مقاله مرتبط:
مردم معمولاً کوسه را به عنوان شکارچی میشناسند نه شکار. اعتراف میکنم که هنوز هم در سال ۲۰۱۶ دیدن شکل آروارههای یک کوسه ترسناک است. براساس گفتههای عکاس ایتالیایی «فدریکو وسپیگنانی» (Federico Vespignani)، جمعیت کلی کوسهها به خاطر صید بیرویه ۸۰ درصد کاهش یافته است.
سال گذشته آقای وسپیگنانی بیشتر زمان خود را در منطقه «باخا» (Baja) در مکزیک و در میان صیادهای کوسهای گذراند که صیدهای روزانه آنها به بازارهای آسیایی صادر میشد و نیز با قیمت بسیار ارزانی در بازارهای محلی به عنوان یک فیله عمومی به فروش میرفت. نتیجه این سفر یک مجموعه عکس زیبا به نام «در مواجهه با دریای آبی» (Facing the Blue) است. با وجود نورهای مختلف و تصاویر نزدیک از کوسهها، عکاس تمام تلاش خود را برای پایان بخشیدن به انتظارات، به چالش کشیدن ترس از کوسه و ایجاد حس همدردی با این جانوران مهیب انجام داده است.
آقای وسپیگنانی، ۲۷ سال سن دارد و در ونیز یعنی شهر آبها بزرگ شده اما روح سرکشش، او را به این نواحی کشانده است. او به نقاشیهای دیواری و اسکیت سواری علاقهمند شد که ظاهرا در این شهر گردشگرپذیر، غیرقانونی است. او در این باره میگوید:
در شهر ونیز داشتن هرگونه وسیله چرخدار ممنوع است. تنها میتوانید با پای پیاده در خیابانهای آن قدم بزنید. اگر پلیس شما را در حال اسکیت سواری مشاهده کند، حتما اسکیتتان را ضبط خواهد کرد.
او از یک دوربین جیبی کوچک برای به تصویر کشیدن ترفندهایی که دوستانش برای اسکیت سواری به کار میگرفتند و از اسپری برای نقاشیهای دیواری بهره میبرند، استفاده کرد. تا زمانی که پدربزرگش که یک نویسنده کمونیست بود و یک نسخه از کتاب عکاسی «رابرت کاپا» (Robert Capa) را به امید ایجاد انگیزه در عکاسی به او هدیه نکرده بود، به طور جدی به عکاسی فکر نمیکرد. مطالعه این کتاب توانست تأثیر خودش را روی فردیکو کوچک بگذارد. آقای وسپیگنانی قبل از اینکه کار حرفهای خود را به عنوان یک عکاس آغاز کند، شروع به تحصیل در رشته هنر در شهر رم کرد. حالا فدریکو از عکاسی برای مواجهه با ترسش استفاده میکند و به دنبال پروژههای محیطی و اجتماعی است که بتواند او را با موضوعات چالشبرانگیزی روبرو کند. به عنوان مثال، او نحوه کار صیادها در اسپانیا را به صورت مستند در آورده است.
او پس از شنیدن موضوعی درباره کاهش ناگهانی جمعیت کوسهها، به موضوع صید کوسه علاقهمند شد. در مورد گروهی از صیادان در «باخا» که در تلاش بودند تا گردشگران را برای شنا با کوسهها ترغیب کنند، مطالعه کرد و کنجکاو شد از نزدیک این موضوع را پیگیری کند. همانند بیشتر افراد، او نیز از کوسهها وحشت داشت. او در این باره میگوید:
من همیشه علاقه شدیدی به موضوع کوسهها داشتم. این موجودات باعث ترس من میشدند؛ اما همیشه عاشق رابطهای بودم که بین انسان و دریا وجود داشت.
یک کوسه ابریشمی که تلاش میکند قبل از به دام افتادن و صید شدن از این موقعیت نجات پیدا کند. اقیانوس آرام در خلیج ماگدالنای مکزیک (Pacific Ocean off Magdalena Bay) اکتبر سال ۲۰۱۵
زمانی که از او در مورد مطالعه کتاب مشهور «ارنست همینگوی» (Ernest Hemingway) یعنی «پیرمرد و دریا» (The Old Man and the Sea) سؤال کردیم، پاسخ داد که از مطالعه آن بسیار لذت برده است.
او بودجه سفر خود به شبهجزیره «باخا» در سال ۲۰۱۵ را تأمین کرد تا بتواند درک بهتری از واقعیت پیچیده پشت پرده شکار کوسه داشته باشد. وی تلاش کرد ملاقاتی را با نمایندگان «حیاتوحش دریایی»، یک سازمان غیردولتی مستقر در شهر مکزیک، ترتیب دهد. او در مورد تلاشهای گروهها برای ساخت یک بازار گردشگری برای شنا با کوسهها بسیار کنجکاو بود البته این تلاشها موفقیتآمیز نبود زیرا ماهیگیران در مورد تلاشهای او مشکوک بودند و نگران این موضوع شدند که تجارت آنها به خاطر عکسهای او متضرر شود.
در قرار اول، زمانی که نمایندگان این سازمان غیردولتی تأخیر داشتند، او خودش را تنها در روستای «پورتو سن کارلوس» (Puerto San Carlos) و میان اعضای ماهیگیران یافت. سعی کرد اعضای جامعه ماهیگیران را متقاعد کند ظن بد خود را رها کنند و به او اجازه دهند از کارشان عکس بگیرد. ولی آنها به او مشکوک بودند زیرا شنیده بودند که دولت مکزیک در نظر دارد صید کوسه را ممنوع کند و فکر میکردند که او یک عامل دولتی است. او در این باره میگوید:
در ابتدا سعی کردم با تمامی افراد روستا که محیط کوچکی هم بود، صحبت کنم. با گذشت زمان بیشتر به من اعتماد میکردند. من با آنها غذا میخوردم و از نوشیدنیهای آنها لذت میبردم.
از آقای وسپیگنانی دعوت شد تا از اردوگاه شکارچیان کوسه در «کابو سان لازارو» (Cabo San Lazaro)، یک جزیره کوچک در سواحل اقیانوس آرام، دیدن کند. با قایق تا این منطقه دو ساعت راه بود. زمانی که به این جزیره رسیدند، او شرایط زندگی کاملاً بیتکلف و سادهای را که در آن ماهیگیران به دور از روستای خود در «آل سارگنتو» (El Sargento) زندگی میکردند، کشف کرد. او در این باره میگوید:
در این جزیره به جز شغال و کرکس هیچ چیز یافت نمیشود. آب و برقی هم وجود ندارد. فقط چند سربازخانه و ۷ خدمه از ماهیگیران بودند و در هر قایق ۲ مرد خدمت میکردند.
صیاد کوسه در سپیدهدم در حال ریختن بنزین در باک قایق خود است تا یک روز کاری دیگر را آغاز کند. کابو سان لازارو مکزیک (Cabo San Lazaro, Mexico) اکتبر سال ۲۰۱۵.
اگر هدف او از این سفر مواجه شدن با ترس و مقابله با خطرات بود، این جزیره کوچک مکزیکی با وجود عنکبوتهای سیاه سمی و شغالهای گرسنه قبل از ورود به دریا میتوانست این شرایط را برایش فراهم کند. او در این خصوص میگوید:
این یک کار خطرناک است زیرا شما در حال صید کوسه در ۳۰ مایلی (حدود ۴۸ کیلومتری) ساحل هستید. اینجا یک اقیانوس با آبهای آزاد است. امکان بروز هر مشکلی وجود دارد. علاوه بر این، چنین قایقی بسیار کوچک است. تنها ۶ متر طول دارد. آنها تنها یک نوع سیستم هشداردهنده همچون «جی.پی.اس» (GPS) دارند اما همین هم کار نمیکند.
آقای وسپیگنانی با ماهیگیران به مدت ۸ روز حتی در امواجی به طول ۱۲ پایی (حدود ۳٫۵ متری) نیز عکسبرداری کرد. او حتی پس از زخمی شدن یکی از خدمهها، به آنها کمک کرد تا کوسه شکار شده را به داخل قایق انتقال دهند. او دریافت که ماهیگیران این کار را با عشق و علاقه انجام میدهند اما بیشترشان به جز این کار، انتخاب دیگری نداشتند به همین خاطر هم جمعیت کوسهها در دریای «کورتس» (Sea of Cortes) و جایی که جزیره «آل سارگنتو» (El Sargento) قرار داشت، رو به کاهش است. او درباره این شرایط میگوید:
اگر این ماهیگیران، کوسهها را صید نکنند، کار دیگری نخواهند داشت. در این جزیره کوچک واقعاً هیچ شغلی وجود ندارد. تنها کاری که میتوانید انجام دهید، ماهیگیری است در غیر این صورت باید به مواد مخدر روی بیاورید.
اگر چه او برای گرفتن این عکسها زندگی خود را به خطر انداخته است اما واقعاً فکر نمیکرد که گرفتن این تصاویر بتواند اینگونه شرایط و ذهنیتش را تغییر دهد. او میخواهد از کارهای خود برای گفتوگو استفاده کند و با این وسیله افراد را متوجه خطراتی سازد که محیطزیست را تهدید میکند. او میگوید:
امروزه ماهیهای موجود در دریا در حال ناپدید شدن هستند. برای برخی از مردم هیچ شغل جایگزینی برای ماهیگیری و صیادی وجود ندارد بنابراین آنها به صید ماهی ادامه میدهند زیرا واقعاً نمیدانند چگونه از سایر منابع موجود بهرههای اقتصادی و تجاری ببرند.
یک صیاد زمانی که با یک کوسه ابریشمی مواجه میشود، این حیوان را تا سر حد مرگ کتک میزند تا جان حیوان را بگیرد
همانطور که میدانید «کوسه ابریشمی» (Silky Shark) توسط اتحادیه «بینالمللی حفاظت از محیطزیست» (International Union for Conservation of Nature) جزو گونههای در خطر انقراض در نظر گرفته شده است زیرا تقاضای زیادی برای گوشت و باله این حیوان وجود دارد و همین امر موجب صید بیرویه این نوع جانوران آبزی شده است.
اما طبق گزارش او، بالههای کوسه که مدتها در سرزمینهای آسیایی داشتن آن یک آرزو بوده است هم اکنون قیمت چندانی ندارد و تجارت آن زیاد پر رونق نیست. این امر به خاطر قوانین دقیق حفاظت اتحادیه بینالمللی محیط زیست بوده است. او میگوید:
من مخالف ماهیگیران نیستم. تنها میخواهم در این رابطه سوالاتی را مطرح کنم. زمانی که واقعیت تفاوت دارد، رویکرد محیطزیست یک نوع ایده اشرافی است و میتواند بسیار پیچیدهتر از این باشد.
آقای وسپیگنانی امید دارد با وجود مجموعه عکسهای او از شکار کوسه و انعکاس این تصاویر در جوامع بینالمللی، شرایط هم برای شکارچیان بهتر شود و هم بتوان از انقراض نسل این کوسههای کمیاب جلوگیری کرد.