مولانا و رد پای او در رقص سماع

پریسا همایونی
پریسا همایونی سه شنبه، ۹ مهر ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۰
مولانا و رد پای او در رقص سماع

رقص سماع به‌نوعی از رقص صوفیه گفته می‌شود که شامل چرخش بدن همراه‌با حالت خلسه برای اهداف معنوی است. سماع سابقه دیرین تاریخی دارد و داستان تعالی روح است. 

سماع دنیایی متفاوت است. حتی اگر مولانا را نشناسیم و با تفکراتش آشنا نباشیم، دیدار از این مراسم تأثیرگذار خواهد بود. 

5

آشنایی با مولانا

جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولوی (متولد ۶۰۴ ه.ق در بلخ) از مشهورترین شاعران ایرانی است. نام کامل وی «محمد ابن محمد ابن حسین حسینی خطیبی بکری بلخی» بوده است و در دوران حیات به القاب «مولوی»، «مولانا»، «مولوی رومی» و «ملای رومی»  نامیده می‌شده است. از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانسته‌اند. زبان مادری وی نیز پارسی بوده است.

مولوی متولد بلخ (سرزمینی در شمال شرق خراسان) است و در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه (واقع در ترکیه امروزی) می‌زیست. با آنکه جهانیان نیک می‌دانند که مولوی یک شاعر ایرانی است اما دولت ترکیه در برنامه‌هایی که به مناسبت سال جهانی مولانا برگزار کرده‌ است، تلاش کرده‌ است که مولانا را به‌عنوان یک چهره فرهنگی کشور خود به دنیا معرفی کند. در این میان کم‌توجهی مقامات ایران در سال‌های اخیر، در موفقیت دولت ترکیه نقش فراوانی داشته‌ است .

5

8

مقبره‌ی مولانا که در حال حاضر به‌عنوان سمبل شهر قونیه از آن یاد می‌شود، در واقع محل سکونت پدر و خانواده‌ی مولوی به هنگام اقامت ایشان در قونیه بوده است. پدر مولانا پس از مرگ در همین خانه به خاک سپرده شد و مجالس سماع مولانا نیز در همین خانه برگزار می‌شده است. مولانا نیز پس از مرگ در همین مکان دفن شد. همچنین، بهاءالدین، پسر مولانا، بعضی از اقوام و یاران و مریدان وی از جمله صلاح الدین زرکوب و حسام الدین چلبی نیز در این مکان آرمیده‌اند. هر ساله دوستداران مولانا در ۱۷ دسامبر مصادف با سالگرد وفات مولانا که شب اُروس (Arus) نامیده می‌شود از اطراف و اکناف ترکیه و جهان بر مرقد او حاضر می‌شوند تا شاهد مراسم ویژه‌ی بزرگداشت مولانا باشند.

4

مقبره ی مولانا دارای گنبد بزرگ سبز رنگ ۱۶ وجهی است که مخروطی در بالای آن قرار دارد. این گنبد در سال ۱۳۹۷ میلادی توسط کارابان اوغلو ساخته شده و بر بالای آن با هنر کاشی کاری آیه‌الکرسی نقش بسته است. در بالای در ورودی مقبره، این بیت شعر به زبان فارسی نوشته شده است:

کعبة العشاق باشد این مقام         هر که ناقص آمد اینجا شد تمام

زمانی که وارد این فضای روحانی می‌شوید، درصف عاشقان مولانا، قدم به قدم با نوای نی و بوی عود، مزین کرده‌اند. قبرهایی که فاقد کلاه مخصوص هستند متعلق به بانوان است. پس از عبور از کنار قبرها می‌توانید از موزه نیز بازدید کرد. در این موزه آثار به جا مانده از گذشتگان از جمله البسه، کلاه، تسبیح، جانماز، قرآن‌های دست‌نویس و کتب نفیس دیگر، دیوان حافظ و سایر اشیاء قدیمی به نمایش گذاشته شده‌اند.

آرامگاه مولوی

عکس از :cs.wikipedia.org/

سماع مولانا

از دیگر طرفداران سماع، مولانا جلال الدین محمد بلخی بوده که توجه روز افزون او به سماع در جاودانه شدن این آیین در میان درویشان به‌ویژه مولویه بی‌تأثیر نبوده است. مولانا ابتدا همانند پدرش، بهاء‌ولد، مشغول درس گفتن و وعظ و مجاهده بود و هرگز سماع نکرده بود اما چون شمس تبریزی را دید عاشق وی شد و هرچه او می‌فرمود را غنیمت می‌داشت. پس چون شمس به وی اشارت کرد که به سماع درآ ، مولانای ۳۸ ساله آن‌چنان تحت تأثیر شمس قرار گرفت که منبر و مدرسه را ترک کرد. استدلال شمس در تشویق مولوی به سماع این بود که آنچه مولانا می‌طلبد با سماع‌، زیاد می‌شود و سماع برای انسان‌های عادی که به هوای نفس مشغولند حرام است نه برای کسانی که عاشق و طالب حق هستند و حتی از نظر او سماع مدد حیات محسوب می‌شد‌. شیفتگی مولانا به سماع آن‌چنان بود که پس از آگاهی از کشته شدن شمس نیز مراسم سماع را به‌جای آورده است.

مولوی

مقدمه‌ای بر سماع 

در خلال دهه‌هاى اخير، گاهى نوشته‌هايى در روزنامه‌هاى آمريكا درباره آموزش «رقص صوفيانه» مى‌خوانيم و «رقص صوفيانه» به شيوه‌اى مرسوم براى پرورش نفس بدل شده است. اما رقص در اسلام قبيح شمرده شده است؛ چرا كه به‌طور كلى رقص در تاريخ اديان با وجد و حال در ارتباط است و انسان را از حالت عادى خود خارج مى‌كند و مى‌توان گفت که او را بر گرد یک محور خاص به چرخش وامى دارد. بى‌گمان در دوره‌هاى ميانى اسلامى ضيافت‌هاى مسلمانان متمكن، اغلب با موسيقى و رقص به پايان مى‌رسيد.

4

ولی در بستر دين، رقص كه اساساً یک پديدار موسيقى و نغمه خوش آهنگ است، با خصيصه شريعت محور اسلام در تعارض قرار مى‌گيرد؛ زيرا ممكن است فرد را از راهى كه خداوند مقرر داشته به بی‌راهه كشد. از اين رو، بعضی به مخالفت با رقص برخاسته‌اند.طى چندين قرن، مقالات و رسالاتى عليه مسئله رقص به‌علت وجود تأثيرات شيطانى آن نگاشته شده است.

در مراسم سماع، در آن حال چرخش و تسلیم محض، شوری نهفته است که هم چرخنده و هم بیننده را به وجد می‌آورد. سماع بروز تفکرات مولانا است. او شعر و موسیقی و رقص را برای توصیف آنچه غیرقابل توصیف است، انتخاب کرد. دیده‌اند مولانا را که در کوچه و بازار با اصحاب به رقص درمی‌آمد و گفته‌اند جنازه صلاح‌الدین زرکوب را نیز به اشارت مولانا با رقص و دف به قبرستان برده‌اند.

8

معنی سماع

سَماع در لغت به‌معنی شنیدن، شنوایی و آوای گوش‌نواز است. سماع در اصطلاح صوفیه حالت جذبه و اشراق و از خویشتن جدا شدن و فنا به امری غیر ارادی است که اختیار عارف تأثیری در ظهور آن ندارد. صوفیه می‌گویند سماع حالتی در قلب و دل ایجاد می‌کند که “وجد” نامیده می‌شود و این وجد حرکات بدنی چندی به‌وجود می‌آورد که اگر این حرکات غیرموزون باشد “ اضطراب” ‌و اگر حرکات موزون باشد، کف‌زدن و رقص است.

4

تاریخچه مراسم سماع 

از تاریخچه سماع پیش از  اسلام اطلاع دقیقی در دست نیست. ولی مسلم است که سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ اساطیری دارد. در آیاتی از تورات، به سماع داوود نبی اشاره شده‌ است که «به حضور خداوند جست و خیز و رقص می‌کرد» همچنین در انجیل نیز به رقص و سماع حضرت مریم روی پلکان مذبح اشاره شده‌ است.

اما پس از اسلام و تا سال ۲۴۵ هجری اثری از سماع در مراسم مسلمانان به چشم نمی‌خورد. در این سال ذوالنون مصری  اجازه تشکیل اولین مجلس قوالی و سماع را به شاگردان خود داد. اندکی بعد و در سال ۲۵۳ نخستین حلقه سماع را علی نتوخی در بغداد به‌ پا کرد.

7

به‌درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد، با این حال می‌دانیم که سماع سابقه مذهبی غیر اسلامی داشته است و در زمان‌های دور در پرستشگاه‌های مذهبی به کار می‌رفته‌ است. در صدر اسلام، سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه بود، وجود نداشت. در سال ۲۴۵ هجری قمری صوفیان در جامع بغداد از ذوالنون مصری اجازه سماع را گرفتند؛ با این همه، نخستین حلقه سماع در ۲۵۳ هجری قمری توسط علی تنوخی یکی از یاران سری سقطی در بغداد بر پا شد.

سماع گران تاریخ 

عارفان طبعا اهل دل و احساسات هستند و به حکم تمایلات فطری سرو کارشان با عواطف و تخیلات زیبا است و اگر چنین نبود به راه سیر و سلوک کشیده نمی‌شدند‌، به همین لحاظ مذاق جانشان از شنیدن آواز خوش و نغمه دلکش متزلزل می‌شد.

قرن سوم:

عمرو بن عثمان مکی، ذوالنون مصری، سری سقطی، جنید بغدادی، ممشاد دینوری، یحیی بن معاذ رازی، البوالحسین دراج، ابوالحسین نوری سمنون محب ابوسعید خراز، ابواسحاق شامی چشتی.

قرن چهارم:

ابو عبدالله خفیف شیرازی، ابو سعید ابوالخیر، ابوعلی رودباری، ابوالقاسم نصر آبادی، عبدالله بن محمد راسبی بغدادی، ابوبکر رودباری، ابو عثمان مغربی، ابوالحسن حصری، ابوبکر شــبلی، احمد بن یحیی.

قرن پنجم:

ابو اسحاق کازرونی، احمد غزالی، ابویوسف چشتی.

قرن ششم:

اسماعیل قصری (که نجم الدین کبری خرقه اصل از دست ایشان پوشیده است)، عین القضاه همدانی.

قرن هفتم:

شیخ شهید نجم‌الدین کبری، شیخ شهید مجدالدین بغدادی، روزبهان بقلی شیرازی (که با روزبهان وزان مصری دو شخصیت عالی رتبه جداگانه هستند)، سیف الدین باخرزی، بهاءالدین زکر باملتانی، حمید الدین ناگوری، سعدالدین حموی، شمس تبریزی، اوحدالدین کرمانی، رضی‌الدین علی لالا، جمال‌الدین گیلی، فرید‌الدین عطار نیشابوری، سلطان العلما پدر مولانا جلال‌الدین، بابا کمال جندی که تمامی از یاران و ناشران تفکر نجم الدین‌کبری بوده‌اند‌. فخرالدین عراقی، نظام الدین اولیاء، مولانا جلال‌الدین محمود مولوی خراسانی، امیر خسرو دهلوی.

قرن هشتم:

رکن الدین احمد علاءالدوله سمنانی، شیخ‌صفی الدین اردبیلی، محمد شیرین مغربی، شاه نعمت الله ولی.

قرن نهم:

خواجه مسافر خوارزمی، شیخ محمد شمس الدین لاهیجی شارح گلشن راز و غیره.

مراسم سماع

 امروزه مراسم سماع در شهرهایی همچون قونیه، قاهره و حلب به‌صورت باشکوهی برگزار می‌شود. این مراسم با مدح حضرت محمد (ص) شروع می‌شود و با دعا به پایان می‌رسد. مراسم شامل موسیقی و رقص و چرخش و حرکات نمادین است که به آن‌ها می‌پردازیم .

مکان مراسم 

دایره‌ای که دراویش در آن می‌چرخند نماد کمال و یکپارچگی است. بدون آغاز و انجام است و برای همین نماد زمان است. دایره نماد خدا هم هست، در متنی کهن آمده که خداوند همچون دایره‌ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ جا نیست. دایره ساده‌ترین منحنی و در واقع کثیرالاضلاعی است که دارای بی‌نهایت ضلع است ( آمیختگی سادگی و بی‌انتهایی ) دایره چون آغاز و انجامی ندارد دلالت بر ابدیت دارد.

8

آلات موسیقی سماع

محلی درسماْ‌ خانه به نمايشگاه آلات موسیقی اختصاص داده شده است. اين آلات موسیقی عبارت‌اند: ازنی، رباب، دف (دايره)، تنبور، كمانچه، كمان، تار.

نی

نی نماد هماهنگی در طبیعت است. نماد و نشانه روحی است که از وطن واقعی خود دور افتاده و با صدای نافذ و محزونش به خداوند شکایت می‌برد و می‌خواهد به نیستانی که از آن جدا شده، بازگردد.

آلات موسیقی سماع

دف

دف ضرب آهنگ دف در مراسم سماع بیانگر فرمان «باش» است که خداوند در زمان خلقت جهان آن را صادر کرد و به‌دنبال آن نوای نی، نماد دم قدسی است که با این فرمان بعد از هبوط نور خداوند از بالا به پایین، به جسدهای بی‌جان، جان بخشید. (إنما أمر ه إذا أراد شیئا أن یقول له کن فیکون)

در مراسم سماع ، پس از نوای نی، شیخ و تمام درویشان به‌عنوان جسم‌هایی که با این دم قدسی جان گرفته‌اند، با دستهایشان زمین را لمس می‌کنند. این عمل نشانه اراده آنان برای تبدیل شدن به انسان کامل است و تکمیل فرمان “باش”  به‌عنوان انسان‌هایی است که قدم در راه کشف حقیقت گذاشته‌اند.

5

4

رقص

 رقص در سماع نمادین است. درویش در سماع قبل از مردن جسم، نفس خود را می‌میراند. او دست‌هایش را باز می‌کند و شروع به چرخیدن می‌کند. در هنگام سماع دست راست بالا است، چنانکه گویی در حال نیایش است. دست چپ به پایین متمایل است. درویشان واسطه میان خدا و مردم و واسطه میان آسمان و زمینند. آن‌ها از خدا می‌گیرند و به آدمیان می‌بخشند و چیزی را برای خود نگه نمی‌دارند.

در رقص سماع، درویش پای چپ خود را روی زمین ثابت نگه می‌دارد و با پای راستش به دور آن می‌چرخد. او با هر چرخش و در سکوت ، ذکر الله را تکرار می‌کند و او را می‌خواند. درویش باید بدون برخورد با دراویش دیگر و بدون برهم زدن هماهنگی، همچون سیاره‌های منظومه شمسی به دور خورشید، به چرخیدن ادامه دهد.

56

سلام

 مراسم سماع از چهار سلام تشکیل می‌شود که بیانگر چهار مرحله‌ای است (شریعت، طریقت، حقیقت، معرفت) که باید از آن‌ها گذر کرد. در پایان هر سلام دراویش به دسته‌های دو و سه و چهار نفری تقسیم می‌شوند و با تکیه بر یکدیگر به نقطه مرکزی که نماد مولانا است، تعظیم می‌کنند. این تقسیم نماد اتحاد و یکپارچگی است. در طول سه سلام اول ، دراویش هم به دور خود می‌چرخند و هم به دور مکانی که در آن می‌رقصند، در سلام چهارم آن‌ها در همان جایی که هستند، می‌مانند و فقط به دور شیخ می‌چرخند.

در بخشی از مراسم سماع، آیه‌ای با این مضمون قرائت می‌شود: «مشرق و مغرب از آن خدا است، پس به هر طرف رو کنی رو به سوی خداست. بی‌گمان خداوند گشایش‌گر داناست».  سماع با دعا به پایان می‌رسد و تمام دراویش و نوازندگان به‌دنبال شیخ و پس از تعظیم در مقابل جایگاه، مکان سماع را ترک می‌کنند.

شرحی کامل از مبانی فکری و مراحل رقص سماع ارائه شد، مراسم سماع در قونیه برگزار می‌شود و چنانچه به دیدار آرامگاه مولانا جلال الدین بلخی در قونیه‌ی ترکیه بروید می‌توانید در زمان‌هایی خاص از این مراسم نیز دیدن کنید و سلسله مراتب آن‌ را از نزدیک ببینید. 

مطالب مرتبط:

دیدگاه