مزدک | زندگی نامه + آیین مزدکیان

زهرا  آذرنیوش
زهرا آذرنیوش شنبه، ۴ دی ۱۴۰۰ ساعت ۱۸:۰۵
مزدک | زندگی نامه + آیین مزدکیان

مزدک یکی از افراد بلندپایه دین زرشت بود که آموزه‌های دینی جدیدی را در دوره ساسانی عرضه کرد و سبب بروز چالش‌ در جامعه آن عصر شد.

در دوره ساسانی، روحانیان زرتشتی دین زرتشت را دین رسمی جامعه ساسانی اعلام کردند؛ اما رسمیت این دین سبب حرکت جامعه به‌سمت و سوی آرامش نشد و با چالش‌های مذهبی بسیاری روبه‌رو شد. رواج آیین مسیحی، مانویت و ظهور مزدک، نمونه‌هایی از این چالش‌ها است. مزدک آخرین فردی بود که در دوره ساسانی باورهای بدعتی ایجاد کرد. ظهور مزدک مقارن با بحران‌های اجتماعی، اقتصادی و دینی عصر ساسانی بود.

آنچه باید درباره مزدک بدانید:

مزدک که بود؟

مزدک یکی از کنشگران مذهبی دوره ساسانی بود که آموزه‌های خود را با انگیزه اصلاح اجتماعی ساسانیان به جامعه عرضه کرد. او در دوره قباد اول ساسانی زندگی می‌کرد و در همان دوره نیز آیین مزدکی را بنیان نهاد. مزدک باورهای خود را از تلفیق آموزه‌های زرتشت و مانی گرفت. حکومت ساسانی در دوره زندگی مزدک، با چالش‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی فراوانی روبه‌رو بود. قدرت قباد شاه ساسانی تا پیش از حضور مزدک، به‌دلیل بحران‌های اقتصادی و اجتماعی کاهش یافته بود و اشراف و روحانیان قدرت بیشتری به دست آورده بودند. با ظهور مزدک، قباد با او همراه شد و بین پیروان مزدک و قباد نوعی اتحاد شکل گرفت. همراهی دربار ساسانی با مزدک سبب شد که آیین او در قلمرو تحت حکومت ساسانیان، با سرعت بیشتری رواج پیدا کند و حتی به بیرون از ایران نیز تسری یابد.

مزدک از کنشگران دوره ساسانی بود که حکومت ساسانی را با چالش روبه‌رو کرد

قدرت‌یابی مزدکیان و چیرگی انوشیروان بر پدر، سبب شد که قباد در روزهای پایانی حکومت، دست از حمایت مزدک بردارد. وقتی خسرو انوشیروان روی کار آمد، از همان ابتدا به دشمنی با مزدکیان برخاست. همین موضوع سبب قتل عام مزدک و پیروان او در دوره خسرو انوشیروان شد. منابع تاریخی دلیل این مخالفت را حمایت مزدکیان از برادر انوشیروان برای جانشینی قباد ذکر کرده‌اند. باورهای مزدکیان با قتل عام آن‌ها به‌یک‌باره از بین نرفتند؛ بلکه حضور خود را با سبک‌های جدید نشان دادند و در جنبش‌های دیگر ظهور پیدا کردند. بابک خرمدین یکی از چهره‌های معروف در تاریخ ایران است که قیامی را در ادامه جنبش مزدکیان به راه انداخت.

آموزه‌های مزدکی علاوه بر اشتراکاتی که با مذهب مانوی و زرتشتی دارد، با اندیشه‌های افلاطون نیز ناآشنا نبوده است. این شباهت‌ها علاوه بر زمینه‌های مربوط به جامعه اشتراکی، زمینه‌های فلسفی و عرفانی را نیز در بر می‌گیرد. مزدک فردی صلح‌طلب بود که با جنگ و خونریزی مخالفت می‌کرد. جنبش مزدکی توانست بسیاری از ضعف‌های اجتماعی دولت ساسانیان را به چالش کشیده و حتی آن‌ها را رفع کند.

منابع تاریخی هرکدام از مزدک، تصویری جداگانه را ارائه می‌دهند

از مزدک در منابع مختلف، با قضاوت‌های متفاوت یاد شده است. برخی همچون فردوسی او را شخصیتی اندیشمند و خیرخواه جامعه دانسته‌ و برخی دیگر او را فردی ملحد معرفی کرده‌اند. خواجه نظام‌الملک طوسی از مزدک با عنوان موبدان موبد یاد کرده است و او را اولین فردی می‌داند که مذهب معطله را روی زمین آورد.

تاریخ‌دانان مزدک را فردی اندیشمند و پرهیزکار می‌دانند که لباس ساده می‌پوشید و خوراک ساده می‌خورد. چهره مزدک در منابع زیبا توصیف شده است و گفتار او را دلنشین دانسته‌اند. او در دوره حکومت خود هرگز ادعای پیامبری نکرد و دلسوزانه و پدرانه به مردم زمانه خود عشق می‌ورزید. مسعودی در کتاب خود مزدک را اولین فردی می‌داند که در شریعت زرتشت از ظاهر گذشت و به باطن پرداخت.

آموزه‌های آیین مزدک چه بود؟

آموزه‌های مزدک

منبع عکس: تاریخ ما

آیین مزدک، جنبشی مذهبی و اجتماعی بود که در دوره ساسانی، انقلابی را پدید آورد. جنبش مزدک اعتراضی به فضای اجتماعی و اقتصادی عصر ساسانی، به‌ویژه سنت طبقه‌بندی افراد در این جامعه بود. جنبه‌ای از آموزه‌های مزدک که مربوط به اجتماع بود سبب شد که برخی ماهیتی سوسیالیستی به آن بدهند. آموزه‌های اجتماعی مزدک بر تقسیم عادلانه ثروت در جامعه ساسانی تاکید داشت. در جامعه ساسانی آن روز، کاست طبقاتی وجود داشت. وجود طبقات سبب می‌شد عدالت در جامعه اجرا نشود؛ زیرا منابع ثروت و مالکیت زنان در اختیار طبقات بالای جامعه که درباریان و اشراف بودند قرار داشت و مردم طبقات پایین جامعه در تنگدستی زندگی می‌کردند. مزدک در جامعه‌ای ظهور کرد که به‌دلیل خشکسالی و بلایای طبیعی، فقر همه‌جا را فرا گرفته بود؛ اما این فقر فقط دامن طبقات فرودست جامعه را گرفت و طبقات بالای جامعه ساسانی به‌دلیل احتکار در رفاه و آسایش زندگی می‌کردند.

آموزه‌های مزدک بر دو جنبه اخلاقی و اجتماعی استوار بود

دین مزدک علاوه بر جنبه اجتماعی، از یک جنبه عرفانی و اخلاقی نیز برخوردار بود. آموزه‌های  اخلاقی مزدک مبتنی بر آموزه‌های زرتشت بود. او مبارزه با پنج دیو را سرلوحه تعالیم خود قرار داده است. این دیوها عبارت‌اند از دیو بدی، دیو کینه، دیو خشم، دیو رشک، دیو آز و دیو نیاز. مزدک انسان را به انجام عمل خیر هدایت می‌کرد و در شریعت او آزار دیگران ممنوع بود. در منابع پهلوی به گیاه‌خواری مزدکیان اشاره شده است و منع ذبح حیوانات توسط انسان را نیز جزو اعتقادات آن‌ها دانسته‌اند.

مزدکیان بر این اعتقاد بودند که کار نیک آن‌ها را رستگار می‌کند. مزدک به عناصر طبیعت توجه داشت و ترکیب آن‌ها را مدبر نیکی و بدی می‌دانست. اعتقاد به صلح و دوری از جنگ، یکی از اصول اصلی باورهای مزدک بود که بسیار به او ضربه زد؛ زیرا مزدک قصد نبرد بدون درگیری را داشت و چنین چیزی در جامعه آن روز، امکان‌پذیر نبود. مزدک مردم را به ترک مادیات دعوت می‌کرد. به عقیده مزدک، خداوند در عالم بالا بر تخت نشسته است و در برابر او چهار نیرو ایستاده‌اند. در عالم مادی نیز پادشاه بر تخت سلطنت نشسته است و چهار نفر در برابر او ایستاده‌اند.

«زرتشت خورگان» که به «بوندوس» نیز شهرت داشت، یکی از مبلغان مذهب مانوی بود که  در سال۳۰۰ میلادی تغییراتی در دین مانوی اعمال کرد.بندوس در پایان عمر خود در قلمرو ساسانیان به تبلیغ دین مانی پرداخت. او تغییرات مهمی در دین مانی داد؛ زیرا از نگاه مانویان در جنگی که بین تاریکی و نور رخ می‌دهد، تاریکی همواره پیروز است. بوندوس این باور را تغییر داد و پیروزی نور بر تاریکی را اعلام کرد.

مزدک در شاهنامه

مزدک در شاهنامه

منبع عکس: نامشخص

ظهور مزدک در دوره ساسانی یکی از وقایع مهم بود که اکثر منابع تاریخی آن را توصیف کرده‌اند. این گزارش در منابع مختلف، با اختلاف نظر زیاد بیان شده است. در شاهنامه فردوسی گزارشی متفاوت از واقعه مزدک، نسبت به دیگر منابع تاریخی ذکر شده است. توصیف شاهنامه فردوسی از واقعه مزدک با گزارشی که منابع دوره اسلامی در این مورد داده‌اند، کاملا متفاوت و درخور توجه است.

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های داستان مزدک در شاهنامه، ترتیب رخداد وقایع است. وقایع تاریخی دوره پیش و بعد از مزدک در گزارش فردوسی به‌ترتیب دیگر منابع تاریخی نیستند؛ ازاین‌رو روایت فردوسی، روایتی متفاوت از دیگر منابع است. گزارش فردوسی را باید در کنار توصیف دیگر منابع تاریخی از مزدک قرار داد تا پیچیدگی‌های این داستان قابل رفع باشد.

روایت فردوسی از داستان مزدک با روایت‌ منابع دیگر متفاوت است 

سخنان فردوسی درباره مزدک، با شرح «ابن مقفع» دراین‌باره یکی است. در این داستان، مخاطب به این باور می‌رسد که هر دو داستان از یک اصل واحد گرفته شده‌اند. داستان فردوسی با داستانی که در بهمن‌یشت آمده است نیز ریشه مشترک دارند. فردوسی در شاهنامه از خشکسالی روی داده در عصر قباد، توضیحاتی را ذکر می‌کند. در این داستان، مزدک قباد را از احتکار غلات توسط اشراف آگاه می‌کند. فردوسی به آموزه‌های مزدک نیز اشاره می‌کند و اعتقادات مزدک درباره عدالت اجتماعی، برابری و تقسیم عادلانه ثروت بین همگان را مطرح می‌کند.

فردوسی همچنین به محبوبیت مزدک و وسعت قلمرو جنبش او اشاره می‌کند. در شاهنامه آمده است که قباد از انوشیروان درخواست می‌کند که به مذهب مزدک درآید. فردوسی مجلس مناظره و محاکمه مزدک را تشریح کرده و نشان داده است که چگونه قباد را علیه او تحریک کردند. فردوسی فرمان قتل عام مزدک، صحنه اعدام او و کشته شدن پیروانش توسط خسرو انوشیروان را نیز توضیح می‌دهد. نحوه اعدام مزدک در شاهنامه فردوسی با دیگر منابع، متفاوت است. به گفته فردوسی انوشیروان دستور داد داری را آماده کردند و طنابی را بر دار گذاشتند و سپس مزدک را زنده بر آن دار کردند و به این طریق او کشته شد.

در حالی که بیشتر منابع درباره ورود مزدک به دربار قباد سکوت پیشه کرده‌اند، فردوسی ورود او را به دربار توضیح داده است. فردوسی تصویر فردی خیرخواه و مثبت‌اندیش از مزدک را ارائه می‌دهد که برای اصلاح جامعه تلاش می‌کند. فردوسی مزدک را صاحب دینی جدید می‌داند و قتل عام مزدک و مزدکیان را برخلاف دیگر منابع که آن را به روزهای ابتدای حکومت انوشیروان نسبت می‌دهند، در دوره پایانی حکومت قباد ذکر کرده است. فردوسی در جاهایی از گفتار خود، مزدک را می‌ستاید و در جای دیگر او را مرتد و بد دین معرفی می‌کند.

ریشه‌های جنبش مزدک

مزدک در عصر قباد

سکه‌های قباد-منبع عکس: ناشناس

بندوس دو قرن پیش از مزدک می‌زیست. به گفته منابع تاریخی، مزدک باورهایش را از بندوس گرفته است. بندوس از مذهب مانی برگشته بود. مورخان دوره اسلامی نیز بر این عقیده‌اند که مزدک شالوده اصلی اعتقادات خود را از بندوس گرفت و آن را تکمیل کرد و به اجرا گذاشت. این مورد در منابع تاریخی به‌اندازه‌ای اهمیت دارد که «ابن ندیم» در «الفهرست» از آن‌ها با عنوان مزدک قدیم (بندوس) و مزدک اخیر (مزدک بامدادان) یاد می‌کند.

فرقه‌ای را که بوندوس تاسیس کرد با نام «درست دین» یا «زرتشتگان» نیز شهرت یافت. در فاصله بین ظهور مانی تا عصر مزدک، توجه به مسائل سیاسی-اجتماعی مذهب مانویت بیشتر شد و مزدک توفیق یافت برتری روشنایی را در آن وارد و جامعه را به‌سمت و سوی امیدواری سوق دهد. با ورود شعارهای اجتماعی در مذهب و انتقال آن‌ها به توده، مردم از باورهایی جدید بهره‌مند شدند. مزدک برای آیین خود، پوسته‌ای زرتشتی قائل بود و از جهان برداشتی مادی داشت.

جنبش مزدک ریشه در شرایط اجتماعی و اقتصادی دوره ساسانی داشت

جنبش مزدک در دوره سلطنت قباد آغاز و تا سال ۵۲۴ میلادی ادامه یافت. جنبش مزدک سه دهه طول کشید و قباد شاه ساسانی را مجبور کرد که با مزدکیان سر به سازش بردارد. شرایط اجتماعی و اقتصادی دوره ساسانی عاملی بود که سبب می‌شد که جنبش مزدک هر روز بیشتر بسط و وسعت پیدا کند. در این اوضاع و در عصر سلطنت پیروز، قحطی در ایران شکل گرفت که هفت سال طول کشید. این قحطی با خراج‌های سنگین همراه شد و شرایط سختی را برای مردم به‌وجود آورد. خالی شدن خزانه و غارتگری‌های اشراف سبب جنگ آن‌ها با هیاطله شد و غرامت‌های بسیاری را به آن‌ها وارد کرد. به این شکل، در آستانه جنبش مزدک در ایران، شرایط برای انفجار از هر لحاظ فراهم بود.

در این شرایط، مزدک پسر بامداد که از مردم پارس بود، توفیق یافت با فصاحتی که در زبان داشت و با قدرت فکر و منطق، آموزه‌های خود را در فکر عامه شکل داده و جنبشی عظیم را راه‌اندازی کند. قباد که به خاطر قدرت‌یابی اشراف و موبدان از آن‌ها ناراضی بود، به حمایت از مزدک برخاست تا از این طریق از قدرت زمین‌داران و مردان دین بکاهد. علاقه شاه به مزدک سبب شد که او فرصت بهتری برای اجرای آموزه‌های خود و شکل دادن جنبش پیدا کند. با ولیعهدی انوشیروان، او که بر پدرش قباد نفوذ داشت و از مخالفان مزدک و پیروان او بود، پدر را مجاب به مخالفت با مزدک و مزدکیان کرد.

سرانجام مزدک

سرانجام مزدک

منبع عکس: نامشخص

به گفته منابع تاریخی، خسرو انوشیروان ۳۰۰ مرد مزدور را از یک روستا گردآوری کرده و آن‌ها را به میدان چوگان فرستاد و دستور داد درهای میدان را ببندند. انوشیروان به مردان دستور داد ۱۲ هزار چاه را در یک شب در آن میدان حفر کنند؛ بعد از آن امر کرد ۴۰۰ مرد پهلوان را که به سلاح مجهز باشند، به خدمت انوشیروان ببرند. آن‌گاه به آن‌ها دستور داد که هر فرد بر یک چاه بایستد و هر گروهی را که به میدان فرستاده می‌شوند، برهنه کرده و آن‌ها را یک به یک، به‌صورت سرنگون در چاه فرو کنند و سپس اطراف آن‌ها خاک بریزند؛ به صورتی که پاهای آن‌ها از چاه بیرون بماند و سپس به آن‌ها لگد بزنید تا در چاه عمود بمانند. مزدکی‌ها را به میدان فرستادند و طبق دستور، سرنگون در چاه فرو بردند؛ تا اینکه فقط قباد، انوشیروان و مزدک بر جای ماندند. خسرو به نزد قباد و مزدک رفت و از آن‌ها خواست تا به میدان بیایند و ببینند که انوشیروان به پیروان مزدک چه خلعتی پوشانده است! قباد و مزدک به میدان رفتند؛ اما فقط پاهایی را در میدان می‌دیدند که در هوا ایستاده بودند. خسرو به مزدک گفت:

لشکری را که پیشوایی چون تو دارند، بهتر از این خلعت، نشاید. تو آمدی تا ثروت و زن مردمان را زیان آوری و پادشاهی خاندان مرا از میان برداری. باش تا تو را نیز خلعتی فرماییم.

 خسرو انوشیروان دستور داد که مزدک را برگیرند و بکشند. سپس دستور انوشیروان انجام شد. به دستور خسرو انوشیروان، هر مزدکی که در هر جا بود به‌تدریج کشته شدند و اثری از آن‌ها باقی نماند. در دوره خلافت بنی‌عباس، گروهی از پیروان مزدکیان هنوز وجود داشتند که آن‌ها نیز نابود و کشته شدند و برخی از آن‌ها نیز از ترس جان، مجبور شدند آیین خود را پنهان کنند.

خسروانوشیروان ومزدک

منبع عکس: نامشخص

مزدک بامدادان یکی از نوآوران دینی بود که در عصر ساسانیان ظهور کرد. دین مزدک دو جنبه عرفانی و اجتماعی داشت. آموزه‌های اجتماعی مزدک از شرایط کاست طبقاتی عصر ساسانی تاثیر می‌گرفت. همراهی قباد با مزدک، سبب شد که مزدک به‌همراه پیروان خود جنبشی اجتماعی را بر ضد اشراف ایجاد کند که شعار آن برابری و ایجاد عدالت در تقسیم مال و ثروت بود. با جانشینی خسروانوشیروان، مزدکیان دیگر روی آرامش را ندیدند؛ زیرا خسرو با آن‌ها سر ستیز داشت. سرانجام مزدک و پیروان او به دستور انوشیروان قلع و قمع شدند. شما هم نظر خود را درباره مزدک با کاربران کجارو به اشتراک بگذارید.

منبع عکس کاور: ویکی‌پدیا

پرسش‌های متداول

مزدک که بود؟

مزدک بامدادان از نوآوران دین در عصر ساسانی بود که جنبه اجتماعی آوزه‌های او منجر به‌شکل‌گیری یک جنبش بر ضد طبقات اشرافی جامعه شد.

آموزه‌های آیین مزدک چه بود؟

آموزه‌های مزدک دو جنبه عرفانی- اخلاقی و اجتماعی برخوردار بود. بخش عرفانی آن به اخلاق و بخش اجتماعی آن به تقسیم عادلانه ثروت در جامعه اختصاص داشت.

سرانجام مزدک چه شد؟

مزدک و مزدکیان به دستور خسروانوشیروان، قتل عام و زنده زنده در چاه انداخته شدند. برخی منابع نیز از کشته شدن مزدک به‌وسیله طناب دار صحبت کرده‌اند.

ریشه آموزه‌های مذهب مزدک چه بود؟

موزه‌های مزدکی علاوه بر اشتراکاتی که با مذهب مانوی و زرتشتی دارد، با اندیشه‌های افلاطون نیز ناآشنا نبوده است.

مطالب مرتبط:

دیدگاه