کیانیان؛ دومین دودمان پادشاهی اساطیر ایرانی

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش دوشنبه، ۳ بهمن ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۵
کیانیان؛ دومین دودمان پادشاهی اساطیر ایرانی

کیانیان، از سلسله‌های پادشاهی ایران در تاریخ اساطیری و از نسل فریدون پیشدادی محسوب می‌شوند که دوره پادشاهی آن‌ها پر از حماسه‌های کم‌نظیر است.

کیانیان دومین حکومت از سلسله‌های پادشاهی ایران در تاریخ اساطیری این کشور هستند که بعد از پیشدادیان روی کار آمدند. با مرگ گرشاسب، آخرین شاه پیشدادی، سلسله پیشدادیان منقرض شد و رستم کی‌قباد را که از فرزندان منوچهر و موسس سلسله کیانیان به شمار می‌رفت، به پادشاهی ایران رساند. بر اساس این روایت، کیانیان نیز از نسل فریدون و تداوم‌دهنده راه پیشدادیان بودند.

آنچه باید درباره کیانیان بدانید:

درباره کیانیان

کیانیان

منبع عکس: wisgoon.com

کیانیان دومین سلسله پادشاهی در اساطیر ایران هستند که بر اساس منابع کهنی چون اوستا به تصویر کشیده شده‌اند. اوستا قدیمی‌ترین منبع درباره کیانیان محسوب می‌شود که در آن به هشت نفر از کی‌ها اشاره می‌شود. واژه [«کی» یا «کوی» (kavi) در اوستا] به معنی شاه به کار رفته است؛ اما بر مبنای محتوای این کتاب، کیانیان سلسله‌ای سلطنتی نیستند. برخلاف اوستا، در ادبیات میانه و متون پهلوی، افراد این خاندان پادشاه محسوب می‌شوند و بعد از پیشدادیان به فرمانروایی ایران رسیدند.

ویژگی مهم دوره کیانیان درمقایسه با دوره پیشدادیان این است که ابهامات کمتری دارد و پژوهشگران آن را به دوره زندگی مشترک ایرانیان و هندیان نسبت می‌دهند؛ همچنین، دوره کیانیان از وجهه اساطیری کمتری برخوردار است و بیشتر دوره حکومت آن‌ها به مجموعه‌ای از جنگ‌ها و پهلوانی‌ها در برابر دشمنان گذشت  که جنگ‌های میان ایران و توران بخش مهمی از آن است.

طبق قرائن و شواهد اوستا و دیگر روایات به‌جای‌مانده درباره دوره کیانی، قلمروی حکومت آنان منطقه شرق ایران بوده است و نمی‌توان پیوند آن‌ها را با فلات ایران و غرب بازیافت. شاهان و پهلوانان این سلسله، جنگجو و عصر آن‌ها دوره پهلوانی‌ و حماسه‌های بزرگ بود.

کیانیان دومین سلسله از پادشاهان اساطیری ایران هستند که تاریخی پر از حماسه دارند

برخی پژوهشگران، سلسله کیانی را با سلسله هخامنشی یکی می‌دانند. در گاتاها (قدیمی‌ترین بخش اوستا) کوی‌ها دشمن زرتشتیان و مخالفان زرتشت بودند. وقتی ویشتاسب به حکومت رسید، به آیین زرتشت گروید. ویشتاسب ساتراپ هیرکانی (گرگان امروزی) بود که برخی او را با پدر داریوش هخامنشی یکی دانسته‌اند؛ همچنین پسر او سپنداته (در شاهنامه اسفندیار) را نیز با داریوش شاه هخامنشی تطبیق داده‌اند. با این منطق، حضور زرتشت را مقارن با سلسله هخامنشی می‌دانند.

در شاهنامه، سلسله کیانیان بعد از پیشدادیان، با بنیان‌گذاری کی‌قباد تشکیل می‌شود و با مرگ دارا (پسر داراب) پایان می‌یابد. طبق شاهنامه فردوسی، دارا در هنگام پادشاهی داراب در جنگ با اسکندر کشته شد و به حکومت نرسید. بر اساس این روایت، دوره فرمانروایی شاهان سلسله کیانی در شاهنامه به دو بخش تقسیم می‌شود که بخش اول از کیقباد تا کیخسرو و بخش دوم از لهراسب تا داراب را در بر می‌گیرد. 

پادشاهان کیانی

شاهان کیانی

منبع عکس: roshdmag.ir

در اوستا پادشاهی کیانیان سلسله نیست و در جانشینی کوی‌ها تسلسلی دیده نمی‌شود. در این کتاب فقط به ذکر اسامی و عملکرد آن‌ها به‌طور خلاصه بسنده شده است؛ اما در روایات اساطیری ایران و شاهنامه، کیانیان سلسله‌ای با هشت پادشاه هستند که با کی‌قباد آغاز می‌شوند و حدود ۶۹۳ سال حکومت می‌کنند. این پادشاهان به‌ترتیب عبارت‌اند از:

  • کی‌قباد: موسس سلسله، ۱۰۰ سال پادشاهی
  • کی‌کاووس: فرزند (یا نوه) قباد، ۱۵۰ سال پادشاهی
  • کی‌خسرو: پسر سیاوش و نوه کیکاوس، ۶۰ سال پادشاهی
  • لهراسب: ۱۲۰ سال پادشاهی
  • گشتاسب: فرزند لهراسب، ۱۲۰ سال پادشاهی
  • بهمن: فرزند اسفندیار، ۹۹ سال پادشاهی
  • همای: فرزند بهمن، ۳۲ سال پادشاهی
  • داراب: فرزند همای، ۱۲ سال پادشاهی

کی‌قباد

  • اولین پادشاه کیانی
  • مدت حکومت: ۱۰۰ سال
  • نام پدر: منوچهر
  • فرزندان: کی‌کاووس

کی‌قباد یا کوی‌کواد (Kavi Kawad) که فردوسی او را از نژاد فریدون می‌داند، بنیان‌گذار سلسله کیانیان بود و در البرزکوه می‌زیست . با مرگ گرشاسب، که به روایت فردوسی آخرین شاه پیشدادی بود، تخت سلطنت کیانیان خالی ماند. زال، توس و گستهم، پسران نوذر را که از تخمه پادشاهی بودند، برای سلطنت مناسب ندید و با مشورت موبدان، کیقباد پسر منوچهر را برای پادشاهی ایران معرفی کرد.  رستم مامور شد به البرز کوه برود و کی‌قباد را برای به‌دست گرفتن پادشاهی ایران به استخر (در استان فارس امروزی) بیاورد.

منابع اساطیری کی‌قباد را شاهی نیک‌سیرت توصیف می‌کنند که در آبادانی کشور بسیار کوشا بود. او ایران را با یاری رستم در برابر هجوم تورانیان حفظ کرد و افراسیاب، شاه توران را شکست داد.

کی‌کاووس

  • دومین پادشاه کیانی
  • مدت پادشاهی: ۱۵۰ سال
  • نام پدر: کی‌قباد
  • فرزندانکیارش، پشین، کی‌کاووس، آرمین

شاهی کیکاووس

منبع عکس: seemorgh.com

    کی‌کاووس (Kavi Kavus) دومین پادشاه کیانیان و نام‌دارترین شاه این سلسله است. در اوستا از او به‌عنوان نوه کی‌قباد یاد شده است؛ اما روایات اساطیری کیکاووس را فرزند کی‌قباد معرفی کرده‌اند. طبق باورهای کهن، کی‌کاووس بر هفت کشور، دیوان و آدمیان فرمان می‌راند. او روی البرزکوه هفت کاخ ساخت که یکی از آن‌ها از زر و دو کاخ دیگر از سیم بودند. او دو کاخ نیز از فولاد و دو کاخ هم از آبگینه بنا کرده بود. ویژگی مهم کاخ‌های کیکاوس این بود که هرکسی بر اثر پیری نیروی خود را از دست می‌داد، با آمدن به این کاخ‌ها دوباره جوان می‌شد و نیروی خود را به دست می‌آورد.

    کی‌کاووس مانند «فریدون» و «جم»، اکسیر بی‌مرگی داشت؛ اما دیوان برای چیرگی مرگ بر او، وی را فریفتند. او مغرور شد و دیوان، هوای پرواز در آسمان را به دل او انداختند. کی‌کاووس گردونه‌ای (وسیله‌ای شبیه به بالن) ساخت و آن را به پای چهار عقاب بست و بالای گردونه، چهار تکه گوشت بست تا عقاب‌ها به هوای رسیدن به گوشت تا اوج پرواز کنند. با این پرواز فره ایزدی از او جدا شد؛ عقاب‌ها گردونه را رها کردند و شاه به زمین افتاد. طبق روایات اساطیری نریوسنگ (neryosang)، پیک اهورامزدا، می‌خواست او را بکشد؛ اما فره‌وشی (روان پاک) کیخسرو (نبیره کی‌کاووس) که در جهان غیرمادی به سر می‌برد، نریوسنگ را از این کار منع کرد؛ زیرا از کیکاووس باید سیاوش و به تبع آن کی‌خسرو به دنیا می‌آمد.

    برخی مورخان، در تاریخ تطبیقی، شخصیت و حوادث مربوط به کی‌کاووس را با نمرود مقایسه کرده‌اند و این دو شخصیت را در غرور، ادعای خدایی و فتح آسمان یکی دانسته‌اند؛ همچنین در ادامه این تطبیق‌ها، با تشابه داستان سیاوش در آتش با گلستان شدن آتش بر ابراهیم (ع)، شخصیت سیاوش نیز با حضرت ابراهیم (ع) یکی در نظر گرفته شده است. این در حالی است که بسیاری از مورخان این تطبیق‌ها را به‌علت قلمروی جغرافیایی متفاوت، مردود می‌دانند.

    کی‌کاووس نام‌دارترین شاه کیانی است که حضور رستم دوره او را پر از حماسه کرده است

    کی‌کاووس که فریب دیوان را خورده بود، با وجود مخالفت‌های پهلوانان و بزرگان، به‌ویژه زال و رستم، برای فتح مازندران حرکت کرد. شاه مازندران با کمک جادوی دیو سپید، غباری پدید آورد که میزان دید کی‌کاووس و سپاهیان او را تار کرد؛ در نتیجه آن لشکریان ایران شکست خوردند و پراکنده شدند.

    کی‌کاووس از زال کمک خواست و زال، رستم را به یاری او فرستاد. رستم در این سفر هفت خوان را طی کرد تا کی‌کاووس و همراهان او را از دیو سپید رهانید. کی‌کاووس بعد از اینکه نجات یافت بینایی خود را که با جادوی دیو سفید از دست داده بود، دوباره به دست آورد.

    کی‌کاووس در اساطیر ایران مظهر قدرت فناپذیر است که در برابر قدرت جهان، هیچ محسوب می‌شود. او ۱۵۰ سال سلطنت کرد و بعد از او کی‌خسرو شاه ایران شد.

    گذر سیاوش از آتش

    منبع عکس: payamedalat.com

    تراژدی رستم و سهراب هم‌زمان با دوره پادشاهی کی‌کاووس است. داستان رستم و سهراب چنین است که سهراب به دستور افراسیاب به ایران حمله کرد و رستم به دستور کیکاووس وارد جنگ با او شد. رستم بی‌آنکه بداند سهراب پسر خود اوست، پهلوی وی را درید و سهراب در حالی که از درد فریاد می‌زد، به او گفت پدرش رستم انتقام وی را خواهد گرفت. وقتی رستم فهمید سهراب پسر اوست، از کیکاووس خواست برای سهراب نوش‌دارو بفرستد؛ اما کی‌کاووس تعلل کرد و سهراب جان سپرد.

    داستان سیاوش نیز از دیگر روایت‌های اساطیری مهم در دوره پادشاهی کیکاووس است. بر اساس این روایت، سودابه همسر کی‌کاووس به فرزند همسر خود سیاوش دل‌باخت؛ اما سیاوش نپذیرفت و امتناع کرد. سودابه از خودداری سیاوش عصبانی شد، به کیکاووس شکایت برد و او را متهم به خیانت به پدر کرد. به دستور موبد، برای آزمودن سیاوش آتشی برافروختند تا هر دو نفر از آن بگذرند و بی‌گناهی آن‌ها ثابت شود.

    سیاوش به سلامت از آتش گذشت و بی‌گناه اعلام شد؛ اما سودابه برای گذر از آتش امنتناع کرد. سیاوش بعد از این موضوع با پدرش که او را متهم کرده بود قهر کرد و راه توران زمین را در پیش گرفت. افراسیاب، شاه توران، دختر خود فرنگیس را به ازدواج سیاوش درآورد. 

    گرسیوز برادر افراسیاب که به سیاوش حسد می‌برد، دستور قتل سیاوش را داد و تورانیان به فرمان او، خون سیاوش را بر زمین ریختند. چون خبر کشته شدن سیاوش به ایران رسید، رستم که سیاوش را تربیت کرده بود، بر کی‌کاووس خشم گرفت و او را عامل مرگ سیاوش دانست؛ سپس برای انتقام خون سیاوش، سودابه را کشت.

    کی‌خسرو

    • سومین پادشاه کیانی
    • مدت حکومت: ۶۰ سال
    • نام پدر: سیاوش
    • فرزندان: نامعلوم

    کیخسرو

    منبع عکس: shahnamehpajohan.ir

    کیخسرو (Kay Khosrow) سومین شاه سلسله پادشاهان کیانی است که در داستان‌های حماسی او را «عادل» و «عالی‌رتبه» نامیده‌اند. برخی مورخان در تاریخ تطبیقی، کیخسرو را با هووخشتره (سومین پادشاه ماد) یکی دانسته‌اند. او فرزند سیاوش، شاهزاده ایرانی و فرنگیس، شاه‌دخت توران بود که بعد از مرگ سیاوش متولد شد. مادرش فرنگیس، دختر افراسیاب، از ترس پدر خود، کیخسرو را به کوهستان نزد شبانان سپرد و خواست او را طوری پرورش دهند که از نژادش مطلع نشود و کسی از تورانیان نفهمد که پسری از سیاوش به‌جای مانده است.

      کیخسرو پسر سیاوش، بزرگ‌ترین شاه دوره کیانی را پادشاهی دادگستر توصیف کرده‌اند

      گیو پسر گودرز (از پهلوانان دوره کیانی) به جست‌و‌جوی کیخسرو شتافت و او را به‌همراه مادرش فرنگیس به ایران بازگرداند. وقتی کیخسرو به سرزمین پدری خود بازگشت، با عموی خود فریبرز (برادر سیاوش) بر سر جانشینی اختلاف پیدا کرد؛ اما با فتح دژبهمن، شایستگی خود را بر همگان آشکار کرد؛ او که فره ایزدی به‌همراه داشت، برای خون‌خواهی افراسیاب به توران لشکر کشید و آنجا را به تسلط خود درآورد.

      کیکاووس پادشاهی را به کی‌خسرو داد و طبق منابع اساطیری، او ۶۰ سال پادشاه ایران بود. کی‌خسرو را در منابع، شاهی صلح‌طلب معرفی می‌کنند که در عدالت سرآمد شاهان کیانی بود. او به روش نیاکان خود حکومت کرد و هرگز از دایره عدالت خارج نشد.

      لهراسب

      • چهارمین پادشاه کیانی
      • مدت حکومت: ۱۲۰ سال
      • نام پدر: ارزان 
      • فرزندان: گشتاسب، زریر

      لهراسب یا لهراسپ (Kay Lohrasp) از پادشاهان کیانی بود که کی‌خسرو پیش از مرگ خود او را به جانشینی برگزید. بزرگان ابتدا با انتخاب لهراسب مخالفت کردند؛ اما کی‌خسرو آن‌ها را راضی کرد. فردوسی در شاهنامه، لهراسب را پدر گشتاسب معرفی کرده است.

      طبق متون زرتشتی، گشتاسب بعد از کیخسرو به پادشاهی رسید؛ اما بعدها به‌علت ایجاد خلا بین سلطنت این دو پادشاه، نام لهراسب را به لیست پادشاهان این سلسله اضافه کردند. بر این اساس مهرداد بهار در کتاب «پژوهشی در اساطیر ایران» عقیده دارد که خاندان کیانی دو دسته بودند؛ یک دسته آن‌ها از کیقباد تا کیخسرو را دربر می‌گرفتند و دسته دیگر از پادشاهی لهراسب تا بهمن است که پایان دوره پادشاهی کیانیان را شامل می‌شود. در برخی منابع اساطیری، کیخسرو آخرین پادشاه کیانی گزارش شده است. بهار عقیده دارد آنچه از بهمن تا دارا درباره کیانیان نوشته‌اند، الحاقی و مربوط به تاریخ دوره هخامنشیان است.

      گشتاسب

      • پنجمین پادشاه کیانی
      • مدت حکومت: ۱۲۰ سال
      • نام پدر: لهراسب
      • فرزندان: اسفندیار، پشوتن، همای، فرشیدورد و حدود ۳۹ پسر دیگر که به او نسبت داده‌اند

      زرتشت در دوره گشتاسب

      منبع عکس: ferdosi-toosi.blogsky.com

        کی‌گشتاسب یا ویشتاسپ (Vishtasp) که در اوستا به‌معنای «دارنده اسب آماده»  از او یاد می‌شود، نام پادشاه بلخ است که زرتشت پیامبر نیز در عصر او ظهور کرد. زرتشت، پیامبر ایرانی به گشتاسب پناه برد؛ گشتاسب آیین او را پذیرفت و از او پشتیبانی کرد. زرتشت در گات‌ها چندین بار از این فرمانروا یاد کرده و او را کی‌گشتاسب نامیده است.

        زرتشت در دوره کی‌گشتاسب به پیامبری برگزیده شد

        روایت شاهنامه از گشتاسب کاملا متفاوت است؛ او در شاهنامه، پادشاهی متکبر، مغرور و ستمگر توصیف شده است که توانایی ایستادگی در برابر حملات تورانیان را نداشت و به سیستان گریخت. به عقیده زرتشتیان، زرتشت در زمان گشتاسب به پیامبری رسید و در جنگ با تورانیان کشته شد.

        اسفندیار، پسر گشتاسب، توسط زرتشت با آب دریاچه هامون رویین‌تن شد؛ اما چون هنگام فرو رفتن در آب، چشمانش را بست، چشمان او روئین نشد. اسفندیار بزرگ‌ترین پهلوان کیانی در شاهنامه است که رستم نیز حریف او نشد و با راهنمایی سیمرغ تیری به چشمان او زد (که روئین نبود) و او را کشت.

        بهمن

        • ششمین پادشاه کیانی
        • مدت حکومت: ۹۲ سال
        • نام پدر: اسفندیار
        • فرزندان: همای، ساسان

        بهمن پسر اسفندیار

        منبع عکس: fa.wikipedia.org

        پس از مرگ اسفندیار، پسر او بهمن، شاه ایران شد. برخی پژوهشگران بهمن را با اردشیر دراز دست، ششمین شاه هخامنشی، یکی می‌دانند. بهمن جوانی خود را نزد رستم گذراند؛ اما وقتی به حکومت رسید، تصمیم گرفت انتقام پدرش اسفندیار و سهراب را از رستم بگیرد. در آن زمان رستم توسط شغاد، کشته شده بود. بهمن به زابلستان حمله کرد، فرامرز، پسر رستم را کشت و زال را در پیری به اسارت گرفت و دارایی او را به یغما برد.

        در روایت‌های گوناگون، تعداد فرزندان بهمن دو پسر و سه دختر آمده است که از این میان، او یکی از دختران خود به نام «همای» را به جانشینی برگزید.

        همای

        • هفتمین شاه کیانی
        • مدت حکومت: ۳۲ سال
        • نام پدر: بهمن
        • فرزندان: داراب

        همای، هفتمین حاکم کیانی؛ منبع: ویکی‌پدیا

        منبع عکس: fa.wikipedia.org

        بعد از بهمن، دختر او «همای»، معروف به «چهرآزاد» به حکومت رسید. دوره پادشاهی او به نسبت دوره‌های حکومت طولانی‌مدت دیگر پادشاهان کیانی، کوتاه بود؛ در شاهنامه مدت حکومت او ۳۲ سال و برخی از دیگر منابع ۳۰ سال ذکر شده است. در شاهنامه چنین آمده است که همای، محبوب پدر خود (بهمن) بود و ازاین‌رو برای سلطنت برگزیده شد؛ اما ساسان (برادر همای) جانشینی را حق خود می‌دانست. بر اساس منابع موجود، ساسان صاحب نوه‌ای شد که او را با نام اردشیر بابکان، بنیان‌گذار سلسله ساسانیان معرفی می‌کنند.

        بر اساس مطالعات تطبیقی انجام‌شده، بسیاری از مورخان رویدادهای دوران سلطنت همای را با تاریخ هخامنشی یکی می‌دانند؛ از آن جمله می‌توان به نبرد همای یا یونانیان اشاره کرد. روایت‌های به‌جای‌مانده در منابع، بیشتر به عدالت وی در حکومت‌داری و اهمیت دادن او به آبادانی کشور پرداخته‌اند.

        بر اساس روایت شاهنامه، همای از زدواج با پدر خود (بهمن) فرزندی به دنیا آورد که در بدو تولد، به قصد حفاظت از سلطنت، او را در گهواره‌ای به رود فرات سپرد و اعلام کرد که نوزاد مرده است. او عده‌ای را مامور کرد تا برای حفاظت و آگاهی از سرنوشت نوزاد، او را همراهی کنند. رخت‌شویی نوزاد را از آب گرفت، او را نزد خود نگه داشت و «داراب» نام نهاد. همای تا زمان یافتن و شناختن «داراب» به حکمرانی ادامه داد و پس از خود نیز، داراب را به جانشینی اعلام کرد.

        داراب

        • هشتمین شاه کیانی
        • مدت حکومت: ۱۲ سال
        • نام مادر: همای
        • فرزندان: دارا

        «داراب» یا «کی‌داراب» پسر همای بود که مورخان در مطالعات تطبیقی، او را با «داریوش دوم»، نهمین شاه هخامنشی یکی دانسته‌اند. به گفته روایت‌های اساطیری، داراب از ازدواج مادرش با پدربزرگش (بهمن) زاده شد. او را در کودکی به آب سپردند و یک رخت‌شو (یا آسیابان) او را بزرگ کرد. داراب در بزرگسالی از نسب خود آگاهی یافت، نزد همای بازگشت و پس از او، به تخت سلطنت نشست. 

        بر اساس روایات اساطیری، داراب بعد از یکی از جنگ‌های خود با سپاه روم، با دختر فیلیپ دوم مقدونی (فیلقوس)، «ناهید» ازدواج کرد. اگرچه این ازدواج به متارکه انجامید، فرزندی به نام «اسکندر» از آن به دنیا آمد که به منشا کینه ایرانیان در دل رومیان تبدیل شد و لشکرکشی‌ها و کشورگشایی‌های اسکندر مقدونی را به‌دنبال داشت.

        طبق روایات شاهنامه، داراب ۱۲ سال پادشاهی کرد و فرزندی به نام «دارا» داشت که پیش از دست‌یابی به حکومت، در جنگ با اسکندر مقدونی کشته شد. برخی منابع تاریخ تطبیقی، «دارا» را با داریوش سوم، آخرین شاه هخامنشی یکی دانسته‌اند.

        جنگ رستم با دیو سپید

        منبع عکس: snn.ir

        کیانیان دومین سلسله از سلسله‌های پادشاهی ایران در تاریخ اساطیری به شمار می‌روند که جنبه‌ اساطیری آن‌ها از سلسله پیشدادیان کمتر و ویژگی‌های تاریخی آن‌ها بیشتر است. شاخصه مهم این سلسله وجود عناصر حماسی است که جلوه خاصی به این بخش از اساطیر ایران می‌بخشد. اگر شما هم درباره کیانیان و وقایع مربوط به این سلسله نظری دارید، آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

        پرسش‌های متداول

        کیانیان چندمین سلسله پادشاهی ایران هستند؟

        دومین سلسله

        موسس سلسله کیانیان که بود؟

        کی‌قباد

        رستم در زمان کدام شاه کیانی می‌زیست؟

        کی‌کاووس

        بزرگترین پادشاه کیانی کیست؟

        کی‌خسرو

        منبع عکس کاور: seemorgh.com

        مطالب مرتبط:

        دیدگاه