آشنایی با برترین تورهای گردشگری ارواح (بخش آخر)

مجموعه مقالات گردشگری وحشت به معرفی بهترین‌های دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچ‌گونه پیشداوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابطه با این مکان‌ها می‌پردازد. ما صحت و سقم این داستان‌ها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هرکدام را برای شما بازگو می‌کنیم. قضاوت با شما است که این داستان‌ها را بپذیرید یا خیر.

صنعت گردشگری و توریسم از کنار هیچ فرصتی به‌سادگی عبور نمی‌کند، در واقع هر مکان و آیین و داستانی، ارزش صرف وقت و انرژی را دارد تا به رشد و بالندگی هرچه بیشتر این صنعت کمک کند. تورهای گردشگری وحشت و به‌ویژه نوع ارواح آن، برآمده از چنین دیدگاهی است. اگرچه این تورها در تمام طول سال مشتری خاص خود را دارد، اما هرچه به هالووین نزدیک‌تر می‌شویم، اقبال عمومی به این‌گونه گشت و گذارها هم بیشتر می‌شود.

بسیاری از ما هرگز نه شاهد یک پدیده‌ی عجیب و ماورایی بوده و شاید نه حتی به رفت و آمد آزادنه‌ی ارواح در میان زندگان اعتقادی داریم، اما آیین هالووین دست‌کم برای مدتی نگاه ما را دستخوش تغییر کرده و شاید ما را نیز در حال و هوای عجیب خود غرق می‌کند. این فرصت از سوی دیگر موقعیتی مناسب را برای سودآوری بیشتر در اختیار صنعت توریسم و گردشگری قرار می‌دهد تا از طریقی متفاوت به درآمدی سرشار دست پیدا کند.

به همین مناسبت و در راستای بالا بردن هرچه بیشتر حس ترس و هیجان و تجربه‌ی حضور ارواح و دیگر مخلوقات شب و تاریکی در میان انسان‌ها، تعدادی از تورهای گردشگری در تلاشی ستایش برانگیز، به مردم در برقرار کردن ارتباط بیشتر با عالم ارواح کمکی شایان کرده‌اند. اگر به خاطر داشته باشید در دو مطلب قبل، کجارو شما را با تعدادی از این تورهای معروف در اقصی نقاط جهان آشنا کرد، اکنون و در آخرین بخش این سفر پرهیجان، به سراغ آخرین گزینه‌های فهرست خود خواهیم رفت.

«ادینبرا» شهری است که به‌ویژه در زمینه‌ی نشانه‌های مرتبط با عالم ارواح و پدیده‌ی تسخیرشدگی از شهرت بسیار بدی برخوردار است. در حقیقت شاید باید اذعان کرد که در این مورد خاص، تورهای ارواح یکی از معروف‌ترین راههایی است که گردشگران می‌توانند اندکی بیشتر با این شهر تاریخی واقع در جنوب شرقی اسکاتلند آشنا شوند. البته این شهر خود یکی از مراکز مهم فرهنگی و سیاسی این کشور بوده که برای قرون متوالی در این دو حوزه یعنی فرهنگ و سیاست، از جایگاهی مهم و ممتاز برخوردار بوده است. همچنین این شهر از نظر داستان‌های مرتبط با قتل، شکنجه و شیوع بیماری‌های مرگ‌بار نیز همیشه در صف مقدم قرار داشته و ازاین‌رو مکانی است ایدئال برای لمس رویدادهای ماورالطبیعه و تجربه‌ی پدیده‌های ترسناکی که هیجان و جنون را توأما به بازدیدکننده منتقل می‌کند.

«تور مرکت» (Mercat) یکی از نخستین تورهای گردشگریبا موضوع مسائل ترسناک و ارواح است که در این شهر آغاز به کار کرده و تورهای پیاده‌روی متفاوتی را به گردشگران ارائه می‌کند، سفرهای مهیجی که با الهام از شماری از وحشتناک‌ترین داستان‌های افسانه‌ای این کهن شهر اروپایی برگزار می‌شوند. در تور مرکت، هم می‌توان نگاهی جامع به تاریخ این شهر داشت و هم از افسانه‌های ارواح لذت برد. بیشتر این‌گونه گردش‌ها در قسمت‌های قدیمی شهر برگزار شده و اغلب توسط دانش آموختگان تاریخ هدایت می‌شوند که در خلال این گشت و گذار افسانه‌ای شماری از مکان‌های معروف و تسخیر شده را به گردشگران معرفی کرده و داستان آمیخته با افسانه و خرافات هر یک را برای آن‌ها بازگو می‌کنند.

در این تور گردشگری، ابتدا همه چیز از خیابان‌های قدیمی این شهر شروع می‌شود که به نام «Royal Mile of OldTown» شناخته می‌شوند و در ادامه بازدیدکنندگان به تماشای سردابه‌ی تسخیر شده‌ای می‌روند که زیر پل جنوبی واقع شده است. این سکونتگاه زیرزمینی در اواخر قرن هجدهم ساخته شده است و در دهه‌ی ۱۸۳۰ متروکه شد و به‌دنبال آن برای نزدیک به دویست سال بدون تغییر و دگرگونی باقی ماند.

از آنجایی که در خلال قرن هجدهم، شهر ادینبرا شهری شلوغ و پرجمعیت بود، بسیاری از خانواده‌ها از سر اجبار و ناچاری در این مکان سکنی گزیده بودند، آن هم در اتاق‌هایی بسیار کوچک که فاقد پنجره و سیستم تهویه مطبوع مناسبی بود. نور این اتاق‌ها از چراغ‌هایی تأمین می‌شد که از روغن ماهی به‌عنوان سوخت استفاده می‌کردند و این مسئله اوضاع را حتی به مراتب بدتر هم کرده بود به‌طوری که این محل به‌سختی قابل سکونت بود.

بوی تعفن همه جا را گرفته بود و دالان‌ها با زباله پر شده بودند. راهنمایان تور بازدیدکنندگان را به این مکان زیرزمینی و تسخیر شده می‌برند، جایی که بر اساس داستان‌های افسانه‌ای، خاطرات ساکنان این مکان به اشکال مختلف برای گردشگران مرور می‌شود. به‌عنوان مثال گروهی گفتند صداهای غیر قابل درکی را شنیده و همچنین شاهد افت شدید دما بودند.

از طرف دیگر به نظر نمی‌رسد که بتوان در سفری به این شهر باستانی، از گشت و گذار و بازدید یکی از مکان‌های معروف و ترسناک این شهر به‌سادگی شانه خالی کرد، جایی که بنابر گزارش‌های موجود توسط گذشته‌ی مخوف این شهر به تسخیر درآمده است. این مسئله شاید به این حقیقت بازگردد که در قرن هفدهم ادینبرا شهر شلوغی بود و بیماری‌های مختلفی همچون طاعون بسیار شایع بوده و به سرعت بین مردم گسترش پیدا می‌کرد. همچنین همچون دیگر شهرهای معروف و تسخیر شده‌ی جهان، ادینبرا هم داستان‌های ترسناکی را در بطن خود نهفته کرده که گاه گداری در میان‌شان رد پای قاتلان بدنام و مخوف نیز قابل مشاهده است. «دیکن برودی» (Deacon Brodie) که الهام‌بخش نویسنده سرشناس «رابرت لوئیس استیونسون» (Robert Louis Stevenson) در خلق اثر معروف و ماندگارش« دکتر جکیل و مستر هاید» (Dr. Jekyll and Mr. Hyde) است را نیز باید در شمار این قاتلان جای داد.این قاتل شرور ساکن شهر ادینبرا بود و سکونت‌گاه او یکی از جاذبه‌های گردشگری تور مرکت است. بر اساس افسانه‌ها، برودی در طول روز یک شهروند آرام و مطیع قانون بود، اما شب هنگام ورق برمی‌گشت و او تبدیل به قاتلی شرور و سنگدل می‌شد که با قساوت تمام دست به آدم‌کشی می‌زد.

بازدیدکنندگان همچنین از این فرصت بهره‌مند می‌شوند که در خلال این گشت و گذار سری هم به گورستان قدیمی شهر بزنند که مدفن ابدی بسیاری از چهره‌های سرشناس کشور اسکاتلند است که از آن جمله می‌توان به آدام اسمیت (Adam Smith) نویسنده فقید کتاب »ثروت ملل» (The Wealth of Nations) اشاره کرد. به‌علاوه اطلاعات جالبی نیز در مورد دزدان اجساد به گردشگران ارائه می‌شود که به‌صورت مرتب به گورستان‌ها دستبرد زده و اجساد تازه را برای آموزش‌های جراحی در اختیار پزشکان قرار می‌دادند.

درمجموع این تور تقریبا یک ساعت و نیم به طول می‌انجامد. گردشگران بهتر است از قبل برای شرکت در این تور ترس و وحشت ثبت نام کرده باشند، چراکه معمولا بلیط‌های این‌گونه تورها به سرعت به فروش می‌روند. در بخش پایانی این گشت و گذار، بازدیدکنندگان می‌توانند به بازدید از «سرداب مگت» (Megget' s Cellar) رفته و اعصاب کش آمده از ترس و وحشت خود را اندکی آرامش ببخشند.

ونیز را باید یکی از زیباترین و البته رمانتیک‌ترین شهرهای قاره سبز دانست، جایی که به‌نوعی بهشت عشاق ودلدادگان است. اما شاید جالب باشید که بدانید ونیز به موازات این چهره‌ی دلفریب و رویایی، در هاله‌ای از اسرار و ناگفته‌ها مخفی شده است. گفته می‌شود که کانال‌های آبی این شهر در تسخیر ارواح و هیولاهای دریایی است که به‌دنبال فریفتن و اغوای افراد هستند. تورهای ایتالیا اغلب در میان پیشنهادها مختلف خود، جایی را هم برای تورهای پیاده روی با ارواح در نظر گرفته‌ و به بازدیدکنندگان این شانس را می‌دهند تا شنونده‌ی شماری از داستان‌های معروف ارواح این شهر بوده در عین حال به تماشای شماری از معروف‌ترین چشم اندازهای این شهر بروند که به‌نوعی با این داستان‌ها در پیوندند.

این تورها از «پل ریالتو» (Rialto Bridge) آغاز می‌شود و با گشت و گذار در میان شبکه پرپیچ و خم کانال‌ها ادامه پیدا می‌کند. گردشگران در تعقیب رد پای ارواح و اشباح سری به یک زندان می‌زنند، جایی که زندانیان ناگزیر از تحمل مصائبی بودند که با هجوم مرتب امواج جزر و مدی به سراغ‌شان می‌آمد. تور در ادامه سری به «خیابان قاتلان» می‌زند جایی که موارد متعددی از قتل و کشتار گزارش شده آن هم به شکلی فجیع و ناخوشایند. گردشگران در ادامه به بازدید «کامپو» (Campo) می‌روند که در زبان ایتالیایی به‌معنای مزرعه یا زمین است و در اینجا برای محلی استفاده می‌شود که بسیاری از گورستان‌های شهر ونیز را در خود جای داده است. تور گردشگران را با خود به سفری در دل اسرار می‌برد، در میان مسیرهای مخفی جایی که به‌ویژه برای فرار از کاخ‌ها به کار می‌آمده‌اند.

در کنار این دیدنی‌ها، می‌توان سری هم به «پلکان بووولو» (Bovolo Staircase) زد که توسط یکی از ثروتمندان اسراف‌کار ونیزی ساخته شده است، او بر پشت اسب خود نشسته و با استفاده از این وسیله مستقیم به آپارتمان خصوصی در قصر شخصیش می‌رفت. این پلکان آسانسور مانند یکی از قطعات جالب توجه معماری شگفت انگیز شهر ونیز است.

یکی از مهیج‌ترین بخش‌های این تور، بازدید از منطقه‌ای است که به نام «میلیون» (Milione) خوانده می‌شود، این نام در یادبود خاطرات مارکوپولو به این مکان داده شده است. در این مکان بازدیدکننده شنونده داستان‌های تراژیک زندگی همسر مارکوپولو می‌شود. مارکو جهانگرد معروف ونیزی ۲۵ سال از زندگی خود را در سفر و گشت و گذار سپری کرد و در این میان ۱۷ سال از این مدت را در خدمت امپراتور چین بود «قوبلای خان» (Kublai Khan) بود. اگرچه این مسئله هرگز به‌صورت رسمی مستند نشده است، اما ونیزی‌ها می‌گویند مارکوپولو ظاهرا در دام عشق دختر قوبلای خان اسیر شده بود که «هائو دونگ» (Hao Dong) نام داشت. او سرانجام با این دختر زیبا ازدواج کرد که گفته می‌شود از صدایی سحرانگیز و رویایی برخوردار بوده و حتی در بسیاری از سفرها همراه شوهرش بود.

در بازگشت به ونیز، هائو دونگ کشفی دردناک کرد، او متوجه این حقیقت شد که از دید بسیاری از ونیزی‌ها او موجودی متفاوت است. او اغلب خود را حبس کرده و در تنهایی به خواندن آواز می‌پرداخت تا غم و اندوه خود را تسکین دهد. کلیسای کاتولیک به خاطر ازدواج با یک غیر مسیحی مارکوپولو را به زندان انداخت. لوچیا (Lucia) یکی از خواهران مارکوپولو از روی خباثت به هائو گفت که مارکو مرده است. هائوی بیچاره چیزی نگفت، تنها لباس‌هایش را به آتش کشیده و خود را از پنجره اتاق به درون کانال پرتاب کرد. تا به امروز افسانه‌ها از مردمی سخن می‌گویند که ناله‌های حزن انگیز هائو را شنیده‌اند، بعضی حتی ادعا کرده‌اند که شبحی از نور آبی درخشان دیده‌اند که در آسمان شب شناور این سو و آن سو می‌رفته است.

این تور جالب توجه سرانجام با تماشای منظره‌ای نفس‌گیر از پل اصلی و مهم «گرند کانال» به پایان می‌رسد. همچنین گردشگران در صورت تمایل می‌توانند از یک بازدید نیز استفاده کرده تا از این سفر دستاورد و خاطرات بیشتری کسب کنند. این تور یکی از معروف‌ترین‌های شهر ونیز است، به همین خاطر بهتر است حتما در آن ثبت نام کنند.

اما یک بار دیگر مهمان عروس شهرهای جهان هستیم، اما این بار تاریکی را در دنیای خون آشام‌ها جستجو می‌کنیم. در سفری به روی تاریک شهر روشنایی، با افسانه‌های محلی همراه خواهیم شد که از داستان قاتلان تا شیطان پرستی و آدم خواری را در بر می‌گیرند. «پدر سباستیان» (Sebastiaan) هم یک نویسنده‌ی قابل در زمینه فرهنگ خون آشامان است و هم یک هنرمند که به حجاری دندان خون آشام‌ها روی آورده و از این طریق کسب درآمد می‌کند.

از سوی دیگر او شرکتی تأسیس کرده تا به سراغ دنیای مخلوقات شب رفته و در قالب توری یک ساعت و نیمه به زندگی آن‌ها بپردازد. این تور هر ساله از اول ماه مارس آغاز شده و تا هالووین ادامه پیدا می‌کند.

نیویورک هم همچون بسیاری از شهرهای بزرگ و معروف دنیا، در کنار جاذبه و گیرایی خاص، از وجهی تیره و تار نیز برخوردار است. این مسئله به‌ویژه با نزدیک شدن ایام هالووین رنگ و بویی دیگر به این شهر باشکوه می‌دهد. تورهای گردشگری مختلفی در نواحی همچون «منهتن» (Manhattan)، «بروکلین» (Brooklyn) و «کوئینز» (Queens) برگزار می‌شوند که داستان‌های ترسناک مناطق گوناگون این شهر را روایت می‌کنند، مکان‌های ترسناک و تسخیر شده‌ای همچون گورستان‌های مخفی و یک قلعه شبح زده.

یکی دیگر از تورهای معروف این شهر «تور ارواح دهکده گرینویچ» (Greenwich Village) نام دارد که بازدیدکنندگان را به تماشای شماری از معروف‌ترین مکان‌های تخسیر شده‌ی نیویورک می‌برد، از جمله خانه‌ای که به نام خانه‌ی مرگ شناخته می‌شود. آپارتمانی که ظاهرا منزلگاه ابدی ۲۲ روح است. از جمله روح‌های معروف این خانه روح «مارک تواین» (MarkTwain) نویسنده سرشناس آمریکایی است که ظاهرا در زمان حیات نزدیک به یک سال را در این خانه سکونت داشته است.

از سوی دیگر النور روزولت (Eleanor Roosevelt) نیز از جمله شخصیت‌های معروفی است که ظاهرا این دهکده را به تسخیر خود در آورده است.«کلیسای سنت مارک»، ساختمان یک تماشاخانه، یک موزه و البته «پارک واشنگتن اسکوئر» (Washington Square Park) از جمله مقاصد بعدی این تور است. این در حالی است که در «دهکده شرقی» (EastVillage) ارواح نویسنده معروف دنیای ترس و وحشت «ادگار آلن پو» (Edgar Allan Poe) و شعبده باز نامی «هری هودینی» (Harry Houdini) در انتظار بازدیدکنندگان لحظه شماری می‌کنند.

در ادامه سری هم به ساختمان شش طبقه‌ای در «هیدن هال» (Hayden Hall) در دانشگاه نیویورک می‌زنیم. ظاهرا روح پسری که بیست سال قبل خود را در این مکان به دارآویخته، اینجا را به تسخیر خود درآورده است و تمام وقت خود را به باز و بسته کردن کشوهای دراور و جابه‌جا کردن مبلمان منزل می‌گذراند.

به هر حال نیویورک به شهری معروف است که هرگز نمی‌خوابد و شاید همین مسئله به‌صورت غیر مستقیم بر این وجهه ترسناک نیز اثر گذاشته باشد، به هر حال ظاهرا ارواح این شهر هم دمی آسوده خاطر نیستند و شاید به همین خاطر است که این قدر محبوب و پرطرفدارند، به‌طوری که این شهر یکی از ده شهر برتر در زمینه‌ی برگزاری تورهای گردشگری ارواح جای گرفته است.

همه راهنمایان تور دهکده مردگان خود در زمینهی دنیای ترس صاحب سبک بوده و آثاری را به رشته تحریر درآورده‌اند، البته در این میان تعدادی نیز به شغل بازیگری اشتغال دارند در نتیجه به‌خوبی از چند و چون روایت یک داستان ترسناک آن هم به بهترین شکل ممکن آگاهی داشته و بازدیدکنندگان را ناامید نخواهند کرد.

بالاخره به پایان این مطلب و معرفی بهترین تورهای گردشگری ارواح در گوشه و کنار جهان رسیدیم. امیدوارم از مطالعه این مطلب و همراهی با ما لذت برده باشید. به نظر شما آیا ایران هم از پتانسیل لازم برای برگزاری تورهای این‌چنین بهره کافی دارد و آیا اصولا چنین شاخه‌ای از صنعت توریسم و گردشگری جایی برای رشد و پیشرفت در کشور ما دارد؟