بلای جان میراث: سایه بازنگریهای حریم بر آثار تاریخی
بازنگری حرایم میراث فرهنگی به اسم رمزی برای تخریب و تهدید محوطهها و بناهای تاریخی کشور تبدیل شده است.
این روزها از تعداد قابلتوجهی از شهرها و بافتهای تاریخی کشور صدای کوچکسازی حریمهای میراثی بلند شده است؛ از سبزوار تا بافت تاریخی ارزشمند گرگان. حریمهایی که همین روزها هم تخلفات بسیاری در رعایت ضوابط آن صورت میگیرد، حالا تبدیل به موضوعی چالشانگیز در حوزه میراث فرهنگی شدهاند. موضوعی که یک سوی آن فعالان و کنشگران میراث فرهنگی بر لزوم حفظ تمام قد آن اصرار میکنند و سوی دیگر وزارتخانهها و نهادهای منتفع در شرایط غیرشفاف بر طبل بازنگری آنها میکوبند.
وزارت میراث فرهنگی در تعیین حریم آثار ثبتی بهقدری ضعیف بوده که مرکز پژوهشهای مجلس سال قبل در گزارشی اعلام کرده که با روند این وزارتخانه، ۵۰۰ سال زمان برای تعیین حریم آثار ثبت ملی کشور لازم است. این اما همه ماجرا نبود؛ در زمانی که وزارت میراث زیر ضرب انتقادات از مطرح کردن موضوع بازنگری حرایم بود، طرحی در مجلس رفت که مسئولیت تعیین و بازنگری حریم آثار تاریخی را به وزارت راه میداد تا خیال کسانی که بهدنبال تغییر حریمها بودند، از اندک ایستادگی ساختار کارشناسی وزارت میراث هم راحت شود. اعتراض گسترده فعالان میراث فرهنگی منجر به رد این موضوع در مجمع تشخیص مصلحت نظام شد؛ اما وزارت میراثیها کلید واژه بازنگری در حرایم میراثی را رها نکردند.
ماجرای سیاه و سفید حریمهای میراثی
موضوع حریمهای میراثی و ضوابط مربوط به آن، موضوعی تازه نیست. هرچند در طول تاریخ همواره چالش بر سر حریم به ضرر میراث فرهنگی تمام شده است، این بار عدهای از چند سال پیش به قصد کوچک کردن محدودههای میراثی و آزاد کردن ساختوساز در حریمهای میراثی، جریانی را به راه انداختهاند و هدایت میکنند که حالا ماهیت حاکمیتی وزارت میراث را نیز زیر سوال برده است. وزارتخانهای که بر اساس وظایف ذاتی باید سانتیمتر به سانتیمتر حرایم میراثی را حفاظت کند، حالا در یک آستانه یک چرخش قرار دارد.
برخلاف ادعاهای مطرح شده چالش حریمهای میراثی بیش از زندگی روزمره مردم در تضاد با پروژههای تخریب، مرتفعسازی، تجاریسازی و توسعهای ناپایدار است. هرچند بسیاری از این پروژهها سالها است با قدرت تمام به همه حریمها و ضوابط دهنکجی میکنند و کار خود را پیش میبرند، در چنین شرایطی برجسته کردن مشکلات زندگی مردم برای توجیه دست بردن در حرایم تنها به قصد اقناع افکار عمومی است.
ماجرایی که برجسته شد
ماجرای لزوم بازنگری در حرایم میراثی از زمان وزارت عزتالله ضرغامی بهطور برجستهتری مطرح شد. او از روزهای ابتدای حضورش در وزارت با اظهارات جنجالی پیرامون پاسارگاد، این موضوع را آغاز کرد و طی سه سال بر آن تاکید کرد. با وجود اعتراضات مکرر به وزارت میراث فرهنگی، پروژه تحدید میراث فرهنگی ایران با توجیههایی مثل رعایت حقوق عامه پیگیری و ادامه پیدا کرد. هرچند حالا دولت و وزیر میراث تغییر کرده، این پروژه ناشفاف همچنان بر سر زبانها است و در روزهای اخیر نیز مسئولان محلی برخی از مناطق تاریخی کشور بهطور رسمی از لزوم دست بردن در حرایم میراثی صحبت میکنند.
دست به دامن رئیسجمهوری!
سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی و گردشگری در دولت مسعود پزشکیان از نخستین حضور عمومی خود بهعنوان وزیر پیشنهادی این وزارتخانه در جلسه رای اعتماد مجلس، با اطمینان با مشاورانی که مدیران وزیر پیشین بودند، به مجلسیان وعده بازنگری در حرایم میراثی را داد. با وجود اعتراضات به این وعده اما او هنوز، هم حلقه مدیران سابق را دور خود حفظ کرده و هم در آن مسیر حرکت میکند. منتقدان به موضوع بازنگری در حرایم میراثی حالا از وزیر تازه ارگ آزادی نیز قطع امید کردهاند و در کارزاری از رئیس جمهوری خواستهاند تا مانع ادامه این فرایند در وزارت میراث فرهنگی شود.
در این کارزار که تا زمان تنظیم گزارش، سه هزار نفر آن را امضا کردهاند، آمده است:
متاسفانه بسیاری از این اتفاقات با سکوت وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی بهعنوان متولی قانونی میراث فرهنگی و طبیعی ایران، اتفاق میافتد. تعرض آشکار به بافتهای تاریخی کلانشهرهایی مانند شیراز، تهران، اصفهان، گرگان، اردبیل، تبریز، کاشان، باغ ۳۳ هکتاری رامسر مازندران، بافتهای تاریخی گیلان و بسیاری دیگر از شهرها و دستور تاسفبار وزیر میراث فرهنگی برای کوچک کردن حریم بافت تاریخی سبزوار و احتمالا گرگان و نیز دستور عجیب استاندار اصفهان در واگذاری ابنیه تاریخی اصفهان، از جمله موارد این تراژدی تلخ هستند.
پرسش اصلی از جنابعالی و وزرای کابینه دولت چهاردهم این است که آیا اولویت شما عمل به وظایف حاکمیتی و قانونیتان است یا پاسخ دادن به مطالبات خارج از عرف و برخلاف مصالح ملی کشور است؟ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی برای اخذ رای اعتماد از نمایندگان مجلس، وعده کوچکسازی حریم بافتهای تاریخی ایران را داده؟ شوربختانه امروز مصرانه در همان مسیر حرکت میکند. این در شرایطی است که معاون میراث فرهنگی وزارت م.گ.ص نیز هیچ تخصص و پیشینه مرتبطی با این حوزه نداشته و فنیترین معاونت این وزارتخانه را با چالش روبهرو ساخته است. وضعیت میراث طبیعی ایران نیز غمنامهای است که شرح آن بسیار مفصل است و در وضعیت منفعلانه وزارتخانه مربوطه، تبدیل به عرصه تاخت و تاز بلاگرها، زمینخواران و سوداگران منابع طبیعی ایران شده است و در مقابل، ما شاهد تعقیب قضایی کنشگران واقعی میراث فرهنگی و طبیعی ایران هستیم.
نویسندگان این کارزار خطاب به مسعود پزشکیان درخواست کردهاند:
ما امضا کنندگان این کارزار با هرگونه دخلوتصرف در حریم و عرصه بافتهای تاریخی و آثار طبیعی ایران و هرگونه اقدام حقیقی یا حقوقی برای تخریب میراث فرهنگی کشورمان مخالفیم؛ و بدینوسیله از شما خواستاریم که در راستای اصل ۱۲۷ قانون اساسی که تصمیمات فوق را در نهایت متوجه رئیسجمهوری میداند و اصل ۱۳۶ قانون اساسی ایران که اختیار جابهجایی مدیران اجرایی کشور را در اختیار شما قرار داده، عمل فرمایید و نسبت به وضعیت خطیر و نگرانکننده میراث فرهنگی و طبیعی ایران و ممانعت از تخریب آنها، دستورات لازم را صادر فرمایید.
یکسویه نگری در موضوع حرایم
وزیر فعلی میراث فرهنگی میکوشد که تا موضوع حرایم میراثی تبدیل به بحرانی برای وزارتخانهاش نشود و در پاسخگویی به این موضوع بر «تصمیم کارشناسی» تاکید دارد. حریمهای میراثی چالش بسیاری دارند و بهطور طبیعی در برخی نقاط نیز منجر بهسختی زندگی برای بومیان اطرافش شدهاند. سالها است که بر رعایت حقوق تضییع شده در چنین شرایطی تاکید شده است؛ اما رعایت این حقوق نباید منوط به زیر پا گذاشتن قوانین و حرایم حفاظتی باشد. موارد خاصی که باید بهصورت کارشناسی بررسی شوند و راهکارهایشان نیز باید مبتنی بر حفظ میراث باشد، حالا در یک فرایند غیرشفاف و جمعی به اسم بازنگری حرایم میراثی افتاده است تا بسیاری از محوطهها و بناها را به مسلخ تحدید ببرند، اندک حفاظت باقی مانده را نیز تعدیل و راه را برای توسعه نامتوازن بیشتر و لودرهای پر قدرتتر باز کنند.
عکس کاور: فائزه کابلی
دیدگاه