۱۰ مقصد پر بازدید گردشگری سیاه: هیروشیما
کجارو در قالب مجموعه مطالب جدید «گردشگری سیاه»، شما را به بازدیدی متفاوت دعوت میکند؛ بازدید از دنیایی تیره و تار و آمیخته با بوی مرگ و میر. در این گشت و گذار، هدف آن است که با بزرگنمایی فصول سیاه تاریخ بشر و نمایش تلخ درد و رنج همنوع، به انسان گوشزد شود که میبایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری کند.
هشدار، ممکن است برخی از تصاویر حاوی نکات ناراحت کننده باشند
میادین نبرد همواره جزو ناخوشایندترین مقاصد گردشگری جهان بوده و هستند. اگر چه شاید گروهی با اشتیاق به بازدید چنین مکانهایی بروند، اما نمیتوان منکر آن سایهی تیره و تار و آمیخته با درد و رنجی شد که بر این مکانها احاطه دارد. اینجا زمین، شاهدی خموش بر قتل و کشتار بوده است، عدهای جان باخته و گروهی زخم خوردهاند. صدای نالههای دردمندانهی مجروحان و آخرین نفس نفس زدنهای کشته شدگان برای همیشه در حافظهی تاریخی این مکانها نقش بسته است. اما شاید عمق وحشت و رنج را زمانی به خوبی درک کنیم که بدانیم این میدان کشتار، نه آخرین جایگاه نبرد رزمآروان، که تابوت خاموش بیگناهان بوده است.
سربازان برای جنگیدن آموزش دیده و دست کم میدانند چه پیش رو دارند، اما انسانهای عادی، مردم غیر نظامی که شاید خودشان هم دل خوشی از جنگ نداشته باشند، چه تصوری از آن خواهند داشت؟ آنها در سکون و آرامش زندگی میکنند، درست است که از ترکشهای ناگزیر جنگ زخم خوردهاند، اما هنوز هم به همان آرامش نصفه و نیمهی خود دلخوشند. آنها به فرداها میاندیشند، فرداهایی که شاید در آن خبری از جنگ و کشتار نباشد. اما آن زمان که الههی مرگ بر سر آنها سایه میافکند، چه خواهند کرد؟ به ویژه اگر آماج یکی از مخوفترین سلاحهای کشتار جمعی ساخت بشر قرار گیرند؟ و این همان سرگذشت دردناک مردم هیروشیما و ناکازاکی است.
مکانهای معروف زیادی در گوشه و کنار جهان، محبوب گردشگران هستند. اما همانگونه که پیشتر اشاره کردیم در قلمروی گردشگری سیاه، جاذبههایی از جنس دیگر مورد توجه مردم قرار میگیرند، مقاصدی که روزگاری با مرگ و نیستی عجین شدهاند. مکانهایی همچون اردوگاههای اسیران نازی که در گوشه و کنار اروپا قرار گرفتهاند، زندانهای مخوف دولت کامبوج، میادین کشتار، بنادری که روزگاری شاهد به زنجیر کشیدن بردههای آفریقایی بودند و البته بنای یادبود یازده سپتامبر از این جملهاند. اما طبق نظر وبسایت «Tripadvisor»، موزهای در هیروشیما که به یادبود قربانیان فاجعهی دلخراش بمباران اتمی اختصاص دارد، بهعنوان محبوبترین جاذبه گردشگری این کشور انتخاب شده است.
نام هیروشیما در میان دیگر ملل، بیشتر با یادآوری حادثهای تلخ در هم آمیخته است. حادثهای که حتی بعد از گذشت بیش از نیم قرن، همچنان دردناک و متأثر کننده است. البته در سالهای اخیر و به مدد رونق ارتباطات مدرن، این آگاهی حتی بیشتر هم شده و تأثیری به مراتب قویتر پیدا کرده است. آگاهی از رویدادی که یکی از نقاط سیاه کارنامهی نوع بشر بوده و مایه خجالت و شرمساری اوست.
البته در این میان باید به سخنان «شینزو آبه» (Shinzo Abe) نخستوزیر ژاپن نیز اشاره کنیم که ضمن ادای احترام به کشتهشدگان این فاجعه، این امر را پیامی قدرتمند از صلح دانست، پیامی به نوع بشر که از گذشتهی خود درس گرفته و از تکرار اشتباهات پیشین بپرهیزد. اما چه چیز هیروشیما را به یکی از مقاصد محبوب گردشگری سیاه مبدل کرده است؟ بیایید داستان تلخ این شهر را مرور کنیم.
در ۶ آگوست سال ۱۹۴۵ و در جریان جنگ جهانی دوم، دنیای ما شاهد رویدادی تلخ و ناخوشایند بود، رویدادی که به این سادگی از حافظهی انسان امروز پاک نخواهد شد. در آن روز شوم یک «بمب افکن B-29» ایالات متحده، برای نخستین بار شهر هیروشیما در کشور ژاپن را مورد حمله اتمی قرار داد. موج این انفجار مهیب، ۹۰% شهر را به طور کامل از بین برد و در همان لحظات اول جان بیش از ۸۰ هزار انسان بیگناه را گرفت. اما البته این تنها بخشی از فاجعهی انسانی بود که در انتظار ساکنان هیروشیما بود. در طی سالیان بعد، هزاران نفر به دلیل عوارض ناشی از تشعشعات اتمی جان باختند. تنها سه روز بعد، شهر «ناکازاکی» نیز آماج حملهی اتمی دگیری قرار گرفته و باز هم افراد غیرنظامی در آتش جنگی ناخواسته سوختند. به دنبال این دو بمباران وحشیانه، امپراتور وقت ژاپن «هیروهیتو» (Hirohito) اعلام کرد که کشورش تسلیم شده و از ادامهی جنگ کنارهگیری خواهد کرد.
شاید با تماشای تصاویر دردناک آنچه از شهر هیروشیما باقی مانده بود، واژههایی همچون تبعیض نژادی یا نسلکشی، نخستین چیزی باشد که به ذهن انسان خطور میکند. اما این قبیل حوادث وحشتناک، داستانهایی دنباله دار و درد آورند. چرا که شاید در وهلهی نخست، تصاویری زشت و ناخوشایند پیش چشمتان نقش بسته و کشتهشدگان را به تصویر بکشد، اما باید بدانید که فاجعه تازه آغاز شده است و نسلهای دیگر نیز باید تاوان اشتباهات دهشتناک روح سلطهگر انسان را بپردازند. این نوع فجایع عواقبی هم دارند که دیر یا زود قربانیان دیگری خواهند گرفت، قربانیانی که شاید سالها بعد قدم به این دنیا بگذارند.
در زمان حادثه، شهر هیروشیما که در ۵۰۰ مایلی توکیو واقع شده بود، به عنوان قطب تجاری کشور ژاپن شناخته شده و منزلگاه چیزی درحدود ۳۵۰ هزار نفر بود. اما بمب درست در یکی از شلوغترین نقاط این منطقه و یکی از بخشهای پرجمعیت این شهر منفجر شد. از آن جایی که اغلب ساختمانهای این منطقه از چوب ساخته شده بودند، بعد از انفجار بمب، دیگر چیزی از آنها باقی نمانده و تقریبا کل شهر با خاک یکسان شد. تنها یک بنا از این حادثه جان به در برده و علیرغم آسیبدیدگی شدید، به عنوان ناظری خاموش بر جنایت نوع بشر سرپا باقی ماند. به جز این آخرین بازمانده، همه چیز دیگر به طور کامل تخریب شده و در آتش سوخت.
این عمارت توسط معماری از جمهوری چک به نام «یان لتزل» (Jan Lezel) طراحی شده و شامل یک گنبد بزرگ در بالاترین بخش ساختمان بود. ساخت این بنا در ماه آوریل سال ۱۹۱۵ به اتمام رسیده و درهای آن در ماه آگوست همان سال به روی عموم باز شد. این سازه در یکی از بزرگترین مناطق تجاری شهر و درست در نزدیکی «پل Aioi» واقع شده و به عنوان نمایشگاه آثار هنری و آموزشی مورد استفاده بود.
بعد از بمباران اتمی، اسکلتی سوخته از این سازه و گنبدش برجای ماند که امروزه به عنوان نمادی از این حادثه، مورد توجه بازدیدکنندگان قرار گرفته است. شاید باید گفت که این بنا به عنوان شاهدی تاریخی، گواه تراژدی دردناکی است که توسط نخستین بمب اتم در تاریخ بشر به این شهر و ساکنانش تحمیل شد. در عین حال این سازه سمبلی است از وحشت بمب اتم و بیان این واقعیت که این سلاح ساخت دست بشر، چگونه صلح جهانی را به مخاطره انداخته است. بعدها دولت ژاپن به سازمان یونسکو پیشنهاد داد که این بنا را در فهرست میراث جهانی جای دهد. اکنون این گنبد که به نام «گنبد جنباکو» (Genbaku Dome) شناخته میشود، یکی از مقاصد گردشگری پربازدید شهر هیروشیما است.
اما گردشگران در بازدید از شهر هیروشیما، سری هم به «موزهی یادبود صلح» میزنند که به لطف حضور گردشگران خارجی، رکوردی جالب توجه از خود به ثبت رسانده است. مکانی که از دید بازدیدکنندگان، با صفاتی همچون ناخوشایند و افسردهکننده توصیف میشود؛ اما در عین حال بسیاری بازدید از آن را آموزنده دانسته و از آن بهعنوان نمونهای قوی و شایسته از گردشگری تاریک یا «Battlefield Tourism» یاد میکنند.
اما در اصل این موزه بخشی از پارک یادبودی (Hiroshima Heiwa Kinen Koen) است که در مرکز شهر هیروشیما ساخته شده است. پارکی که درون مایهای تلخ دارد، بازگشتی دردآلود به آنچه که این شهر تجربه کرده است. آن هم در مقام اولین شهر جهان که مورد حملهی اتمی قرار گرفت و البته ساخت این مجموعه به نوعی ادای دینی است به قربانیان این حادثه. این پارک توسط معمار ژاپنی «کنزو تانگه» (Kenzo Tange) طراحی و اجرا شده است.
همه چیز از سال ۱۹۴۸ آغاز شد. وقتی که بعد از اتمام جنگ، مردم دستهدسته به شهرهای خود بازگشتند. ساکنان جان به در بردهی هیروشیما نیز به زادگاه خود برگشتند که اکنون چیز زیادی از آن باقی نمانده بود. جایی که این پارک در آن ساخته شد، زمینی بود بزرگ و گسترده که با موج انفجار ایجاد شده بود. به علاوه این منطقه، سابقا یکی از شلوغترین محلات تجاری و مسکونی این شهر نیز به شمار میرفت. در سال ۱۹۴۹ عملیات احداث ساختمان یادبود هیروشیما شروع شد. اولین بنایی که عملیات ساختش زودتر از بقیه به پایان رسید، بنای یادبود قربانیان بمباران بود. پس از آن سایر بناها نیز یکی پس از دیگری احداث شدند و در پایان ساختمان موزه نیز اضافه شد. امروزه پارک صلح شامل مجموعهای گسترده و متشکل از ۶۰ بنای یادبود مختلف است که بیشتر آنها در جزیره واقع شدهاند، هر چند بخشی از پارک نیز روی بخش شرقی رودخانه ساخته شده است.
هر ساله میلیونها بازدیدکننده از این مکان دیدن میکنند. البته هر ساله در ۶ آگوست، مراسم یادبود صلح نیز همین پارک برگزار میشود، مراسمی که از حمایت مقامات شهر هیروشیما برخوردار است.
در پایان باید گفت هدف از ساخت این پارک نه فقط گرامیداشت یاد قربانیان حادثه که یادآوری ترس و حشتی است که فجایعی از این دست به نسل بشر تحمیل میکنند. فجایعی که باید از آنها عبرت گرفته و از تا حد امکان از تکرار شدنشان جلوگیری به عمل آورد.
تماشای این تصاویر دردناک است، اما شاید یادآوری این خاطرات تلخ، وجدان بشر را از خواب غفلت بیدار کرده و دیگر بار خصوصیات پسندیدهی اخلاقی و انسانی را به یادش بیاورد. به امید روزی که جهان مکانی امن برای زندگی همگان باشد.
نظر شما در مورد این مطلب چیست؟ دوست دارید سری به هیروشیما بزنید؟