهه هشتاد قرن بیستم، درها به روی ورزشکاران حرفهای هم باز شد.
افسانههای زیادی پیرامون پیدایش مسابقات المپیک به وجود آمده است. براساس یک داستان، هرکول که در اساطیر یونانی نیم خدا بود، آن را برای تجلیل از فتوحات بینظیرش بوجود آورد. براساس افسانههای دیگر، زئوس و کرونوس، دو خدای یونان باستان، با یکدیگر بر سر فرمانروایی المپیا به جدال برخاستند که نهایتاً زئوس به پیروزی نایل آمد و مسابقات المپیک یادبود این پیروزی است. مسابقههای المپیک در سال ۷۷۶ پیش از میلاد در جلگه المپ در یونان به خاطر شادی «زئوس» یکی از خدایان یونان آغاز شده بودند.
در دوران باستان تنها مردان یونانی که آزاد متولد شده بودند یا به عبارتی برده نبودند، میتوانستند در مسابقات جشن مذهبی زئوس شرکت کنند. زنان مجرد در تاریخ دیگری به احترام «هرا» همسر زئوس و مادر هرکول، به مسابقه میپرداختند. زنهای متاهل حق شرکت در مسابقات را نداشته و در صورت مخالفت باید بهای آن را با جانشان میپرداختند. مسابقات المپیک در بین یونانیها از اهمیت زیادی برخوردار بود چنانکه مورخین یونانی در دوران باستان، از آن به عنوان یک واحد برای اندازهگیری زمان استفاده میکردند. یک «المپیاد» بیانگر چهار سال بود.
مسابقات در ابتدا تنها شامل «مسابقه دو» بود، ولی بعدها کشتی، بوکس و پرش نیز به آن اضافه شد. افراد در این مسابقات به صورت شخصی شرکت میکردند و نه به عنوان نمایندگان از شهر یا ناحیهای خاص. تمرکز اصلی روی ویژگیهای مردانه مانند قدرت و ورزیدگی که فرهنگ یونانی آن زمان ارج مینهاد، پایهگذاری شده بود. بر خلاف سنت جاری در ناحیه مدیترانه که بر پوشیدگی تأکید داشت، شرکتکنندگان برهنه در مسابقات شرکت میکردند. جالب است که بدانید کلمه «ژیمناستیک» از کلمه یونانی به معنی «برهنه» میآید.
مورخین نظریات متفاوتی برای توضیح موضوع برهنگی در مسابقات المپیک ارایه کردهاند:
حضور برهنه در بین عموم مردم نشانگر کنترل شخص بر خودش است. لخت بودن بخشی از مراسم مذهبی بود که بر مفهوم گذرا بودن تأکید میکرد یا عقیده به اینکه برهنگی در مقابل صدمات قدرت جادویی به آنها میداد و یا اینکه برهنگی لباس مخصوص افراد از طبقه بالا بود. امر مشخص این است که یونانیها برهنگی را خجالتآور نمیدانستند.
در تاریخ یونان و آثار کشف شده در سال ۷۶۶ پیش از میلاد مسیح، «تیمائوس» نخستین مورخ یونانی در نوشتههای خود از مردی بنام «کره ابوس» یاد کرده که در راه رفتن از همه سریعتر بوده است.
این جشنها، بیشتر از آن جهت که عاملی برای ورزیده شدن و آماده کردن جوانان برای مقابله با هر نوع تجاوز به خاک یونان بود، رونق گرفت.
امپراتور وقت روم معتقد بود از آنجا که مسابقات المپیک برپایی جشن برای شادی زئوس است، غیرمذهبی و کفر بوده و دستور برچیده شدن آن را از سال ۳۳۳ میلادی داد.
جشنهای «المپیا» تا سال ۳۹۴ که امپراتور روم آن را تعطیل کرد، ادامه داشت. این تعطیلی طولانی سبب ویرانی «المپیا» و نیایشگاه «زئوس» گردید.
یک باستانشناس آلمانی به نام «کورتیوس» در دل تپههای خاموش «المپیا» به کاوش پرداخت و آثار شگفتی را کشف کرد. ابتکار تجدید حیات این مسابقهها از مردی شریف، انساندوست و دانشمند فرانسوی به نام «پیر دو کوبرتین» Pierre de Coubertin است که برای راهاندازی مجدد آن تلاش بسیار کرد و با هزاران دشواری به کمک دوستان خود در سال ۱۸۸۹ در پاریس همایشی تشکیل داد و اساس بازیهای جدید المپیک را پی نهاد. مراسم برپایی این بازیها مانند عهد باستان با مشعل فروزان و رژه ورزشکاران و... همراه است.
بازیهای المپیک رسماً از سال ۱۸۹۶ در آتن انجام گرفت و پس از آن هر چهار سال یکبار به جز سه دوره به دلیل جنگ جهانی اول و جنگ جهانی دوم، درنقاط مختلف جهان انجام گرفته است.
در آن زمان این مسابقهها، مواردی دیگر از رقابتهای مسالمتآمیز از جمله شعرخوانی و رقص را هم شامل میشد که پس از تجدید حیات، تنها در قلمرو ورزش بدنی صورت میگیرد.
در همین روز:
۱. زمينلرزه مرگبار بوئين زهرا (۱۲۹۲ هجری خورشیدی)
۲. طبق نظر يک گروه باستانشناسی، كشتی نوح پس از فروكش كردن توفان در كوه آرارات به زمين نشسته است. (۲۳۴۸ هجری قمری)
۳. تولد «آنتوان گالان» مستشرق فرانسوی و مترجم كتاب هزار و يک شب (۱۶۴۶ میلادی)
۴. انگليسیها جزيره گرانادا دركارائيب را از چنگ فرانسويان خارج كردند و صاحب آن شدند (۱۷۶۲ میلادی)
۵. روز ملی و استقلال كشور افريقايی «سِنِگال» از استعمار فرانسه (۱۹۶۰ میلادی)