پرترههای استتاری؛ محو شدن مرزهای هویت و محیط
«سسیلیا پاردس» (Cecilia Paredes)، در مجموعه خیرهکنندهای از پرترههای استتاری، مرز میان بدن و فضا را از میان برمیدارد. او با دقتی وسواسگونه، پوست خود را رنگآمیزی میکند و با پارچهها یا پسزمینههایی همنقش و هماهنگ در قاب قرار میگیرد؛ تا جایی که چشمان بیننده میان او و محیط تمایزی نمییابد. بدینترتیب، او به بخش زندهای از فضایی تبدیل میشود که در آن قرار دارد. تعامل رنگ، بافت و نور، توهم خیرهکنندهای از ناپدید شدن ایجاد میکند و حضور او را همزمان پنهان و آشکار میسازد.
پاردس در این آثار، تنها به خلق توهمی بصری بسنده نمیکند. او مفاهیم ژرفی چون مهاجرت، جابهجایی، تطبیق فرهنگی و هویت شخصی را به تصویر میکشد؛ مفاهیمی که ریشه در تجربههای زیسته او دارند. ترکیببندیهای این هنرمند با نقشهای گلدار، هندسی یا سنتی، اغلب بار فرهنگی و تاریخی دارند و در دل خود داستانهایی از تعلق، دگرگونی و بازتعریف فردی را روایت میکنند.
حضور او که گاه در میان خطوط و نقشها گم میشود، نمادی از فرایند درونی و بیرونی سازگاری و تلاشی برای همرنگ شدن، بدون از دست دادن جوهره فردی است. این حضور در عین غیبت، به گونهای شاعرانه به مخاطب یادآور میشود که هویت، مفهوم ایستایی نیست؛ بلکه همچون رنگ بر بوم، مدام در حال تغییر و تحول است.
هنر پاردس، تماشاگر را به تامل دعوت میکند؛ تاملی بر این که چگونه در جهانی پر از الگوها و ساختارها، انسان تلاش دارد که هم بخشی از آن باشد و هم خود را از نو تعریف کند. آثار او در نهایت، نه فقط بازی با استتار، بلکه جستوجوی عمیقی برای مرئی کردن درون نادیدهها است. (visualflood)
از تماشای این تصاویر لذت بردید؟ کدام عکس بیشتر نظر شما را جلب کرد؟ لطفا کجارو و کاربران آن را نیز از نگاه و نظر ارزشمند خود مطلع سازید.