جنگ چالدران، نبردی مشهور در تاریخ مشترک صفوی و عثمانی

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش دوشنبه، ۲۸ آذر ۱۴۰۱ ساعت ۱۰:۰۲
جنگ چالدران، نبردی مشهور در تاریخ مشترک صفوی و عثمانی

جنگ چالدران که بین شاه اسماعیل صفوی و سلطان سلیم عثمانی رخ داد، سرانجام به شکست صفویه و پیروزی عثمانی‌ها منجر شد.

با فروپاشی حکومت تیموریان، حکومت‌های محلی در ایران تشکیل شدند. شاه اسماعیل با شکست دولت‌های محلی، بر سراسر ایران تسلط یافت و بعد از حدود ۹۰۰ سال، حکومتی متمرکز در سراسر ایران تشکیل داد؛ همچنین مذهب شیعه را به‌عنوان مذهب رسمی دولت صفویه اعلام کرد. وجود مذهب رسمی شیعه در ایران صفوی، سبب واکنش‌های ازبکان و عثمانی‌ها، به‌عنوان همسایه‌های سنی مذهب ایران شد که جنگ چالدران، یکی از این واکنش‌ها بود.

همه چیز درباره جنگ چالدران: 

جنگ چالدران میان ایران و کدام کشورها بود؟

جنگ چالدران بین شاه اسماعیل یکم صفوی و سلطان سلیم عثمانی رخ داد

منبع عکس: siasat.com

جنگ چالدران یکی از وقایع مهم حکومت سرسلسله صفویه، شاه اسماعیل اول بود که در ایران رخ داد. تشکیل حکومتی قدرتمند در فلات ایران توسط شاه اسماعیل، با وجود مذهب رسمی شیعه و داشتن قدرت اقتصادی، فرهنگی و نظامی در حال گسترش، سبب ترس حکومت‌های همسایه ایران شد. دولت عثمانی مهم‌ترین کشوری بود که ایران را از لحاظ نظامی و مذهبی رقیبی جدی برای خود می‌پنداشت؛ به این علت تصمیم به نابودی آن گرفت.

جنگ چالدران بین ارتش شاه اسماعیل اول صفوی از ایران و سپاه سلطان سلیم اول عثمانی از روم (ترکیه فعلی) رخ داد. سلطان سلیم اول که بعد از برکناری پدرش (بایزید دوم)، با کودتا روی کار آمد، از ابتدای سلطنت خود قصد براندازی حکومت نوپای صفویه را داشت. به این جهت سپاه بزرگی از سربازان ینی‌چری (yeniceri به معنی «چریک») و ممالک دست نشانده عثمانی فراهم و حامیان شاه اسماعیل در آناتولی را قتل عام کرد. این قتل عام به‌همراه واکنش‌های ایران به آن، سلطان سلیم عثمانی را مجبور کرد در سال ۱۵۱۴ میلادی (سال ۸۹۳ هجری شمسی) راهی دشت چالدران شود و در آنجا اردو بزند. دشت چالدران در استان آذربایجان غربی کنونی واقع شده است.

جنگ چالدران چگونه شروع شد؟

آغاز جنگ چالدران

منبع عکس: sarpoosh.com

سلطان سلیم اول عثمانی در سال ۱۵۱۲ میلادی بر ضد پدرش بایزید قیام کرد و استانبول را به زیر سلطه خود درآورد. بایزید به ناچار از سلطنت کنار رفت، تخت را به پسر خود سلیم سپرد و یک ماه بعد درگذشت. سلطان سلیم اول که به «سنگدل» نیز شهرت داشت، در ابتدای سلطنت خود تمام مدعیان تاج و تخت به‌ویژه برادران خود را کشت. یکی از برادرزاده‌های او به اسم شاهزاده مراد به ایران پناهنده شد و شاه اسماعیل اول ضمن اینکه با مهربانی او را پذیرفت، حکومت بخشی از فارس را نیز به وی سپرد.

سلطان سلیم سفیری را به نزد شاه اسماعیل فرستاد تا ضمن اعلام جلوس رسمی او بر تخت سلطنت عثمانی، خواستار استرداد شاهزاده مراد شود؛ اما شاه اسماعیل، سلطان سلیم را غاصب سلطنت معرفی کرد و از قبول تقاضای او سر باز زد. سفیر عثمانی مدتی در ایران ماند و ضمن برقراری ارتباط با روسای ایلات در ایران، اطلاعاتی درباره اوضاع کشور جمع‌آوری کرد؛ سپس با گزارشی مفصل از اوضاع سیاسی، اجتماعی و نظامی ایران به نزد سلطان سلیم بازگشت و او را به جنگ با ایران تشویق کرد.

جنگ چالدران به‌علت پذیرش پناهندگی سلطان مراد عثمانی به ایران و قتل عام شیعیان آناتولی توسط سلطان سلیم عثمانی رخ داد

شاه اسماعیل در این فاصله از اختلاف بین اطرافیان سلطان سلیم استفاده کرد و به بهانه جمع‌آوری شیعیان آناتولی، نیروهای خود را به فرماندهی سران قزلباش به عثمانی فرستاد. نیروهای نظامی شاه اسماعیل شهرهای قره‌حصار و ملطیه، واقع در ترکیه امروزی را تصرف کردند؛ سپس در آنجا به نام پادشاه صفوی خطبه خواندند. آن‌ها همچنین نامه‌ای تهدیدآمیز به سلطان سلیم نوشتند و ضمن ارسال جامه زنان برای سلطان، وی را به جنگ طلبیدند.

اوضاع به‌وجود‌آمده سبب به هم ریختن نظم داخلی عثمانی، همچنین ایجاد شورش و هرج‌ومرج در آن شد. سلطان سلیم برای رفع خطر شمال و غرب امپراتوری خود، با دولت‌های مسیحی روسیه، مجارستان، ونیز و مولداوی صلح کرد تا به‌طور موقت به تنش در غرب قلمروی خود خاتمه دهد؛ سپس اهداف خود را در ایران دنبال کرد.

سلطان سلیم برای رفع خطر وجود شیعیان در خاک خود، از شیخ الاسلام استانبول، بالاترین مقام مذهبی عثمانی، خواست تا فتوا دهد ثواب قتل یک فرد شیعه از قتل ۷۰ کافر و مسیحی بیشتر است. با این فتوا، قتل عام گسترده‌ای در عثمانی شکل گرفت؛ حدود ۴۰,۰۰۰ نفر از شیعیان به قتل رسیدند و به دستور سلطان بر پیشانی کسانی که زنده مانده بودند، با آهن گداخته داغ گذاشتند که همه‌جا شناخته شوند.

با این قتل عام رعب‌آور، شعله‌های جنگ بین دو کشور برافروخته شد. سلطان سلیم فرماندهان خود را مجاب به جنگ با ایران کرد؛ سپس در سال ۹۲۰ هجری قمری، مصادف با ۱۵۱۴ میلادی، به‌سمت ایران حرکت کرد و به دشت چالدران رسید.

جنگ چالدران

جنگ چالدران

منبع عکس: golvani.ir

سفر سپاهیان سلطان سلیم به چالدران (دشتی وسیع با مساحت ۷۵۰ کیلومتر مربع در حدود ۱۲۵ کیلومتری شمال غرب تبریز) حدود سه ماه طول کشید. سپاه عثمانی در طول سفر خود با مشکلات بسیاری برای حمل تجهیزات جنگی سپاه، تامین آذوقه و ترس از شبیخون قبایل روبه‌رو شد. این نگرانی‌ها که سبب خستگی سپاهیان می‌شد و تحمل این شرایط برای برخی ینی‌چریهایی سخت شد که مخالف جنگ با ایران بودند. همچنین بخشی از سپاهیان را نیز ترغیب به شورش کرد؛ اما روحیه خشن و سرسخت سلطان عثمانی به نارضایتی‌ها پایان داد.

درباره تعداد سپاهیان در جنگ چالدران بین مورخان اختلاف نظر وجود دارد؛ اما تقریبا تمامی گزارش‌ها بر برتری سپاه عثمانی از نظر تعداد نفرات و تجهیزات جنگی اتفاق‌نظر دارند. گزارش منابع تاریخی تعداد نفرات سپاه عثمانی را ۱۰۰,۰۰۰ نفر و تعداد نفرات سپاه ایران را ۴۰,۰۰۰ نفر ذکر کرده‌اند.

در نبرد چالدران سواره‌نظام ایران با شمشیر می‌جنگیدند؛ اما ارتش عثمانی مجهز به سلاح آتشین بودند

آرایش جنگی سپاه عثمانی مانند جنگ‌های پیشین آن‌ها بود که نیروهای خود را در قلب جبهه توپخانه مستقر می‌کردند؛ در آنجا حدود ۳۰۰ عراده توپ در یک صف نگهداری می‌شد. سلطان سلیم در پشت توپخانه ۲۰,۰۰۰ نفر از ینی‌چری‌ها را هدایت می‌کرد. «سنان پاشا» فرمانده سربازان اروپایی در جناح راست و حسن پاشا فرمانده سربازان آسیایی در جناح چپ بود.

به گفته منابع تاریخی، عثمانی‌ها قلعه‌ای محکم ساخته بودند که تفنگچیان آن‌ها از درون آن به‌سمت سپاهیان دشمن توپ می‌انداختند و صفویان هیچ راهکاری برای مقابله با توپخانه عثمانی نداشتند. این شرایط بین قزلباش‌ها که فرماندهی سپاه ایران را بر عهده داشتند، اختلاف ایجاد می‌کرد؛ اما خودپسندی و غرورشان مبنی بر اینکه شاه اسماعیل، رهبر نیمه‌الهی آن‌ها، حتی در مقابل گلوله، توپ و تفنگ هم شکست نمی‌خورد، آن‌ها را به پیروزی امیدوار می‌کرد.

منابع تاریخی چنین آورده‌اند که شاه اسماعیل پیش از آغاز جنگ، امرای نظامی خود را فراخواند و نظر آن‌ها را درباره جنگ پرسید. «نورعلی خلیفه» و «خان‌محمد استاجلو» که از سرزمین‌های روم و رومیان اطلاعات بیشتری داشتند، نظرشان بر این بود که پیش از آمادگی دشمن به آن‌ها حمله کرده و کار را تمام کنند؛ اما «دورمیش خان شاملو» از دیگر سران قزبباش‌ها، نپذیرفت و چنین رای داد که تا پیش از اقدام دشمن، سپاه ایران صبوری و از هر اقدامی خودداری کند.

شاه اسماعیل اول صفوی نتیجه جنگ چالدران را به تقدیر واگذار کرد

شاه اسماعیل اول ضمن پذیرش سخن دورمیش خان به نظر او رای داد و نتیجه جنگ را به تقدیر واگذار کرد. واگذاری سرنوشت جنگ به تقدیر از مهم‌ترین ضعف‌های جنگی یک فرمانده است که قدرت فکر، تعقل و طراحی یک نقشه جنگی همه‌جانبه مبنی بر شکست دشمن را از او می‌گیرد.

شاه اسماعیل فرماندهی جنگ را به عهده گرفت؛ دورمیش خان شاملو فرمانده جناح راست لشکر و محمدخان استاجلو حاکم دیاربکر فرماندهی جناح چپ را عهده‌دار شدند. نیروهای عثمانی در محل خود مستقر شدند و با استفاده از غفلت صفویان، شیوه جنگی خود را پیاده کردند. درباره زمان آغاز جنگ و خاتمه آن، اطلاعات دقیقی در دست نیست؛ اما اکثر مورخان بر رقم خوردن سرنوشت جنگ در یک روز و نیم، متفق‌القول هستند.

نتیجه جنگ چالدران

جنگ چالدران و نتیجه آن

منبع عکس: t24.com.tr

سپاه صفوی سواره‌نظام بودند و پیاده‌نظام نداشتند. جناح راست آن‌ها جناح چپ عثمانی را شکست دادند و حسن پاشا فرمانده آن‌ها را کشتند؛ اما قلب سپاه عثمانی که ینی‌چری‌ها و توپخانه را تشکیل می‌دادند، بی‌گزند باقی ماندند. شاه اسماعیل اول نیروهای خود را جمع‌آوری کرد؛ سپس دوباره به سپاه عثمانی حمله‌ور شد؛ در این زمان توپخانه عثمانی وارد عمل شد و سپاه صفویه را زیر آتش گرفت. صفویان که بهت‌زده مانده بودند، هیچ تدبیر و امکاناتی برای مقابله با آن نداشتند.

شاه اسماعیل در این جنگ دلاورانه جنگید. او چندین بار خود را به ارابه‌ها رساند و با بریدن حلقه‌های زنجیر به توپچیان یورش برد؛ اما در محاصره ۳۰۰ سرباز عثمانی قرار گرفت؛ همچنین اسب او هنگام عقب‌نشینی در باتلاق فرو رفت که با فداکاری یکی از فرماندهان خود نجات یافت.

با وجود رشادتی که شاه اسماعیل صفوی و نیروهای قزلباش در جنگ با سپاه عثمانی به کار گرفتند، نیروهای سلطان سلیم پیروز شدند و تبریز، پایتخت صفویه، سقوط کرد. سلطان عثمانی چند روز در آذربایجان ماند؛ سپس از بیم طغیان ینی‌چری‌ها و نیز به‌علت کمبود تدارکات و عدم امنیت سپاهیان خود، مجبور به عقب‌نشینی شد.

علت شکست ایران در جنگ چالدران چه بود؟

علت شکست ایران در چالدران

منبع عکس: etemadonline.com

ارتش صفویه در جنگ چالدران شکست خورد؛ زیرا شرایط و امکانات آن‌ها با سپاه دشمن برابر نبود. کمبود تعداد سپاه ایران به نسبت نیروهای نظامی عثمانی، مجهز بودن ارتش عثمانی به سلاح‌های پیشرفته‌ آتشین همچون تفنگ و توپ، فقر تسلیحاتی سپاه ایران و عدم تجهیز آن به سلاح‌های جدید و به‌روز، عدم برنامه‌ریزی نظامی، ناتوانی در طراحی یک نقشه جامع برای نبرد با عثمانی، همچنین شخصیت عرفانی شاه اسماعیل و واگذاری نتیجه جنگ به دست تقدیر، از دیگر دلایل شکست ایران از ارتش عثمانی بود.

تلفات جنگ چالدران

شاه اسماعیل در جنگ چالدران بسیاری از سربازان رشید، سرداران قوی و یاران وفادار نزدیک به خود را از دست داد؛ همچنین تعداد زیادی از قورچیان (محافظان شخصی شاه) او را که در این نبرد به اسارت گرفته شده بودند، به دستور سلطان سلیم گردن زدند. مورخان، تعداد تلفات جنگ چالدران را متفاوت ذکر کرده‌اند؛ همچنین نظر مورخان ایرانی و ترک در این زمینه یکسان نیست. مورخان ایرانی تعداد تلفات ارتش ایران را حدود ۲,۰۰۰ نفر و تعداد کشته شدگان سپاه عثمانی را ۳,۰۰۰ نفر نوشته‌اند؛ در حالی که مورخان ترک تعداد تلفات جنگ چالدران در بین ایرانی‌ها را بیشتر از ترکان ذکر کرده‌اند.

نتایج سیاسی و اجتماعی جنگ چالدران

نتایج جنگ چالدران

منبع عکس: wisgoon.com

شکست چالدران نتایج سیاسی و اجتماعی مخربی برای حکومت صفوی داشت و بسیاری از یاران نزدیک شاه اسماعیل در این جنگ کشته شدند. تاثیر نتیجه این جنگ بر شاه اسماعیل به حدی بود که او را منزوی کرد، همچنین تا پایان عمر اراده دخالت در حکومت را به‌طور جدی از دست داد. او تا پایان عمر به پادشاهی بی‌اراده و تنبل تبدیل شد که هیچ جنگی را آغاز نکرد و حتی جانشینان او تا زمان روی کار آمدن شاه عباس صفوی، در برابر عثمانی‌ها سیاست تدافعی پیش گرفتند. این جنگ، افسانه شکست‌ناپذیری اسماعیل را (که مریدانش به آن عقیده داشتند) از بین برد و سبب افزایش کشمکش‌های قبیله‌ای شد.  

بعد از پایان جنگ، شعله‌های آن تا مدت‌ها در مناطق کردنشین ایران و جنوب ترکیه شعله‌ور بود و نزاع دو دولت بر سر این شهرها تا سال‌ها بعد نیز ادامه یافت. بسیاری از مناطق کردنشین ایران در جنگ چالدران از دست رفتند. بخش اعظم شهرهای کردنشین به مرکزیت دیاربکر (برگترین شهر کردنشین ترکیه امروزی) در اختیار دولت عثمانی قرار گرفتند. تسلط بر سرزمین‌های کردنشین سنی‌مذهب از دستاوردهای نبرد چالدران برای عثمانی‌ها بود و سبب قطع راه‌های ارتباطی دولت صفویه با دریای مدیترانه، شام و مسیر تجاری تبریز به شهرهای کردنشین شد.

انتقام جنگ چالدران توسط شاه عباس صفوی

شاه عباس و جنگ با عثمانی

منبع عکس: imna.ir

صفویان بعد از جنگ چالدران مقابل عثمانی‌ها موضع دفاعی گرفتند و تا هنگام سلطنت شاه عباس اول، پنجمین پادشاه صفوی، بر موضع خود باقی ماندند. وقتی شاه عباس اول به تخت سلطنت صفویان نشست، این شرایط را نپذیرفت و تصمیم گرفت اقتدار خود را به مردم کشور خود و کشورهای خارجی نشان دهد. او ابتدا پرتغالی‌ها را شکست داد؛ سپس به سراغ ازبکان رفت و بر آن‌ها نیز پیروز شد و در پایان نیز عثمانی‌ها را مغلوب خود کرد. 

شاه عباس اول صفوی برای انتقام جنگ چالدران به عثمانی حمله کرد و شهرهای متصرف شده ایران توسط عثمانی را بازپس گرفت

شاه عباس اول قصد بازپس‌گرفتن شمال غرب ایران، قفقاز و به‌ویژه تبریز را داشت که در سال ۱۵۹۰ توسط عثمانی‌ها تصرف شده بود. او به‌همراه الله‌وردی خان، سردار ایرانی خود در سال ۱۵۹۰ میلادی یک عملیات غافلگیرانه جهت بازگرداندن شهرهای از دست رفته ایران توسط عثمانی را آغاز کرد.

نیروهای عثمانی قدرت مقابله با سپاه ایران را نداشتند؛ به این جهت نصوح پاشا، صدراعظم وقت این دولت، مجبور به امضای عهدنامه صلح شد. شاه عباس صفوی نیز قاسم‌بیک، سپهسالار مازندران را برای امضای معاهده صلح راهی استانبول کرد. در توافق بین ایران و عثمانی؛ عراق، قفقاز، بخش‌هایی از اروند و غرب ایران به دولت صفویه بازگشتند که پیروزی بزرگی برای شاه عباس محسوب می‌شد.

بعد از عقد این قرارداد بین ایران و عثمانی، عهدنامه سراب منعقد شد که به سبب آن تفلیس نیز به ایران بازگردانده شد. در دوره‌های پایانی حکومت صفویه، دوباره قسمت‌هایی از ایران به تصرف عثمانی‌ها درآمد. نادرشاه که فرماندهی کل سپاه ایران در این دوره را به عهده داشت، بعد از تاج‌گذاری و تشکیل سلسله افشاریه، لشکر خود را روانه عثمانی کرد و بخش‌های از دست رفته را دوباره به ایران بازگرداند.

شاه اسماعیل یکم صفوی

منبع عکس: picryl.com

جنگ چالدران بین ایران و عثمانی، سبب آشکار شدن چهره واقعی شاه اسماعیل، ناتوانی‌های او و از بین رفتن تصور شکست‌ناپذیری او شد. بخشی از خسارت‌هایی که این جنگ به تمامیت ارضی ایران وارد کرد، بعدها توسط شاه عباس صفوی و نادرشاه افشار جبران شد. اگر شما هم درباره جنگ چالدران و پیامدهای آن نظری دارید، آن را با ما و کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

پرسش‌های متداول

جنگ چالدران بین چه کسانی رخ داد؟

ارتش ایران در دوره شاه اسماعیل اول صفوی و سپاهیان روم در زمان سلطان سلیم اول عثمانی

چرا جنگ چالدران رخ داد؟

به‌علت پناهندگی یکی از شاهزاده‌های عثمانی به دربار صفوی و کشتار شیعیان توسط عثمانی‌ها

نتیجه چنگ چالدران چه بود؟

شکست ایران و واگذاری بخشی از نواحی غرب کشور

چرا ایران در جنگ چالدران شکست خورد؟

برتری نیروهای عثمانی در تعداد نفرات و تسلیحات، مجهز بودن ارتش عثمانی به سلاح‌های آتشین، اعتماد به نفس کاذب شاه اسماعیل صفوی، عدم توانایی او در تدابیر نظامی و حواله سرنوشت جنگ به تقدیر

منبع عکس کاور: mostaghelonline.com

مطالب مرتبط:

منبع هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران؛ از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ دوم جهانی، تهران، چاپخانه کتیبه وابسته به موسسه انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۵۵. قریشی کرین، سید حسن و اشرفی خیرآبادی، حمید، نبرد چالدران؛ زمینه‌ها، پیامدها و قهرمانان فداکار آن، نشریه تحقیقات جدید در علوم انسانی، دوره دوم، شماره۱ ،زمستان۱۳۹۴ . رازنهان، حسن و دیگران، زمینه‌های وقوع جنگ چالدان و دلایل شکست صفویان با تکیه بر اسناد، نشریه تاریخ روایی، سال اول، شماره ۳ ،زمستان ۱۳۹۵. احمدپناهی سمنانی، محمد، شاه اسماعیل صفوی؛ مرشد سرخ کالهان، تهران، انتشارات کتاب نمونه، چاپ چهارم، ۱۳۲۳.

دیدگاه