سفرنامه دبی؛ سفر به آمریکای کوچک | قسمت دوم
یک ساعتی از استقرارمان در هتل گذشته که تلفن اتاق زنگ میخورد. گوشی را بر میدارم. متصدی هتل میگوید که مسئول ترانسفر تور آمده و میخواهد مرا ببیند. به لابی میروم. پسر جوان لاغر و تکیدهای جلو میآید و دست دراز میکند. اسمش احمد است؛ با وجود آنکه چندین سال است که در دبی اقامت دارد، همچنان لهجه غلیظ شیرازی دارد. مدعی میشود که در فرودگاه مدت زیادی برای ترانسفر منتظر بوده است؛ اما ما نیامدهایم. هرچند صحبتش را نمیپذیرم، از موضوع رد میشوم.
تورهایش را معرفی میکند. با خواهرم مشورت میکنیم و تصمیم میگیریم تور شهری را خریداری کنیم. پول را پرداخت میکنم و احمد شاید به جبران ترانسفر فرودگاهی، برایمان اولویت قائل میشود و قرار میگذاریم که با اتوبوسی که یک ساعت دیگر عازم است، راهی تور شهری شویم.
سر ساعت اتوبوس میآید و سوارمان میکند. تور لیدرمان مرد میانسال فربهی است که از هیچ فرصتی برای از سروتهزدن توضیحات فروگذار نمیکند. در گام اول، ما را به «دبی مال» (Dubai Mall) میبرد. وارد که میشویم، به سرعت میفهمیم که چرا این مال در ردیف بزرگترین مراکز خرید جهان طبقهبندی میشود. سقف بلند آن بهاندازه یک ساختمان چهار طبقه است. گلدانهای بزرگی که در آنها درختهای نخل کاشتهاند، عظمت مجموعه را بیشتر به رخ میکشد. وسعت دبی مال آنقدر زیاد است که برای جابهجایی در آن، خودروهای برقی مستقر کردهاند.
انبوه مغازههای دبیمال تزیینات ویژه و گاه منحصربهفردی دارند. برای تزیین یکی از مغازهها از مجموعهای در هم تنیده از لولهها استفاده شده است؛ ساختارهای نامنظم ایجادشده، توجهها را به خود جلب میکند.
روی ستونهای سالنهای اصلی مجموعه، مانیتورهای کوچکی نصب شده است که تبلیغ پخش میکنند. هنگام اذان، تمام مانیتورها، به نشانه رسیدن موعد نماز، تصویری از هلال ماه پخش میکنند.
کمی که جلو میرویم، صدای ریزش آب و سپس منظره آبشار بزرگ نیمدایره شکل بزرگی توجهمان را جلب میکند. آبشار از طبقه سوم به پایین فرو میریزد و حس و حال خاصی به آدم میدهد؛ ترکیبی از عظمت و آرامش. در جایجای آبشار مجسمه مردان نیمه برهنهای که در حال شیرجه زدن هستند قرار داده شده است.
منبع عکس: سایت holidaywolf.de (عکاس: ناشناس)
غرفهای در یکی از راهروهای برج قرار دارد که بروشورهای تبلیغاتی رایگان به بازدیدکنندگان میدهد. تور لیدرمان چندتایی گرفته و گویی که این صفحات تبلیغاتی امتیاز ویژهای هستند، آنها را بین مسافران تور پخش میکند.
آکواریوم بزرگ دبی مال ایستگاه بعدی است که توجهم را جلب میکند. در این آکواریوم که ۱۰ میلیون لیتر گنجایش دارد، انواع و اقسام ماهی با رنگها و ابعاد مختلف جابهجا میشوند. خواهرم با آرنج به پهلویم میزند و توجهم را به گوشهای از آکواریوم جلب میکند. غواصی در حال شنا در آکواریوم است! در بخش زیرین آکواریوم تونلی تعبیه شده که با پرداخت هزینه اضافی میتوان از آن عبور کرد و از نمایی ۳۶۰ درجه از آکواریوم بازدید داشت.
منبع عکس: سایت visitdubai.com (عکاس: ناشناس)
در طبقه همکف دبی مال یک پیست یخ بزرگ نیز قرار دارد. باورش سخت است که در وسط گرمای جهنمی دبی و در فصل تابستان، شاهد اسکیت دختران و پسران جوان در این مجموعه باشیم؛ اما این تصور دور از ذهن اینجا به حقیقت پیوسته است. اگر اطلاعاتی که تورلیدرمان میدهد صحت داشته باشد، انرژی تمام مال از طریق مرکز نیروگاه هستهای تامین میشود.
منبع عکس: سایت holidaywolf.de (عکاس: ناشناس)
تصمیم میگیریم کمی از مرکز خرید خارج شویم، نفسی بگیریم و دوباره به داخل بازگردیم. از یکی از درها خارج شده و وارد تراس مجموعه میشویم. حوضهای بزرگ تعبیه شده در تراس و فوارههایی که با ریتم آهنگ به رقص در آمدهاند، خودنمایی میکنند. گردشگران از ملیتهای مختلف و با رنگ پوست و ظاهر متفاوت دورتادور این حوضهای بزرگ روی نیمکتها نشسته یا حتی سرپا ایستادهاند و تماشا میکنند.
منبع عکس: سایت holidaywolf.de (عکاس: ناشناس)
با وقفههای ۱۰ تا ۱۵ دقیقهای موزیکهای مختلف پخش میشود؛ با شروع هر موزیک، بازی فواره و نور هم شروع میشود. هماهنگ با ریتم و ملودی آهنگ، فوارهها آب را به هوا پرتاب میکنند. در نقاط اوج آهنگ ارتفاع فوارهها به ۱۵۰ متر هم میرسد. پشت فوارههای آبی میتوان نمایی از برج خلیفه را دید. قطرات آب از فوارهها به آسمان پرتاب میوشند و ذرات آن گاه با باد به صورتمان مینشیند.
آهنگ که تمام میشود، حاضران تشویق میکنند و گویی حسی مشترک که ترکیبی از شعف و احترام است بین همه برقرار میشود. عدهای از مردم به داخل مجموعه باز میگردند و عدهای دیگر وارد تراس میشوند و به انتظار آهنگ بعد مینشینند.
من و خواهرم ترجیح میدهیم همچنان کنار فوارهها بمانیم و یک اجرای دیگر را هم تماشا کنیم. آهنگها از ساختههای هنرمندان کشورهای مختلف هستند و این فرصت را پیدا میکنیم که یکی از ساختههای یک هنرمند ایرانی آنور آبی را هم گوش دهیم.
پس از اجرای دوم، به داخل سالن دبیمال برمیگردیم تا چیزی بخوریم. از میان غرفههای موجود به سراغ شعبه یک فست فود معروف میرویم و مزه همبرگر آن را میچشیم. مزه گوشت واقعی و تازه میدهد و طعمش روحمان را تازه میکند. در مسیر برگشت بهسمت اتوبوس توجهم به سقف جلب میشود. بخشی از سقف دبی مال با پردههایی متحرک و سوراخدار پوشیده شده است. وقتی که پردهها حرکت میکنند نور و رنگ پسزمینه، این تصور را ایجاد میکند که ستارگان درخشان از فراز سرمان در حال عبور هستند.
سوار اتوبوس میشویم و پس از رسیدن مابقی مسافران راهی مقصد بعدی یعنی «مدینه الجمیرا» میشویم. همین که از اتوبوس پیاده میشویم مجذوب تصویریمیشویم که میبینیم؛ پلی چوبی از روی رودخانهای باریک عبور کرده و در زیرش قایقهای چوبی که شبیه به قایقهای قدیمی هستند عبور میکنند. دورتادور رودخانه با فواصلی منظم درختان نخل در زمین کاشته شدهاند.
نمای برج العرب در پشت اینها، تصویر زیبای مدینه الجمیرا را کامل میکند. برج العرب ساختمانی ۳۲۰ متری است که در جزیرهای مصنوعی در وسط دریا بنا شده است. طراحی خاص این برج و قرار گرفتن در وسط دریا به آن ظاهری شبیه به یک کشتی بزرگ بادبانی میدهد که در آب در حال حرکت است.
عکاس: نادر نینوایی
آنطور که تور لیدرمان میگوید، بازار سنتی «مدینه الجمیرا» به تقلید از شهر ونیز در ایتالیا ساخته شده است. به حق هم مسیرهای آبی تعبیه شده و عبور گاهوبیگاه قایقهای قدیمی چوبی، آن را به ونیز شبیه کرده است؛ با این وجود، یک جستوجوی اینترنتی ساده برایم روشن میکند که احتمالا تور لیدرمان برای تبلیغ محل بازدید و تورش، این نکات را مطرح کرده است. بر اساس آنچه در جستوجوی اینترنتی دستگیرم میشود، مدینه الجمیرا در واقع به تقلید از خود دبی ساخته شده است؛ شهری که در گذشتههای دور، قبل از کشف نفت در این کشور و رشد اقتصادی امارات متحده عربی، زندگی و کسبوکار در آن شکل گرفته بود.
دو بادگیر هم در کنار این ساحل توریستی ساخته شده است که بیشباهت به بادگیرهای یزد خودمان نیست. خود اماراتیها بر این باورند که این بادگیرها با الهام از معماری سنتی خودشان ساخته شده است؛ اما با پرسشی ساده از یکیدو نفر از کارمندان مجموعه درمییابم که کاربری آن را نمیدانند و به آن «برج» میگویند. زیر یکی از بادگیرها خانمی ایستاده است و یک عکاس از زوایای مختلف از او عکس میگیرد. با توجه به نشانهها و برندهای آویزان در کنارش، میتوان حدس زد که کار مدلینگ برای یکی از برندهای معروف را دارد.
عکاس: نادر نینوایی
بازار مدینه الجمیرا چندان بزرگ نیست؛ اما به سبب طراحی فاخر و سنتیاش، آدم را جذب میکند. در و دیوار بازار با چوبهای صیقل یافته، تزیین شده است. یکی از مغازهها بشکههای بزرگ نوشیدنی را دم در گذاشته و مغازه دیگر چراغهای سنتی رنگارنگ را از سقف آویزان کرده است.
عکاس: نادر نینوایی
ستونهای چوبی بازار با نقش و نگارهایی آذین شدهاند و چراغهای آویزانشده بیشباهت، به فانوسهای قدیمی نیستند؛ فانوسهایی که با برق کار میکنند. کل بازار گویی ترکیبی است از سنت و مدرنیته. نمودی از شکوه بازارهای قدیمی عرب که رنگ و بویی مدرن به خود گرفته و از گردشگران دلربایی میکند.
آنقدر از صبح در دبیمال و بعد مدینه الجمیرا پیادهروی کردهایم که خستگی تمام وجودمان را فراگرفته است. سوار اتوبوس میشویم و آماده ایستگاه بعد، یعنی امارات مال میشویم. به خواهرم نگاهی میاندازم و میگویم که انگار مالهای دبی، مهمترین جاذبه آن هستند.