چطور همهچیز اشتباه پیش رفت؛ گردشگران به خانه خودتان برگردید!
گردشگری انبوه صدای اعتراض جوامع محلی را بلند کرده است.
تظاهرات علیه گردشگری در خیابان و دیوار نوشتههایی با معنی اخراج گردشگران صدای اعتراض جامعه محلی در برخی شهرهای جهان علیه گردشگری است. جامعه محلیای که با گسترش گردشگری هزینه زندگیاش افزایش پیدا کرده و حتی مجبور به ترک خانه خود شده است.
سیانان بهتازگی در گزارش مفصلی به ماجرای تقابل جوامع محلی و گردشگران پرداخته و نوشته است: امسال سالی است که «گردشگری» تبدیل به یک موضوع ناخوشایند شده است و جوامع محلی مقاومت خود را در برابر هجوم گردشگران آغاز کردند.
شهر ونیز شروع به بلیط فروشی برای ورود گردشگران به شهر کرده است و یک شهر شلوغ سوئیس هم قصد دارد از این راهکار استفاده کند. مردم محلی در مایورکا و بارسلونا علیه گردشگری تظاهرات کردند و در حالی که اعتراضات در اروپا به اوج رسیده، مسئله به دیگر جاهای جهان نیز سرایت کرده است.
یک شهر ژاپنی بهعلت شلوغی گردشگران، منظره کوه فوجی را با نصب تور مشکی مسدود کرد (هرچند بعدتر از تصمیم خود کوتاه آمد) و بالی از گردشگران ورودی مالیات دریافت میکند. پارکهای ملی در آمریکا پر از جمعیت شده و در دوره تعطیلی ۳۵ روز دولت در سال ۲۰۱۹، گردشگران آسیبی به پارک ملی جاشوا زدند که اصلاح آن نیاز به قرنها زمان دارد؛ پس به نظر نمیرسد افزایش علاقه به گردشگری با افزایش احترام به مناظر طبیعی رابطهای داشته باشد.
آنطور که امیلی واکلید، متخصص محیط زیست پیشتر نوشته بود، خطر پیش روی ما «عاشق یک مکان شدن تا سر حد مرگش» است.
نوئل جوزفیدس، رئیس یک تور اپراتور اروپایی، معتقد است:
این اتفاق جدید نیست، یا چیزی نیست که بهتازگی رخ داده باشد. هرج و مرج فعلی سالها پیش قابل جبران بود و حالا آنچه صنعت با مقاصد گردشگری کرده، باعث شرمندگی است. من ایمان را نسبت به آنچه که کسب و کار ما درباره آن است از دست دادهام.
قدیمیهای دیگر این صنعت نیز با این دیدگاه موافقند؛ اما یک سوال وجود دارد: آیا میتوانیم از این وضعیت بیرون بیاییم و سفر دوباره همان تجربه زیبایی قبلی شود؟
گردشگری مصلحت محلیها را فراموش کرده است
جاستین فرانسیس فردی است که همه عمر با مشکلات و اثرات ناخوشایند گردشگری انبوه روبهرو بوده؛ او در شهر شلوغی در بریتانیا زاده شده و در خاطر دارد که دهه ۷۰ میلادی این شهر مورد توجه آمریکاییها برای سفر بوده است. توجهی که باعث شده که او از حضور آن همه گردشگر که راهش را مسدود میکردند، احساس نامريی بودن کند. این تجربههای سرآخر باعث شده او یک توراپراتور با اسم Responsible Travel (سفر مسئولانه) تاسیس کند تا سفر را به یک تجربه آرامشبخش بین فرهنگها تبدیل شود؛ هرچند به نظر میرسد این تجربه در سالهای اخیر از بین رفته است. فرانسیس حالا میگوید:
گردشگری در بسیاری از مکانها درست پیش رفته است؛ اما بهطور کلی مردم محلی اعتماد خود را به آن از دست دادهاند.
او درباره اعتراضات به گردشگری انبوه میگوید:
امسال واقعا بد بود. این مسئله از مدتها قبل قابل پیشبینی بود و به تخیل و تحلیل زیادی نیاز نداشت. صنعت گردشگری ارزشمندترین دارایی خود که حسن نیت و مصلحت مردم محلی است، فراموش کرده و بازگرداندن آن سخت خواهد بود. رشد خطوط هوایی کمهزینه، خانههای کرایهای، رسانههای اجتماعی (که باعث هجوم به مقاصد محبوب میشوند) و اقتصادهای در حال گسترش باعث شده است افراد بیشتری برای سفر هزینه کنند. گردشگری هم مانند دیگر صنایع جنبه تهاجمی دارد و باید آن را تنظیم و کنترل کرد.
۳۰ ژانویه ۲۰۲۴ جزیره سانتورینی بسیار شلوغ بود. مقامات جزیره حالا به فکر اعمال محدودیت روی تعداد گردشگران هستند.
مسابقه به مقصد قهقرا
نويل جوزفیدوس سالها است که گردشگران شمال اروپا را به مدیترانه آفتابی میفرستد و شرکتش جزو اولین شرکتهایی بوده که در دهه ۸۰ میلادی تورهای جزیرههای خاص یونان و مجمعالجزایر پرتغالی آزور را اجرا کرده است. او میگوید:
ایجاد یک مقصد کار سادهای است. تور اپراتور یک محل را شناسایی میکند، محلیهای با کمک تور اپراتور در زیرساختها سرمایهگذاری میکنند و در نهایت توراپراتورهای کوچک آن را به لیست مقاصد خود اضافه میکنند. اگر مقصد فروش خوبی داشت، شرکتهای بزرگ هم وارد این بازار میشوند. یکی تصمیم میگیرد که هواپیمایی به آن مقصد بفرستد و باقی هم به سرعت از او تقلید میکنند؛ ناگهان مقصد از روزی یک پرواز به روزی چهار تا پنج پرواز ورودی میرسد. به همین سادگی گردشگری در آن منطقه شروع میشود و حالا شرکتهای گردشگری بزرگ باید هواپیماهای خود را پر کنند؛ پس دست به گسترش بازار میزنند تا در نهایت منطقهای که یک مقصد خاص بود، تبدیل به یک مقصد با گردشگری انبوه شود.
جوزفیدس که شخصیتی شناخته شده در حوزه سفر در اروپاست و رئیس سابق ABTA (انجمن نمایندگان مسافرتی بریتانیا) بوده، ادامه میدهد:
این اتفاق در طی چند سال رخ میدهد و شما تقریبا متوجه آن نمیشوید. بعد ناگهان انبوهی از شکایت محلیها سرازیر میشود که هیچکس دیگر در رستورانها غذا نمیخورد یا هر دو نفر یک غذا میخورند. علت این اتفاق آن است که گردشگران جدید فقط توان پرداخت هزینه تور را دارند، نه هزینه بیشتر. میتوانید بگویید ما مسئول چنین اتفاقی در جزیره اسکیاتوس (Skiatho) بودیم؛ اما ما فقط تا این حد پیش رفتیم.
حالا او معتقد است که صنعت گردشگری بهطور کلی خارج از کنترل و یک مسابقه نزولی شده است:
فکر نمیکنم مردم ضد گردشگری باشند؛ اما آنها بالاخره شروع به درک این کردهاند که این وضعیت باید کنترل شود. اگر اینطور نباشد، آنچه مردم برای دیدن آن میآیند، آنقدر تخریب خواهد شد که به اشک ختم میشود. نمیتوانید از مقاصد انتظار داشته باشید که بدانند در ۱۰ سال آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و آنها نمیدانند که کل ماجرا میتواند از کنترل خارج شود. تقصیر اما بر گردن صنعت گردشگری است که میداند چه اتفاقی خواهد افتاد.
او به جزایر یونانی میکونوس و سانتورینی اشاره میکند که اکنون بهطور بدنامی اشباع شدهاند. پیش از این یک اپراتور تور سانتورینی به CNN گفته که جزیره این تابستان خالی است؛ چون گردشگران با دیدن تصاویر هجوم جمعیت به این جزایر از سفر منصرف شدند.
تعادل برهم خورده است
جزایر بالئاریک، مجمعالجزایری در سواحل شرقی اسپانیا، تابستان امسال مرکز اعتراضات به گردشگری انبوه بوده است. فرودگاه مایورکا (بزرگترین جزیره در جزایر بالئاریک) در فصل تابستان روزانه شاهد ۱۰۰۰ پرواز ورودی و خروجی بوده است.
پدرو فیول، رئیس انجمنهای مسافرتی این منطقه، میگوید:
اکثریت جامعه به گردشگران معترض نیستند. بسیاری از مشکلات زیرساختی و کمبود حمل و نقل عمومی و مسکن، ناشی از تصمیمات غلط سیاسی هستند و این تصمیمات هم در کنار گردشگری انبوه اثرگذار شدهاند. ساکنان خواستار تغییرات هستند؛ اما این تغییرات بدون یک اقتصاد قوی ناشی از گردشگری که بتواند به بهبود و مدرنسازی سیستمهای اجتماعی و زیرساختهای ما کمک کند، ممکن نیست.
ژاومه بائوزا، وزیر گردشگری، فرهنگ و ورزش بالئاریک، به CNN گفته که دولت یک کمیته با هدف توسعه یک طرح اجتماعی و سیاسی برای گردشگری پایدار ایجاد کرده است.
او میگوید:
نگرانیهای ساکنان یک اولویت اساسی برای ما است. ما نمیتوانیم فراموش کنیم که گردشگری منبع اصلی اقتصادی برای جامعه ما است؛ اما باید ابتدا به مردم محلی توجه کنیم و خواستهها و نگرانیهای آنها را فراموش نکنیم.
بس است دیگر!
کارشناسان معتقدند که مشکل خانه یکی از مهمترین عوامل بدبینی مردم به گردشگری است. جاستین فرانسیس میگوید که وقتی از محلیها درباره بزرگترین ناامیدیهایشان میپرسید، بیشتر میگویند نمیتوانیم اینجا زندگی کنیم؛ چون خانهها تبدیل به محلی برای اجاره دادن به گردشگران شدهاند؛ خانههایی که ما باید برای زندگی بخریم یا اجاره کنیم.
در شهر مشهور ونیز بیش از ۸۰۰۰ ملک در سایت اجاره توریستی ایر بیانبی (Airbnb) فهرست شدهاند؛ در حالی که تعداد ساکنان این شهر کمتر از ۵۰,۰۰۰ نفر است.
جرمی سامپسون، مدیر عامل بنیاد سفر، میگوید:
گسترش اجاره کوتاهمدت خانهها پس از ایجاد پروازهای ارزان یکی از مشکلات امروز گردشگری است. سرعت رشد از برنامهریزیها پیشی گرفته است؛ اما این سرعت رشد باید با واقعیت هماهنگ شود.
جوزفیدس معتقد است که اجارههای کوتاهمدت خانه برای اقامت گردشگران، منجر به افزایش مسیرهای پرواز میشود و بهطور کلی اپراتورها بزرگ نمیشوند؛ مگر اینکه مشتریانش به ایر بیانبی بروند؛ در نهایت این دو با هم در ارتباط دو سویه هستند.
در مورد مایورکا و جزایر بالئاریک، اجارههای کوتاهمدت خانه برای گردشگران تبدیل به یک مشکل بسیار جدی شده است و در نهایت افزایش غیرقابل پیشبینی تعداد گردشگران را رقم زده است.
گردشگری؛ منظرهای از جهنم
اما آیا وضعیت همیشه اینطور بوده است؟ لوسی لتبریج، روزنامهنگار و نویسنده کتاب «گردشگران» که تاریخچه گردشگری را از نگاه بریتانیایی بررسی کرده است، میگوید همیشه نوعی نخبهگرایی در مورد اینکه چه کسی باید سفر کند، وجود داشته است. او میگوید:
کسبوکارهایی مانند توماس کوک -یک اپراتور تور که در سال ۲۰۱۹ پس از ۱۷۸ سال فعالیت ورشکست شد- پای ایده سفر برای لذت را که یک انحصار اشرافی بود، به طبقه متوسط باز کرد. از همان ابتدای این مسیر، شکایاتی در مورد حجم جمعیت وجود داشت؛ اما معمولا این شکایات از سوی گردشگران دیگر بود. بهطور کلی، افرادی که در مکانهایی زندگی میکردند که به مقصد گردشگری تبدیل شده بودند، از جمعیت استقبال میکردند؛ زیرا زندگیهای سخت کشاورزی را کاملا تغییر میداد.
پلاکاردهای ضد گردشگر در تظاهرات بارسلونا
لوسی لتبریج میگوید:
تنش بین گردشگر بودن و مسافر بودن، یا گردشگر «درست» و «نادرست»، همیشه وجود داشته است. این تنش امروز هم ادامه دارد. همه تمایل دارند فکر کنند -مهم نیست در چه گروهی هستند- اما آنها گردشگر نیستند؛ بلکه مسافرند. در کل گردشگری یک رخداد جالب است؛ در پی چیزی است که در نهایت آن را نابود خواهد کرد. من سال گذشته در سانتورینی شاهد غروب آفتاب با حضور پرتعداد گردشگران دوربین به دست بودم؛ این منظره بیشتر یک منظره جهنمی بود!
راهحل چیست؟
جوزفیدس معتقد است که هر تغییری باید در سطح دولت باشد و میگوید:
باید همکاری بین کشورهای فرستنده و گیرنده گردشگری وجود داشته باشد و قدرت نباید در دست این صنعت باشد. خطوط هوایی به گسترش بیشتر ادامه خواهند داد؛ زیرا این چیزی است که سهامدارانشان انتظار دارند و شما هرگز نمیتوانید یک تور اپراتور بزرگ را متقاعد کنید که ظرفیت را بیشتر نکند. در ۱۰ سال آینده، مقاصدی وجود خواهند داشت که درست عمل میکنند و از این نقطه بیبازگشت گذشتهاند.
سمپسون معتقد است که سازمانهای بازاریابی مقصد، باید از تشویق گردشگری بهسمت متعادل کردن آن بروند. فرانسیس نیز میگوید که باید از محروم کردن محلیها از مسکن و سود گردشگری جلوگیری کنیم و باید از راهنماهای محلی استفاد کرد تا سود و درآمد در جامعه محلی بماند.
فرانسیس میگوید که همه ما میتوانیم سهم خود را انجام دهیم. در یک هتل اقامت کنید، نه یک خانه کرایهای تا از محروم کردن محلیها از مسکن جلوگیری کنید. مطمئن شوید که آن هتل محلی است؛ بنابراین پول شما در جامعه باقی میماند. فرانسیس میگوید:
گردشگری یک معامله است. مردم محلی به شما اجازه ورود میدهند؛ بنابراین شما واقعا باید تا حد امکان سود برای محلیها داشته باشید.
دیدگاه