سفرنامه یونان از زبان نفر دوم مسابقه عکاسی کجارو
در پی دوم شدن من در مسابقه عکاسی مجله اینترنتی «کجارو» من عازم یونان شدم.
ساعت ۴ صبح روز جمعه ۱۸ تیر ماه ۹۵ (۸ ژوئیه) آغاز سفر بود.
بعد از پرواز تقریبا ۴ ساعته به آتن رسیدیم و همراه گروه توسط اتوبوسی که در اختیار تور بود راهی هتل شدیم.
هتل Divani Apoloni هتلی ۵ ستاره بود که در منطقه ساحلی آتن قرار داشت. در این خط ساحلی پلاژهای مختلف برای استفاده از دریا وجود داشت.
بعد از کمی استراحت در هتل با تاکسیهایی که در مقابل هتل قرار داشتند راهی منطقه «گلیفادا» شدیم. هزینه کرایه یک تاکسی برای ۴ نفر تا گلیفادا ۷ یورو بود.
منطقه گلیفادا منطقه ساحلی تفریحی است که رستوران و کافههای مختلف و همچنین فروشگاههای زیادی از برندهای معروف مختلف در آن وجود دارد.
بعد از کمی گشت پیاده و دیدن فروشگاهها و صرف یک نوشیدنی با تاکسی راهی هتل شدیم.
غذای هواپیمایی ایژین
بعد از صرف ناهار و کمی استراحت در هتل ساعت ۴ بعد از ظهر همراه گروه با اتوبوس به سمت منطقه مرکزی آتن حرکت کردیم.
میدان «سینتاگما» در این منطقه قرار دارد. این میدان یکی مشهورترین میدانهای دنیا است.
این میدان مرکز تجمع مردم آتن و به نوعی مرکزیت شهر آتن است. در بخشی از این میدان شما با محله پلاکا روبرو هستید که بافت سنتی شهری و تجاری قدیم آتن است و میلیونها گردشگر از سراسر دنیا به این محله برای بازدید و خرید میروند. سمت غرب سینتاگما خیابان ارمو است که مراکز خرید زیادی از برندهای معروف در آن قرار دارند. در این خیابان کلیسایی به نام «پاناگیا» مربوط به قرن ۱۱ وجود دارد. در بخش دیگری از میدان سینتاگما پارلمان آتن و باغ ملی زاپیون قرار دارد. از جمله دیدنیهای میدان سینتاگما تعویض سربازان پارلمان است که در جای خود دیدنی است. تعویض سربازان هر ساعت یک بار انجام میشود. لباس آنها و سبک تعویض سربازان برای عابران پیاده و گردشگران لذتی برای دیدن فراهم میکند. بالاتر از سینتاگما آکادمی ملی، دانشگاه ملی و کتابخانه ملی قرار دارد.
بعد از ساعاتی گشت در مرکز شهر و دیدن فروشگاهها و خیابانهای اطراف و خوردن سوولاکی، یک نوع کباب فوری یونانی که غذایی خوشمزه با قیمتی مناسب بود، با اتوبوس راهی هتل شدیم.
روز دوم
برنامه روز دوم گشت ۱ روزه کشتی کروز و دیدن جزایر زیبای پوروس، هیدرا و آگینا است.
یونان یک مجمع الجزایر است که ۶۰۰۰ جزیره داد و اکثر آنها مسکونی نیست.
هر ۳ جزیره خانههایی زیبا با بدنههای سفید رنگ و گنبدهای آبی رنگ داشتند که رنگ سفید نماد صلح و آبی نماد آرامش است. و هر کدام شامل کوچه پسکوچههای تو در تو بودند که پر از گلهای زیبای کاغذی صورتی بودند.
در ساحل هر ۳ جزیره مناطقی برای پهلو گرفتن قایقها و کشتیها بود که چشمانداز زیبایی را بهوجود آورده بودند. با وجود صخرهای بودن اکثر سواحل این جزایر، مردم در حال شنا کردن در آب بسیار زلال و آفتاب گرفتن در آنها بودند. در سراسر این جزایر مغازههای متنوعی برای خرید سوغاتی و صنایع دستی یونان وجود داشت که بسیار دیدنی بودند.
در کشتی ناهار خوردیم و بر روی عرشه به تماشای جزایر کوچک و بزرگ و آبی دریای زیبای اژه نشستیم و از برنامههای متنوعی که تدارک دیده بودند استفاده کردیم، مانند رقصهای محلی کشور یونان و...
جزیره آگینا آخرین جزیره بود که وقت خود را بعد از یک گشت، در کافهای به صرف نوشیدنی گذراندیم.
در نهایت در ساعت ۱۹:۳۰ به آتن بازگشتیم و با اتوبوس راهی هتل شدیم.
روز سوم
روز سوم روز بازدید از فرهنگ و تاریخ شهر آتن بود که دیدن آنها برای هر فردی که به آتن سفر میکند ضروری است.
یونانیهای قدیم به خدایان مختلف اعتقاد داشتند. خدای خدایان زئوس نام داشته و خدایان دیگر یا فرزندان زئوس بودند یا برادران زئوس، مانند هفاستئوس خدای آهنگری، آتنا خدای خرد و جنگاوری، پزایدون خدای دریا، آپولو خدای هنر و...
۱۲ خدا بر روی کوه المپ زندگی میکردند.
بعد از صرف صبحانه در تراس بوفه هتل که چشم اندازی زیبا به سمت دریا داشت راهی مجموعه آکروپلیس شدیم. برای ورود به مجموعه بلیط ۲۰ یورویی بازدید از مجموعه را تهیه کردیم و وارد مجموعه شدیم. آسمان صاف و بسیار گرم بود، و همراه داشتن عینک آفتابی و کلاه آفتابگیر ضروری بود.
تاریخ آتن به ۵ هزار سال قبل از میلاد مسیح باز میگردد. اولین اقامت افراد در تپه آکروپلیس بوده و بعد گسترش یافته است.
آکروپلیس به معنای شهری بر روی بلندی است. این مجموعه بر روی تپه سنگی به ارتفاع ۱۵۰ متر ساخته شده است و شامل بناهای پارتئون، دروازه پروپلیا، معبد ارختئوم، معبد آرتمیس، معبد الهه پیروزی آتنا نایکی، نگارخانه کالکوئیکی و محل پیکره آتنا پروماوخوس است.
در بدو ورود به مجموعه در سمت چپ آمفی تئاتر هردوس آتیکوس قرار داشت. این آمفی تئاتر قرن دوم میلادی به سبک کلاسیک توسط آتیکوس به افتخار همسرش ساخته شده است. ردیفهای متحدالمرکز صندلیهای تماشاگران به صورت نیم دایره در سراشیبی یک تپه ساخته شده و قطر دایره بیرونیاش تقریبا ۱۲۰ متر است. در وسط تئاتر فضایی دایرهای شکل برای اجرای نمایش وجود دارد و محل ارکستر، پیش صحنه و صحنه دارای بیشترین درجه سهولت تماشای نمایش است. روی کل بنا را سقفی میپوشانده که بعدها در قرون وسطی ساخته شده. صندلیها ابتدا از چوب بودند و بعدها مرمت میشوند و به صورت سنگی در میآیند. ظرفیت این آمفی تئاتر ۵ هزار نفر است. یونانیها یکی از اولین تمدنهایی هستند که نمایشنامه و نمایشنامه نویسان مهمی دارند.
بعد از گذر از یک شیب راهه به دروازه پروپلیا اولین ساختمان ورودی آکروپلیس قرار دارد.
این دروازه شامل ۵ ورودی بوده است. در بخش مرکزی دروازه، تالاری بزرگ با انتهایی باز وجود دارد که دارای یک پیشخوان شش ستونی به شیوه دوریک است و در طرفین آن دو رواق دوریک کوچکتر با زاویه قائمه قرار گرفته است. وجود پلکان در دو طرف محور اصلی برای عابران و وجود شیبراهه برای عبور چهارپایان از دیگر عناصر این دروازه است. در طرفین دروازه کتابخانه و نخستین تالار نقاشی ایجاد شده بود.
در کنار سردر ورودی کهنترین بنای یونیک آکروپلیس به نام معبد آتنا نایکی (الهه پیروزی) قرار دارد و دارای ۴ ستون در هر رواق است.
در نقطه مرکزی آکروپلیس معبد پارتئون قرار دارد، این معبد به افتخار الهه آتن ساخته شده است. ستونهای این معبد به قطر ۲ متر و ارتفاع ۱۰ متر و به سبک دوریک و دارای ۲ سنتوری است که همگی از سنگ مرمر ساخته شدهاند. در این معبد تمام اصول هندسه، معماری و ریاضیات بهکار برده شده است. این معبد هم اکنون در حال مرمت و بازسازی است.
در کناره شرقی آکروپلیس در نزدیکی معبد پارتئون معبد دیگری به نام ارختئوم وجود دارد. شهرت این معبد به خاطر ایوان جنوبی آن است که با ۶ ستون به نام کاریاتید (پیکره زن) تزئین شدهاند، که به رواق دوشیزگان شهرت دارد.
طرح کلی معبد بسیار نامنظم است.
بعد از بازدید از تپه آکروپلیس پیاده به سمت موزه آکروپلیس حرکت کردیم که در نزدیکی تپه آکروپلیس قرار داشت. این موزه ۱۰ سال قبل به شیوه مدرن و بسیار زیبایی معماری شده است. در این موزه منطقه قدیمی شهر در ارتفاع پایینتر یعنی در زیرزمین قرار گرفته و روی آن با شیشه قطور پوشانده شده و میتوانید روی شیشه راه بروید و یونان قدیم را زیر پای خود در عمق تقریبا ۱۰ متری تماشا کنید.
بعد از تحویل کیفهای خود به بخش امانتداری از قسمتهای مختلف موزه دیدن کردیم.
تمام اشیاء و مجسمههایی که در این موزه نگهداری میشوند اشیا و قطعاتی هستند که از تپه آکروپلیس به دست آمدهاند.
بعد از بازدید موزه به رستورانی که در نزدیکی آکروپلیس قرار داشت رفتیم و ناهار صرف کردیم و سپس با اتوبوس به گشت photo stop دیگر بناهای تاریخی آتن پرداختیم.
از جمله: استادیوم المپیک پاناتیناکوس، معبد زئوس، تاق آدریان، پارک ملی، کتابخانه ملی، دانشگاه آتن، پارلمان آتن و مراسم تعویض سربازان پارلمان.
استادیوم المپیک پاناتیناکوس: استادیومی با ظرفیت ۶۹ هزار نفر است از سنگ مرمر ساخته شده و در سال ۱۸۹۶ میزبان مسابقات المپیک بوده است.
معبد زئوس: بزرگترین معبد یونان با ۱۰۴ ستون به ارتفاع ۱۷ متر که تنها ۱۶ ستون آن باقی مانده است و از سنگ مرمر ساخته شده است.
دانشگاه آتن: ۱۵۰ سال پیش به شیوه نئوکلاسیک ساخته شده است.
بعد از بازدید شهری از بناهای تاریخی و ملی آتن راهی تپه لیکاپتوس (بام آتن) شدیم که ارتفاعی برابر ۲۲۷ متر داشت و با تله کابین به بالای کوه رفتیم. از بالای لیکاپتوس تمام شهر آتن به زیبایی قابل مشاهده است از آکروپلیس گرفته تا دریای اژه. بعد از این منظره زیبا و صرف یک نوشیدنی با اتوبوس به سمت منطقه پلاکا رفتیم تا در کوچه پسکوچههای زیبا و شلوغ آن قدم بزنیم و لذت ببریم. در اکثر خیابانهای این منطقه ورود ماشین ممنوع است و میتوانید با خیال راحت در کوچهها قدم زده و از مغازههای زیبایی دیدن کنید که سوغاتی و صنایع دستی یونان را به فروش گذاشتهاند. در این مغازهها انواع زیتون و روغن زیتون و سایر محصولات زیتون به فروش گذاشته شده بود و همچنین صندلهای چرم کار دست و ... . در این کوچهها پر بود از انواع کافهها و رستورانها که مردم در آخر هفته و در تعطیلات خود به آنجا آمده و ساعاتی را در کنار هم سپری میکردند و از هر سو صدای موسیقی به گوش میرسید. در نهایت بعد از صرف شام در یکی از رستورانهای پلاکا با تاکسی راهی هتل شدیم تا روزی دیگر را با سفر به جزیره زیبای سانتورینی آغاز کنیم.
روز چهارم
صبح روز ۱۱ ژوئیه ادامه سفر ما به سوی جزیره زیبای سانتورینی بود. بعد از خارج شدن از هتل توسط اتوبوس راهی فرودگاه شدیم و بعد از پروازی تقریبا ۴۵ دقیقهای به جزیره سانتورینی رسیدیم.
از داخل هواپیما جزایر بزرگ و کوچک زیادی به چشم میخورد که جزیره سانتورینی زیباترین آنها بود.
پس از پیاده شدن از هواپیما و تحویل گرفتن بارها با مینی بوسی که در اختیار گروه بود راهی هتل شدیم. هوا صاف و کمی گرم بود.
تمام ساختمانها با بدنهی سفیدرنگ و در و پنجره و گنبد آبیرنگ بودند که در مقابل خیلی از آنها استخرهای زیبایی رو به دریا قرار داشت. لازم به ذکر است که این جزیره در سال ۲۰۱۱ بهعنوان رمانتیکترین جزیره شناخته شده است.
هتل ما در منطقه fira قرار داشت. بعد از تحویل گرفتن اتاقها و کمی استراحت، ساعت ۵ بعدازظهر به منظور گشت پیاده در کوچه پس کوچههای منطقه fira از هتل خارج شدیم. کوچهها پر بود از مغازهها و کافههای رنگارنگ. در هر نقطه که به چشم میخورد صنایع دستی یونان به فروش میرسید. چیزی که توجه ما را به خود جلب کرد زیورآلاتی بود که از سنگهای آتشفشانی سانتورینی ساخته شده بودند. زیرا این جزیره زیبا نتیجه فعالیت های آتشفشانی بوده است.
در قسمت پایین جزیره قسمتی که کشتیهای مسافربری پهلو میگرفتند، تلهکابینی قرار داشت تا مردم را به قسمت بالایی جزیره انتقال دهد. همچنین پلههایی برای طی این مسیر وجود داشت، ولی به دلیل زیاد بودن خستهکننده هستند، به همین منظور الاغهایی برای انتقال افراد به بالای جزیره وجود داشتند که جالب توجه بود.
بعد از گشت مغازهها و دیدن محله fira توسط اتوبوس به سمت منطقه oia برای تماشای غروب زیبا و منحصربهفرد آن حرکت کردیم.
وقتی بعد از ۳۰ دقیقه به oia رسیدیم همهی توریستها منتظر غروب زیبای oia بودند.
بعد از پیاده شدن از اتوبوس مسیر کوتاهی را که پر بود از مردمی که برای دیدن این منظره زیبا در حرکت بودند طی کردیم و وقتی به آنجا رسیدیم به سختی جایی برای ایستادن پیدا کردیم. اکثر مردم در حال عکاسی و فیلمبرداری از این منظره بودند. غروب بسیار دلانگیزی بود. در پایین جزیره کشتیها و قایقهایی به چشم میخوردند که به سوی غروب خورشید در حرکت بودند.
پس از گذشت ساعتی خورشید به طور کامل غروب کرد و تمامی مردم شروع به دست زدن کردند که بسیار جالب بود.
در نهایت در یکی از رستوران های oia به صرف غذای دریایی گذراندیم و سپس به سمت fira راهی شدیم.
روز پنجم
روز بعد، پس از صرف صبحانه در هتل با اتوبوسهایی که در جزیره بود به سمت یکی از سواحل fira حرکت کردیم تا از امکانات ساحل مانند شنا کردن، آفتاب گرفتن و قدم زدن در کنار دریای زیبای اژه استفاده کنیم.
بعد از ساعاتی در ساحل و دیدن مغازههای ساحلی در یکی از رستورانها ناهار صرف کرده و بعد با اتوبوس به سمت هتل راهی شدیم.
در هتل استراحت کرده و عصر آن روز را در خیابانهای اطراف به خرید سوغاتی و صنایع دستی گذراندیم.
بعد از غروب آفتاب در یکی از رستورانهای fira که در ارتفاعی بالاتر از مناطق مسکونی قرار داشت و منظرهی شب جزیره به زیبایی قابل مشاهده بود به صرف نوشیدنی گذراندیم و بعد پیاده به هتل رفتیم.
روز ششم
روز ۱۳ ژوئیه تاریخ بازگشت ما به سوی ایران بود. صبح بعد از بستن ساکها و تحویل آنها به قسمت امانت داری اتاقها را ترک کردیم. چون ساعت پرواز ۶ بعدازظهر به سوی آتن بود وقتی برای گشت در کوچهها و مناطق زیبای دیگر سانتورینی که از آنها دیدن نکرده بودیم داشتیم و من نیز وقت را غنیمت شمرده و عکسهای بیشتری تهیه کردم.
در نهایت بعد از صرف غذای خوشمزه یونانی به نام «جیرو» که غذایی مانند کباب ترکی در نان مدیترانهای بود و تنها ۳ یورو قیمت داشت به سمت هتل حرکت کرده و با اتوبوس راهی فرودگاه شدیم.
چون دو پرواز پی در پی داشتیم، اول به آتن و بعد به تهران، ساکهای خود را مستقیم به قسمت بار تهران فرستادیم. بعد از دو پرواز در ساعت ۴:۳۰ بامداد ۵شنبه ۱۳ ژوئیه با کوله باری از تجربه به وطن بازگشتیم.