واراناسی یا شهر مردگان در حاشیه رود گنگ در هندوستان قرار گرفته است. در ادامه با کجارو باشید و بخوانید چرا واراناسی را شهر مردگان نامیدهاند.
مقاله مرتبط:
در این مقاله از تور مجازی، از شهر واراناسی (Varanasi) یا بنارس میگوییم. ابتدا با چند پاراگراف درباره تاریخ و فرهنگ این شهر شروع میکنیم و پس از آن برداشت شخصی عکاس تیم ایرپانو (Dmitry Moiseenko) از سفرش به هندوستان و شهر واراناسی را میآوریم.
واراناسی
شهر باستانی واراناسی یکی از جالبترین و، احتمالا، خاصترین جاذبهی هندوستان است. شهرت واراناسی نهتنها از معماری آن بلکه از تاریخ و نقش مهم آن در آیین هندو میآید.
این شهر به همان اندازه برای هندوها اهمیت دارد که واتیکان برای کاتولیکها و مکه برای مسلمانان. طبق افسانهها، یکی از خدایان هندو به نام شیوا، حدود ۵ هزار سال پیش واراناسی را بنا نهاد. در فلسفه هندو، این شهر را «مرکز زمین» میدانند و بسیاری از آداب و رسوم مذهبی در اینجا و در اطراف گهات (رشتهکوهی در شبهجزیره هندوستان و یکی از ۱۰ کانون اصلی تنوع زیستی جانوری در جهان) انجام میشوند. هندوها گهات را «مسیری آسمانی» میدانند. گهات در چند شهر دیگر در حاشیه رودخانه مقدس هند وجود دارد؛ با این حال، تنها در واراناسی است که در امتداد ساحل سمت چپ رودخانه گنگ گهات دیده میشود و اینجا در آیین هندو بسیار شناخته شده است.
درمجموع ۸۴ گهات در واراناسی وجود دارد. روزانه، بیش از ده هزار نفر در آب گنگ به انجام فریضه تطهیر میپردازند. هر شب یک مراسم قربانی در گهات دشاشومید (Dashashwamedh) انجام میشود. هندوها از سراسر کشور برای انجام فرائض دینی به این شهر میآیند و انبوهی از گردشگران در بهت و شگفتی به تماشای این مراسم نفسگیر و هیجانانگیز میپردازند.
از دیگر جاذبههای واراناسی حدود ۲۳,۰۰۰ معبد هندو است. البته، این معابد در گذشته نه چندان دور بهجای معابد باستانی که در طول درگیریها و نبردهای مختلف تخریب و در کل نابود شده بودند ساخته شدهاند.
مهمترین و معروفترین عبادتگاه هندو معبد «کاشی ویشوانا» (Kashi Vishwanath) یا معبد طلایی است که در منطقه گودلیا (Godolia) شهر قرار دارد. در سال ۱۸۳۵ سقف معبد با ۸۲۰ کیلو طلای خالص اندود شد. معبد الهه دورگا (Goddess Durga Temple) که در قرن هجدهم ساخته شده نیز از معروفترین معابد واراناسی است. تنها معبد چوبی شهر به سبک نپالی (الهام گرفته از معبد Pashupatinath در کاتماندو) در گردنه لالیتا ساخته شده است و از جانب خانواده سلطنتی نپال حمایت میشود. چوبهای نفیس استفاده شده در معبد مستقیما از نپال به اینجا آورده شده است.
کلیساهای مسیحی و مساجد مسلمانان نیز در واراناسی وجود دارد. همچنین، شهر برای پیروان بودا از اهمیت والایی برخوردار است: میگویند گوتامای بودا پس از تبدیل شدن به یک روشنفکر اولین بار در سارنات، حومه واراناسی، شروع به تدریس کرد. امروزه، سارنات با وجود معابد بودایی و صومعههای متعدد زیارتگاهی برای تمام بوداییهای سراسر جهان است.
آثار معماری مذهبی تنها جاذبههای واراناسی نیستند. ابریشم معروف باراناسی (baranasi) که یکی از باکیفیتترین ابریشمهای سراسر هند است در اینجا تولید شد. الگوها و طرحهای جالب از طلا و نقره از نشانههای این نوع ابریشم است. ساریهای دوخته شده از جنس این ابریشم بسیار پرطرفدار است. به همین دلیل کارخانههای تولیدی متعدد در واراناسی و حومهی آن وجود دارد و دهها هزار نفر در این صنعت مشغول به کار هستند.
و در آخر باید اضافه کنم که واراناسی یک مرکز مهم آموزشی در هند هم است. این شهر ترکیبی منحصربهفرد از باستان و مدرنیته، آداب و رسوم سنتی و پیشرفت و ترقی و مرگ و حیات است.
حکایت دیمیتری مویسینکو از واراناسی
شهرهایی در دنیا وجود دارند که گویی گرد شگفتی روی آنها پاشیده شده است. همه آنها، به نظر من، بهنحوی در آسیا واقع شدهاند. مادامی که در این شهرها به سر می برید به سفری ذهنی خواهید رفت؛ این مکانها تمام دانستهها، ارزشها و عاداتی که بوی غرب میدهد را از ذهنتان پاک میکنند. گویی این مکانها متعلق به سیارهای دیگرند که در آن همه چیز غیر قابلقبول و غیر عادی و در عین حال خیرهکننده است ـ جایی که مردمش مثل ما هستند، اما به نظر از کهکشان دیگرند. نمیگویم خوباند یا بد، فقط حقیقتی از تجربیات خودم را به زبان میآورم.
اولین بار در کاتماندو بود که چنین حسی را تجربه کردم، بار دوم در آنگکور (شهری در شمال غربی کامبوج) و سومین بار، شهر واراناسی بود که مرا بسیار تحتتاثیر قرار داد. اینها مکانهایی هستند که واقعا ارزش دوباره دیدن دارند. تابهحال، ۵ بار به کاتماندو، ۳ بار به انگکور و ۲ بار به واراناسی رفتهام و این تازه شروع ماجرا است.
توصیف جذابیت واراناسی در لغت نمیگنجد. در این شهر همه چیز بهگونهای است که یک سفید پوست از همهجا بیخبر ترس و شگفتی را با تموم وجودش حس کند. اینجا در واقع شهر مردگان است؛ نهتنها به خاطر شعلههای آتشی که همیشه در اسکله برپا است (۲۴ ساعت شبانه روز، اجساد مردگانی را که از نقاط مختلف به واراناسی میآورند را در اینجا میسوزانند) بلکه بقایای نیمه فاسد حیوانات و اجساد انسان، که به دلایلی خاص از «یک آتش سوزی پاک» محروم بودند، در پایین رودخانه شناورند، و این خود به تصویر تیره و تار شهر رعب و وحشت میافزاید.
با این حال، مسئله فقط اینها نیست. اینجا، مردم برای مردن میآیند. پلههای سنگی، معابد متعدد و مکانهایی مخصوص سوزاندن، ۵ کیلومتر از خط ساحلی را تشکیل میدهند. برای بسیاری واراناسی جایی است برای نشستن به انتظار مرگ که در برخی موارد ممکن است سالها و حتی دههها طول بکشد. هندوها بر این باورند که اگر فردی در واراناسی درگذشت و در سواحل رود گنگ سوزانده شد دیگر هیچگاه وارد چرخه زندگی نمیشود و روحش به سعادت میرسد و هرگز به این جهان باز نمیشود. این شهر با انرژی مرگ و انتظار برای مردن، روح گرفته است. اما هوای اینجا پر از شور و عشق و شادی هم است. اینجا شهری زنده و پویا است.
در واراناسی بیش از یک میلیون نفر شهروند، معابد و هتلها و خیابانهای باریک وجود دارد، که عبور از آنها و رسیدن به رودخانه با وجود مدفوع گاوها در طول مسیر و جا خالی دادن از موتور سیکلتهایی که از آنجا میگذرند سخت است.
حرف دربارهی واراناسی بسیار است و در یک مقاله جای نمیگیرد، امیدوارم با دیدن تصاویر پانوراما فوقالعاده دیدنی بیشتر با حس و حال این شهر آشنا شوید.
تصاویر پانوراما
تور مجازی روزهای چهارشنبه، ساعت ۱۱:۳۰ شب در کجارو منتشر میشود. برای دسترسی به مقالههای این بخش به صفحهی اختصاصی تور مجازی مراجعه کنید.
دیدگاه