- chevron_right کجارو
- chevron_right مجله گردشگری
- chevron_right اخبار
- chevron_right جاذبهها
- chevron_right راهنمای سفر
- تبلیغات در کجارو
شهر گمشده پمپئی گوهری واقعی در تاریخ اروپا و یکی از جاهای دیدنی ایتالیا است که زمانی بهعنوان یک شهر پررونق در نزدیکی خلیج ناپل قرار داشت و سپس با فوران آتشفشان در سال ۷۹ پس از میلاد در زیر گدازههای آتشفشانی مدفون شد. در نهایت اقدامات حفاری در فاصله قرنهای ۱۸ و ۱۹ به کشف ویرانههای پمپئی انجامید و امروزه گردشگران از سراسر جهان به این شهر کوچک جذاب میروند تا بقایای آن را از نزدیک ببینند. این منطقه که در سال ۱۹۹۷ در فهرست جهانی یونسکو به ثبت رسید، بهحدی بزرگ است که بازدید از کل آن چند روز زمان میبرد؛ با این حال، امکان دیدن جاذبههای اصلی پمپئی در نصف روز وجود دارد.
شهر باستانی پمپئی در منطقه کامپانیا ایتالیا در جنوب شرقی ناپل و در بخش جنوب شرقی کوه وزوو قرار دارد.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Jebulon)
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Tanya Dedyukhina)
شهر «پمپئی» (Pompeii)، یکی از شهرهای امپراتوری روم باستان بود که همراه با دیگر شهر این ناحیه یعنی «هراکولانیوم» (Herculaneum) و بسیاری از ویلاها و ساختمانهای اطراف شهر، با فوران آتشفشان وزوو زیر خاکستر آتشفشان مدفون شد. این فوران یکی از مصیبتبارترین و معروفترین فورانهای آتشفشانی کل تاریخ است که گفته میشود به مرگ ۱۶,۰۰۰ نفر از ساکنان شهر انجامید. البته این شهر بازماندگانی هم داشت که یکی از آنها مشاهدات خود را در قالب نامهای تاریخی جاودانه کرد. او در این نامه از مرگ عمویش میگوید و از رشادت دریاسالار رومی که ناامیدانه سعی در نجات جان شهروندان داشت.
قله وزوو در سواحل غربی کشور ایتالیا واقع شده است و بهعنوان یکی از خطرناکترین آتشفشانهای جهان شناخته میشود؛ بهویژه که اکنون شهر پرجمعیت ناپل و دیگر شهرهای کوچک و بزرگ در نزدیکی آن قرار گرفتهاند و تکرار حادثه تلخ پمپئی میتواند بهمراتب قربانیان بیشتری بر جای بگذارد.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
پمپئی حدودا ۱۵۰۰ سال بعد در حالی کشف شد که بهدلیل فقدان هوا و رطوبت و همچنین دفن سریع، در طول قرون متوالی به بهترین شکل ممکن از گزند فساد و پوسیدگی در امان مانده بود. به این ترتیب، باستانشناسان توانستند بهتر با اوضاع شهرهای آن دوران و قلمروی امپراتوری روم باستان آشنا شوند و اطلاعات مهمی در مورد بسیاری از جنبههای اجتماعی، مذهبی، اقتصادی و زندگی سیاسی جهان باستان به دست آورند. طی حفاریها سعی شد که کمترین دخل و تصرفی به لایههای زیرین خاکستر وارد شود و در نهایت به بازدیدکنندگان فرصت دهند تا بقایای ساکنان شهر را دقیقا همان طوری مشاهده کنند که پیدا شده بودند. این شهر و شهر هرکولانیوم اکنون بخشی از فهرست میراث جهانی یونسکو و یکی از پربازدیدترین جاذبههای گردشگری پمپئی هستند؛ گرچه تعداد بسیار زیادی از وسایل و قالبگیریهای پمپئی در موزه باستانشناسی ملی ناپل نگهداری میشوند.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
محققان معتقدند که پمپئی در قرن ششم یا هفتم پیش از میلاد به دست اوسکها بنیان گذارده شد. در قرن چهارم پیش از میلاد این شهر به دست رومیان افتاد و در سال ۸۰ پیش از میلاد به امپراتوری روم باستان الحاق شد و تحت حاکمیت رومیها قرار گرفت. ۱۶۰ سال بعد و در زمان مصیبت بزرگی که در این شهر رخ داد، جمعیت آن به ۲۰,۰۰۰ نفر رسیده بود. در این دوره، شهر اوضاع مناسبی داشت و علاوه بر سیستم آبرسانی مجهز، دارای یک آمفیتئاتر و بندر بود. پمپئی در مسیر رشد و پیشرفت حرکت میکرد و بهعنوان مقصد محبوب ثروتمندان و اشخاص بانفوذ رومی شناخته میشد؛ بهطوری که ظاهرا همسر دوم امپراتور نرون از اهالی این شهر بود و شخص امپراتور در این ناحیه اقامتگاهی تفریحی داشت.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
وقوع زمینلرزهای مهیب در سال ۶۲ پس از میلاد، به این شهر آسیبهای شدیدی وارد کرد؛ بهطوری که لرزشهای کمعمق در لایههای زیرین آتشفشان وزوو، به چشمههای آبگرم و سیستم لولهکشی آب شهر خسارت زد. «سنکا» (Seneca) مورخ نامی آن دوران گفته بود که آخرین لرزشها چندین روز متوالی به طول انجامید و منجر به خسارتهای سنگینی به شهر هراکولانیوم شد و حتی آسیبهای جزئی در شهر ناپل رخ داد. زمینلرزهها در سالهای بعد با لرزشهای خفیفتری ادامه یافت. به همین خاطر اینگونه لرزشها در آن منطقه امری عادی محسوب میشد و وقتی در اوایل ماه اوت سال ۷۹ دوباره زمینلرزههای کوچکی رخ داد، کسی توجه چندانی به آنها نکرد؛ بهخصوص که تنها یک روز از جشنواره «Vulcanalia» به مناسبت ستایش خدای جنگ رومی گذشته بود. در نتیجه همه عوامل دستبهدست هم داده بودند تا به مردم بههیچوجه برای این فاجعه آماده نباشند.
در سال ۷۹ پس از میلاد قله آتشفشانی «وزوو» (Vesuvius) فوران کرد و دو شهر «پمپئی» و «هراکولانیوم» را از بین برد. در این میان پمپئی سرنوشتی تلخ و مرگبار داشت؛ چراکه شهر بههمراه ساکنانش در زیر چندین متر (چهار تا ۶ متر) از خاکسترهای آتشفشانی مدفون و برای ۱۵۰۰ سال به دست فراموشی سپرده شد.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)، ویکی پدیا (عکاس: Norbert Nagel)
سرانجام در سال ۱۵۹۹ این شهر حین حفر یک کانال پیدا شد؛ اما در سال ۱۷۴۸ بود که مهندسی اسپانیایی به نام «روکو یواخین د آلکوبیر» (Rocque Joaquin de Alcubierre) اقدام به کاوش در میان خرده سنگها کرد. در سال ۱۸۶۳ باستانشناس ایتالیایی «جوزپه فیورلی» (Guiseppe Fiorelli) مسئولیت عملیات اکتشافی این محل را بر عهده گرفت و شروع به حفاریهای منظم و دقیق کرد. فیورلی در خلال کار متوجه شد که خاکسترهای نرم موجود نشاندهنده حفرههای بر جا مانده از اجسادی هستند که در گذر سالها پوسیده و از بین رفته بودند. او از شیوهای خاص برای احیای اجساد استفاده کرد. به دستور فیورلی، کارگران حفرههای باقیمانده در عمق ۹ متری زیر زمین را با گچ پاریسی پر کردند و بدین صورت از اجساد قالب گرفتند. بنابراین، ساکنان قدیمی شهر بعد از قرنها از ماجرای فوران آتشفشانی مجددا متولد شدند، آن هم درست در همان شکل و شمایلی که در زمان حادثه داشتند. این حفرهها خطوط کلی اجساد مردگان را نشان میداد، هرچند که بافتها و نسوج نرم بدن در طول زمان پوسیده و نابود شده بود. علیرغم اینکه حفرهها با گچ پر شدند؛ استخوانهای قربانیان هنوز وجود داشت و گچ با نفوذ به داخل حفرهها، استخوانها را نیز در بر گرفت.
حفاریهای حومه شهر پمپئی در سال ۲۰۱۶، دیگر قربانیان فوران آتشفشان را مشخص کرد. باستانشناسان بقایای جسد چهار نفر از جمله یک دختر نوجوان را در خرابههای یک مغازه کشف کردند که ظاهرا برای فرار از فوران آتشفشان به قسمت پشتی مغازه پناه برده بودند. همچنین تعدادی استخوان به هم ریخته در این مکان یافت شده که ظاهرا در نتیجه فعالیت غیرقانونی غارتگران بوده است. علاوه بر اجساد، چهار سکه طلا و برگی از طلا (متعلق به گردنبند) نیز در این محل به دست آمد که تاریخشان به سالهای ۷۴ تا ۷۸ پس از میلاد مسیح میرسید.
تیمی متشکل از باستانشناسان فرانسوی و ایتالیایی نیز مدتی در این شهر مشغول به کار بودند که نتیجه آن کشف یک مغازه دیگر و همین طور گوری متعلق به قرن چهارم پیش از میلاد با ۶ کوزه سیاهرنگ در اطراف یک اسکلت بود. در ادامه بقایای یک خانه بههمراه خرابههای یک مغازه کوزهگری در اعماق دریای اژه و در نزدیکی جزیره کوچک «دلوس» کشف شد که ظاهرا بخش کوچکی از شهر پمپئی بودند. باستانشناسان همچنین موفق به یافتن چندین کوزه سفالی و بقایای تعدادی کوره پخت سفال نیز شدند که در عمق دریا مخفی مانده بودند. از نظر آنها این بقایا با آنچه در شهرهای پمپئی و هراکولانیوم مشاهده شده است، مطابقت و نزدیکی دارد.
در سال ۲۰۲۰ نیز فست فودی ۲۰۰۰ ساله در پمپئی کشف شد که حیرت همگان را در پی داشت. طبق اعلام رئیس پارک باستانشناسی پمپئی، با اینکه حدود ۸۰ فست فود مشابه در پمپئی پیدا شده، این اولین بار بود که چنین غذاخوری برای فروش نوشیدنی و غذای گرم بهطور کامل از یک محوطه تاریخی در ایتالیا به دست میآمد.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
بهترین زمان بازدید از پمپئی حدفاصل ماههای نوامبر تا مارس است؛ زیرا در فصل تابستان (مه تا سپتامبر) همیشه مملو از گردشگر میشود. علاوه بر این، ابتدای روز را برای بازدید خود انتخاب کنید.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Norbert Nagel)
پمپئی نمونه شگفتانگیزی از معماری روم باستان به حساب میآید که زندگی مردم را در آن دوره به تصویر میکشد. خانههای شهر تزییناتی داشت که بهشکل نقاشی روی دیوار خودنمایی میکرد و هنوز هم قابلمشاهده است. مورخان از طریق این آثار هنری میتوانند مطالعات زیادی در مورد روم باستان و معماری رومی انجام دهند.
چهار سبک مختلف از نقاشی دیواری در شهر وجود دارد که یکی از آنها، سبک نقاشی روی مرمرهای گرانبها است. دومی «سبک معماری» نام دارد که بهعنوان یک سبک محبوب، باعث ایجاد خطای دید میشود؛ مثلا درختان بزرگی روی دیوارها نقاشی شده بود تا بهطور کلی حالوهوای فضای باز را در ذهن تداعی کند. سبک تزیینی، سومین مورد بود که هنرمند از رنگهای پایه و تزیینات سطحی زیادی استفاده میکرد و از تخیل او نشئت میگرفت. آخرین مورد، سبک مرکب نام داشت که ترکیبی از هر سه سبک پیشین در یک مجموعه بود و شامل مرمر مصنوعی، خطای دید و مناظر مختلف میشد.
خیابانهای شهر بر اساس سنت اصیل رومیها در خطوط مستقیم و بهطور شبکهای ساخته شدند. کف این خیابانها با سنگهای چندضلعی پوشیده شده و دو طرف آنها را انبوهی از خانهها و فروشگاهها فراگرفته بود.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
شهر پمپئی شامل بیش از ۱۵۰۰ ساختمان و خانه بود. امروزه منابع مالی برای احیای کل منطقه بسیار اندک است و به همین دلیل، برخی از بخشها وضعیت مساعدی ندارند یا هنوز حفاری نشدهاند. در وبسایت «pompeiisite.org» و همین طور تابلوهای اطلاعاتی در محل جاذبه میتوانید بهروزترین اطلاعات را به دست آورید. پمپئی به چندین منطقه تقسیم میشود که همگی با دیوار شهر احاطه شده بودند.
از طریق سه ورودی میتوانید وارد شهر سوخته پمپئی شوید:
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
منطقه یک از ۲۰ جاذبه تشکیل شده است که از آن جمله میتوان به «خانه کریپتوپورتیکوس» (Casa del Criptoportico) اشاره کرد؛ خانهای که مزین به نقاشیهای دیواری است و حتی صحنههایی از جنگ تروا در آن به چشم میخورد. حمامی با چهار اتاق و تزیینات گچبری نیز در این خانه وجود دارد.
«خانه کشتی اروپا» (Casa della Nave Europa) خانهای با کاربری فعالیت تجاری در زمینه کشاورزی بود که در باغ بزرگ آن، لوبیا، پیاز، کلم و درختان میوه کشت میشد. شکوه و جلال این خانه بهلطف ستونها و تزیینات دیواری بهخوبی مشخص است. علت نامگذاری مدرن این خانه را میتوان از روی نقاشی دیواری فهمید که شامل یک کشتی باری بزرگ به نام «اروپا» در کنار کشتیهای کوچکتر است.
زمانی که حفاران، شهر پمپئی را گودبرداری میکردند، بدنهای متلاشی بسیاری از قربانیان را یافتند که در میان آنها، ۱۳ بزرگسال و کودک قرار داشت که در تلاش برای محافظت از خود در برابر هجوم خاک، سنگ خارا، سنگ و خاکسترهای آتشفشانی، دور هم جمع شده بودند. این قسمت که زمانی باغستانی قدیمی بود، امروزه به نام «باغ فراریان» (Orto dei Fuggiaschi) شناخته میشود.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
آمفیتئاتر با گنجایش ۲۰,۰۰۰ نفر که محلی برای نبرد گلادیاتورها بود، همچنان نسبتا دستنخورده باقی مانده است. «باشگاه بزرگ» (Palestra Grande) در کنار آمفیتئاتر قرار دارد و یک سالن ورزشی بود. اعتقاد بر این است که در زمان فوران وزوو، جوانان در این سالن ورزش میکردند؛ زیرا اجسادی در خروجی این محل کشف شده است که احتمالا همین پسران ورزشکار در حین فرار بودهاند. در منطقه دو شهر سوخته پمپئی میتوانید از ۱۱ جاذبه بازدید کنید.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
«خانه تربیو والنته» (Casa di Trebio Valente) خانهای از دوران جمهوری روم به حساب میآید که نمای آن در اثر بمبارانهای سال ۱۹۴۳ ویران شده است. چشمگیرترین نمونه تبلیغات دیواری در دنیای باستان را میتوان در این محل مشاهده کرد که شامل کتیبههای سیاهرنگی با تصویر واضحی از زندگی روزمره، برنامههای انتخاباتی و تبلیغات بازیهایی آمفیتئاتر میشود.
«مدرسه نظامی» (Schola armaturarum) محلی نظامی بوده است که احتمالا برای برنامهریزی فعالیتهای نظامی و بازیهای آمفیتئاتر استفاده میشد. «خانه مورالیست» (Casa del Moralista) از ادغام دو خانه به وجود آمده است که تقریبا یکسوم آن را باغ بزرگی تشکیل میدهد و دیوارهای آن با تصاویر پرندگانی در حال نوکزدن به میوهها و توتها نقاشی شده است. کتیبههایی نیز روی دیوارهای این محل قرار دارد که شامل تعدادی دستور درباره رفتار مهمانان در زمان جشن میشود. «دیوارها و دروازه نولا» (Porta Nola e cinta muraria) و «قبرستان دروازه نولا» (Necropoli di Porta Nola) نیز در منطقه سه قرار گرفتهاند. بهطور کلی در این بخش، پنج جاذبه برای بازدید وجود دارد.
از آنجا که منطقه چهار بهطور کامل کاوش نشده است، امکان بازدید از آن وجود ندارد.
۹ جاذبه در منطقه پنج قرار گرفتهاند که بازدید از آنها خالی از لطف نخواهد بود. «خانه لدا و قو» (Casa di Leda e il Cigno) یکی از این جاذبهها به حساب میآید که نام آن برآمده از نقاشی دیواری افسانه لدا و قو در یکی از اتاقها است.
«ترموپولیو» (Termopolio) فست فودی مجهز به پیشخوان و دیگهای مختلف است که از معروفترین جاذبههای پمپئی محسوب میشود. این فست فود نشان میدهد که غذای مورد استفاده مردم روم باستان چه بوده است؛ شهروندانی که به صرف غذا در بیرون از خانه علاقه داشتند. پیشخوان چندضلعی ترموپولیو از محفظههای عریض و بزرگی مشابه بخش سالادبار رستورانهای مدرن تشکیل شده است که برای نگهداری از غذاهای گرم به کار میرفت. این پیشخوان، نقاشی رنگی از یک پری دریایی سوار بر اسب دارد.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: ElfQrin)
جاذبههای دیدنی منطقه ۶ به ۲۲ مورد میرسد. بهعنوان مثال، «خانه فائون» (Casa del Fauno) که بزرگترین و مجللترین کاخ در پمپئی به حساب میآید و تعدادی از موزاییکهای کف آن در موزه باستانشناسی ناپل نگهداری میشود. «خانه شاعر تراژیک» (Casa del Poeta Tragico) یکی دیگر از جاهای دیدنی پمپئی به شمار میرود که خانهای نسبتا کوچک با تزیینات زیبا و نقاشیهای دیواری ظریف متعلق به شاعری برجسته است. در این خانه میتوانید شاهد تابلویی به زبان لاتین باشید که به مردم در مورد سگهای خطرناک هشدار میدهد.
«ویلای اسرارها» (Villa dei Misteri) که در خارج از دروازههای شهر قرار گرفته، احتمالا به خانوادهای کشاورز تعلق داشته است. این ویلای مجلل، نقاشیهای دیواری زیبایی دارد.
«خانه وتی» (Casa dei Vettii) که در بخش غربی خرابههای پمپئی قرار دارد، معماری رومی این دوره را به تصویر میکشد. این خانه پس از اکتشاف مورد بازسازی قرار گرفت. هنگام بازدید میتوانید نقاشی از خدای حاصلخیزی را روی در خانه ببینید که نمادی از ثروت مالکان آن است. نقاشیهای متعدد دیگری نیز زینتبخش دیوارهای خانه وتی شدهاند.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: L-BBE)
فوروم که بهعنوان میدان اصلی و محل اجتماعات در شهر پمپئی شناخته میشود، با بازاری از مغازههای مواد غذایی و پارچه احاطه شده است و مجسمهای برنزی در آن خودنمایی میکند که یک اثر اصل نیست. در سمت کوه وزوو نیز تعدادی ستون از معبد ژوپیتر به چشم میخورد.
«حمامهای فوروم» (Terme del Foro) حوضچههای آبگرمی بودند که با زغالسنگ گرم میشدند و بقایای آنها در منطقه هفت قابلمشاهده است. در ادامه بازدید خود از ۲۲ جاذبه این بخش میتوانید «معبد آپولو» (Santuario di Apollo) را ببینید که بهعنوان قدیمیترین سازه در میان خرابههای پمپئی شناخته میشود و نشان میدهد که رومیها چگونه سنتهای یونانی را پذیرفته بودند. در این معبد، دو مجسمه برنزی از آپولو و دیانا قرار دارد.
در «انبار غله فوروم» (Granai del Foro) تعداد زیادی خمرههای سفالی و چندین مجسمه گچی نگهداری میشود. «خانه سیریکو» (Casa de Sirico) به نانوای ثروتمندی تعلق داشته است که ضمن بازدید از اتاقهای مختلف آن میتوانید تعدادی مومیایی گچی را در این محل مشاهده کنید. «حمام استابین» (Terme Stabiane) یکی از چهار حمام عمومی قدیمی در شهر به شمار میرود که بخشهای مختلف حمام هنوز پا بر جا است. این بخش از سه حمام تشکیل میشد که اتاقهایی با دمای بالای داشت. این حمامها دارای بخشهای جداگانه برای مردان و زنان بودند.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Mary Harrsch)
«گراند تئاتر» (Teatro Grande)، تئاتری بهشکل نعل اسب است که برای برگزاری برنامههای نمایشی و کمدی استفاده میشد. «معبد ایزیس» (Templo di Iside) که به الهه باروری مصر تعلق دارد، در این منطقه قرار گرفته است. قطعا بازدید از ۲۰ جاذبه این منطقه زمان زیادی از شما خواهد گرفت که ارزشش را دارد.
از میان ۹ جاذبه موجود در منطقه ۹ میتوان به «حمامهای مرکزی» (Terme Centrali) اشاره کرد که بهعنوان بزرگترین مجموعه حمام شهر، در زمان فوران آتشفشان در حال ساخت بود و دارای نوآوریهای معماری مشابه حمام نرون رومی است. وجود پنجرههای متعدد در این حمام جالب به نظر میرسد؛ چراکه نور کافی اتاقها را تامین میکرد و منجر به تهویه مناسب میشد. برخلاف سایر مجموعه حمامهای شهر، تقسیمبندی زنانه و مردانه در آن وجود ندارد؛ بنابراین فرض بر این است که ورود زنان و مردان در زمانهای مختلف انجام میشد.
یکی دیگر از جاذبههای این بخش، «خانه مارکوس لوکرتیوس در استابیانا» (Casa di Marco Lucrezio su via Stabiana) نام دارد که دارای نقاشیهایی از صحنههای اساطیری، باغی کوچک و زیبا و فوارهای مرمری با مجسمهای از سیلنوس (از خدایان یونانی) است.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
فرض بر این بود که فوران کوه وزوو در ۲۴ اوت سال ۷۹ پس از میلاد رخ داده است؛ اما تحقیقات باستانشناسی در سال ۲۰۱۸ این تاریخ را به ساعت یک بعدازظهر در ۲۴ اکتبر اصلاح کرد.
در سال ۲۰۱۵ باستانشناسان شروع به استفاده از دستگاه سیتی اسکن برای آنالیز و بررسی دقیق اجساد مردگان کردند. در این میان یکی از یافتههای برجسته این تحقیقات نشان داد که مردمان ساکن این شهر از دندانهای سالمی برخوردار بودند و حتی یک حفره یا پوسیدگی در دهان ساکنان این شهر مشاهده نشد. شاید یکی از دلایل عمده این مسئله وجود این حقیقت باشد که قله وزوو مدتها قبل از تولید و فرآوری شکر و مواد قندی، فوران کرد. علاوه بر این، در آن زمان رژیم غذایی رومیها شامل مقادیر بالایی فیبر، پروتئین و میوهجات میشد و میزان مواد قندی و شیرین آن بسیار پایین بود. این رژیم سالم در کنار وجود سطوح بالایی از فلورین در آب آشامیدنی و هوا باعث شد که دندانهای ساکنان این شهر مایه غبطه بشر امروزی باشد.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
در گذشته بهدلیل شیوع انواع بیماریهای عفونی و نیز فقدان دسترسی به امکانات درمانی، اغلب کودکان در سنین پایین جان خود را از دست میدادند. در این مورد خوشبختانه بیماریها اثر خود را روی استخوانها بر جای گذاشتند و باستانشناسان توانستند با تحقیق در این زمینه به حقایق جالبی برسند. آنها تعدادی از کشندهترین عوامل مرگومیر کودکان شهر را مشخص کردند که در این میان سیفلیس موروثی یکی از مهمترین دلایل تلفات بود. از سوی دیگر این امر نشان میدهد که برخلاف باور رایج، این کریستف کلمب نبود که سیفلیس را به اروپاییان عرضه کرد؛ چراکه این بیماری بیش از ۱۰۰۰ سال قبل از سفر دریایی او، در اروپا وجود داشت.
در حالی که اجساد اکتشافی در شهر سوخته پمپئی بهنوعی بیانگر نرخ بالای مرگومیر کودکان زیر ۱۰ سال و شیوع گسترده بیماریهای مادرزادی و موروثی هستند، در عین حال از وضعیت عجیب و غیرمنتظرهای در مورد اولویتهای مهم خانوادههای ساکن این شهر حکایت دارند. بر اساس مطالعات و نظرات «فابین کانز» (Fabian Kanz)، انسانشناسی که استخوان قربانیان را مورد بررسی قرار داد، تعداد زیادی از کودکان از بیماریهای رایج دوران طفولیت جان به در بردند؛ بیماریهایی که اثرات خود را روی مینای دندان و استخوان آنها بر جای گذاشته بود. در حقیقت، والدین و خانوادههای توسعهیافته آن دوره نقش موثری در این امر ایفا کردند و در زمینه مراقبت از کودکان در خردسالی و نیز جوانی سهم بسزایی داشتند.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: General Cucombre)
در شهر پمپئی یک آمفیتئاتر، استخر شنای عمومی و همین طور سیستم آبرسانی دقیقی وجود داشته است. سیستم آبرسانی، آب چشمههای قنات را در حداقل ۲۵ خیابان اصلی برای حمامهای عمومی و چندین خانه بهصورت خصوصی منتقل میکرد؛ اما یکی از مهمترین اهداف این سیستم، آبرسانی دفاتر تجاری مستقر در شهر بود. این موضوع نشان میدهد که پمپئی یکی از مراکز مهم تجاری آن روزگار به حساب میآمد.
سیستمی برای ذخیره آب در این شهر وجود دارد که در نوع خود بینظیر است. جالب اینکه در زمان پرآبی، از فوارهها برای تزیین خانهها و میدانهای شهر استفاده میشد. آمفیتئاتر این شهر با طراحی جالب و منحصربهفرد نیز یکی از مهمترین مراکز اجتماعات مردم بود.
تعداد زیادی نقاشی در این شهر دست نخورده و سالم باقی مانده است که جزو آثار ارزشمند تاریخ هنر باستان محسوب میشوند. طبق شواهد، این شهر بهنوعی یک شهر توریستی بوده است و رومیهای باستان در آن خانههای ویلایی داشتند. پروفسور ویلیام آوت دراینباره گفته بود:
این شهر در زمانی که آتشفشان فوران کرد، به بالاترین درجه از رشد اجتماعی خود رسیده بود.
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Norbert Nagel)
در ابتدا تصور میشد که مردم این شهر از استنشاق گازهای سمی ناشی از فوران آتشفشان جان باختهاند؛ اما تحقیقات بیشتر نشان داد که آنها بهخاطر حرارت بالا کشته شدهاند. ۲۵ سال بعد از این فاجعه، نامههایی پیدا شد که بر اساس آن گفته شد، مردم پمپئی در اثر استشمام خاکسترهای آتشفشان خفه شدند. در هر صورت، کارشناسان و محققان نیز بر این باور هستند که فوران آتشفشان بهصورت تدریجی اتفاق نیفتاده، بلکه یک ابرانفجار به قدرت بمب اتم اتفاق افتاده که ظرف چند ثانیه تمام شهر را با ابری از خاکستر داغ به دمای ۲۵۰ درجه سانتیگراد پوشانده است.
گروهی معتقدند که داستان قوم لوط درباره شهر پمپئی صدق میکند؛ چراکه در آیههای ۲۸ و ۲۹ سوره العنکبوت آمده است:
و لوط را فرستادیم هنگامی که به قوم خود گفت: شما کار بسیار زشتی انجام میدهید که احدی از مردم جهان قبل از شما آن را انجام نداده! آیا شما به سراغ مردان میروید و راه تداوم نسل انسان را قطع میکنید و در مجلستان اعمال منکر انجام میدهید؟ اما پاسخ قومش جز این چیزی نبود که گفتند: اگر راست میگویی عذاب الهی را برای ما بیاور!
منبع عکس: ویکی پدیا (عکاس: Mark de Nijs)
برای درک بیشتر حادثه پمپئی میتوان به شرح ماجرا از زبان پلینی جوان، یکی از بازماندگان شهر پرداخت که در قالب نامهای آن را برای دوست خود «تاکتیوس» (Tacitus) روایت کرده بود. پلینی که در آن زمان در شهر «میسنوم» (Misenum) در ۲۱ کیلومتری پمپئی حضور داشت، از دور شاهد ماجرا بود. او از ابر قطوری صحبت کرد که ناگهان بر سر شهر و ساکنانش آوار شد؛ ابری همچون درخت کاج مدیترانهای که از هر درخت دیگری بزرگتر و بلندتر بود و شاخههایی متعددی داشت. این ابر گاهی سفید بود و گاهی سیاه و گهگاه با خاکستر و ذرات آتشفشانی رنگ به رنگ میشد. این توده ابر سیاه در ساعت یک بعدازظهر، خورشید را پوشاند. در آن هنگامه ترس و وحشت، مردم شهر در تلاش بودند تا خاکسترها را از بام منازل خود به پایین بریزند؛ خاکستری که هر لحظه بر ارتفاعش افزوده میشد. اندکی بعد از نیمه شب، دیواری از گل و لای آتشفشانی بهسمت شهر هراکولانیوم جریان یافت و آن را در بر گرفت. مردم وحشتزده که شاهد نابودی تدریجی شهر بودند، بهسرعت بهسمت شهر پمپئی رفتند. حدود ۶ صبح، گازها و مواد آتشفشانی از دهانه وزوو خارج شد و شهر پمپئی را در میان گرفت.
اکثر قربانیان شهر بهواسطه تنفس هوای بسیار داغ، ریههایشان سوخت و عضلات بدنشان دچار انقباض شدید شد. در ادامه خاکسترهای آتشفشانی، اجساد را بهطور کامل دفن کرد و در نتیجه همچون یک مومیایی در طول هزاران سال سالم و دستنخورده باقی ماندند.
پلینی جوان و مادرش در شهر میسنوم به دیگر پناهندگانی پیوستند که از ترس زلزله در حال ترک شهر بودند. او میگوید که در آن زمان پهنه دریا به واسطه قدرت آتشفشان به عقب رانده شد. در خاطرات پلینی آمده است که آن ابر سیاه و ترسناک گاهی اوقات با بادهای سوزان مارپیچی، پاره پاره میشد. او مردمی را توصیف میکند که بهخاطر وزش آن بادها، خسخس میکردند و بریدهبریده نفس میکشیدند.
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
منبع عکس: سایت pompeiisites.org (عکاس: ناشناس)
نویسندگان: مریم اصلانی، عاطفه کماسی/ بازنویسی: صدیقه شجاعی