معنی ضرب المثل فارسی؛ دوستی خاله خرسه
تاریخچه ضربالمثل دوستی خاله خرسه
در یکی از روستاهای ایران، مرد سالخورده و ثروتمندی زندگی میکرد. وی در همان ابتدای کودکی خانوادهی خود را از دست داده بود و برای امرار معاش خود مجبور شده بود به شهر برود و کار کند. او سالهای زیادی را به سختی کار کرد و به یکی از پولدارترین افراد آن شهر تبدیل شد. پیرمرد به خاطر ثروتی که داشت اشخاص زیادی دوست داشتنتد با او ارتباط برقرار کنند و وی این را میدانست. به همین دلیل همیشه از تنهایی رنج میبرد.
پیرمرد در یکی از روزهای گرم تابستان به کوه و دشت رفت. در بین راه چشمش به خرس تنهایی افتاد.
پیرمرد او را مانند خود تنها دید و تصمیم گرفت همچون همدردی او را با خود به خانه ببرد و نگه دارد. پیر مرد و خرس سالها با هم دوست بودند.
روزی پیرمرد در حال استراحت کردن بود، اما حشرات موذی اطراف او پرواز میکردند و باعث ناراحتی او بودند. خرس عصبانی شد و قصد داشت حشرات را دور کند، ولی موفق نمیشد، پس سنگ بزرگی برداشت و برای اینکه آنها را نابود کند به سمت آنها پرتاپ کرد. سنگ به سر مرد پیر اصابت کرد و او راکشت.
از آن دوران تا به امروز، اگر کسی با فرد نادان و جاهل رفاقت کند و او به خاطر جبران محبت، باعث ناراحتی و اذیت وی شود، ضربالمثل زیر را برایش به کار میبرند:
دوستی خاله خرسه