پشت پرده آتشهای سریالی؛ جنگلهای ایران قربانی خشکسالی یا زمینخواری؟

هنوز جنگلهای هیرکانی خاموش نشده، خبر میرسد آتش به جان جنگلهای «کارمزد» در سوادکوه، «نمنق» در «جلفا»، «لاتون» و «لوندویل» در «آستارا» و جنگلهای «کلاردشت» در مازندران، «شیره زول» در ایلام و «کلاله» در گلستان هم درگیری حریق شد و هر لحظه به تعداد جنگلهای آتش گرفته افزوده میشود.
این آتشسوزیهای سریالی نگرانی اهالی و فعالان محیطزیست را برانگیخته و گمانهزنیهایی درباره عمدی بودن حریقها از زمینخواری تا گردشگری غیر مسئولانه را مطرح شده است. کارشناسان میگویند با ورود به سومین ماه پاییز و نبود بارش موثر، خشکی گسترده از مهمترین دلایل این حریقها است و پس از مهار کامل آتش، باید علت دقیق آنها مشخص شود.
«امید سجادیان»، فعال محیطزیست و دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس، درباره کمبود بارشها و آتشسوزی در جنگلهای مختلف ایران به «کجارو» میگوید:
در مناطق چون کمبارشی داریم و درصد رطوبت خیلی کم شده است؛ بنابراین مستعد آتشسوزی هستیم. ما یک مثلث آتش داریم که ماده سوختی است و یک ضلع آن اکسیژن و دما است وقتی به دلیل کمبارشی مناطق دچار خشکی شوند و آن ماده سوختی با کوچکترین احتراقی میتواند منجر به فاجعه شود.
۹۵ درصد حریق جنگلها؛ نقش پررنگ عامل انسانی
او درباره عوامل انسانی در آتشسوزیهای اخیر، توضیح میدهد:
آتشسوزیهایی که رخ میدهد طبیعی یا انسانی است. اما آتشسوزی به علت طبیعی به ندرت رخ میدهد؛ برای مثال اگر صاعقه بزند میتواند منجر به آتشسوزی درختان شود اما عامل انسانی به شکل عمدی یا سهوی اتفاق میافتد و حدود ۹۵ درصد آتشسوزیهای جنگلها عامل انسانی دارد. اما این عوامل انسانی باید بررسی شود که این آتشسوزی به صورت سهوی یا عمدی بوده است؟ آیا تعارضاتی در منطقه وجود داشته؟
باید با هرگونه تغییر کاربری جنگلهای سوخته مقابله کرد
سجادیان درباره گمانهزنیها درخصوص زمینخواری و ویلاسازی در جنگلهای هیرکانی میگوید:
ابتدا باید محل آغاز آتشسوزی مشخص شود؛ اینکه آیا حریق در نزدیکی اراضی جنگلی و کشاورزی رخ داده که احتمال تغییر کاربری در آنها وجود دارد یا خیر. یکی از نشانههایی که معمولا بهعنوان نشانه زمینخواری مطرح میشود، همین نزدیکی آتشسوزی به اراضی مسکونی و قابل ساختوساز است؛ جایی که آتش میتواند زمینهساز گسترش زمینهای کشاورزی یا ساختوسازهای جدید شود. به همین دلیل باید زمان، محل دقیق وقوع آتش، نوع کاربری زمینهای پیرامون و مسیرهای دسترسی بررسی و مستندسازی شود تا در صورت وجود شائبه زمینخواری، با هرگونه تغییر کاربری مقابله شود.
این فعال محیطزیست با بیان اینکه برای مقابله با آتشسوزیهای زاگرس، هیرکانی، تورانی، ارسباران و غیره برنامه مشخصی نداریم، ادامه میدهد:
همانطور که در گذشته در زاگرس شاهد رفتارهای احساسی و بیبرنامگی بودیم، این رفتار حالا به جنگلهای هیرکانی هم سرایت کرده است. در نبود برنامهریزی، ساماندهی نیروها و فراهم نبودن تجهیزات و زیرساختها، شباهتهای زیادی میان آتشسوزیهای زاگرس و هیرکانی دیده میشود. با این حال، تفاوتهای مهمی هم وجود دارد؛ آتشسوزیها در زاگرس اغلب سطحی و درختان پراکنده هستند پس تشخیص حریق سادهتر است. اگر منطقه صعبالعبور نباشد و از مناطق مسکونی فاصله داشته باشد، معمولا آتش دیرتر دیده میشود و میتواند گسترده شود.
او با مقایسه اطفای آتش در جنگلهای زاگرس و هیرکانی، عنوان میکند:
در هیرکانی ماجرا بهدلیل پوشش انبوه جنگلی پیچیدهتر است؛ بنابراین تشخیص آتش در ساعات نخست دشوار میشود. حجم بالای مواد سوختی و انباشته لاشبرگ باعث میشود آتش گاهی در لایههای زیرسطحی حرکت کند و تا زمانی که دود از میان شاخهها بیرون نزند، نشانهای از آن دیده نمیشود. همین تفاوتها شیوه اطفای حریق در دو پهنه زاگرس و هیرکانی را کاملا متفاوت میکند. هیرکانی درههای عمیقتری دارد و امکان حمله مستقیم به آتش، مانند زاگرس، در بسیاری از نقاط وجود ندارد.
سجادیان با بیان اینکه وجود درختان خشک و انباشت مواد سوختنی، آتش را شعلهور میکند، توضیح میدهد:
اگر آتش در هیرکانی مهار نشود، به سرعت به آتشسوزی نقطهای تبدیل شود. بنابراین علاوه بر خاموشکردن حریق، لکهگیری دقیق ضروری است تا آتش پنهان در زیر خاک یا ریشهها دوباره شعلهور نشود. آب هم در این جنگلها نقش مهمی دارد؛ زیرا شیب زیاد و حجم بالای شاخههای خشک، روند اطفا را پیچیدهتر میکند. باید بررسی دقیق صورت بگیرد که آیا این آتش سوزیهای سریالی ارتباطی با هم دارند یا خیر؟
او ادامه میدهد:
در تابستان، با افزایش خشکی، جامعه محلی و گردشگران باید نسبت به آتشهایی که روشن میکنند، هوشیار باشند. در این شرایط، جنگلها و مراتع مستعد آتشسوزی گسترده هستند و یک بیاحتیاطی کوچک میتواند باعث شعلهور شدن منطقهای وسیع شود. بنابراین، در حال حاضر که بارش نداشتیم هم اهالی و هم گردشگران باید حساسیت بالایی داشته باشند و مناطق را به دقت پایش کنند تا اگر جایی آتش گرفت، سریع آن را مهار کنند و گردشگران هم از خاموش شدن آتشی که روشن کردند مطمئن شوند. در نهایت باید برای این اقلیم یک برنامه مدون داشته باشیم تا اگر چنین اتفاقاتی در هرجایی رخ داد، اینطور دچار سردرگمی نشویم.
آتشهای اخیر بیش از هر چیز نشان میدهند که جنگلهای ایران در برابر خشکسالی و مدیریت نادرست، آسیبپذیر شدهاند؛ بنابراین ضرورت دارد تا برنامهها و شیوه مدیریتی براساس شرایط اقلیمی ایران تغییر پیدا کند و شهروندان هم آموزشها و مهارتهای لازم را در مواجه با اتفاقات مختلف زیست محیطی دریافت کنند.