آیین‌های نور در آذرگان: جشنی برای درخشش و روشنایی

فاطمه حکمت شعار
فاطمه حکمت شعار جمعه، ۱۱ آبان ۱۴۰۳ ساعت ۱۸:۰۵
آیین‌های نور در آذرگان: جشنی برای درخشش و روشنایی

جشن آذرگان از جشن‌های دوازده‌گانه سال و از جمله جشن‌های آتش است که در ستایش ایزد آذر (ایزد همه آتش‌ها) در آذر روز از آذرماه برگزار می‌شود.

جشن آذرگان که در گاه‌شمار خورشیدی و تقویم رسمی کشور، روز سوم آذر است، در تقارن آذر روز از ماه آذر برگزار می‌شود؛ زمانی که ماه و روز یکی هستند. مردم در این روز به آتشکده‌ها می‌رفتند؛ پس از نیایش به درگاه اهورامزدا و جشن و شادی،‌ اخگری از آتش مقدس را به نشانه تبرک با خود به خانه می‌آوردند و تا پایان فصل سرما از آن مراقبت می‌کردند تا خاموش نشود. آتش در نگاه ایرانیان باستان،‌ اولین و مهم‌ترین عنصر حیات به شمار می‌آمد و آب پس از آن در درجه دوم اهمیت قرار داشت. عنصری که نور و گرما و روشنی به جهان می‌بخشید و توسط ایزد آذر پاسبانی می‌شد. ازاین‌رو، ایرانیان جشن‌هایی موسوم به جشن آتش داشتند و آذرگان یکی از این جشن‌ها محسوب می‌شد. در ادامه با داستان کشف آتش در شاهنامه، فلسفه پیدایش این جشن و آداب و رسوم آن بیشتر آشنا می‌شوید.

هرآنچه باید درباره جشن آذرگان بدانید:

جشن آذرگان چیست؟

آذرگان، آذرجشن یا به تعبیر برخی منابع «آذرخش» از جشن‌های دوازده‌گانه سال محسوب می‌شود. ایرانیان هر زمان که نام روز و ماه برابر می‌شد را گرامی داشته و آن روز را جشن می‌گرفتند. بنابراین در سال ۱۲ جشن داشتند که به جشن‌های ماهانه شهرت دارد.

ایجاد آتش برای جشن آذرگان؛ منبع عکس: talab.org؛ عکاس: نامشخص

منبع عکس: talab.org؛ نام عکاس: نامشخص

 از این رهگذر، روز نهم از ماه نهم یعنی آذر را که روز و ماه موافق می‌شد،‌ آذرگان یا آدُرگان می‌گفتند و این روز را به برافروختن آتش و جشن و پایکوبی سپری می‌کردند. ابوریحان بیرونی نیز در کتاب «آثار الباقیه» آذرگان را این‌چنین معرفی می‌کند:

روز نهم آذر عيدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن می‌گويند و در اين روز به افروختن آتش نيازمند هستند و اين روز جشن آتش است و به نام فرشته‌ای که به همه آتش‌ها موکل است ناميده شده، زرتشت امر کرده در اين روز آتشکده‌ها را زيارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمايند.

از آنجایی که در این ماه هوا رو به سردی می‌رود و نیاز مردم به آتش بیشتر می‌شود،‌ آذرماه را ماه آتش می‌دانند

آیین کهن آذرگان از جمله جشن‌های مهم و زیبای ایران باستان بود که همچنان در برخی از شهرهای ایران و در میان پیروان زرتشت پیامبر برگزار می‌شود. آتَر یا آتَرش در اوستا و آتُر یا آتَخش در زبان پهلوی و آذر در فارسی،‌ همگی همان آتش است و از آنجایی که در این ماه هوا رو به سردی می‌رود و نیاز مردم به آتش بیشتر می‌شود،‌ آذرماه را ماه آتش می‌دانند.

آتش مراسم آذرگان در آتشکده

منبع عکس: برساد؛ نام عکاس: نامشخص

نیاکان این سرزمین،‌ ارزش و اهمیت بسیاری برای آتش به‌عنوان یکی از عناصر چهارگانه حیات قائل بودند. آنان آتش را تجلی وجودی خداوند دانسته و در ستایش و تجلیل آن،‌ به هر شیوه ممکن اقدام می‌کردند؛ چراکه روشنی و آتش و نور و خورشید،‌ همگی از مظاهر رویش و بالندگی و حیات بود. مظهری که با قدرت خود، همه آثار شرارت و پلیدی و بیماری و زشتی و هرآنچه به اهریمن نسبت می‌دادند را نابود می‌کرد.

از کهن‌ترین ادوار تاریخ نیز، پرستش سو یا قبله ایرانیان باستان به سوی نور و روشنایی بود. بنابراین انجام مراسم دینی،‌ خواندن نماز و عبادت پروردگار در داخل معابد به سوی آتش فروزان و در خارج از آتشکده‌ها، سوی خورشید،‌ ماه یا هر روشنایی دیگر انجام می‌گرفت. شائبه آتش‌پرستی ایرانیان از همین جهت اتفاق افتاد، به‌رغم اینکه آنان آتش را نشانی از روشنی اهورامزدا و قدرت حیات او به حساب می‌آوردند. به همین دلیل است که زرتشتیان سرودهای ستایش آتش و خورشید در اوستای متاخر را نیز در شمار نماز‌های معمول و مهم می‌دانند.

مردمان ایران باستان، آذر را ایزد همه آتش‌ها می‌دانستند و به نسبت سایر عناصر،‌ احترام ویژه‌ای به آن گذاشته و روز نهم آذر را به این ایزد اختصاص می‌دادند

از سوی دیگر، مردمان ایران باستان، آذر را ایزد همه آتش‌ها می‌دانستند و به نسبت سایر عناصر (آخشیج‌ها)،‌ احترام ویژه‌ای به آن گذاشته و روز نهم آذر را به این ایزد اختصاص می‌دادند.

نور آتش‌ در باور آنان، نشانی از آذر اهورایی دارد که روشنایی بخش دل و جان یاران اهورامزدا است و وجود آن در کالبد دیگر پدیده‌های هستی، گرمای زندگی را جاری می‌سازد. ازاین‌رو، آتش را «سوی پرستش» اهورامزدا دانسته و آتش پرستان در آتشکده‌ها از آن پرستاری می‌کنند. 

موبد و آتش در آتشگاه

منبع عکس: مرور نیوز؛ نام عکاس: نامشخص

بسیاری از متون کهن نیز از آذر اهورایی یاد کرده و جایگاه آن را قابل ستایش دانسته‌اند. برای نمونه در «آتش نیایش» چنین آمده:

درود بر تو ای آتش! ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا...

به تو ای آتش! ای پرتو اهورامزدا! خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد! افروخته باش در این خانه! پیوسته افروخته باش در این خانه! فروزان باش در این خانه! تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه!

به من ارزانی ده ای آتش! ای پرتو اهورامزدا! آسایش آسان! پناه آسان! آسایش فراوان! فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی‌زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و هم‌بستگی جهانی را فروغ بخشند.

در آداب و رسوم جشن آذرگان آورده‌اند که مردم در این روز به آتشکده‌ها رفته و به نیایش می‌پرداختند و نذرهای خود را اهدا می‌کردند. به موجب رسمی دیرینه و به جهت تقدس و احترام، هر خانواده‌ای از آتش مقدس آتشکده،‌ اخگری برمی‌داشت و آتش زمستانی مورد نیاز خانه را با آن شعله آتش،‌ روشن می‌ساخت. نقل است که نیایشگاهی در هر خانه وجود داشت که آتش همیشه در اجاق آن می‌سوخت. این آتش اگر بر اثر بی‌توجهی خاموش می‌شد،‌ نشان از بدشگونی داشت و جمله دعایی «اجاق خانه‌ات خاموش مباد» ریشه در این آیین کهن دارد.

جشن آذرگان چه روزی است؟

جشن آذرگان چنانچه ذکر شد،‌ از جشن‌های ماهیانه ایران باستان به شمار می‌آید که در تقارن روز و ماه آذر برگزار می‌شود. این روز در تقویم یزدگردی (گاهشمار زرتشتی) روز نهم آذر و به عبارتی آذر روز از آذرماه است که روز و ماه با هم موافق‌اند.

در گاه‌شمار خورشیدی و تقویم رسمی کشور اما،‌ سوم آذر را به جشن آذرگان اختصاص داده‌ اند که مصادف با روز آذر از ماه آذر در تقویم زرتشتیان می‌شود.

دلیل این اختلاف ۶ روزه در گاه‌شمارهای جدید و قدیم،‌ به اختلاف عدد روزهای سال در گذشته و امروز مرتبط است. در سال‌نمای قدیم، همه ۱۲ ماه سال را ۳۰ روزه در نظر می‌گرفتند؛ اما ترتیب روزها در تقویم هجری خورشیدی متفاوت بوده و ۶ ماه نخست سال را ۳۱ روز و ۶ ماه دوم را ۳۰ روز ثبت کرده‌اند. ازاین‌رو،‌ جشن آذرگان نیز چون دیگر جشن‌های دوازده‌گانه سال، ۶ روز به عقب آمده و در روز سوم آذر برگزار می‌شود.

جشن آذرگان در شاهنامه

توجه به آتش به‌عنوان عنصری مقدس در آفرینش در جای‌جای ادبیات فارسی بسیار به چشم می‌خورد. این رویکرد حتی پس از عصر ساسانی به شکلی ویژه در ادبیات ایران‌زمین وجود داشته و به‌رغم کم‌رنگ شدن آیین مهرپرستی و دوری از دین زرتشت پیامبر، همچنان آتش یا ایزد آذر، ‌نزد ایرانیان مورد احترام و ستایش بود.

روایت شاهنامه از جشن آتش

منبع عکس: سایت ارتنگ؛ عکاس: نامشخص

مولانا جلال‌الدین در سرآغاز دفتر اول مثنوی معنوی اشاره می‌کند:

آتش است این بانگ نای و نیست باد

هر که این آتش ندارد نیست باد

آتش عشق است کاندر نی فتاد

جوشش عشق است کاندر می فتاد

و در جایی دیگر از همان دفتر می‌فرماید:

آتش طبعت اگر غمگین کند

سوزش از امر ملیک دین کند

آتش طبعت اگر شادی دهد

اندرو شادی ملیک دین نهد

باد و خاک و آب و آتش بنده‌اند

با من و تو مرده با حق زنده‌اند

پیش حق آتش همیشه در قیام

همچو عاشق روز و شب پیچان مدام

مسعود سعد سلمان ادیب و شاعر مشهور سده پنج و ۶ هجری قمری نیز در باب ماه آذر و آذرجشن چنین سرود:

ای ماه، رسید ماه آذر

برخیز و بده می چو آذر

آذر بفروز و خانه خوش کن

زآذر صنما به ماه آذر

روشن کردن آتش در جشن آذرگان

منبع عکس: ایسنا؛ نام عکاس: نامشخص

پیش از آن اما،‌ فردوسی طوسی شاعر بلند آوازه ایران‌زمین در اثر حماسی و ماندگار شاهنامه، از باور ایرانیان باستان به آتش گفته و به پیدایش این عنصر حیاتی اشاره کرده است. با این توضیح که در برخی منابع کهن چون «لغت فرس اسدی» به ابیات بیشتری از فردوسی دراین‌باره برمی‌خوریم که در نسخه‌های امروزی اثری از آن نیست. ازاین‌رو، عده‌ای بر این عقیده‌اند که این بخش از شاهنامه الحاقی بوده و این ابیات را به فردوسی نسبت می‌دهند؛ چون به شیوه سخن فردوسی نزدیک است:

نیا را همی بود آیین و کیش

پرستیدن ایزدی بود بیش

نگویی که آتش پرستان بُدند

پرستنده پاک یزدان بُدند

بدان گه بُدی آتش خوبرنگ

چو مر تازیان راست محراب سنگ

به سنگ اندر آتش بدو شد پدید

کز او در جهان روشنی گسترید

داستان پیدایش آتش در شاهنامه فردوسی

منبع عکس: سایت ارتنگ؛ عکاس: نامشخص

روایت حماسی حکیم طوس در ادامه، به کشف آتش و برپایی جشن سده پرداخته که برخی از آن نیز به‌عنوان جشن آتش یاد می‌کنند. کشفی که به مدد آن شهرنشینی و صنعت و تمدن میسر گشت و گسترش یافت. فردوسی این اکتشاف را به هوشنگ، نخستین پادشاه سلسله پیشدادی نسبت می‌دهد:

جهاندار هوشنگ با رای و داد

به‌جای نیا تاج بر سر نهاد

بگشت از برش چرخ سالی چهل

پر از هوش مغز و پر از رای دل

چو بنشست بر جایگاه مهی

چنین گفت بر تخت شاهنشهی

که بر هفت کشور منم پادشا

جهاندار پیروز و فرمانروا

به فرمان یزدان پیروزگر

به داد و دهش تنگ بستم کمر

وزان پس جهان یکسر آباد کرد

همه روی گیتی پر از داد کرد

نخستین یکی گوهر آمد به چنگ

به آتش ز آهن جدا کرد سنگ

سر مایه کرد آهن آبگون

کزان سنگ خارا کشیدش برون

چو بشناخت آهنگری پیشه کرد

 گراز و تبر ارّه و تیشه کرد

نیا را همی بود آیین و کیش

پرستیدن ایزدی بود بیش

بدان گه بُدی آتش خوبرنگ

چو مر تازیان راست محراب سنگ

به سنگ اندر آتش بدو شد پدید

کز او در جهان روشنی گسترید

هوشنگ پیشدادی شخصی بود که علاوه بر کشف آتش، استخراج آهن، شیوه کشت و کار،‌ کاشت درخت، حفر کاریز یا قنات، گله‌داری، گسترش شهرنشینی و کارهای دیگر بسیاری را منسوب به او می‌دانند.

در روایت فردوسی، روزی هوشنگ با ملازمان از کوه گذر می‌کرد؛ ماری سیاه در دامنه کوه می‌بیند و سنگی به سوی او پرتاب می‌کند. مار فرار کرد و سنگ به کوه برخورد و در نتیجه برخورد سنگ‌ها جرقه‌ای ایجاد و آتش پدیدار شد. شب هنگام آتش افروختند و این اتفاق خجسته را جشن گرفتند و بدین سان جشن یا جشن‌های آتش پدید آمد.

شادی و پایکوبی در جشن آذرگان

منبع عکس: دلگرم؛ نام عکاس: نامشخص

در شاهنامه (در بخش پادشاهی هوشنگ) به داستان کشف آتش چنین اشاره شده است:

یکی روز شاه جهان سوی کوه

گذر کرد با چند کس هم گروه

پدید آمد از دور چیزی دراز

سیه رنگ و تیره ‌تن و تیز تاز

دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون

ز دود دهانش جهان تیره‌گون

نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ

گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ

به زور کیانی رهانید دست

جهانسوز مار از جهانجوی جست

برآمد به سنگ گران سنگ خرد

همان و همین سنگ بشکست گرد

فروغی پدید آمد از هر دو سنگ

دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ

نشد مار کشته ولیکن ز راز

ازین طبع سنگ آتش آمد فراز

جهان‌دار پیش جهان آفرین

نیایش همی کرد و خواند آفرین

که او را فروغی چنین هدیه داد

همین آتش آنگاه قبله نهاد

بگفتا فروغی است این ایزدی

پرستید باید اگر بخردی

شب آمد برافروخت آتش چو کوه

همان شاه در گرد او با گروه

یکی جشن کرد آن شب و باده خورد

سده نام آن جشن فرخنده کرد

ز هوشنگ ماند این سده یادگار

بسی باد چون او دگر شهریار

کز آباد کردن جهان شاد کرد

جهانی به نیکی ازو یاد کرد

علاوه بر این روایت، فردوسی چندین جای دیگر از شاهنامه به آتش یا جشن آتش اشاره کرده و از آتشکده‌ها سخن گفته است. از آن جمله در آغاز کتاب شاهنامه، شاعر از اهمیت آتش و برتری آن بر دیگر عناصر سخن می‌گوید: 

از آغاز باید که دانی درست

سر مایه گوهران از نخست

که یزدان ز ناچیز چیز آفرید

بدان تا توانایی آرد پدید

سر مایه گوهران این چهار

بر آورده بی‌رنج و بی‌روزگار

یکی آتشی بر شده تابناک

میان آب و باد از بر تیره خاک

زمین را بلندی نبد جایگاه

یکی مرکزی تیره بود و سیاه

ستاره بر او بر شگفتی کرد

به خاک اندرون روشنایی فزود

همی بر شد آتش فرود آمد آب

همی گشت گرد زمین آفتاب

گیا رست با چند گونه درخت

به زیر اندر آمد سرانشان ز بخت

جشن آذرگان در آتشکده‌های ایران

برخی از آتشکده‌هایی که همچنان به برگزاری جشن آذرگان می‌پردازند از این قرارند:

  • زیارتگاه شاه مهرایزد در کرمان: این مکان در شمال شهر کرمان واقع شده و به باغچه بوداغ آباد نیز شهرت دارد.
  • آتشکده ورهرام (بهرام) در یزد: این آتشکده در خیابان آیت‌الله کاشانی شهر یزد، کوچه آتشکده قرار دارد و در فصل زمستان از ساعت سه بعدازظهر تا غروب آفتاب باز است.

منابع عکس‌ها: امرداد نیوز، برساد، برترین ها؛ نام عکاسان: همایون مهرزاد، نامشخص

آداب و رسوم جشن آذرگان

چنانچه پیشتر آمد نیاکان ایران‌زمین روز نهم آذر را که با ماه آذر همنام بود، چون دیگر تقارن‌ها مبارک دانسته و آن روز را عید معرفی می‌کردند. آذر روز از آذر ماه را جشن آذرگان می‌گفتند که در منابعی آذرجشن و آذرخش نیز نوشته‌اند.

این جشن از جمله جشن‌های آتش به شمار می‌آید و در زمانی برگزار می‌شود که نزدیک به زمستان و فصل سرما بوده و مردم به روشن کردن آتش در خانه‌ها نیاز دارند. ایرانیان آذرگان را چون نوروز و مهرگان ارج نهاده و آن را خجسته و مبارک می‌دانستند. آتشکده‌ها در این روز آراسته و آذین‌بندی می‌شد و سپس با افروختن آتش، مراسم ویژه‌ای برای جشن برگزار می‌کردند.

مراسم سنتی آتش در آذرجشن

منبع عکس: Dawn؛ نام عکاس: نامشخص

در این بین اما، برخی از منابع نیز وجود دارند که آذرگان یا آذرجشن را همان جشن شهریورگان می‌دانند که جشن ویژه آتش است. ابوریحان بیرونی نقل می‌کند:

زادویه گفته است این روز را آذرجشن می گویند و این روز برای آتش‌هایی که در خانه مردم است عید است و این عید در قدیم آغاز زمستان بود و در این عید آتش‌های بزرگ در خانه‌ها می‌افروختند و خداوند را بیش از پیش ستایش و نیایش می‌کردند و با شادمانی برای خوردن غذا گرد هم می‌آمدند و آتش را که می‌گفتند سرما و خشکی زمستان را می‌برد، بر می‌افروختند و باور داشتند گرمای آتش چیزهایی را که برای نباتات زیان آور است از بین می‌برد.

ایرانیان قدیم این روز را بسیار گرامی داشته و با برافروختن آتش در خانه‌ها و بام‌ها و نیایش به درگاه پرودگار روشنی بخش، به جشن و شادی و پایکوبی مشغول می‌شدند. آتشکده‌ها را به یمن این روز، آذین می‌بستند و به روال اکثر جشن‌های ایرانی،‌ سفره‌ای از خوردنی و نوشیدنی‌های مختلف فراهم می‌آوردند.

از دیگر آداب و رسوم جشن آذرگان نیایش مخصوص آذر روز است که پنجمین نیایش از پنج نیایش خرده اوستا به شمار می‌آید. این نیایش چنانچه پیشتر ذکر شد، «آتش نیایش» نام دارد و در ستایش آذر اهورایی در آذر جشن خوانده می‌شود:

ستایش پاک تو را باشد ای آتش پاک گهر، ای بزرگ‌ترین بخشوده اهورامزدا، ای فروزنده‌ای که در خوری ستایش را، می‌ستایم تو را که در خانه من افروخته‌ای،‌ سزاواری ستایش و نیایش را... برابر تو می‌ایستم برای نیایش با همه آیین‌های دین؛ به دستی بَرسَم و به دستی دیگر چوب خوش‌بوی خشک که زبانه‌اش روشن و سوزشش بپراکند بوی خوش را، و تو ای سزاوار ستایش بهره‌مند شوی از درخشندگی آن به هنگام سوختن و بوی خوش آن.

تو ای ایزدی که نزدیک‌ترینی به اهورا، کام‌ها و خواست‌های ما را برآورده ساز. آرزوهایمان را که از زبان بر‌می‌آید با زبانه آسمان‌سایت هم‌بستر ساز تا کامیار شویم. آرامش و آسودگی را پیش‌کش ما ساز، آسودگی در زندگی، فراخی در روزی، پاکی و استواری در دین، گفتاری رسا و آوایی خوش، و از پس آن دانش، دانشی که به سوی زندگی خوش و بهتری راهبرمان گردد.

ای ایزد بزرگ، ما را همواره دریاب. ببخشای به ما آنچه را که کامیاری دهد، آنچه را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد. بهره‌مند کن ما را از بهترین زمین‌ها که در آن خانه‌های پر آسایش بر‌پا سازیم، و دریاب روان ما را که آرامش داشته باشد و راه پاک پارسایی را بسپریم.

سوخت چوب خوشبو در آتشدان جشن آذرگان

منبع عکس: امرداد نیوز؛ نام عکاس: همایون مهرزاد

نیاکان این سرزمین در زمان جشن آذرگان، اسپند و کندر و چوب‌های خوش سوز و خوش‌بو را بر آتش می‌گذاشتند. سپس به مناسبت شروع فصل سرما و چنانچه ذکر شد، هریک از حاضران در جشن از این آتش فروزان در آتشگاه،‌ اخگری را به خانه خود می‌برد. این آتش را بسیار فرخنده و نیک فرجام می‌دانستند و تا پایان فصل زمستان در خانه روشن نگه داشته و اجازه خاموشی به آن نمی‌دادند؛ چراکه این شعله را مقدس شمرده و این امر را خوش یمن و نیک و متبرک می‌دانستند.

پیش‌کش نذور و هدایا به آتشکده‌ها چون چوب‌های خوش‌بویی که بر آتش می‌گذاشتند، از دیگر رسوم خاص آذر جشن بود. مردم به نظافت و پاکیزگی خانه در این روز بسیار اعتقاد داشتند و کارهایی چون پوشیدن لباس سفید، چیدن ناخن و تراشیدن موی سر را نیک می‌دانستند. علاوه بر آن معتقد بودند که مشاوره و رایزنی درباره مسائل مختلف و مشکلات به وجود آمده،‌ در این روز به‌خصوص به نتیجه مطلوب می‌رسد.

امروزه متاسفانه آذرگان نیز چون دیگر جشن‌های متنوع ایرانی، به فراموشی سپرده شده و تنها توسط گروهی از زرتشتیان در برخی شهرها از جمله تهران، کرمان، اصفهان، شیراز و یزد برگزار می‌شود. هموطنان زرتشتی به معابد و آتشکده‌ها رفته و با خواندن بخش‌هایی از اوستا توسط موبد،‌ این روز را گرامی می‌دارند.

محیط آتشکده و آتش همیشه روشن

منبع عکس: برساد؛ نام عکاس: نامشخص

در پایان، پاسداشت جشن آذرگان را در این ابیات ساده مرور کنید:

از آن هنگام که گیتی شد پدیدار

به یاری اهورای نگهدار

و ایرانی به شادی شد سرشته

وز آن پس نیک و بد بر هم نشسته

فرستاده شدی از سوی یزدان

که پاکیزه کنی ایران ز دیوان

بسوزانی همه تاریکی و درد

به فرّ آسمانی ای ابرمرد

تو بودی رهنمای موبد پیر

همان «ویراف» مرد دین و پیگیر

نمودستی بدو آن حال و کردار

تو ترساننده «ضحاک» بدکار

تو بودی همره «امشاسپندان»

به سوی «گوشتاسپ» آن شاه ایران

که تا آگه شود از دین زرتشت

همه روشن شود چیزی که بنهفت

به روز و ماه آذر از گذشته

که بند اشک و غم از هم گسسته

بنا شد جشن «آذرگان» جاوید

به هر آتشکده با شور و امید

به هر جای سپند میهن پاک

برای ایزد «آذر» در این خاک

سپاس و آفرین کردند مردم

به ‌پا شد آتشی با سینه خُم

شهنشاهان، کشاورزان، دبیران

یلان، مردان، زنان پاک ایران

همه شادند اندر جشن فرخ

در این پهنه چه شاه و اسب و چه رخ

به بخش «یشت‌ها» در نسک جاوید

که باران خرد در آن ببارید

نیایش از برای ایزد ماست

همان «آذر» که سوزد آنچه ناراست

کنون ای پور ایران دختر گرد

در این بازی بخواهی یافتی برد

بیا این چوب و این میدان و این گوی

به راه راستی هر دم همی پوی

در این سرمای آخرهای پاییز

و سالاری آن سرمای خون ریز

به شادی یاد کن آن «آذر» گرم

که سختی‌ها همه پیش‌ات شود نرم

ز سوی دوستان، یاران و خویشان

سپاس «آذر» و یزدان و ایران

گل جشن آذرگان

گل آذریون به‌عنوان نماد جشن آذرگان معرفی شده است و به نظر می‌رسد گلی گرد و بزرگ با میانه سیاه و گلبرگ‌های زرد باشد. در قسمتی از کتاب «بندهش» که درباره چگونگی گیاهان صحبت می‌شود، «آذریون» از میان گل‌ها به‌عنوان گل ویژه آذر معرفی شده و آمده است:

«... این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:... آذریون آذر را …»

در متون کهن فارسی گل آذریون با نام‌های دیگری از جمله «آذرگون»، «گل آتشی» یا «گل آتشین» نیز معرفی شده است. صائب و واعظ قزوینی و امیر معزی در اشعار خود آذریون را گلی به رنگ سرخ آتشین معرفی کرده‌اند و این‌گونه گفته‌اند که اگرچه سرخ است، گل سرخ نیست و خوشبو هم نیست.

در لغت‌نامه دهخدا ذیل واژه‌های آذریون و آذرگون این‌گونه آمده است که:

گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشه‌های سیاه دارد و خوش‌بوی نیست و ایرانیان دیدار آن را نیک دارند و در خانه بپراکنند (از قاموس). چنان‌که در آذرگون گفته شد آذریون معرب آذرگون است و اقوال فرهنگ نویسان مانند شعرا در معنی آن نهایت مختلف و مضطرب است و آن را خیری و نوعی بابونه و سطردیقون و اقحوان و زبیده و کخله و گاوچشم و همیشه بهار و نوعی از شقایق و گل آفتاب‌پرست و امثال آن گفته‌اند.

موبدان در حال حمل آتش جشن آذرگان؛ منبع عکس: spnfa.ir؛ عکاس: نامشخص

منبع عکس: spnfa.ir؛ نام عکاس: نامشخص

در این نوشتار به معرفی هرچند مختصر از جشن آذرگان و آداب مخصوص به آن پرداخته شد. در تکمیل این مطالب، دانش و آگاهی شما مخاطبان گرامی و فرهیخته کجارو بسیار مفید و ارزنده خواهد بود. در این راستا چشم انتظار دیدگاه و نظرهای ارزشمند شما هستیم.   

منبع عکس کاور: adyannet؛ نام عکاس: نامشخص

پرسش‌های متداول

جشن آذرگان چیست؟

آذرگان، آذرجشن یا «آذرخش» از جشن‌های دوازده‌گانه سال محسوب می‌شود. ایرانیان باستان هر زمان که نام روز و ماه برابر می‌شد، گرامی می‌داشتند و آن روز را جشن می‌گرفتند.

جشن آذرگان چه روزی است؟

جشن آذرگان در تقویم یزدگردی (گاهشمار زرتشتی) روز نهم آذر و به عبارتی آذر روز از آذرماه است که روز و ماه با هم موافق‌اند. در تقویم رسمی کشور،‌ سوم آذر را به جشن آذرگان اختصاص داده‌‌اند.

مطالب مرتبط:

دیدگاه