مومیایی به عنوان دکور و دارو؛ عجیبترین کاربردهای مومیاییهای مصر باستان!
بیشتر مردم مومیاییهای مصر باستان را تنها در موزهها دیدهاند یا در فیلمها و داستانهای ترسناک با آنها مواجه شدهاند؛ اما قرنها پیش، مومیاییها نقشهای گوناگونی در علم، هنر و تجارت ایفا میکردند. از قرن نوزدهم، با موج «مصرگرایی» در اروپا و آمریکا، علاقهمندان ثروتمند در پی کشف رازهای سرزمین نیل به مصر سفر کردند و مومیاییها را به غنیمتی فرهنگی و نماد شرق اسرارآمیز بدل ساختند. در سال ۱۸۳۳ میلادی، یکی از روحانیان اروپایی در طنزی تلخ گفته بود که بازگشت از مصر بدون یک مومیایی در دست، مایه شرمساری است! (Mental Floss)
مومیایی بهعنوان دارو
باورکردنی نیست؛ اما در اروپا تا قرن هجدهم از مومیایی برای درمان بیماریها استفاده میشد. پزشکان، پودر استخوان و گوشت مومیایی را در نوشیدنیها حل میکردند یا روی زخمها میمالیدند. این ماده با نام «مامیا» فروخته میشد و گمان میرفت خاصیت التیامبخش دارد. حتی پادشاه فرانسه، «فرانسوای اول» (Francis I) و فیلسوف سرشناس، «فرانسیس بیکن» (Francis Bacon)، از آن استفاده کردند. تجارت مومیاییها بهقدری رونق گرفت که مومیاییهای تقلبی از اجساد انسان و حیوان ساخته میشد تا بازار را تامین کند.
مومیایی در مهمانیهای اشرافی
در قرن نوزدهم، اشراف بریتانیا مهمانیهایی به نام «مراسم بازکردن مومیایی» برگزار میکردند. در این رویدادها، باستانشناسان یا ماجراجویان جلوی تماشاگران مومیایی را باز میکردند و اشیای دفنشده در پارچههای آن را نشان میدادند. این مراسم همزمان با کشفیات باستانی ناپلئون، سفر اشراف به مصر و بازدید از اهرام ثلاثه رواج یافت. جراح انگلیسی، «توماس پتیگرو» (Thomas Pettigrew) چنان به این کار علاقهمند شد که برایش بلیط میفروخت و بعدها نخستین کتاب علمی درباره مومیاییها را نوشت.
مومیایی بهعنوان رنگ نقاشی
در قرن شانزدهم، رنگدانهای به نام «قهوهای مومیایی» میان نقاشان اروپایی محبوب شد. این رنگ از پودر استخوان مومیاییها ساخته میشد و هنرمندان بزرگی از «انجمن برادری پیشارافائلی» (Pre-Raphaelites) از آن استفاده کردند. برخی هنرمندان حتی نمیدانستند ترکیب رنگشان از جسد انسان تهیه شده است؛ یکی از آنان پس از فهمیدن حقیقت، برای قوطی رنگ خود مراسم خاکسپاری برگزار کرد.
مومیایی بهعنوان دکور خانه
در قرن نوزدهم، سفر به مصر چنان میان ثروتمندان محبوب بود که مومیاییها را بهعنوان یادگاری به خانه میبردند. دست، پا یا سر مومیایی در محفظههای شیشهای روی شومینهها به نمایش درمیآمد. نویسنده فرانسوی، «گوستاو فلوبر» (Gustave Flaubert)، پای یک مومیایی را روی میز کارش نگه میداشت. حتی مغازهای در شیکاگو در سال ۱۸۸۶ میلادی با نمایش یک مومیایی که گفته میشد دختر فرعون است، مشتری جذب میکرد.
مومیایی بهعنوان ماده اولیه کاغذ
برخی پژوهشگران میگویند در قرن نوزدهم، کارخانههای کاغذسازی در آمریکا از پارچههای پیچیده دور مومیاییها برای تولید کاغذ استفاده میکردند. کمبود مواد خام و افزایش تقاضا باعث شد این روش اقتصادی به نظر برسد. گرچه شواهد قطعی وجود ندارد، روزنامههایی یافت شدهاند که ادعا میکردند روی «کاغذ مومیایی» چاپ شدهاند. ماجرای استفاده از مومیایی بهعنوان سوخت قطار نیز شوخی «مارک تواین» بود که بعدها جدی گرفته شد.
مومیایی در نمایشهای صحنهای
در دهه ۱۹۲۰ میلادی، مومیاییها به ابزار سرگرمی در تئاتر و سیرک تبدیل شدند. یکی از نمونههای معروف، «مومیایی اقصر» بود که در اجراهای شعبدهبازی شرکت میکرد و از طریق دستگاهی شبیه تلفن، به پرسشها پاسخ میداد! این مومیایی جعلی بهقدری مشهور شد که روزنامه نیویورک تایمز هم مقالهای درباره آن نوشت. راز موفقیت مومیایی اقصر، تلفیق شگفتیهای شرقی با نمایشی مدرن از مصر بود.
مومیایی بهعنوان کود کشاورزی
در مصر باستان میلیونها حیوان از جمله گربهها، پرندگان و بابونها مومیایی میشدند. در قرن نوزدهم، شرکتهای انگلیسی حدود ۱۸۰٬۰۰۰ مومیایی گربه را خریدند تا آنها را خرد کنند و بهعنوان کود در مزارع بریزند. این محموله حدود ۱۹ تن وزن داشت و بخشی از جمجمهها اکنون در موزه تاریخ طبیعی لندن نگهداری میشود.
مومیایی بهعنوان آثار مقدس جعلی
در سال ۱۸۶۷ میلادی، شیشهای در پاریس پیدا شد که روی آن نوشته بود: «استخوانهای ژاندارک قدیس». کلیسا ابتدا آن را تایید کرد؛ اما آزمایشهای سال ۲۰۰۷ نشان داد این استخوانها بهجای قرن پانزدهم، متعلق به مومیاییهای مصری و هزاران سال قدیمیتر بودند. فریبی مذهبی که نشان میداد حتی مقدسات هم از وسوسه مومیاییسازی در امان نماندهاند.
مومیایی برای جمعآوری کمک مالی
در سال ۱۸۲۳ میلادی، یک مومیایی به نام «پادیهرشف» (Padihershef) به بیمارستان عمومی ماساچوست اهدا شد تا برای جمعآوری بودجه به نمایش گذاشته شود. مردم با پرداخت ۲۵ سنت میتوانستند آن را ببینند و این نمایش بهاندازهای موفق بود که برای یک سال در شهرهای ساحل شرقی آمریکا تور مومیایی گذاشته شد. پادیهرشف هنوز هم در این بیمارستان، جایی که نخستین جراحی بیدرد تاریخ انجام شد، نگهداری میشود.
داستان مومیاییها یادآور میل بیپایان انسان به کنجکاوی و تصاحب است؛ از داروی شفابخش تا وسیله سرگرمی. میراثی که در مرز میان احترام به تاریخ و بهرهکشی از گذشته ایستاده است. شما نیز از دیدگاه خود در این باره با کجارو بگویید.
منبع عکس کاور: PNGtree | عکاس: نامشخص