از وهم تا وحشت: ترسا فیدالگو، روح ساکن فضای مجازی
داستان ارواح و حضور ماورایی آنها در خانه یا دیگر مکانهای قدیمی و احیانا متروکه، از جمله متداولترین داستانهای دنیای ترس و وحشت است. اما گاهی نه دنیای واقعی، که این دنیای مجازی است که عرصهی حضور و تاخت و تاز این ارواح میشود. دست کم این چیزی است که چند سال پیش، فضای مجازی را درگیر خود کرده بود. جریانی که خیلی زود به موجی قدرتمند تبدیل شده و علی رغم تمامی توضیحات، میتوان گفت هنوز هم کاملا فروکش نکرده است. این بار ما در کجارو، داستان روح شبکههای اجتماعی را برای شما بازگو میکنیم.
مجموعه مقالات گردشگری وحشت به معرفی بهترینهای دنیای ترس و هیجان پرداخته و بدون هیچگونه پیشداوری، تنها به بیان مدارک و مستندات موجود در رابطه با این مکانها میپردازد. ما صحت و سقم این داستانها را تأیید نکرده و تنها در مقام معرفی، داستان هر کدام را برای شما بازگو میکنیم. قضاوت با شماست که این داستانها را بپذیرید یا خیر.
مقاله مرتبط:
شاید شما هم در اینستاگرام یا دیگر شبکههای اجتماعی با کامنتهایی عجیب مواجه شده باشید. کامنتهایی که در همان سطر اول، خبر از رخدادی عجیب و ترسناک میدهند. این پیام که بارها و بارها زیر صفحات مختلف به اشتراک گذاشته شده است، با این جمله آغاز میشود: «اگر خواندن را متوقف کنی، خواهی مرد.»
بسیاری ممکن است همان ابتدا قید خواندن ادامهی متن را زده و به سراغ کامنت بعدی بروند، اما اگر ذرهای ترس به وجودشان راه یافته و یا کنجکاوی دست از سرشان برندارد، به مطالعه ادامه خواهند داد. این پیام به شکلی شبیه به همان پیامهایی است که ما هم روزانه در شبکههای اجتماعی مختلف دریافت میکنیم. پیامهایی که بعد از بیان مقصد و منظورشان، از ما میخواهند که آنها را با دیگران به اشتراک بگذاریم. پیامهایی که اگر آنها را برای دیگران ارسال کنید، ستارهی بخت و اقبال به سراغتان خواهد آمد و اگر به این مسائل بیتوجه باشید، ظاهرا دچار انواع بلایا و مصیبتها خواهید شد.
این پیغام، هم از جهاتی به این نوع پیامها شباهت دارد و هم به نوعی متفاوت است. ظاهرا این پیام توسط یک روح ارسال شده و پس از آن با تغذیه از ترس و وحشت مردم، گسترش قابل توجهی یافته است. به دنبال جملهی هشداره دهندهی اولیه، این روح که متعلق به زنی به نام «ترسا فیدالگو» (Teresa Fidalgo) است، از شما میخواهد که این پیام را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید، و هشدار میدهد که اگر به این درخواست بیتوجهی نشان دهید، "ترسا" دست از سرتان بر نداشته و همراه شب و روزتان میشود. و حتی اشاره میکند که دختری که به این مسئله بیتوجه بوده، ۲۰ روز بعد مادرش را از دست داده است و در پایان میافزاید که اگر به این داستان شک دارید، بهتر است این نام را در گوگل جستجو کنید.
اما بیایید ببینیم منشأ این داستان از کجاست؟ و «ترسا فیدالگو» چگونه متولد شد؟
بانوی سفید، روح زنی است رنگ پریده که بارها در مناطق روستایی ظاهر شده است. گفته میشود که این روح زخم عمیق روحی را در طول زندگی دردناک خود تجربه کرده است. افسانههای مربوط به این زن سفید پوش در گوشه و کنار جهان و به طرق مختلف بازآفرینی شده است و البته در بسیاری از این داستانها، این زن یا همسر یا نامزد خود را از دست داده و یا شاهد خیانت آنها بوده است. از سوی دیگر بانوی سفید پوش اغلب با «بَنشی» (Banshee) مقایسه میشود، به این معنا که حضور ناگهانی او در میان خانواده، نشان دهندهی مرگ زودهنگام فردی از اعضای خانواده بوده و به نوعی این حضور، شوم و بد یمن تلقی میشود. در اسطورهشناسی ایرلندی، بنشی روح زنی است که نشانه درگذشت قریب الوقوع یکی از اعضای خانواده است که این موضوع را معمولا با ناله و ضجه زدن اعلام میکند. توصیفهای متفاوتی از بنشی شده است. بعضی مواقع موهای بلند و صاف دارد و بالاپوشی خاکستری روی لباسی سبز به تن میکند و چشمهایش از گریه مداوم قرمز است. یا ممکن است لباس سفید بپوشد و موهای قرمز داشته باشد.
به صورت کلی، این پدیده با حضور روح زنی که لباسی سفید که به لباسهای عصر ویکتوریایی شباهت دارد، توصیف میشود. زنی تنها که در جادههای خلوت و دورافتاده ظاهر شده و تراژدی زندگی خود را این بار در زندگی دیگران توصیف میکند. از «ترسا فیدالگو» نیز، به عنوان زن سفید پوش یاد میشود. روح سرگردان دنیای اینستاگرام که ظاهرا در تصادف ماشین در نزدیکی شهر «سینترا» (Sintra) کشته شده است. شهر سینترا فقط ۴۰ دقیقه با لیسبون فاصله دارد و منظرهای رویایی دارد که در میان جنگلهای انبوه واقع شده است و یکی از مناطق مهم گردشکری کشور پرتغال است.
داستان از یک فیلم مستند شروع شد. وقتی یک گروه از جوانان، ماشین خود را متوقف کرده و غریبهای را در جادهای تاریک و خلوت سوار کردند. در طول این سواری کوتاه، این غریبه که دختری جوان به اسم «ترسا فیدالگو» است، از زندگی و مرگ خود میگوید. او اشاره میکند که دو سال پیش طی حادثهی رانندگی کشته شده است، داستانی که از سوی نوجوانان مورد قبول واقع نمیشود. آنها تصور میکردند ترسا با آنها شوخی میکند، اما وقتی ماشین به همان جایی میرسد که ترسا ادعا میکند سانحه رانندگی منجر به مرگ او در آنجا رخ داده، ترسا ناگهان تغییر شکل داده و ظاهری ترسناک به خود میگیرد.
او ناگهان به سمت دوربین برگشته و شروع به جیغ کشیدن میکند. دوربین صورت او را نشان میدهد که اکنون مجروح و خون آلود است. و درست در اوج ترس و وحشت، ترسا ناگهان ناپدید میشود. به دنبال این شوک ناگهانی، ظاهرا کنترل خودرو از دست راننده خارج شده و ماشین تصادف میکند. در نهایت بر طبق گزارشهای موجود، دو سرنشین خودرو در این تصادف جان خود را از دست میدهند.
تاریخ ویدیو نشان میدهد که این فیلم در سال ۲۰۰۳ گرفته شده است. گفته میشود که در جریان این تصادف «تیاگو» و «تانیا» (Tiago & Tania) کشته شدند، "دیوید" تنها سرنشینی بود که از این حادثه جان سالم به در برد، اما او سکوت اختیار کرده و هرگز توضیح نداد که آن شب واقعا چه اتفاقی افتاد؟! سه سال بعد و در آوریل سال ۲۰۰۶ تصادف دیگری در همین جاده رخ میدهد.
در میان به نظر عدهای حقایق عجیبی وجود داشت که به شماری از آنها میپردازیم. به عنوان مثال اگر به گزارشهای پلیس نگاهی داشته باشیم، میبینیم که در سال ۱۹۸۳ واقعا زنی به نام «ترسا فیدالگو» در جریان یک سانحهی رانندگی جان خود را از دست داده است.
ویدیوی موجود، تنها مدرکی است که ماجرای تصادف را به زبان تصویر نشان میدهد. اما در این میان حقایق عجیبی هم وجود دارد، مثلا وقتی دوربین روی چهرهی ترسا تمرکز میکند، شاهد پرشهایی در فیلم هستیم و چهرهی ترسا گاهی واضح و گاهی تیره و تار میشود. از سوی دیگر وقتی ترسا به جاده اشاره میکند، ناگهان چراغهای خیابان در همان نقطه خاموش میشوند.
و دیگر اینکه در بررسیهای پلیس هیچ دلیل منطقی برای تصادف پیدا نشد، ماشین به چیزی برخورد نکرده و فقط بدون هیچ دلیل منطقی واژگون شده بود.
تا اینجا ما داستانی را برای شما بازگو کردیم که در آن زمان در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست میشد. ویدیوی فوق یکی از پر بینندهترینهای «یوتیوب» شده و به دنبال موج هراس ایجاد شده، این پیام را میشد در تمامی صفحات اجتماعی مشاهده کرد. یکی از دلایل معروف شدن ترسا فیدالگو این بود که به داستانها و افسانههای زن سفیدپوش تجسم بخشید. این داستانها سالها در میان مردم سینه به سینه نقل شده است و یکی از مهمترین از داستانهای مربوط به ارواح در این زمینه بوده است.
تا اینجا نظر شما در مورد این داستان چیست؟ آیا این داستانی واقعی از عالم ارواح است؟ یا نه، تنها یک نمایش تصویری سرگرم کننده با درون مایهای هراس انگیز برای جلب توجه بیشتر؟
نمیدانم پاسخ شما به این پرسشها چه بود، اما علی رغم داستانهای ترسناک واقعی، این یکی چندان هم ماورایی نیست! در واقع این داستان از یک ویدیو آغاز شد که با نگاهی به روند ساخت فیلم موفق «جادوگر بلر» (Blair Witch) ساخته شده بود. فیلمی با روایتی مستند گونه از سرانجام تلخ سه جوان که بیننده را در موقعیتی متفاوت قرار میداد، گویی که به واقع، شاهد حادثه و ماجرایی حقیقی است.
کارگردان ما نیز فیلم کوتاهش را با الهام از این فیلم ساخته و به دنبال ارائهی داستانی ترسناک بود. داستانی که از قضا، با نیم نگاهی به رخدادی واقعی به تصویر کشیده شده بود. اگر به خاطر داشته باشید تنها سرنشین نجات یافته این تصادف، دیوید نام داشت. خب این دیوید که فیلمبردار این صحنههای پر هول و هراس بود، در واقع کارگردانی این فیلم تخیلی را نیز برعهده داشت.
"David Rebordea"، تهیه کنندهی پرتغالی است که به دنبال بازسازی یک داستان واقعی، خالق یکی از ویدیوهای معروف و پربیننده شد. فیلم کوتاه او به نام "A Curva"، روحی را به دنیای مجازی دعوت کرد. در واقع ترسا این گونه و از خلال دنیای وهم گونه و ذهنی این تهیه کنندهی خوش ذوق، پا به عرصه وجود گذاشت. ترسایی که شاید خودش هم باور نمیکرد به این سرعت در مرکز توجه قرار بگیرد.
این کارگردان در گفتگویی با شبکه "TVI" اشاره میکند که توقع این چنین استقبال پرهیجانی را نداشته است. در واقع او از این مسئله که فیلم کوتاه او، منشأ چنین ترس و هراسی در شبکههای اجتماعی بود، شگفت زده و خرسند شد. در پی این موفقیت، دیوید فرصت را مغتنم شمرده و به دنبال فراهم کردن بودجهی لازم برای ساخت دیگر سناریوهای ذهنی خود رفت. دیوید ریباردائو بعد از ساخت این ویدیو چند فیلم کوتاه دیگر نیز کارگردانی کرده است و در پرتغال به عنوان کارگردان شناخته میشود. ساخت آخرین فیلم کوتاه او در سال ۲۰۱۹ به پایان رسید.
به هر حال یک مسئله کاملاً مشخص است، اگر نام «ترسا فیدالگو» را در گوگل سرچ کنید، با داستانهایی مواجه میشوید که همگی روایتگر صحنههای یک ویدیو هستند. در واقع یک فیلم ساختگی، خالق این روح فضای مجازی است. روحی که حتی ادعا میکند اگر به خواستش گردن نگذارید، دچار طلسم و نفرینش خواهید شد.
مشخص نیست اولین بار چه کسی و با چه انگیزهای چنین پیامی را در فضای مجازی به اشتراک گذاشت، ولی بسیاری با پیروی کردن از دستورات مورد نظر، هیاهوی بسیاری به راه انداخته و ترسا را معروف و معروفتر کردند. هنوز هم بعد از تمام این ماجراها و افشا شدن پشت پردهی حضور این روح، باز هم این گوشه و آن گوشهی فضای مجازی با پیام ترسا مواجه میشویم. فراموش نکنید اگر روزی چنین چیزی به دستتان رسید، نترسید، این تنها یک شوخی است که البته با شیطنت گروهی به یک داستان ترسناک پر زرق و برق تبدیل شد.
به هر روی اینجا مکانی نیست که شما را به بازدیدش دعوت کنیم، بلکه این بار دنیای مجازی پیش روی شما گسترده شده است، دنیایی که روح ساکن آن با کمک انسانهای عادی، قربانی میگیرد.
از این دست داستانها و پیامهایی که دریافتکننده خود را در صورتی که آن را به دیگران نفرستد، تهدید به رخ دادن اتفاقات بد میکنند برایش میکنند پیش از دوران اینترنت نیز وجود داشت. در آن زمان این پیامها به صورت کاغذی انتقال مییافت. اما با گسترش دسترسی افراد به اینترنت این موارد ابتدا از طریق ایمیل و حالا از طریق پیامرسانها و شبکههای اجتماعی دست به دست میچرخند. تا زمانی که فیلمهای ترسناک همچنان پرطرفدار باشند اینگونه داستانها نیز در هر قالبی که باشند وجود خواهند داشت.
آیا تا به حال این پیام به دست شما رسیده است؟ اگر روزی «ترسا» شما را مخاطب خود قرار داد، واکنشتان چه خواهد بود؟ بیتفاوت از کنار این شوخی عبور میکنید؟ یا همان یک ذره ترس و وحشت شما را وا میدارد که پیام رسان این روح سرگردان ساکن دنیای مجازی باشید؟
دیدگاه