گردشگری بیمسئولیت؛ از تورهای میلیونى هالووین تا آسیب به قله اسطورهای ایران
هالووین دیگر یک دورهمی با لباسها و خوراکیهای ترسناک نیست، به مناسبت هالووین تورهایی در جنگلهای مازندران و گیلان برگزار شده است. ماجرای واقعا ترسناک اینجاست که مشخص نیست گردشگران پس از گرفتن عکس و فیلم، چه بر سر طبیعت میآورند؛ همان طبیعتی که همین حالا هم زیر فشار گردشگری غیرمسئولانه زخم خورده و کمجان است. این رفتار گردشگران از دماوند تا جنگلهای هیرکانی، ردپایی جز تولید زباله، آسیب رساندن به درختان و خاک چیزی باقی نمیگذارد.
تورهای شبانه هالووین در دل جنگل، بدون مجوز برگزار میشود؛ قیمتشان هم از ۸ تا ۳۰ میلیون تومان متغییر است. برخی در جنگل میمانند و از برخی دیگر در اقامتگاهها با خوراکیهای هالووینی و گریمهای ترسناک پذیرایی میشود. این سفرهای کوتاهمدت در هر مناسبتی، به نقاط مختلف ایران گسترش پیدا کرده است و بسیاری از گردشگران هم نمیدانند در مواجهه با مقاصد گردشگری چه رفتاری باید داشته باشند.
از سوی دیگر کوه دماوند نماد اسطورهای ایران هم این روزها تحت فشار حضور بیضابطه گردشگران و کوهنوردان آسیبپذیر شده است. این وضعیت به اندازهای نگرانکننده است که مسئولان میراث طبیعی اعلام کردهاند که شرایط فعلی، مانعی جدی در مسیر ثبت جهانی پرونده دماوند در یونسکو محسوب میشود.
«محمود سختباز»، مدرس و فعال اکوتوریسم برای بررسی رفتار برخی از گردشگران و برگزاری جشن در طبیعت به «کجارو»، توضیح داد:
تورگردانان و راهنمایان گردشگری نقش بسیار مهمی دارند؛ آنان میتوانند با ایجاد ارتباط موثر با گردشگران، مفاهیم و ارزشهایی را که برای آنان ناآشنا هست را توضیح دهند. اگر تور لیدرها تنها به منافع شخصی یا سازمانی خود توجه نکنند و مسئولیتپذیر باشند، میتوانند تاثیر چشمگیری در ترویج فرهنگ سفر مسئولانه و حفظ محیطزیست داشته باشند. به باور من ریشه اصلی مشکل در کمبود آموزش است.
او ادامه میدهد:
ما هنوز بهدرستی درک نکردهایم که در اطرافمان چه میگذرد. اغلب تنها زمانی که به سفر میرویم، به دنبال شادی و لذت شخصی خود هستیم و ناخودآگاه موجب بروز ناهنجاریهایی در محیط طبیعی یا محیط اجتماعی مقصد میشویم؛ اما این ناهنجاریها را میتوان با آموزش صحیح و آگاهیرسانی برطرف کرد.
این مدرس اکوتوریسم با انتقاد نسبت به رفتار برخی از مردم و گردشگران، میگوید:
بیتفاوتی مردم، یکی از بزرگترین مشکلات است. نمیدانم چرا بسیاری احساس نمیکنند که این وطن و طبیعتش به خودشان تعلق دارد و میراث آن برای نسلهای آینده است. این وطن، زمین و منابعش، پارهای از وجود ما است. در بسیاری از مواقع، تورگردانان، سازمانها یا بومگردیهایی که در طبیعت منزلی احداث میکنند، بیشتر به منافع شخصی خود فکر میکنند. کاش میتوانستیم منافع جمع را بر منافع فرد را ترجیح دهیم و مسئولانهتر عمل کنیم. از طرف دیگر، لیدرها و سرپرست گروهها مسئولیت بسیار مهمی دارند و علاوه بر آن، هر شخص نیز باید مسئولیتپذیر باشد.
تفاوت فرهنگ کوهنوردی در ایران و جهان
سختباز با مقایسه رفتار کوهنوردان در ایران و در جهان، بیان میکند:
در کشورهای دیگر، نحوه مدیریت گردشگران بسیار متفاوت است؛ برای مثال وقتی کوهنوردان به کوه کلیمانجارو سفر میکنند، شرایط به هیچ وجه شبیه اینجا نیست. در ایران ورود ۵۰۰ نفر میتواند تخریب ایجاد کند، هنجارها را زیر پا بگذارد، پوشش گیاهی منطقه را آسیب بزند و به محل زیست حیاتوحش آسیب وارد کنند یا نحوه زندگی آنها را تغییر دهد. به عنوان مثال، هنگام ورود به کلیمانجارو، از هر نفر ۲۰۰ دلار دریافت میشود؛ اما برای جمعآوری زباله کوهنوردان مسئولی وجود ندارد و هر کسی مسئول جمعآوری زباله خودش است. کوهنوردانی که به قله دماوند میروند، حتی اگر کنسرو و نوشیدنی همراه داشته باشند، اغلب قوطیها و زبالههایشان را در طبیعت رها میکنند.
او درباره اهمیت رفتار و مسئولیتپذیری کوهنوردان و آسیب کمتر به کوه دماوند، توضیح داد:
فدراسیون کوهنوردی و مسئولان در حوزه گردشگری میتوانند با دریافت مبالغی از هر نفر، این مسیر را ساماندهی و نظافت کند. در حال حاضر، هر تور لیدری بسته به سلیقه خودش و برای جذب مشتری بیشتر هر طوری که بخواهد رفتار میکند و این وضعیت باعث ناهماهنگی و آسیب به محیطزیست میشود. بهتر است فعالیتها و رفتارهای کوهنوردان و گردشگران تحت نظارت یک سازمان مسئول انجام شود. در برخی از مواقع وسایل ارتباط جمعی توانستند این موضوع را به اطلاع گردشگران برسانند؛ اما در مقابل، برنامهای گسترده و موثر هم برای تبلیغ گردشگری مسئولانه در کشور دیده نمیشود و کمتر اقدامی برای آگاهسازی مردم صورت میگیرد.
جنگلهایی که از سلبریتیها و بلاگرها زخم میخورند
برخی دیگر از گردشگران توصیههای بلاگرها را در اینستاگرام و یوتیوب دنبال میکنند و در طبیعت پیادهسازی میکنند؛ بدون اینکه به طبیعت آسیب نرسانند. این در حالی است که بسیاری از کشورهای جهان، بهدنبال توسعه فضای گردشگری هستند؛ اما با این میزان از تخریب مواجه نیستند.
«حامد ابوالقاسمی»، مدیرعامل گروه دوستداران طبیعت رفسنجان، درباره رفتار گردشگران نسبت به طبیعت، به «کجارو» میگوید:
با افزایش چشمگیر جمعیت انسانی بهرهبرداری از منابع طبیعی هم افزایش پیدا میکند؛ بنابراین جمعیت انسان برای پاسخ به انواع نیازهای خود چه مادی و چه معنوی ناچار است تا از منابع طبیعی استفاده کند. گردشگری هم میتواند یکی از همین اشکال استفاده بشر از طبیعت باشد. نه میتوانیم بیتوجه به طبیعت رفتار کنیم، نه میتوانیم استفاده از منابع طبیعی را ممنوع یا محدود کنیم.
او درباره اهمیت توسعه گردشگری پایدار، ادامه میدهد:
اگر شکل استفاده ما از طبیعت ناپایدار باشد، نتیجهاش تخریب منابع طبیعی خواهد بود؛ بهویژه زمانیکه از گردشگری طبیعتمحور صحبت میکنیم؛ چون در این شکل از گردشگری مستقیما با اکوسیستمها و زیستگاههای طبیعی مواجه هستیم. اگر به فکر گردشگری پایداری نباشیم، نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که طبیعت در معرض آسیب و تخریب نباشد؛ اما برای بهرهبرداری از طبیعت باید راهکارهای مشخصی تدوین شود، تعریف سازوکارها، قوانین و چارچوبهای مشخص برای بهرهبرداری پایدار از طبیعت در حوزه گردشگری تدوین شود. باید برای مردم روشن شود که خارج از این چارچوبها، فعالیتهای آنها در حکم تخلف محسوب میشود و برخورد قانونی با آن صورت میگیرد.
گردشگری بدون آموزش؛ تهدیدی برای منابع طبیعی
این حامی حیاتوحش درباره رفتارهای متفاوت برخی از گردشگران در موقعیتهای مختلف، عنوان میکند:
گاهی میبینیم در ماجراهایی مانند ماجرای «پیروز»، توجه مردم به حفاظت از یک گونه خاص جلب میشود؛ اما همزمان در جای دیگر، مثلا با قطع درختان و برگزاری تورهای مختلف به محیط زیست آسیب میزنند و چنین رفتارهایی را فقط میتوان ناشی از فقدان آگاهی و آموزش محیطزیستی ارزیابی کرد. حدودا از دهه ۸۰ به بعد، فعالیتهای آموزشی در حوزه محیط زیست در کشور شکل گرفته و بخش قابلتوجهی از جامعه نسبت به اهمیت حفاظت آگاهتر شدهاند. اما در حوزه گردشگری طبیعی مانند حضور در جنگلها، جزایر و چه در زیستگاههای حساس، هنوز این آگاهی به اندازه کافی گسترش پیدا نکرده است. بههمین دلیل، میزان آسیبها با افزایش جمعیت بازدیدکننده بیشتر میشود؛ بنابراین، افزایش آگاهی عمومی درباره اهمیت منابع طبیعی، کلید پیشگیری از این آسیبها است و گردشگران باید بدانند نباید چه رفتارهایی در طبیعت انجام دهند.
او باتوجه به تبلیغات گسترده تورگردانان در فضای مجازی، توضیح میدهد:
وقتی تبلیغات گسترده برای برگزاری تورهای مختلف انجام میشود باید مسیرها و امکانات مرتبط به شکل استاندارد فراهم شود؛ در غیر این صورت، حتی نیت خوب برای گردشگری و طبیعتگردی میتواند ناخواسته به تخریب طبیعت منجر شود. برای مثال ما تبلیغ میکنیم، احتیاج به توسعه را هم در نظر میگیریم حتی ممکن است آموزش هم بدهیم؛ اما زیرساخت ایجاد نکنیم و اگر هر کدام از این موارد را در نظر نگیریم، نمیتوانیم به نتیجه درستی برسیم.
ابوالقاسمی درباره تجربههای بینالمللی در حوزه گردشگری پایدار، میگوید:
اگر به تجربههای بینالمللی رجوع کنیم به طور مشخص در مناطق حفاظت شده، در سایت پارکها و حتی در پارکهای ملی در سراسر جهان فعالیت میکنند؛ اما بالاترین سطح حفاظت از طبیعت را هم دارند و همزمان میزان بالایی از گردشگر را هم میپذیرند؛ در عین حال تخریبی هم صورت نمیگیرد. در این شرایط برنامهریزیها، زونبندی (منطقهبندی) و چارچوبهای حفاظت و بهرهبرداری تعیین میشود، برنامههای جامع تعیین و اجرا میشود، آموزش و آگاهیرسانی هم اتفاق میافتد و بعد از بهرهبرداری نیز به شکل جدی مدیریت میشود.
گردشگری پایدار بدون زیرساخت و آموزش ممکن نیست
مدیرعامل گروه دوستداران طبیعت رفسنجان، با بیان اینکه اگر در مورد گردشگری تبلیغاتی صورت میگیرد و از آنها در جنگل، قله یا کوه دعوت میشود همه نیازهای یک گردشگر سنجیده و برآورده میشود، میافزاید:
ممکن است یک طبیعتگرد حرفهای، کوهنورد حرفهای یا متخصص حیاتوحش یا گروههای خانوادگی و دوستانه هم وارد طبیعت شوند، هر کدام از آنها نیازشان به بهرهبرداری و نگاهشان نسبت به طبیعت متفاوت است. یک طبیعتگرد حرفهای ممکن است نیاز به یک کمپ سایت داشته باشد؛ اما یک خانواده نیاز به اقامتگاه، موادغذایی، سرویس بهداشتی و... داشته باشد؛ بنابراین همه این نیازها سنجیده و فراهم میشود. برای مثال، در این شرایط یک خانواده میداند در چه نقاطی میتواند از طبیعت بهرهبرداری کند و اگر از مسیر مشخص شده، منحرف شود یا اگر زباله ریختند یا اگر در جای غیر از جای مشخص شده شب ماندگار شوند، جریمه شوند؛ بنابراین اول باید زیرساختها، تعاریف و آموزشها داده شود و بعد جرائم تعریف شود در این شرایط میتوان به توسعه گردشگری پایدار رسید.
در نهایت باید گفت مسئله نه مخالفت با سفر و نه جشنگرفتن است؛ بلکه مسئله نحوه حضور ما در طبیعت محسوب میشود. نباید به طبیعت تنها به عنوان پسزمینه عکس یا صحنه جشنهای شبانه در جنگل نگاه کرد؛ طبیعت جایی است که گونههای مختلف حیوانی و جانوری زندگی میکنند و حیات در آنجا جریان دارد و با کوچکترین بیتوجهی، شاید اصلا ترمیم نمیشوند. اگر قرار است دماوند ثبت جهانی شود یا جنگلهای هیرکانی همچنان زنده باشند، پیش از هر چیزی باید فرهنگ سفر، آموزش گردشگری و گسترش زیرساخت و نظارت جدی گرفته شود.