پیشدادیان؛ نخستین سلسله داستانی ایران

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش جمعه، ۳۰ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۸:۰۵
پیشدادیان؛ نخستین سلسله داستانی ایران

پیشدادیان، نخستین دودمان فرمانروا در تاریخ اساطیری ایران، به «فرمانروایان جهان» معروف بودند؛ اما قلمروی شاهی آن‌ها به ایران بزرگ محدود می‌شد.

پیشدادیان اولین فرمانروایان تاریخ اساطیری ایران به شمار می‌روند. آنچه درباره پیشدادیان به ما رسیده است، روایات شفاهی از گذشته‌های دور است که سینه به سینه منتقل و در دوره‌های بعد مکتوب شده‌اند. این روایات از کیومرث (یا گئومرته) به‌عنوان نخستین انسان یا نخستین مرد یاد می‌کنند. در این روایات شاهان دیگر پیشدادی نیز که یکی بعد از دیگری به حکومت می‌رسند، هریک در شکل‌گیری تمدن بشری نقش خاصی ایفا می‌کنند.

آنچه باید درباره پیشدادیان بدانید:

درباره پیشدادیان

پیشدادیان اولین سلسله پادشاهان ایرانی محسوب می‌شوند که قلمروی فرمانروایی آن‌ها در مشرق ایران قرار داشت. نگاهی به متن اوستا در بخش‌های زامیادیشت، رام‌یشت و وندیداد نشان می‌دهد که روایت‌ها و شخصیت‌های مربوط به این دودمان به عصر هم‌زیستی ایرانیان و هندیان می‌رسد. در باور عموم، اساطیر جنبه غیرواقعی و افسانه‌ای دارند؛ اما برخلاف تصور عامه، در علم اسطوره‌شناسی، تاریخ متکی بر روایت شفاهی را اسطوره می‌گویند. 

سلسله پیشدادیان به‌علت عدم وجود سند مکتوب، اثر یا کتیبه‌ای از دوره حکومت، تا به امروز در بخش اساطیری تاریخ ایران جای گرفته‌اند؛ چنانچه با کاوش‌های باستان‌شناسی اثری از این سلسله به دست بیاید، جایگاه آن در تاریخ تغییر می‌کند. 

خدای‌نامه کیومرث را اولین شاه جهان و نخستین انسان روی زمین معرفی می‌کند

برخی منابع ایرانی کیومرث را اولین انسان روی زمین و نخستین شاه جهان می‌شناسند؛ اما منابع قدیم او را تنها نخستین انسان روی زمین می‌دانند و سخنی از پادشاهی او نمی‌گویند. در برخی از روایات مربوط به پیشدادیان، پادشاهان این دودمان هوشنگ، تهمورث، جمشید، فریدون و منوچهر هستند؛ اما طبق خداینامه که یکی از منابع فردوسی در نگارش و سرودن شاهنامه نیز بوده است، پادشاهان این سلسله شامل کیومرث، هوشنگ، تهمورث، جمشید، ضحاک، فریدون، منوچهر، نوذر، افراسیاب و گرشاسب هستند.

اطلاعات و روایات متنوعی درباه تبار، مدت و وقایع دوره پادشاهی هریک از پادشاهان سلسله پیشدادیان در منابع مختلف وجود دارد. علت اختلاف روایت این است که اطلاعات مربوط به این سلسله از روایات شفاهی گرفته شده‌اند.

شاهان پیشدادی به‌عنوان اولین پادشاهان روی زمین، تعالیم، ابداعات و نهادهایی را تاسیس کردند که به رشد تمدن انسان‌ها کمک بسیاری کرد؛ اما چون در آن دوره وضعیت انسان در ابتدای ورود به تمدن قرار داشت، پادشاهان اولیه این سلسله هم بر انسان و هم بر جانوران فرمان می‌راندند. مطالعه حوادث دوره پادشاهی پیشدادیان نشان می‌دهد که دشمن اصلی آن‌ها موجوداتی با ویژگی‌های انسانی بوده‌اند که به آن‌ها دیو می‌گفتند؛ دیوانی که آسایش مادی آن‌ها را به هم می‌زدند و طول عمر بسیار داشتند. پژوهشگران دیوان را انسان‌های بومی ساکن شمال ایران می‌دانند.

شاهان پیشدادی مبدع اولین عناصر تمدن در روی زمین بودند

شاهان پیشدادی مبدع اولین‌ها در روی زمین بوده‌اند. کیومرث که اولین انسان و اولین شاه روی زمین بود و ۳۰ سال شاهی کرد، برای اولین بار سلاح ساخت، جامه به تن کرد، خط نوشت، سال را به ماه تقسیم کرد و آیین شاهی را بنیاد گذاشت.

هوشنگ برای اولین بار آتش را کشف کرد و تهمورث که به او «زیناوند» نیز می‌گویند، حیوانات را اهلی کرد؛ وی تنبور ساخت، خواندن و نوشتن را بنیان گذاشت و عمارت و آبادانی را رواج داد. در عصر جمشید یا «هورچهر»، بزرگ‌ترین شاه پیشدادی، که هم شاه بود و هم موبد، پیشدادیان وارد دوره تمدنی چشمگیری شدند و تمام عناصر تمدن شهری در دوره او ایجاد شد. انسان این عصر به استخراج فلزات از معادن روی آورد، درخت کاشت، انگشتری ساخت، ابریشم تابید، نقاشی و رنگ‌رزی آموخت و همچنین صنعت و حرفه‌های جدید بنیان نهاد. نجوم، پزشکی، ایجاد طبقات اجتماعی، ساخت گرمابه، پل، کاخ، آتشکده و شکل‌گیری جشن‌های آیینی را نیز به دوره شاهی او نسبت می‌دهند.

پیشدادیان و هخامنشیان

نبرد با ضحاک

منبع عکس: golvani.ir

تطبیق شخصیت‌های اساطیری با شخصیت‌های مشهور تاریخی، روشی غالب در اسطوره‌زدایی است. شیوه رایج این نظریات در حوزه اساطیر، حرکت به سوی واقع‌نمایی و دوری شخصیت‌های اساطیری از جنبه‌های فوق طبیعی محسوب می‌شود. با این هدف شخصیت‌های اساطیری با شبیه‌ترین افراد و شخصیت‌ها یا حوادث تاریخی تطبیق داده می‌شوند.

روایات سلسله شاهان پیشدادی نشان می‌دهد که اگرچه روایات این سلسله جنبه اساطیری دارند، بیشتر حوادث و عناصر آن واقعی هستند؛ زیرا شاهان پیشدادی از نگاه اسطوره‌ای در به وجود آمدن تمدن نقش داشته‌اند. به این جهت برخی پژوهشگران تلاش کرده‌اند ضمن زدودن چهره اساطیری این شخصیت‌ها، آن‌ها را وارد تاریخ کنند.

برخی پژوهشگران شاهان هخامنشی را با خاندان پیشدادیان تطبیق داده و فریدون را با کوروش یکی دانسته‌اند. برخی عقیده دارند پیشدادیان به دو شاخه فریدونی و نوذری تقسیم می‌شدند. آن‌ها با تطبیق کوروش با فریدون، این دو شاخه را با دوشاخه هخامنشیان یکی دانسته‌اند. در منابع یونانی این تقسیم‌بندی با عنوان فرتریان (به معنی خاندان حکومتی پیشین) و نئوتریان (خاندان نوذر، خاندان حکومتی نو) ذکر شده است.

در اوستا و شاهنامه، کیانیان و نوذریان معاصر یکدیگر هستند و «ویشتاسب کیانی» پسر لهراسب را با ویشتاسب هخامنشی یکی دانسته اند. هرتسفلد (Ernst Emil Herzfeld)، ایرانشناس و باستان‌شناس آلمانی، یکی از کسانی بود که خاندان کوروش را با پیشدادیان و نوذریان را با شاخه ویشتاسب از خاندان هخامنشی یکی دانست؛ اما هنینگ (Walter Bruno Henning)، خاورشناس آلمانی، با آن‌ها مخالفت کرد و این نظریه را فاقد اعتبار علمی و سند تاریخی دانست.

پیشدادیان در شاهنامه

پیشدادیان در شاهنامه

منبع عکس: cgie.org.ir

شاهنامه فردوسی یکی از منابع مهمی است که تاریخ اساطیری پیشدادیان را روایت می‌کند. فردوسی شاهنامه را در دو بخش اساطیری و تاریخی سرود که پیشدادیان و کیانیان در بخش اساطیری آن و ساسانیان در بخش تاریخی کتاب قرار گرفتند.

طبق روایت فردوسی، کیومرث، اولین پادشاه پیشدادی بود. فردوسی کیومرث را انسانی توصیف می‌کند که پوست پلنگ می‌پوشید و ساکن کوه بود؛ اما بعد از مدتی بر تخت سلطنت نشست. شاهنامه بنیان شهرسازی را به دست کیومرث می‌داند و شهرهای بلخ، دماوند و استخر را جزو ساخته‌های وی معرفی می‌کند. چون سیامک پسر کیومرث به دست دیوان کشته شد، بعد از مرگ او هوشنگ، پسر سیامک، جانشین پدربزرگ شد و بر تخت شاهی ایران نشست.

طبق منابع اساطیری بیشترین عناصر تمدنی در دوره جمشید پادشاه پیشدادی شکل گرفت

هوشنگ که در اوستا، هائوشینگهه (هئوشینگه) به‌معنای «سازنده منازل خوب» نامیده می‌شد، دومین پادشاه پیشدادی است و او را بنیان‌گذار شوش و بابل می‌دانند. برخی مورخان او را پیشداد و فرمانروای هفت اقلیم معرفی کرده‌اند. فردوسی نام هوشنگ را برگرفته از هوش و فرهنگ می‌داند و همچنین کشف آتش و تولید ابزارآلات آهنی و جنگی را به دوره او نسبت می‌دهد.

تهمورث به معنی «دلیر» سومین پادشاه پیشدادی در شاهنامه محسوب می‌شود که مسعودی در کتاب «مروج‌الذهب و معادن‌الجوهر» او را هم‌عصر بودا در هند دانسته است؛ اما فردوسی اشاره‌ای به این موضوع نمی‌کند. طبق روایت شاهنامه، تهمورث با دیوان در مازندران جنگید و آن‌ها را برانداخت؛ او همچنین به مردم سواد خواندن، نوشتن، بافندگی و ریسندگی آموخت.

جمشید چهارمین و مهم‌ترین شاه پیشدادی بود که نام او به‌معنای «درخشنده» به کار می‌رود. به گفته شاهنامه، جمشید هنگامی که طول روز و شب با هم برابر شد، اول فروردین را «نوروز» نامید و آن را جشن گرفت. در دوره پادشاهی او انواع سلاح‌های آهنی، لباس‌هایی از نخ پنبه‌ای، پشمی و ابریشمی رواج یافت؛ همچنین در این دوره مواد معدنی استخراج شدند و فن پزشکی به درجه اعلای خود رسید. در ساختمان‌سازی تحولی بزرگ شکل گرفت؛ زیرا دیوان نحوه ساختن خشت و استفاده از سنگ و گچ برای بنای خانه را به پیشدادیان آموختند و قصرهای باشکوهی برای آن‌ها ساختند.

جمشید مردم عصر خود را به چهار طبقه دین‌داران، ارتشیان، کشاورزان و پیشه‌وران تقسیم کرد

جمشید مردم را به چهار طبقه دین‌داران، ارتشیان، کشاورزان و پیشه‌وران تقسیم کرد. در شاهنامه از جام جمی سخن به میان می‌آید که جمشید وقایع هفت اقلیم را در آن می‌دید. کبر و غرور بر جمشید که سرمست نوشیدن باده بود چیره شد و خود را جهان‌آفرین خواند. بعد از آن مورد قهر اهورمزدا قرار گرفت و ضحاک بر او چیره شد، دخترانش را اسیر کرد و آن‌ها را به زنی گرفت؛ سپس با ظلم و ستم بر مردم، فرزندان آن‌ها را طعمه مارهای خود کرد. ضحاک فرزندان کاوه آهنگر را نیز قربانی و تغذیه مارهای خود کرد. تنها یک فرزند از کاوه باقی مانده بود، کاوه از ضحاک درخواست کرد او را نکشد؛ اما ضحاک توجهی به کاوه نکرد.

درفش کاویانی

منبع عکس: adabiatqorve.blogfa.com

کاوه پیشبند چرمی خود را که از پوست شیر بود، بر فراز چوبی زد و درفشی برافراشت تا دادخواه ایرانیان شود. مردم که دور کاوه جمع شده بودند، برعلیه ضحاک برخاستند و بر او پیروز شدند؛ سپس فریدون را که از نژاد جمشید بود به پادشاهی ایران برگزیدند. فریدون بعد از آسودگی از کار ضحاک، چرم کاوه را به گوهر آراست و آن را «درفش کاویان» نام‌ گذاشت.

فریدون در پایان دوره پادشاهی قلمروش را بین سه پسر خود به نام‌های سلم، تور و ایرج تقسیم کرد تا با خیال راحت بندگی اهورامزدا کند. او ایران را به ایرج، توران (ترکستان) را به تور و روم را به سلم سپرد. ایران کشوری آباد‌تر از توران و روم بود؛ به این جهت دو برادر علیه ایرج متحد شدند تا قلمروی او را از آن خود کنند. آن‌ها در جریان این جنگ ایرج را کشتند و سر او را نزد فریدون فرستادند.

فریدون از پادشاهان پیشدادی بر ضحاک شورید و او را شکست داد

بعد از ایرج، منوچهر، نوه دختری او، جانشین وی شد. او برای پایان دادن به اختلافات مرزی بین ایران و توران، آرش کمانگیر را فراخواند تا تیری از بالای دماوند پرتاب کند تا هرجا فرود آمد، مرز ایران و توران شود. در شاهنامه نامی از آرش نیست؛ اما در منابع دوره اسلامی نام «ایرش» و «شواتیر» و در متون اوستایی نام «ارخش» را آورده‌اند.

در شاهنامه سام سردار منوچهر، امارات سیستان و زابلستان را به عهده دارد. او پدر زال و پدربزرگ رستم، پهلوان نام‌دار شاهنامه است. سام پسری به نام زال داشت که به‌علت دارا بودن موهای سپید، او را نپذیرفت. او زال را درون غاری در البرز کوه رها کرد و سیمرغ او را بزرگ کرد؛ اما سام بعد از مدتی به البرز کوه رفت و زال را با خود به زابلستان برد. زال در جوانی با رودابه دختر مهراب، پادشاه کابل، ازدواج کرد که حاصل آن رستم، پهلوان نام‌دار شاهنامه بود.

طبق روایات فردوسی، نوذر پسر منوچهر، از رسم پدر در پادشاهی سرپیچی کرد. ارتش بر او شورید و ایران در برابر افراسیاب تورانی در موضع ضعف قرار گرفت. افراسیاب نوذر را کشت. بعد از مرگ نوذر، ذو، پسر تهماسب، پادشاه شد و سپس گرشاسب، پسر ذو، که آخرین شاه پیشدادی بود، به تخت سلطنت ایران نشست و تمام دوره پادشاهی‌ او در جنگ با افراسیاب سپری شد.

پیشدادیان و کیانیان

پیشدادیان و کیانیان

منبع عکس: infu.ir

پیشدادیان و کیانیان دو سلسله مجزا از هم هستند که با پایان کار یکی، دیگری شاهی را به دست می‌گیرد. «کی» که در اوستا «کوی» هم آمده است، به معنی پادشاه به کار می‌رفت. طبق روایات اساطیری، گرشاسپ پسر زو، آخرین شاه پیشدادی بود که دوره شاهی او به جنگ با سپاه افراسیاب گذشت.

کیانیان که تبار آن‌ها به فریدون پیشدادی می‌رسید، بعد از پیشدادیان تشکیل سلسله دادند

با مرگ گرشاسب سلسله پیشدادیان منقرض شدند و کیقباد که موسس سلسله کیانیان بود به پادشاهی رسید. برخی روایات، کی‌قباد را از فرزندان منوچهر می‌دانند که رستم او را از البرز کوه آورد و به پادشاهی ایران نشاند. با فرض صحت این روایت، کیانیان نیز از نسل فریدون و تداوم دهنده راه پیشدادیان بوده‌اند. بعد از کی‌قباد، به‌ترتیب کیکاوس، کیخسرو، لهراسب، گشتاسب، بهمن، همای، داراب و دارا به شاهی ایران رسیدند.

کشف آتش توسط هوشنگ

منبع عکس: parsiandej.ir

پیشدادیان از سلسله‌های اساطیری تاریخ ایران هستند؛ زیرا تا به امروز هیچ سند مکتوب یا کتیبه‌ای به دست نیامده که حضور آن‌ها در تاریخ را اثبات کند. آنچه درباره پادشاهان این سلسله گفته شده و تا به امروز رسیده است، حاصل منابع شفاهی جمع‌آوری شده از دوره‌های پیشین است. بعضی پژوهشگران در تاریخ تطبیقی تلاش کرده‌اند تا شاهان این سلسله را با پادشاهان تاریخی تطبیق دهند که با مخالفت‌هایی روبه‌رو شدند. اگر شما هم درباره پیشدادیان و شاهان این سلسله نظری دارید، آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

پرسش‌های متداول

پیشدادیان چه کسانی بودند؟

اولین سلسله پادشاهی در تاریخ اساطیری ایران

معروف‌ترین پادشاه پیشدادیان کیست؟

جمشید جم

آیا پیشدادیان با هخامنشیان اشتراکی دارند؟

خیر

پیشدادیان در کدام بخش شاهنامه فردوسی قرار دارند؟

بخش اساطیری

منبع عکس کاور: amordadnews.com

مطالب مرتبط:

دیدگاه