کوروش را از مردم جدا نکنید؛ محدودیت‌های روز کوروش اشتباه است!

در همایش کوروش بزرگ در پرتو پژوهش‌های نوین مطرح شد:
چهارشنبه 7 آبان 1404 - 12:01
مطالعه 7 دقیقه
مقبره کوروش کبیر
به مناسبت روز بزرگداشت کوروش بزرگ، نشست «کوروش بزرگ در پرتو پژوهش‌های نوین» برگزار شد.

نشست «کوروش بزرگ در پرتو پژوهش‌های نوین» به مناسبت روز بزرگداشت کوروش بزرگ در سالن خلیج فارس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با حضور پژوهشگران و علاقمندان برگزار شد. در این نشست «یاسر ملک‌زاده»، «محمد ابراهیم زارعی»، «کامیار عبدی»، «کوروش محمدخانی» و «علیرضا حسن‌زاده» با محوریت کوروش بزرگ به سخنرانی پرداختند.

یاسر ملک زاده در ابتدای سخنان خود با بیان اینکه کوروش تاریخی، کوروش سمبولیک، آنچه از کوروش می‌دانیم و آنچه از او می‌سازیم چیست؛ توضیح داد:

به طور کلی، «هویت ملی» معمولا با پنج شاخص نژاد (که شامل تبار، خون و قبیله)، زبان، دین، سرزمین و حکومت تعریف می‌شود. در مقابل، «هویت دینی» معمولا با سه شاخص دین، سرزمین و حکومت تعریف می‌شود. «هویت جمعی» می‌تواند بر یک یا چند یا همه این عناصر شکل بگیرد و بسته به شرایط تاریخی، سیاسی و اجتماعی، می‌توان روی برخی از این موارد بیشتر تاکید می‌شود.

ظهور کوروش در گفتمان ناسیونالیستی مدرن

او نقشی که به کوروش گفتمان ناسیونالیستی ایران در تمام ادوار تحولی آن داده شده، بی‌بدیل دانست، توضیح می‌دهد:

می‌گوییم «نقش داده شده»، چون هویت، یا دقیق‌تر «گفتمان هویتی»، امری انتخابی است. در گفتمان ناسیونالیستی مدرن، کوروش جایگاهی ویژه و نمادین پیدا کرد. در دوره پیشامدرن، نام کوروش گرچه از طریق اشارات کتاب مقدس برای مورخان ایرانی ناشناخته بود، اما به عنوان شخصیتی تاریخی در میان نخبگان ایرانی جایگاهی هم‌وزن با چهره‌هایی چون فریدون، جمشید، یا کی‌خسرو در تاریخ ملی نداشت. اهمیت تاریخی کوروش و نقش او در معرفی هویت ملی، پدیده‌ای مدرن است که دست‌کم از زمان نگارش کتاب «آیینه سکندری» نوشته میرزاآقاخان کرمانی آغاز می‌شود. از آن زمان به بعد است که کوروش به شخصیتی سمبولیک در گفتمان ناسیونالیستی ایرانی تبدیل شد.

ملک‌زاده درباره معنای و ریشه نام کوروش، تاکید می‌کند:

این اهمیت به اندازه‌ای است که هنگامی‌که برخی پژوهشگران ایرانی در ایرانی بودن نام کوروش تردید می‌کنند، این دیدگاه با واکنش منفی ناسیونالیست‌ها روبه‌رو می‌شود و موجی از اعتراضات را به همراه دارد. درباره ریشه نام کوروش نظریات گوناگونی مطرح شده؛ برخی آن را واژه ایرانی دانستند به معنای از جوان، خورشید‌، خار کننده دشمن، معنا کردند.

تفسیر دینی کوروش و تطبیق با ذوالقرنین

این پژوهشگر ایران باستان با بیان اینکه برخی دیگر هم کوروش را واژه‌ای عیلامی دانستند، می‌افزاید:

که به معنای محافظت شده یا محافظت کننده، معنا کردند. همچنین درباره نقش و ماهیت کوروش دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد؛ در شاخه‌های رادیکال این گفتمان حتی برداشت‌های منفی از نقش کوروش ارائه می‌شود، در حالی که در دیدگاه‌های مکتب ایرانی جنبه دینی کوروش برجسته شده و او را با شخصیت «ذوالقرنین» در قرآن هم تطبیق می‌دهند. در این تفسیر کوروش نه تنها پادشاه بزرگ در تاریخ ایران بلکه شخصیتی مورد تقدیر در قرآن هم معرفی می‌شود.

ملک‌زاده با بیان سوال متون کهن، کوروش را چگونه معرفی کرده‌اند؟ می‌گوید:

قرائت متون مربوط به کوروش در بسیاری از موارد مبهم است؛ به‌ویژه به‌دلیل تفاوت زبان‌ها، زمان نگارش، گرایش‌های نویسندگان و تناقض‌هایی که میان روایت‌های اقوام مختلف درباره او وجود دارد. هرچند در برخی منابع به مناسک دینی انجام‌شده توسط کوروش اشاره شده است، اما بر دینداری شخصی او تاکید چندانی دیده نمی‌شود.

این پژوهشگر ایران باستان با اشاره به حضور کوروش در متون یهودیت، بیان می‌کند:

در متون مقدس یهود، کوروش به‌عنوان منجی قوم یهود ستایش شده، اما به دین شخصی او اشاره‌ای نشده است. در منابع بابلی نیز همین وضعیت دیده می‌شود. ما هیچ متن معتبر فارسی‌ باستان در اختیار نداریم که به ایمان دینی یا گرایش مذهبی کوروش به‌طور مستقیم اشاره کرده باشد. این در حالی است که در دوره داریوش، تاکید صریحی بر مزداپرستی دیده می‌شود و حتی در کتیبه‌های خشایارشا نشانه‌هایی از تحمیل دینی نیز وجود دارد. در منابع یونانی هم اگرچه بر قومیت ایرانی کوروش اشاره می‌شود، اما او بیش از هر چیز «شاه آسیا» معرفی می‌شود؛ لقبی که بیشتر جایگاه سیاسی و امپراتوری او را نشان می‌دهد تا هویت دینی یا قومی مشخص. در متون بابلی، کوروش در قالب روایت سوم‌شخص و با پیروی از سنت سلطنتی آشوری، خود را «شاه جهان»، «شاه بزرگ»، «شاه نیرومند»، «شاه چهارگوشهٔ زمین» و «گسترش‌دهندهٔ قلمرو» معرفی می‌کند.

میراث کوروش و اهمیت آن در تقویت هویت ایرانی

محمد ابراهیم زارعی، رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری بود و درباره اهمیت شناساندن چهره‌های تاریخی در ایران، در این نشست عنوان می‌کند:

معرفی شخصیت‌هایی که به‌عنوان شخصیت‌های تاریخی و ملی ما مطرح هستند، بسیار اهمیت دارد. مطمئنم که در این زمینه می‌توانیم موفق باشیم؛ به‌شرطی که دچار افراط یا تفریط نشویم. گاهی ما خودمان باعث شده‌ایم که شخصیت‌ها و میراث فرهنگی‌مان را دیگران مصادره کنند.

او با بررسی آثار به جامانده از دوره کوروش او را بنیان‌گذار یک اندیشه می‌داند و توضیح می‌دهد:

اندیشه‌ او محور آن صلح و مدارا است. کوروش حتی به جانشینان خود آموخت که حکومت کردن فقط با شمشیر نیست. داریوش هم با تمام عظمت و قدرتش، نتوانست این اصل بنیادی را نادیده بگیرد. در آثار برجای مانده از دوره هخامنشی، نهایت احترام به اقوام و ملت‌های تحت حکومت دیده می‌شود. اقوام مختلف نه تنها سرکوب نشدند، بلکه با احترام پذیرفته شدند و به آنان اجازه داده شد فرهنگ و باورهای خود را حفظ کنند.

رئیس پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری با بیان اینکه در جهان امروز که حقوق بشر و کرامت انسانی به‌سادگی زیر پا گذاشته می‌شود، می‌گوید:

منش کوروش چه برای برخی حاکمان نسبت به مردم خودشان و چه در قبال ملت‌های دیگر بسیار درس‌آموز است. پس باید توجه کنیم که چرا این شخصیت، در جهان تا این اندازه مورد توجه قرار می‌گیرد؟ چرا ما تا امروز از این ظرفیت برای تقویت هویت ملی خود بهره نبردیم! امروز نسل جوان ما گاهی دچار یاس و سرخوردگی است؛ در حالی‌که ما ایرانیان میراث فرهنگی، تاریخی و معنوی بزرگی داریم و می‌توانیم از این پشتوانه برای ساخت آینده بهره ببریم و این سرمایه کمی نیست.

وقتی کوروش وارد گفتمان ملی شد

کامیار عبدی سومین سخنران نشست کوروش بزرگ در پرتو پژوهش‌های نوین بود با بیان اینکه عنوان سخنرانی «جاذبه و دافعه کوروش بزرگ» است، عنوان می‌کند:

ما در جامعه ایران با کوروش به عنوان شخصیت تاریخی، با یک مسئله حل‌نشده مواجه هستیم و اگر این مسئله حل نشود، مانند یک غده‌ای است که اگر به آن رسیدگی نشود، در آینده از جایی سر باز می‌کند و مشکل‌ساز می‌شود. کوروش شخصیتی تاریخی است و دوران او گذشته، اما در فرهنگ و حافظه جمعی ایرانیان همچنان حضور پررنگ دارد. بنابر استفاده‌های سیاسی که جریان‌های مختلف از او برای پیش‌برد اهداف ناسیونالیستی خودشان کردند از حالت یک شخصیت تاریخی درآمده و به شخصیتی سیاسی تبدیل شده است؛ فکر نمی‌کنم هیچ شخصیت تاریخی تا این حد سیاست‌زده شده باشد.

این استاد دانشگاه درباره عدم شناخت و منابع ناقص در مورد کوروش کبیر، می‌افزاید:

آنچه مسلم است این است که تا دوره قاجار، ایرانی‌ها عملا کوروش را نمی‌شناختند؛ یا اگر شناختی داشتند، بسیار محدود بود و در گفتمان تاریخی ایران اشاره به کوروش نمی‌بینیم. در اواخر دوره قاجار و اوایل پهلوی اول است که کوروش وارد گفتمان هویت ملی ایرانیان می‌شود. حتی فتحعلی شاه قاجار خودش را از نوادگان پیشدادیان و کیانیان می‌داند. در اواخر دوره محمدشاه و اوایل ناصرالدین‌شاه، نگاه ایرانیان به گذشته با دگرگونی مهمی روبه‌رو شد. در این دوره این آگاهی شکل گرفت که پیشدادیان و کیانیان بخشی از تاریخ اساطیری ایران هستند، در حالی‌که یک تاریخ مستند نیز وجود دارد که به دوره‌های هخامنشی، اشکانی و سپس ساسانی مربوط می‌شود. وقتی به اواخر دوره قاجار می‌رسیم، این دیدگاه تازه کم‌وبیش در جامعه جا افتاده بود؛ دیدگاهی که تا حد زیادی مرهون تلاش و نوشته‌های روشنفکران آن دوره است.

عبدی درباره توجه رضاشاه به دوره هخامنشیان، می‌گوید:

اواخر قاجار و اوایل پهلوی، انجمن آثار ملی تشکیل شد که اعضای این انجمن احترام ویژه‌ای برای شکل داد به هویت ایرانی در آن زمان نقش داشته است. رضا شاه تصمیم می‌گیرد امتیاز انحصاری فرانسوی‌ها برای حفاری در شوش را لغو کند. در پی آن، موزه ایران باستان تاسیس شد و اولین لایحه عتیقات «ارنست هرتسفلد» نوشته شد. از دوران رضا شاه به بعد هم کوروش و هم دوره هخامنشی جایگاه ویژه‌ای در ساخت هویت ملی پیدا کردند؛ نشانه‌های آن را روی سکه‌ها، اسکناس‌ها و نمادهای دولتی می‌بینیم و در دوره محمدرضاشاه این روند پررنگ‌تر هم می‌شود تا جایی که او واقعا خودش را با کوروش مقایسه می‌کند.

او ادامه می‎‌دهد:

این واکنش‌های ایدئولوژیک، به‌ویژه در دوران محمدرضا شاه، واکنش جریان‌های مخالف حکومت و مخالف سلطنت را تشدید کرد. مثلا صادق خلخالی کتابی نوشت که در آن کوروش را به شدت نفی می‌کرد و یکی از دلایل تبعید او هم همین مسائل بود. با پیروزی انقلاب، سلطنت که سرنگون شد، طبیعی بود که نمادهای سلطنتی کنار گذاشته شوند. در همان سال‌های اول انقلاب، حتی بحث تخریب تخت جمشید هم مطرح شد. اما به‌مرور، فضای هیجانی پس از انقلاب فروکش کرد و نگاه متعادل‌تری شکل گرفت. با این حال، پاسارگاد و کوروش هنوز تا مدت‌ها یک تابو محسوب می‌شدند.

مسئولان نباید رفتن به پاسارگاد را ممنوع کنند

این استاد دانشگاه درباره شکل گیری روز بزرگداشت کوروش، می‌گوید:

در دهه ۷۰ و ۸۰ مراسم هفتم آبان به‌صورت خودجوش در میان مردم شکل گرفت. مردم از سراسر ایران راه می‌افتادند و به پاسارگاد می‌رفتند. این تجمع‌ها برای بسیاری از مردم، نمادی از هویت و وحدت ملی بود. اما برخی رفتارهای تند باعث ایجاد نگرانی‌های امنیتی در میان حاکمیت شد. همین موضوع، موجب شد تا این مراسم چند سال بعد محدود و بعد هم ممنوع شود. این ممنوعیت باعث شد تضاد میان مردم و حکومت در تشدید شود.

این باستان شناس با اشاره به نگاه کشورهای دیگر نسبت به کوروش، توضیح می‌دهد:

از سوی دیگر هم‌زمان، در سطح آسیای مرکزی نگاه‌ها به کوروش متفاوت است. مثلا در قزاقستان، کوروش را یک فرمانروای مهاجم می‌دانند و او را دوست ندارند اما در تاجیکستان، برعکس، او را قهرمان ایرانی می‌دانند و مجسمه‌ او را در شهرهای خودشان نصب می‌کنند. طنز ماجرا این است که حتی ترامپ خودش را با کوروش مقایسه می‌کند.

او در پایان در خصوص رفتارهای تندی نسبت به بزرگداشت چهره‌های تاریخی و فرهنگی، می‌گوید:

باید راه‌حل اساسی پیدا کرد و تکلفیمان را با کوروش روشن کنیم باید مسئولان نسبت به کوروش عاقلانه‌تر فکر کنند؛ البته کسانی هم از پان‌گرایی‌ها بهره می‌برند بحث دیگری است. چه مسئولان خوششان بیایید و چه بدشان بیایید مردم کوروش و گرامی‌داشت او را دوست دارند و نباید مانع رفتن مردم به پاسارگاد شوند.

عکس کاور: تصویرسازی از ai

داغ‌ترین مطالب روز

نظرات