حقیقت پشت افسانه: آیا وایکینگ ها واقعا خشن بودند؟

رضا اردو
رضا اردو دوشنبه، ۱ بهمن ۱۴۰۳ ساعت ۱۴:۰۶
حقیقت پشت افسانه: آیا وایکینگ ها واقعا خشن بودند؟

در میان جنگجویان قرون‌وسطا، وایکینگ‌ها معمولا به خشونت و خونخواهی شهرت دارند؛ اما به نظر می‌رسد این شهرت اغراق‌شده باشد و وایکینگ‌ها آن‌قدر هم خشن نبودند.

وایکینگ‌ ها را معمولا به‌صورت جنگجویان بی‌رحم و خونخواری نمایش می‌دهند که تبرهای جنگی و کلاه‌های شاخدار دارند. در فرهنگ عامه، وایکینگ‌ها را در حال حمله و غارت و قتل عام هر آنکه در مسیرشان قرار دارد نشان می‌دهند که قربانیان خود را به روش‌های وحشتناکی مثل روش سلاخی «عقاب خونین» (blood eagle) از بین می‌بردند؛ اما آیا شهرت وایکینگ‌ها به بی‌رحمی مستند است؟ در این مقاله بیشتر با میزان خشونت‌ورزی وایکینگ‌ها آشنا خواهید شد.

دانستنی‌ها درباره خشونت وایکینگ‌ها:

آیا وایکینگ‌ها خشن بودند؟

پرسش این نیست که «آیا وایکینگ‌ها خشن بودند؟»؛ البته که آن‌ها خشن بودند. پرسش اینجا است که آیا آن‌ها کاری خلاف قاعده کلی آن زمان انجام می‌دادند؟

دلیل حمله وایکینگ‌ها به معابد، وجود اجناس ارزشمند و محافظان کم بود

عصر وایکینگ‌ها از سال ۷۹۳ تا ۱۰۶۶ میلادی به طول انجامید. در آن زمان، اروپا در دوره خشن قرون‌وسطا قرار داشت. در این عصر، جنگ، برده‌داری و یورش اموری معمول بود و وایکینگ‌ها نیز مثل بقیه به این کارها می‌پرداختند. وایکینگ‌ها کشتی‌های دراز و سریعی داشتند که با استفاده از آن‌ها می‌توانستند با مهارت تمام، حمله‌های غافلگیرانه‌ای از طرف دریا انجام دهند.

یکی از اولین یورش‌های وایکینگ‌ها، حمله به معبدی غنی در جزیره بریتانیایی «لیندیسفارن» (Lindisfarne) در سال ۷۹۳ میلادی بود. وایکینگ‌ها معمولا به معبدها حمله می‌کردند؛ زیرا اجناس ارزشمندی در آن‌ها نگهداری می‌شد و اغلب محافظان کمی هم داشتند. از آنجا که وایکینگ‌ها در ابتدا مشرک و غیرمسیحی بودند، مسیحیانی که قربانی حمله‌های آن‌ها می‌شدند، یورش‌های آن‌ها را شنیع و سنگ‌دلانه توصیف می‌کردند.

نقاشی حمله وایکینگ ها به مسیحیان؛ منبع عکس: National Geographic، عکاس: Tom Lovell

منبع عکس: National Geographic، طراح: Tom Lovell

گزارش قربانیان از وایکینگ‌ها

قربانیان مسیحی از حمله «بی‌دینان» یا «مشرکان» می‌نوشتند و یورش‌های وایکینگ‌ها موضوع سخنان ایشان بود. آن‌ها گاهی حمله وایکینگ‌ها را مجازاتی از جانب خدا به‌خاطر گناهان مردم توصیف می‌کردند که چون مردم به‌اندازه کافی خوب نبودند، این مجازات بر سرشان نازل شده است.

برخلاف همسایگان جنوبی خود، وایکینگ‌ها اغلب غیرنویسا بودند و به‌ندرت فعالیت‌های خود را ثبت کرده‌اند. برخی از معدود شواهد نوشتاری مربوط به فعالیت وایکینگ‌ها مستقیما از قربانیان آن‌ها یا از حماسه‌هایی به دست می‌آید که صدها سال پس از ایشان به دست نوادگان وایکینگ‌ها نوشته شده است. گرچه وایکینگ‌ها بازرگان، کشاورز و ماهیگیر نیز بودند، قربانیان آن‌ها طبیعتا بیشتر به آن جنبه خشونت‌گر وایکینگ‌ها توجه داشتند. در طی سال‌ها، داستان‌هایی از وحشی‌گری وایکینگ‌ها ساخته و پرداخته شد.

برخی از نوشته‌هایی که وایکینگ‌ها را به شکلی منفی و بسیار وحشی و خشن نشان می‌دهند، در واقع متعلق به قرن‌ها بعد از یورش وایکینگ‌ها؛ مثلا متعلق به قرن دوازدهم میلادی به بعد هستند؛ بنابراین، باید مقداری اغراق در تصویری که امروزه از وایکینگ‌ها داریم در نظر بگیریم.

حمله سربازان وایکینگ با سپر و تبر؛ منبع عکس: Tales of Valhalla، عکاس: نامشخص

منبع عکس: Tales of Valhalla، طراح: نامشخص

تعارض در منابع درباره وایکینگ‌ها

وجود برخی تعارض‌ها و مغایرت‌ها در منابع باعث می‌شود که به صحت آن‌ها شک کنیم؛ به‌طور مثال، روایتی از وقایع‌نگاری به نام «پرودنتیوس» (Prudentius) در سال ۸۳۴ میلادی، وایکینگ‌ها را در حال تخریب همه چیز در شهر «دورستاد» (Dorestad) در کشور هلند کنونی توصیف می‌کند. پرودنتیوس می‌نویسد در سال بعد دهکده دورستاد همچنان پابرجا بود تا آنکه وایکینگ‌ها آن را کاملا ویران کردند. او گزارش می‌دهد که وایکینگ‌ها دوباره در سال‌های ۸۳۶ و ۸۳۷ نیز به این شهر آمدند تا آن را تخریب کنند.

وایکینگ‌ها تنها گروهی نبودند که در اروپای قرون‌وسطا به شهرها حمله و آن‌ها را تسخیر می‌کردند

اگر به اسناد باستان‌شناسی بنگریم، گورهای دسته‌جمعی یا لایه‌های سوختگی غالبا در این یافته‌ها غایب است. در صورتی که اگر ویرانی و کشتار صورت گرفته بود، باید این آثار را در یافته‌های باستان‌شناسی می‌دیدیم.

وایکینگ‌ها تنها گروهی نبودند که در اروپای قرون‌وسطا به شهرها حمله و آن‌ها را تسخیر می‌کردند. «ساراسن‌ها» (Saracens) نام مهاجمان مسلمانی بودند که اغلب به بخش‌هایی از فرانسه، سوئیس و ایتالیا یورش می‌آوردند. «مجارها» (Magyars) نیز گروهی از منطقه مجارستان بودند که به منطقه باواریای کنونی حمله می‌کردند. «شارلمانی» (Charlemagne)، شاه فرانک‌ها نیز به‌مدت دهه‌ها با «ساکسون‌ها» (Saxons) در کشور آلمان کنونی جنگید که نتیجه آن، کشتار جمعی، گروگان‌گیری و غارتگری بود.

نقاشی گروه سربازان قرون وسطایی؛ منبع عکس: Warlord Community Warlord Games، عکاس: نامشخص

منبع عکس: Warlord Community - Warlord Games، طراح: نامشخص

چه تفاوتی میان یورش وایکینگ‌ها و جنگ‌های فرانک‌ها وجود داشت؟ تفاوت آن‌چنان نبود؛ در یکی شاهد خشونت حکومتی هستیم و در دیگری اعمال خشونت مردمی بی‌دولت را نظاره می‌کنیم. احتمالا چون وایکینگ‌ها بخشی از یک پادشاهی رسمی نبودند، قربانیان آن‌ها وایکینگ‌ها را بیشتر غیر قابل پیش‌بینی و وحشی می‌دیدند.

وایکینگ‌ها بد بودند چون دولتی نداشتند که اعلان جنگ کند. آن‌ها نه کشوری داشتند، نه حتی شاهی؛ بنابراین گروهی دزد دریایی دیده می‌شدند که از همه طرف بر سر مردمان فرود می‌آمدند.

سربازان و کشتی های وایکینگ در ساحل؛ منبع عکس: Vocal Media، عکاس: نامشخص

منبع عکس: Vocal Media، طراح: نامشخص

نظر شما درباره وایکینگ‌ها و خشونت‌گری آن‌ها چیست؟ دیدگاه خود را با ما و دیگر همراهان کجارو در میان بگذارید.

منبع عکس کاور: The Independent، طراح: نامشخص

پرسش‌های متداول

آیا وایکینگ‌ها خشن بودند؟

وایکینگ‌ها خشن بودند؛ اما خشونت‌ آن‌ها در آن دوره تاریخی امری عجیب و غریب نبود. 

چه تفاوتی میان یورش وایکینگ‌ها و جنگ‌های فرانک‌ها وجود داشت؟

تفاوت آن‌چنان نبود؛ در یکی شاهد خشونت حکومتی هستیم و در دیگری اعمال خشونت مردمی بی‌دولت را نظاره می‌کنیم. 

مطالب مرتبط:

منبع livescience

دیدگاه