۱۰ مقصد پر بازدید گردشگری سیاه: آشویتس، اردوگاه مرگ
کجارودر قالب مجموعه مطالب جدید «گردشگری سیاه»، شما را به بازدیدی متفاوت دعوت میکند؛ بازدید از دنیایی تیره و تار و آمیخته با بوی مرگ و میر. در این گشت و گذار، هدف آن است که با بزرگنمایی فصول سیاه تاریخ بشر و نمایش تلخ درد و رنج همنوع، به انسان گوشزد شود که میبایست به هر شکل ممکن از تکرار حوادثی از این دست جلوگیری کند.
بشر در طول قرون متمادی از هیچ جنایت و خشونتی ابا نداشته است و در این میان، اغلب این مردم بیگناه هستند که باید تاوان زیاده خواهیها و امیال ناپسند گروهی اندک را پس بدهند. دوران حکومت رایش سوم در آلمان هم با چنین مشکلاتی همراه بود. «هیتلر» بنا بر افکار و البته تمایلات حزبی خود به دنبال راه حلی برای مشکل یهودیان بود که به نظر او به نوعی با عقیدهاش مبنی بر برتری نژاد آریایی در تقابل بودند. او به ویژه از یهودیان متنفر بوده و آنها را سرچشمهی اغلب مشکلات جهان میدانست، به همین دلیل به دنبال راه حلی برای حل نهایی مشکل حضور یهودیان جهان بود. اردوگاههای کار اجباری در همین راستا به وجود آمدند که در ادامه به اردوگاههای مرگ بدل شده و در جهت امیال رایش سوم و حزب نازی به دنبال حذف فیزیکی یهودیان اروپا بودند.
در حقیقت آشویتس را شاید باید عصارهی تمامی مقاصد گردشگری سیاه دانست، چرا که درجهی سقوط ارزشهای انسانی در این نقطه به اوج خود رسیده است. بیشک به دلیل همین تاریخچهی سیاه و فراموش نشدنی است که این مکان جایگاهی ویژه در تاریخ بشر امروزی را به خود اختصاص داده است. و باز هم همین جذابیت سیاه است که این مکان را به محلی محبوب گردشگران از سرتاسر جهان تبدیل کرده است، به طوری که این اردوگاه سالانه پذیرای بیش از یک میلیون گردشگر است. براساس آمارهای موجود، به نظر میرسد تاکنون حدود ۴۰ تا ۵۰ میلیون نفر از این مکان تاریک دیدن کردهاند.
در میان این اردوگاهها، نام آشویتس از شهرت بیشتری برخوردار است. درهای این اردوگاه که در جنوب شرقی لهستان واقع شده است، بعد از پایان جنگ جهانی دوم به روی بازدید کنندگان گشوده شد. یادبودی تلخ از دورانی سیاه که برای همیشه جایگاه خود را در حافظه تاریخی بشر حفظ خواهد کرد. در طول سالهای اخیر جذابیت این مکان از سیاهی تاریخچهاش پیشی گرفته و در شمار مقاصد مورد توجه گردشگران جهان قرار گرفته است. و البته در این میان، سهم گردشگران سیاه به مراتب بیشتر است، چرا که اینجا هم تاریکی و هول و هراس مرگ را میتوان احساس کرد و هم ترس و وحشت ارواح رنج کشیده را.
اما بیایید اندکی بیشتر با این اردوگاه مخوف آشنا شویم.
اردوگاه کار اجباری آشویتس، در طول جنگ جهانی دوم و توسط نازیهای تحت رهبری رایش سوم ساخته شد. دلیل نام گذاری این اردوگاه شهری به نام «Oswiecim» بود که در همان نزدیکی واقع شده بود. این اردوگاه متشکل از سه اردوگاه مجزا و نزدیک به ۴۵ کمپ سیار بود. اردوگاه اول که به نام «آشوویتس یک» شناخته میشد، در ابتدا به عنوان محلی برای نگهداری زندانیان سیاسی کشور لهستان مورد استفاده قرار گرفت، زندانیانی که در ماه می سال ۱۹۴۰ به این اردوگاه اعزام شدند. البته کشتار زندانیان نیز نخستین بار در ماه سپتامبر سال ۱۹۴۱ در همین اردوگاه آغاز شد. اما در اردوگاه آشوویتس شماره دو این امر در راستای نیل به «راه حل نهایی» مشکل یهودیان شکلی جدیتری به خود گرفته و با قساوت بیشتری دنبال شد.
از اوایل سال ۱۹۴۲ تا اواخر سال ۱۹۴۴، واگنهای قطار با زندانیان و اسرای یهودی از راه میرسیدند. زنان و کودکانی بیپناه که از سراسر اروپای اشغال شده جمع آوری شده و در این اردوگاه روانهی اتاقهای گاز شدند، جایی که با استشمام گازی سمی مهر پایانی بر زندگی سراسر درد و رنجشان زده شد. سپس اجسادشان در کورههای آدم سوزی معروف اردوگاه به خاکستر بدل شده و دیگر چیزی از آنها باقی نمیماند. به نظر میرسد نود درصد کشته شدگان در این اردوگاه را یهودیان تشکیلی میدادند، یعنی یک نفر از هر ۶ قربانی کشتار یهودیان در این اردوگاه جان خود را از دست داده است. البته بسیاری در اتاقهای گاز کشته نشدند، اما به اشکال گوناگون به سوی مرگ هدایت شده و در نهایت گروه گروه به خاطر گرسنگی، فشار کار، بیماریهای عفونی، اعدامهای انفرادی و آزمایشات پزشکی جان باختند.
اما اطلاعات موجود در مورد آشویتس به بیان جزئیات بیشتری در مورد هر کدام از بخشها و زیر مجموعههای این اردوگاه میپردازند. این اردوگاه در ماه می ۱۹۴۰ در ۳۷ مایلی غرب شهر «کراکف» ساخته شد، این اردوگاه اولیه بعدها نام «آشویتس شماره یک» (Auschwitz I) را به خود گرفت که در حدود ۴۰ کیلومتر مربع وسعت داشت.
در ژانویه سال ۱۹۴۲، حزب نازی تصمیم گرفت تا به سراغ «راه حل نهایی» برود و در همین راستا اردوگاههای اختصاصی که منحصرا برای نابودی و کشتار یهودیان مهیا شده بودند، احداث شد. اگرچه قبلا تلاشهایی در این راستا شده بود، اما این بار «راینهارد هایدریش» ( Reinhard Heydrich)، سپهبد اس اس و از رهبران گشتاپو برای این کار برنامه ریزی کرده و حتی در سخنرانی خود در «کنفرانس وانسی» (Wannsee Conference) که در شهر برلین برگزار شده بود، در حضور ۱۵ عضو عالی رتبهی نازی در مورد آن به تفصیل صحبت کرد. در هم سویی با این طرح، در همان سال اردوگاه مرگ «آشویتس ۲» که «آشویتس- بیرکِناو» (Auschwitz-Birkenau) نیز نامیده میشد، آغاز به کار کرد.
بخشهای این اردوگاه بوسیلهی سیمهای خاردار از هم جدا میشدند، آشوویتس شماره دو در میان این سه اردوگاه، بیشترین جمعیت زندانی را در خود جای داده بود. در ماه ژانویه نخستین اتاق مرگ که از گاز کشندهی «سیکلون بی» (Zyklon B) استفاده میکرد، در این اردوگاه ساخته شد. این گاز سمی و خطرناک از سیانور گرفته میشد. میزان بازدهی این گاز از نظر مقامات بسیار رضایت بخش بود اما تنها احداث یک اتاق برای کشتاری در حد و اندازهی دلخواه مقامات نازی، ناکافی به نظر میرسید، به همین خاطر چهار اتاق مرگ دیگر نیز ساخته شد. اجساد قربانیان بعدا در کورههای آدم سوزی به خاکستر تبدیل میشدند. این اتاقها در اصل برای نسل کشی سیستماتیک طراحی شده و تا نوامبر سال ۱۹۴۴ بیوقفه مشغول به کار بودند، یعنی درست دو ماه قبل از آنکه کمپ به دست ارتش شوروی آزاد شود.
هیچ محدودیتی برای ایجاد ترس و وحشت در آشویتس وجود نداشت. در این اردوگاه به ویژه آزمایشات پزشکی روی زندانیان یهودی انجام میشد، که اغلب سرانجامی جز مرگ قربانی در پی نداشت. آنها زندانیان را به انواع بیماریهای مسری و واگیر دار مبتلا کرده و سپس تأثیرات این بیماریها را روی بدن آنها مورد بررسی قرار میدادند. کایپتان اس اس دکتر «یوزف منگله» (Josef Mengele) که به نام «فرشتهی مرگ» شناخته میشود، یکی از این پزشکان فعال و بیرحم بود که فعالیتهای تحقیقاتی خود را در این کمپ انجام داده و به ویژه به تحقیق روی دو قلوها علاقمند بود. هیچ کس از ابعاد واقعی پروژههای تحقیقاتی او باخبر نیست، چرا که بسیاری از دست نوشتههای او نابود شده است. به نظر میرسد تمام کسانی که ناگزیر از شرکت در آزمایشهای او بودند، در نهایت کشته شدند.
بر اساس مواردی چند که در موزهی یادبود هولوکاست ارائه شده است، آشویتس در طول دوران فعالیت خود بیش از ۶ اردوگاه مرگ دیگر قربانی گرفته است، چرا که بنا بر مدارک موجود این اردوگاه دست کم باعث کشته شدن ۱.۱ میلیون نفر شده است. تنها کمپ دیگری که از این نظر با آشویتس برابری میکند «تربلینکا» (Treblinka) است که در شمال شرقی لهستان واقع شده است، جایی که در حدود ۸۵۰ هزار نفر جان خود را از دست دادند.
و اما کمپ سوم که «آشوویتس سه» نامیده میشد، با نام «مونوویتس» (Monowitz) هم شناخته میشود. این کمپ در اکتبر سال 1942 آغاز به کار کرد، بخشی که به صورت ویژه برای کارگران زندانی مشغول به کار در شرکت شیمیایی آلمانی به نام «آی جی فاربن» (IG Farben) اختصاص یافته بود. همان شرکتی که ظاهرا سم کشندهی استفاده شده در اتاقهای گاز را هم تأمین میکرد. براساس مدارک موزهی یادبود آشوویتس، تخمین زده میشود که در حدود ده هزار کارگر سرانجام در این کمپ جان خود را از دست دادند. در واقع به محض آنکه تشخیص داده میشد کارگری دیگر قابلیت کار کردن را نداشته و از کار افتاده است، او را با تزریق «فنول» به قلب میکشتند.
هنوز هم میتوان شعار معروف آلمانی را بر سر در اردوگاه آشویتس مشاهده کرد که به این مسئله اشاره میکند. این شعار «Arbeit macht frei» است که در زبان آلمانی به معنی «کار شم را آزاد خواهد کرد» است.
اما سرانجام با در هم شکستن قدرت نازیها، زنگهای خطر به صدا در آمد. به همین دلیل بود که نیروهای «اس اس» (SS) از اواخر ماه ژانویه سال ۱۹۴۵، اقدام به خالی کردن این اردوگاه کردند. در آن زمان در حدود ۶۰ هزار زندانی این کمپ ناگزیر شدند مسیری ۳۰ مایلی را طی کرده تا در نهایت از طریق قطار به دیگر اردوگاههای کار اجباری منتقل شوند. بر اساس تخمینهای ارائه شده از سوی موزه یادبود هولوکاست، دست کم ۱۵ هزار نفر در طول همین مسافرت جان خود را از دست داده و گروهی نیز که به دلیل ضعف یا بیماری جا مانده بودند، توسط سربازان نازی کشته شدند.
در ۲۷ ژانویه سال ۱۹۴۵، سربازان اتحاد جماهیر شوروی سرانجام موفق شدند از دروازههای اردوگاه مرگ آشویتس در جنوب غربی لهستان عبور کرده و آن را به تصرف خود در آوردند. هر چند تنها چند روز قبل از این تاریخ، اردوگاه توسط نیروهای نازی تخلیه شده بود. اما در نهایت و در نتیجهی این پیروزی، یکی از بزرگترین کشتارگاههای تاریخ بشر برای همیشه به کار خود پایان داد.
نیروهای شوروی حین جستجوی این اردوگاه با مدارک ترسناکی مواجه شدند. از سوی دیگر آنها موفق به پیدا کردن حدود ۷ هزار نفر زندانی گرسنه شدند که در اردوگاه رها شده بودند. علاوه بر آن میلیونها لباس که متعلق به مردان، زنان و کودکانی بود که دیگر در این دنیا نفس نمیکشیدند و البته چیزی نزدیک به ۶.۳۵۰ کیلوگرم موی انسان. هم اکنون موزهی آشویتس از صد هزار جفت کفش، ۱۲ هزار ظرف آشپزخانه، ۳.۸۰۰ چمدان و ۳۵۰ دست لباس را راه زندان نگهداری کرده و آنها را در معرض دید عموم گذارده است.
براساس اطلاعات این موزه، نیروی اس اس آلمان به صورت سیستماتیک و برنامه ریزی شده در کشتار ۹۶۰ هزار نفر از ۱.۱ تا ۱.۳ میلیون یهودی تبعید شده به این اردوگاههای کار اجباری و مرگ نقش داشته است. دیگر قربانیان این اردوگاهها شامل تقریبا ۷۴ هزار لهستانی، ۲۱ هزار رومانیایی، ۱۵ هزار زندانی از شوروی و دست کم ۱۰هزار نفر از دیگر ملیتها بوده است. بیشتر این مردم در اردوگاه مرگ آشویتس جان خود را از دست دادند که بیش از هر اردوگاه مرگ دیگری که متعلق به نازیها بوده و شاید از هر اردوگاه دیگری در طول تاریخ، به چنین میزانی از کشتار و سبعیت رسیده است.
بیش از هفت هزار پرسنل نازی در اردوگاه اسرای آشوویتس مشغول به فعالیت بودند که تنها چند صد نفر آنها به جرم جنایت علیه بشریت تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند. هر چند تعقیب مجرمین متوقف نشده و با همراهی مأموران آلمانی در سال ۲۰۱۳، در حدود ۳۰ مأمور رسمی دیگر آشوویتس نیز برای اجرای عدالت به مراجع ذی صلاح معرفی شدند.
به هر حال این هم فصلی سیاه از تاریخ سراسر خشونت بشر است که اکنون و بعد از گذشت سالها، به عنوان نمادی تلخ به یاد آورده میشود. اردوگاه مرگ آشویتس به همراه تمامی کمپهای دیگرش به عنوان نمادی از این طرز تفکر جایی را نیز در فهرست میراث جهانی یونسکو به خود اختصاص داده است.
مطلبی دیگر از مجموعه مطالب گردشگری سیاه به پایان رسید، امیدوارم از مطالعهی آن لذت برده باشید.