عهدنامه گلستان؛ نقطه پایان منازعه تزارها با قاجار

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش یکشنبه، ۴ دی ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲
عهدنامه گلستان؛ نقطه پایان منازعه تزارها با قاجار

عهدنامه گلستان در سال ۱۸۱۳ میلادی بین ایران و روسیه منعقد شد و به موجب آن بخش‌هایی از خاک ایران در اختیار روسیه قرار گرفت.

روس‌ها از عهد پادشاهی پتر کبیر در اندیشه تصرف قفقاز و پیشروی به سوی سرزمین‌های جنوب ارس و آب‌های گرم خلیج فارس برای نزدیکی به هندوستان بودند. با روی کار آمدن الکساندر اول در روسیه، الحاق خاک گرجستان به این کشور اعلام شد. روسیه بعد از تثبیت موقعیت خود در گرجستان، نیروهای نظامی روس را برای حمله به گنجه در آنجا مستقر کرد. ارتش روسیه گنجه را تصرف کرد و در آنجا دست به کشتاری وسیع زد؛ سپس از حکام محلی قفقاز خواست تسلیم قوای روسیه شوند.

گنجه در آن تاریخ جزو قلمرو ایران بود و حمله روسیه به آن، تجاوز به خاک ایران محسوب می‌شد. حملات روسیه به مناطق تفلیس و قفقاز بهانه ایجاد جنگ‌های دوره اول ایران و روس از سال ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۳ میلادی شد. نبرد بین ایران و روسیه تا زمان میانجی‌گری سر گور اوزلی (Sir Gore Ouseley)، وزیرمختار انگلستان، برای برقراری عهدنامه گلستان، حدود ۹ سال طول کشید. ایران شرط برقراری صلح را مستلزم تخلیه خاک قفقاز از نیروهای روسی‌ و ختم تجاوز نظامی آن‌ها به سرزمین‌های تحت تابعیت خود اعلام کرد.

آنچه باید درباره عهدنامه گلستان بدانید:

عهدنامه گلستان در زمان کدام پادشاه بود؟

فتحعلی شاه قاجار

منبع عکس: wikipedia.org

روس‌ها برای دستیابی از شمال ایران به آب‌های گرم خلیج فارس و هندوستان، تضعیف ایران را در دستور کار خود قرار دادند و به خاک ایران حمله کردند. این حمله در دوره پادشاهی فتحعلی‌شاه قاجار و هم‌زمان با فعالیت‌های ژنرال گاردان در سال ۱۸۰۴ رخ داد که با هدف تقویت نیروهای نظامی ایران و توسط عباس‌میرزا، نائب‌السطلنه، آغاز شده بود. ژنرال گاردان (Claude Mathieu de Gardane) افسر فرانسوی، برای تعلیم نیروهای نظامی ایران و آشنایی آن‌ها با شیوه‌های جنگی مدرن به ایران آمده بود.

حمله سیسیانف به گنجه و تصرف آن، بهانه جنگ‌های دوره اول ایران و روسیه شد

در سال ۱۷۹۵ میلادی هراکلیوس دوم (یا ایراکلی دوم) شاه گرجستان فوت کرد و پسرش گئورگی دوازدهم به تخت سلطنت رسید. او خود را تحت تبعیت پل الکساندر اول، تزار روسیه قرار داد؛ اما در سال ۱۸۰۰ میلادی روس‌ها او را کشتند و گرجستان تحت حمایت روسیه قرار گرفت. پسران گئورگی به خاک ایران پناهنده شدند و از فتحعلی‌شاه درخواست کمک کردند.

با فتح گرجستان توسط روسیه، سیسیانوف (Pavel Tsitsianov) سردار روس، حاکم قفقاز شد و به گنجه حمله کرد. او در سال ۱۸۰۳ میلادی «جواد خان زیاد اوغلی»، حاکم گنجه را با اکثر بزرگان و اهالی گنجه قتل‌عام کرد و پس از تصرف شهر، نام آن را به «الیزابت‌پول» تغییر داد. حمله سیسیانوف به گنجه بدون اعلام جنگ، بهانه جنگ‌های دوره اول ایران و روس شد و فتحعلی‌شاه دستور جنگ را صادر کرد. او پسرش عباس‌میرزا و میرزاعیسی فراهانی، وزیر وی را مامور جنگ با روس‌ها کرد.

جنگ دوره اول ایران و روس

جنگ‌های ایران و روس

منبع عکس: wikipedia.org

عباس‌میرزا در سال ۱۸۰۴ میلادی روس‌ها را در جنگ اچمیازین (Echmiadzin) شکست داد و ایروان را تصرف کرد. سیسیانوف فرمانده ارتش روسیه در سال ۱۸۰۵ توسط حاکم باکو کشته شد و گودویچ فرماندهی ارتش روسیه را به عهده گرفت. عباس‌میرزا روس‌ها را در سال ۱۸۰۷ شکست داد و شوشی و شروان را ضمیمه ایران کرد. گودویچ نماینده‌ای برای امضای قرارداد متارکه جنگ به ایران فرستاد؛ اما فتحعلی‌شاه به امید همراهی ناپلئون با ارتش ایران، شرط مذاکرات را تخلیه نواحی تحت اشغال شده دانست و نماینده روسیه دست خالی بازگشت. در سال ۱۸۰۱۳ به‌علت پیمان اتحاد بین انگلستان و روسیه، مستشاران نظامی انگلیس که در ایران حضور داشتند، پست‌های خود را ترک کردند.

نیروهای عباس‌میرزا به‌علت برتری تجهیزات نظامی ارتش روسیه در جنگ اصلاندوز شکست خوردند 

روسیه در سال ۱۸۱۳ دست به حمله عمومی زد و در جنگ اصلاندوز ایروان را تصرف کرد. با تصرف ایروان، شکست جبران‌ناپذیری به ارتش ایران و عباس میرزا وارد شد. با فتح اصلاندوز، آذربایجان نیز تهدید شد؛ بعد از مدتی کوتاه به‌علت عدم تجهیزات کافی ارتش ایران و برتری ارتش روسیه در تجهیزات جنگی، تبریز، پایتخت نائب‌السلطنه نیز به تصرف روس‌ها درآمد. با بروز چنین اوضاعی، فتحعلی‌شاه تحت فشار «سر گور اوزلی» وزیرمختار انگلیس، از ترس قطع حمایت مالی انگلیس از ایران و پیشروی بیشتر روس‌ها در خاک کشور، تقاضای متارکه جنگ را پذیرفت.

شواهد تاریخی نشان می‌دهد که فتحعلی‌شاه و عباس‌میرزا در ابتدا به پیشنهاد سر گور اوزلی مبنی بر ایجاد صلح بین ایران و روسیه پاسخ مثبتی ندادند؛ اما اوزلی برای ایجاد مذاکرات صلح دست به تلاش‌ بیشتری زد. روسیه بی‌میل به ایجاد مذاکرات صلح نبود؛ اما عباس‌میرزا نائب‌السلطنه نمی‌پذیرفت. سرگور اوزلی به تبریز رفت و برای کسب رضایت عباس‌میرزا به متارکه جنگ، با او صحبت کرد و رضایت وی را جلب کرد.

اوزلی پس از کسب رضایت فتحعلی‌شاه و عباس‌میرزا پیشنهاد کرد میرزا ابوالحسن خان ایلچی (از عوامل انگلیس) را به‌عنوان نماینده ایران در مذاکرات صلح منصوب کنند؛ زیرا می‌دانست برای دستیابی به هدف، باید از ورود افراد مورد تایید عباس‌میرزا به‌ویژه، قائم مقام اول و دوم (صدراعظم‌های دولت قاجار)، همچنین میرزا محمد‌علی آشتیانی (پیشکار عباس‌میرزا) جلوگیری کند. سرانجام میرزا ابوالحسن خان ایلچی به‌عنوان نماینده ایران و روتیشچف به‌عنوان نماینده روسیه معرفی شدند و دو کشور با میانجیگری سر گور اوزلی انگلیسی در روستای گلستان به گفت‌وگو نشستند. این پیمان در تاریخ ۲۹ شوال ۱۲۲۸ ه‍جری قنری (۲۴ اکتبر ۱۸۱۳) میلادی منعقد شد. 

متن عهدنامه گلستان

متن عهدنامه گلستان

منبع عکس: commons.wikimedia.org

متن کامل عهدنامه گلستان که یک مقدمه و ۱۱ فصل را در بر می‌گیرد، به این شرح است:

اعلی‌حضرت قضا و قدرت، خورشید رایت، پادشاه جم جاه و امپراتور عالی دستگاه ممالک بالاستقلال کل ممالک آمپیریه روسیه و اعلی‌حضرت قدر قدرت، کیوان رفعت، پادشاه اعظم سلیمان جاه، ممالک بالاستقلال کل ممالک شاهانه ایران به ملاحظه کمال مهربانی و اشفاق علیتین که در ماده اهالی و رعایای متعلقین دارند رفع و دفع عداوت و دشمنی که برعکس رأی شوکت آرای ایشان است طالب و به استقرار مراتب مصالحه میمونه و دوستی جواریت سابقه موکده را در بین الطرفین راغب هستند، با حسن‌الوجه رأی علیتین قرار گرفته در انجام این امور نیک و متصوبه از طرف اعلیحضرت قدر قدرت پادشاه اعظم بالاستقلال کل ممالک روسیه به عالیجاه معلی جایگاه جنرال لیوتنال سپهسالار روسیه و مدیر عساکر ساکنان جوانب قفقازیه و گرجستان، ناظم امور و مصالح شهریه ولایات غوبرنای و گرجستان و قفقازیه و حاجی طرخان و کارهای تمامی ثغور و سرحدات این حدودات و سامان، امرفرمای عساکر سفاتین بحر خزر، صاحب حمایل الکساندر نویسکی ذی‌حمایل مرتبه اولین آنای مرتبه دار رابع عسکریه مقتدره حضرت گیورکی، صاحب نشان و شمشیر طلا المرقوم به جهت «رشادت و بهادری» نیکلای رتیش چف اختیار کلی اعطا شده و اعلیحضرت قدر قدرت والا رتبت، پادشاه اعظم، مالک بالاستقلال کل ممالک ایران هم عالیجاه معلی جایگاه، ایلچی بزرگ دولت ایران که مأمور دولتین روم و انگلیس بودند، عمده الامرا و الاعیان، مقرب درگاه ذی‌شأن و محرم اسرار نهان و مشیر اکثر امور دولت علیه ایران از خانواده و دودمان وزارت و از امرای واقفان حضور در مرتبه دویم آن، صاحب شوکت عطایای خاص پادشاهان خود از خنجر و شمشیر و کارد مرصع و استعمال ملبوس ترمه و اسب مرصع یراق میرزا ابوالحسن خان را که در این کار مختار بالکل کرده‌اند حال در معسکر روسیه و رودخانه زیوه من محال گلستان متعلقه ولایات قراباغ ملاقات و جمعیت کردند. بعد از ابراز و مبادله مستمسک مأموریت و اختیار کلی خود به یکدیگر، ملاحظه و تحقیق امور متعلق به مصالحه مبارکه به نام پادشاهی عظام قرار و به موجب اختیار نامجات طرفین، قیود و فصول و شروط مرقومه را تا‌الابد مقبول و منصوب و استمرار می‌داریم:

فصل اول: بعد از این، امور جنگ و عداوت و دشمنی که تا حال در دولتین علیتین روسیه و ایران بود به موجب این عهدنامه تا‌الابد مقطوع و متروک و مراتب مصالحه اکید و دوستی و وفاق شدید در بین اعلیحضرت قضا قدرت، پادشاه اعظم امپراطور مالک بالاستقلال کل ممالک روسیه و اعلیحضرت خورشید رایت، پادشاه دارا شوکت ممالک ایران و وارث و ولیعهدان عظام و میانه دولتین علیتین ایشان پایدار و مسلوک خواهد بود.

فصل دویم: چون پیشتر به موجب اظهار و گفتگوی طرفین قبول و رضا از جانبین دولتین شده است که مراتب مصالحه در بنای اسطاطوسکوادپریز ندیم یعنی طرفین در هر وضع و حالی که تا قرارداد مصالحه الحالیه بوده است از آن قرار باقی و تمامی الکای ولایات خوانین نشین که تا حال در تحت تصرف هر یک از دولتین بوده کماکان در تحت ضبط و اختیار ایشان بماند، لهذا در بین دولتین علیتین روسیه و ایران به موجب خط مرقومه ذیل سنور و سرحدات مستقر  تعیین شده از ابتدای اراضی آدینه بازار به خط مستقیم از راه صحرای مغان تا به معبر یدٌی بلوک رود ارس و از بالای کنار رود ارس تا ایصال و الحاق رودخانه کپنک چای به پشت کوه مقری و از آن جا خط حدود سامان ولایات قراباغ و نخجوان از بالای کوههای آلداگوز به دره لکر می‌رسد و از آنجا به سرحدات قراباغ و نخجوان و ایروان و نیز رسدی از سنور گنجه جمع و متصل شده، بعد از آن حدود مزبوره که ولایت ایروان و گنجه و هم حدود قزاق و شمس‌الدین لو را تا به مکان ایشیک میدان مشخص و منفصل می‌سازد و از ایشیک میدان تا بالای سر کوه‌های طرف راست طرق و رودخانه های حمزه چمن و از سر کوه‌های پنبک تا گوشه حدود محال شوره‌گل و از گوشه شوره گل از بالای کوه برفدار آلداگوز گذشته از سر حد محال شوره‌گل و میانه حدود قریه سدره وارنیک به رودخانه آرپه چای ملحق و متصل شده معلوم و مشخص می‌گردد و چون ولایات خوانین نشین طالش در هنگام عداوت و دشمنی دست به دست افتاده، لهذا به جهت زیاده صدق و راستی حدود ولایات طالش مزبوره را از جانب انزلی و اردبیل بعد از تصدیق این صلحنامه از پادشاهان عظام، معتمدان و مهندسان مأمور که به موجب قبول و وفاق یکدیگر و به معرفت سرداران جانبین، جبال و رودخانه‌ها و دریاچه و امکنه و مزارع طرفین تفصیلاً تجدید وتمیز و تشخیص می‌سازند آن را نیز معلوم و تعیین ساخته آنچه در تحریر این صلحنامه در دست و در تحت تصرف جانبین باشد معلوم کرده، آن وقت خط حدود ولایت طالش نیز بر اسطاطوسکوادپریز ندیم مستقر و معین ساخته هر یک از طرفین آنچه در تصرف دارد بر سر آن باقی خواهد ماند و همچنین در سرحدات مزبوره فوق اگرچیزی از خط طرفین بیرون باشد معتمدان و مهندسان مأموره طرفین هر یک طرف موافق بیرون باشد معتمدان و مهندسان مأموره طرفین هر یک طرف موافق اسطاطوسکوادپریز ندیم رضا خواهد داد.

فصل سوم: اعلیحضرت قدر قدرت، پادشاه اعظم مالک بالاستقلال کل ممالک ایران به جهت ثبوت دوستی و وفاقی که به اعلیحضرت خورشید رتبت، امپراطور کل ممالک روسیه دارند به این صلحنامه به عوض خود و ولیعهدان عظام تخت شاهانه ایران ولایات قراباغ و گنجه که الان موسوم به الیزابت پول است و الکای خوانین نشین شکی، شیروان، قوبه، دربند، بادکوبه و هر جا از ولایات طالش را با خاکی که الان در تحت تصرف دولت روسیه است و تمامی داغستان، گرجستان، محال شوره گل، آچوق باش، کورنه، مینگرلی، آبخازی و تمامی الکا و اراضی که در میانه قفقازیه و سرحدات معینه الحاله بوده و نیز آنچه از اراضی دریای قفقازیه تا کنار دریای خزر متصل است مخصوص و متعلق به ممالک آمپیریه روسیه می‌داند.

فصل چهارم: اعلیحضرت خورشید رایت، امپراطور قدر قدرت، پادشاه اعظم ممالک ایران به جهت اثبات این معنی که بنابر همجواریت طالب و راغب است که در ممالک شاهانه ایران مراتب استقلال و اختیار پادشاهی را در بنای اکید مشاهده و ملاحظه کنند، لهذا از خود و از عوض ولیعهدان عظام اقرار می‌کنند که هر یک از فرزندان عظام ایشان که به ولیعهدی دولت ایران تعیین می‌گردد هر گاه محتاج به اعانت و امدادی از دولت روسیه باشد مضایقه ننماید، تا از خارج کسی نتواند دخل در مملکت ایران کند و به امداد و اعانت روس دولت ایران مستقر و محکم گردد و اگر در سر امور داخله مملکت ایران فیمابین شاهزادگان مناقشتی دولت روس را در آن میانه کاری نیست، تا پادشاه وقت خواهش کند.

فصل پنجم: کشتی‌های دولت روسیه که برای معاملات روی دریای خزر تردد می‌کنند به دستور سابق ماذون خواهند بود که به سواحل و بنادر جانب ایران عازم و نزدیک شوند و زمان طوفان و شکست کشتی از طرف ایران اعانت و یاری دوستانه نسبت به آن‌ها بشود. کشتی‌های جانب ایران هم به دستور سابق مأذون خواهند بود که برای معامله روانه سواحل روسیه شوند و به همین نحو در هنگام شکست و طوفان از جانب روسیه اعانت و یاری دوستانه درباره ایشان معمول گردد. کشتی‌های عسکریه جنگی روسیه به طریقی که در زمان دوستی یا در هروقت کشتی‌های جنگی دولت روسیه با علم و بیدق در دریای خزر بوده‌اند حال نیز محض دوستی اذن داده می‌شود که به دستور سابق معمول گردد و احدی از دولت‌های دیگر سوای دولت روس کشتی‌های جنگی در دریای خزر نداشته باشد.

فصل ششم: تمام اسرایی که در جنگ‌ها گرفته شده‌اند یا اینکه به اهالی طرفین اسیر شده از کریستیان یا هر مذهب دیگر باشند می‌باید تا وعده سه ماه هلالی بعد از تصدیق و خط گذاردن در این عهدنامه از طرفین مرخص و رد شده هر یک از جانبین خرج و مایحتاج به اسرای مزبوره داده به قراکلیسا رسانند و وکلای سر حدات طرفین به موجب نشر اعلامی که در خصوص فرستادن آن‌ها به‌جای معین به یکدیگر می‌کنند اسرای جانبین را باز دریافت خواهند کرد و آنانکه به سبب تقصیر یا خواهش خود از مملکتین فرار کرده‌اند، اذن به آن کسانی که به رضا و رغبت خود اراده آمدن داشته باشند داده شود که به وطن خود مراجعت کنند، و هر کس از هر قومی چه اسیر و چه فراری که نخواسته باشد بیاید کسی را با او کاری نیست و عفو و تقصیرات از طرفین نسبت به فراریان اعطا خواهد شد.

فصل هفتم: علاوه از قرار و اظهار مزبوره بالا رای بیضا ضیای اعلیحضرت کیوان رفعت، امپراطور اعظم روسیه و اعلیحضرت قدر قدرت، پادشاه اعظم ممالک ایران قرار یافته که ایلچیان معتمد طرفین که هنگام لزوم مأمور و روانه دارالسلطنه جانبین می‌شوند بر وفق لیاقت رتبه امور، کلیه مرجوعه ایشان را حاصل و پرداخت و سجل کنند و به دستور سابق وکلایی که از دولتین، به‌خصوص حمایت ارباب معاملات در بلاد مناسبه طرفین تعیین و تمکین شده زیاده از ده نفر عمله نخواهند داشت و ایشان به اعزاز شایسته مورد مراعات شده و به احوال ایشان هیچ‌گونه زحمت نرسیده، بل زحمتی که به رعایای طرفین عاید گردد و به موجب عرض و اظهار وکلای مزبوره رضای ستمدیدگان جانبین داده شود.

فصل هشتم: در باب آمد و شد قوافل و ارباب معاملات در میان ممالک دولتین علیتین اذن داده می‌شود که هر کس از اهالی تجار به‌خصوص به ثبوت اینکه دوست رعایا و ارباب معاملات متعلقه به دولت بهیه روسیه یا تجار متعلق به دولت علیه ایران هستند، از دولت خود یا از سر حدداران تذکره یا کاغذ راه در دست داشته باشند، از طریق بحر و بر به جانب ممالک این دو دولت بدون تشویش آیند و هر کسی هرقدر خواهد ساکن و متوقف گشته به امور معامله و تجارت اشتغال کنند و زمان مراجعت آن‌ها به اوطان خود از دولتین مانع ایشان نشوند. آنچه مال و تنخواه از امکنه ممالک روسیه به ولایات ایران و نیز از طرف ایران به ممالک روسیه برند و به معرض بیع رسانند یا معاوضه با مال و اشیاء دیگر کنند، اگر در میان ارباب معاملات طرفین به‌خصوص طلب و غیره شکوه و ادعایی باشد به موجب عادت مألوفه به نزد وکلای طرفین یا اگر وکیل نباشد نزد حاکم آنجا رفته امور خود را عرض و اظهار سازد تا ایشان از روی صداقت، مراتب ادعای آن‌ها را مشخص و معلوم کرده، خود یا به معرفت دیگران قطع و فصل کار را ساخته نگذارند تعرض و زحمتی به ارباب معاملات عاید بشود.

در باب تجار طرف ممالک روسیه که وارد ممالک ایران می‌شوند مأذون خواهند بود که اگر با اموال و تنخواه خودشان به جانب ممالک پادشاهانه دیگر که دوست ایران هستند بروند از طرف دولت ایران بی‌مضایقه تذکرات راه به ایشان بدهند و همچنین از طرف دولت روس در ماده تجارت اهالی دولت ایران که از خاک ممالک روسیه به جانب سایر ممالک پادشاهانه که دوست دولت روسیه باشند می روند، معمول خواهد شد.

وقتی که از رعایای دولت روسیه در زمان توقف و تجارت. در ممالک ایران فوت شده باشد اموال و املاک او در ایران بماند چون مایعرف او از مال رعایای دولت دوست است، لهذا می باید اموال مفوت به موجب قبض الوصول شرعی رد و تسلیم ورثه مفوت گردد و نیز اذن خواهد داد که املاک مفوت را اقوام او بفروشند، چنانکه که این معنی در ممالک روسیه و پادشاهان دیگر دستور و عادت بوده متعلق به هر دولت باشد مضایقه نمی کنند.

فصل نهم: باج و گمرک اموال تجار طرف دولت بهیه روسیه که به بنادر و بلاد ایران می‌آورند از یک تومان پانصد دینار در یک بلده گرفته از آنجا با اموال مزبوره به هر ولایت ایران بروند چیزی مطالبه نکرده و همچنین از اموالی که از ممالک ایران بیرون می‌آورند آن‌قدر گرفته زیاده به‌عنوان خرج و توجیه و تحمیل و اختراعات چیزی از تجار روسیه با شر و شلتاق مطالبه نشود و به همین نحو در یک بلده باج و گمرک تجار ایران که به بنادر و ممالک روسیه می‌آورند یا بیرون می‌برند به دستور گرفته، اختلافی به‌هیچ‌وجه نداشته باشند.

فصل دهم: بعد از نقل اموال تجار به بنادر کنار دریا یا آوردن از راه خشکی به بلاد سرحدات دولتین اذن و اختیار به تجار و ارباب معاملات طرفین داده شده که اموال خودشان را فروخته و اموال دیگر خریده یا معاوضه کرده، دیگر از امنای گمرک و مستاجرین طرفین اذن نخواسته باشند، زیرا که بر ذمه امنای گمرک و مستاجرین لازم است که ملاحظه کنند تا معطلی و تأخیر در کار ارباب معاملات وقوع نیافته، باج خزانه را از بایع یا از مبیع (یا از مشتری) هر نوع با هم سازش می‌کنند بازیافت دارند.

فصل یازدهم- بعد از تصدیق و خط گذاردن در این شروط نامه، وکلای مختار دولتین علیتین بلاتأخیر به اطراف جانبین اعلام و اخبار می‌کنند و امر اکید به‌خصوص بالمره ترک و قطع امور عداوت و دشمنی به هر جا ارسال خواهند کرد. شرط این شروط نامه‌الحاله که به‌خصوص استدامت مصالحه دائمه طرفین مستقر و دو قطعه مشروحه با ترجمان خط فارسی مرقوم و محرر و از وکلای مختار مأمورین دولتین علیتین مزبوره بالتصدیق و با خط و مهر مختم شده و مبادله با یکدیگر شده است باید از طرف اعلیحضرت خورشید رتبت. پادشاه اعظم، امپراتور اکرم، مالک کل ممالک روسیه و از جانب اعلیحضرت قدر قدرت، پادشاه والاجاه ممالک ایران به امضای خط شریف ایشان تصدیق گردد و چون این صلحنامه مشروحه مصدقه می‌باید از هر دو دولت پایدار به وکلای مختار برسد، لهذا از دولتین علیتین در مدت سه ماه هلالی وصول گردد.

تحریرآ فی معسکر روسیه در رودخانه زیوه من محال گلستان متعلقه قراباغ به تاریخ بیست و نهم شهر شوال‌المکرم سنه یک هزار و دویست و بیست و هشت (۱۲۲۸) هجری نبوی مطابق دوازدهم ماه اکتوبر سنه یک هزار و هشتصد و سیزده  ۱۸۱۳ عیسوی سمت تحریر رفت.

کدام مورد به موجب عهدنامه گلستان از حاکمیت ایران خارج شد؟

قفقاز به موجب عهدنامه گلستان از ایران جدا شد

منبع عکس: hedayatmizan.ir

به مناسبت عهدنامه گلستان، درمجموع حدود ۲۳۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های شمالی ایران در اختیار روسیه قرار گرفت. این منطقه شامل حدود ۲۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از چچن و اینگوش امروزی، حدود ۵۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از داغستان امروزی، حدود ۸۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از جمهوری آذربایجان امروزی، حدود ۱۰٬۰۰۰ کیلومتر مربع از ارمنستان امروزی و حدود ۶۸٬۰۰۰ کیلومتر مربع از گرجستان امروزی بود.

طی این قرار داد سرزمین‌های قره‌باغ، گنجه، شکی، شروان، باکو، قوبا، دربند، داغستان، ایالت‌های شرقی گرجستان (کاختی و کارتلی) و ایالت‌های غربی گرجستان (آبخاز، سامگرلو، گوریا و ایمرتی)، تمام مناطق غربی گرجستان در ساحل دریای سیاه و بخش‌هایی از تالش به روسیه واگذار شد.

عهدنامه گلستان چند ساله بود؟

عهدنامه گلستان یک قرارداد یک ساله بود. این عهدنامه از نظر فتحعلی‌شاه قاجار و عباس‌میرزا نایب‌السلطنه، یک عهدنامه قطعی نبود؛ بلکه موافقت‌نامه‌ای جهت متارکه جنگ و آتش‌بس بین ایران و روسیه محسوب می‌شد. اسناد و مدارک تاریخی ناظر بر این است که سر گور اوزلی، وزیر مختار انگلیس نیز در حضور فتحعلی‌شاه، عباس‌میرزا و میرزا حسن خان ایلچی از موافقت نامه گلستان به‌عنوان یک قرارداد متارکه جنگ یک ساله بین دو دولت یاد کرد. اوزلى در بخشی از گزارش خود نوشته است:

اكنون اختيارات كامل دارم متاركه‌اى را به‌مدت دوازده ماه بین ايران و روسيه برقرار كنم.

این نوشته‌ به‌جای مانده از وزیرمختار انگلیس مشخص می‌کند که عهدنامه گلستان بین ایران و روسیه قراردادی یک ساله بود و به قصد متارکه جنگ بین دو دولت انجام گرفت.

همچنین ژنرال روتیشچوف، فرمانده کل قوای روسیه در قفقاز و نماینده روسیه به هنگام عقد موافقت نامه گلستان، یادداشتی با همین مضمون نوشته و به مقامات ایرانی تحویل داده است تا به آن‌ها اطمینان خاطر دهد که این قرارداد یک عهدنامه دائمی نیست. این مستندات نشان می‌دهند عهدنامه گلستان نه یک پیمان دائمی، که موافقت‌نامه‌ای جهت توقف عاجلانه نبرد بود.

پایان عهدنامه گلستان

عباس‌میرزا نائب‌السلطنه

منبع عکس: یوتیوب اسرار تاریخ

بر مبنای اسناد تاریخی به‌جای‌مانده، عهدنامه گلستان به‌مدت ۱۲ ماه (یا به تعبیری یک سال) مابین ایران و روسیه بسته شد، یک قرارداد کوتاه‌مدت به‌منظور متارکه جنگ بود و بیشتر از آن ارزشی نداشت. جالب است بدانید لازمه قطعی شدن معاهده بین دولت‌ها، مبادله اسناد نهایی آن با امضای مقامات بلندپایه حکومتی است؛ در حالی که درباره امضای شاه و عباس‌میرزا بر سند توافق گلستان، هیچ سند تاریخی در دست نیست.

در سال‌های اخیر مباحثی درباره به پایان رسیدن مدت عهدنامه گلستان و ترکمانچای و الحاق مناطق از دست رفته در این عهدنامه‌ها به ایران مطرح شد؛ اما نظر به اینکه هریک از سرزمین‌های مذکور در قرارداد، امروزه در جغرافیای تاریخی جهان، یک دولت مستقل محسوب می‌شوند، این مورد را مطابق سازوکار بین‌المللی و قوانین آن، با دشواری مواجه و دستیابی به آن را غیرممکن می‌کند.

جنگ‌های دوره اول ایران و روس

منبع عکس: wikipedia.org

عهدنامه گلستان در منظر عموم ایرانیان‌ عهدنامه‌ای ننگین تلقی می‌شود که به‌موجب آن بخش‌های زیادی از خاک ایران جدا شد و در جغرافیای روسیه قرار گرفت. مورخان براین عقیده‌اند که عهدنامه گلستان تنها یک قرارداد متارکه جنگ یک‌ساله بوده است. پس از حدود یک دهه بعد از قرارداد گلستان، جنگ‌های دور دوم ایران و روسیه آغاز شد که به عهدنامه ترکمانچای انجامید؛ به همین دلیل به نظر می‌رسد که عهدنامه گلستان یک عهدنامه قطعی نبوده است. اگر شما هم درباره قرارداد گلستان نظری دارید، آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

پرسش‌های متداول

عهدنامه گلستان بین چه دولت‌هایی امضا شد؟

ایران و روسیه

عهدنامه گلستان در زمان کدام پادشاه قاجار منعقد شد؟

فتحعلی‌شاه قاجار

مدت زمان عهدنامه گلستان چند سال بود؟

۱۲ ماه

واسطه ایجاد قرارداد گلستان بین ایران و روسیه چه کسی بود؟

سر گور اوزلی، وزیر مختار وقت انگلستان

منبع عکس کاور: karabakh.org

مطالب مرتبط:

منبع هوشنگ مهدوي، عبدالرضا. تاریخ روابط خارجی ایران از ابتداي دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران: امیرکبیر، ۱۳۸۵. ورهام، غلامرضا. نظام سیاسی و سازمان‌های اجتمایی ایران در عصر قاجار، تهران: معین، ۱۳۸۵. طباطبایی مجد، غلامرضا. معاهدات و قراردادهای تاریخی در دوره قاجاریه، تهران، بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، شماره ۴۸، ۱۳۷۳. زرگری نژاد، غلامحسین. موافقتنامه‌ي گلستان،قرارداد متاركه‌ي جنگ يا عهدنامه‌ي قطعى؟!، مطالعات تاريخ اسلام سال سوم، شماره ۸، بهار ۱۳۹۰.

دیدگاه