معرفی کتاب «مدار شمالگان» نوشته علی دلشاد تهرانی
مدار شمالگان عنوان رمانی ایرانی نوشته علی دلشاد تهرانی است. در این کتاب با گروهی گردشگر جوان که برای تماشای شفق قطبی به کشورهای اسکاندیناوی سفر میکنند، همراه میشویم.
برای عاشقان سفر و علاقهمندان به کشف نقاط دیدنی دنیا، شاید هیچ کاری یا هیچ موردی وجود نداشته باشد که با آن بتوانند حس سفر یا اکتشاف را تجربه کنند؛ بهعبارت دیگر، برای این افراد هیچ چیزی جای سفر کردن را نمیگیرد! طبیعی هم هست. رفتن به نقاط دیدنی جهان، تجربهی زندگی در کنار مردم جدید، خوردن غذاهای تازه و محلی، پیدا کردن دوستان جدید، کسب تجربههای تازه و حتی هیجانانگیز، مواردی ناب و بهشدت خواستنی هستند که تنها از طریق سفر کردن حاصل میشوند.
گاهی اوقات اما شرایطی بهوجود میآید که نمیتوانیم بهسفر کردن بپردازیم. مشغله کاری که اکثر ما به آن دچار هستیم، حتی مجال تفکر پیرامون فاصله از زندگی روزمره و سفر کردن را به ما نمیدهد! حالا هم که مشغول تجربهی روزهای قرنطینهی خانگی و بحران کرونایی هستیم، سفر کردن به یک آرزوی واقعا بعید تبدیل شده است.
حالا که بهلطف شیوع ویروس کرونا شرایط سفر کردن را نداریم، میتوانیم با موارد جایگزین، دوباره آن حسوحال سفر کردن و بهماجراجویی رفتن را کم یا زیاد، بهدست آوریم. فیلمهای سینمایی، ادبیات، کتاب، رمانهای مختلف و طی سالهای اخیر، بازیهای ویدیویی، شرایطی را فراهم کردهاند تا مخاطبها از طریق آثار مختلف این مدیومها، بتواند تجربیات مختلف را کسب کند که سفر کردن هم یکی از همین تجربهها است.
در بین تمامی قابهایی که از طریق آنها میتوانیم وارد دنیاهای جدید شویم و تجربههای مختلف اعم از سفر کردن را بهدست بیاوریم، پنجرهای که کتابها برایمان بهسوی جهانها و تجربیات دیگر باز میکند، حقیقتا خاص و لذتبخش است. کتابها با متنهای خود، برای ما بستری را فراهم میکنند تا کاملا آزادانه و در تخیل خود، تمامی حوادث را همان طور که دوست داریم، تصویر کنیم. امروز قرار است سراغ معرفی یک رمان ۱۵۶ صفحهای برویم که سعی میکند تا تجربهی سفر کردن را برای شما بهارمغان بیاورد. با کجارو همراه باشید.
آنچه در معرفی رمان مدار شمالگان میخوانید
خلاصه کتاب
رمان مدار شمالگان نوشتهی علی دلشاد تهرانی، در سال ۱۳۹۷ و توسط انتشارات دریا در دسترس عموم کتابخوانها قرار گرفته است. در کتاب مدار شمالگان، دو نوع روایت داستان پیش روی مخاطب قرار میگیرد. یک داستان که سفر شخصی با نام «علی» در سرزمینهای شمال اروپا و فنلاند را روایت میکند و ماجرای دیگر، به مرور اتفاقات روزانه علی پس از سفری که داشت میپردازد.
ماجراهای علی در فنلاند، با گروهی از جوانان ایرانی که به این کشور سفر کردهاند، گره میخورد و با ماجراجویی تیمی چند جوان در این کشور روبهرو هستیم. عدهای توریست که به تور شمال اروپا رفتهاند و میخواهند نقاط مختلف این منطقه، از لوفوتن گرفته تا هلسینکی و دیگر مناطق آن سرزمینها را بگردند و از شفقهای قطبی، عکسبرداری کنند. در این سفر، افرادی با نامهای طاها، لیلا، شهرام، سیامک، شببو، کامیار و بیشتر، علی را همراهی میکنند. روایت سفر علی به شمال اروپا، انسجام بسیار خوبی دارد و مخاطب را بهادامه دادن و پیگیری این سفر، مشتاق میکند. برعکس روایت فصلهایی که زندگی پسا - تور شمال اروپای علی را روایت میکند، بخشهایی که علی مشغول روایت ماجرای سفرش به فنلاند است، کشش بسیار خوبی دارد و جذابیتش را تا آخرین لحظه حفظ میکند. این قسمتها، بهخوبی میتوانند حالوهوای سفر به یک سرزمین زیبا و ماجراجویی کردن در آنها را برای خواننده ایجاد بکنند.
در جریان روایت این کتاب و در تار و پود داستانهای علی، شاهد بازگو شدن رسمورسوم مردم شمال اروپا و مقایسهی آن با رسوم ایرانی هستیم. این حرکت نویسنده، هم جنبه آموزنده دارد و مخاطب را با شرایط زندگی در آن منطقه آشنا میکند، هم بهخوبی عنصر فضاسازی را در روایت ماجرا پیاده میکند و هم اینکه شرایط فرهنگی دو کشور را با یکدیگر قیاس میکند. نویسنده در عمق لایههای داستانش، نظر خود پیرامون ماجراهای فرهنگی و اجتماعی کشورمان یا کشورهای اروپایی را هم بیان میکند.
روایت داستان سفر علی به شمال اروپا و ماجراهای او پس از بازگشت به ایران، بهصورت یکی در میان در فصلهای مختلف، گنجانده شدهاند. این کتاب ۲۷ فصل دارد. فصولی که علی طی آنها به زندگیاش در ایران اشاره میکند، متاسفانه انسجام خوبی ندارد. شاید بپرسید چرا؟ جواب این است که طی این فصلها، داستان خاصی برای روایت وجود ندارد. علی صرفا یکی از روزهای زندگیاش در ایران را بهصورت کاملا تصادفی و بدون هیچ الگوی خاصی، روایت کرده است. به نظر میرسد که زندگی شهری در شهر شلوغی مانند تهران برایش سخت و آزاردهنده است، جذابیت این ماجراها اما در یک سوم پایانی کتاب، رنگ میبازد و مخاطب گاهی اوقات ممکن است به رد کردن فصلهایی که سفر علی در اروپا را روایت نمیکند، فکر کند! برعکس این ماجرا در روایت داستان سفر علی به اروپا خودنمایی میکند. پیشتر هم البته این را ذکر کردیم. سفرنامهی علی به شمال اروپا از دید سومشخص روایت میشود. شخصیتها، شخصیتپردازیها، فضاسازیها، انسجام داستان و موارد بیشتری، همگی بسیار خوب کنار یکدیگر قرار میگیرند و یک روایت گیرا و منسجم را تحویل مخاطب میدهند. روایتی که حس و حال سفر کردن را بهبهترین شکل ممکن در خواننده زنده کرده و او را در یک ماجرای دلنشین و با صفا، غرق میکند.
بخشهایی از کتاب، روزمرههای زندگی فردی را که بهتازگی از سفر برگشته روایت میکند که از دید اول شخص بیان میشود. فصل اول کتاب با عنوان «بازگشت» اینگونه آغاز میشود:
شب از نیمه گذشته بود. برخلاف همیشه که در همان دقایق اول به خواب میرفتم، اینبار چشمانم بنای ناسازگاری گذاشته بودند.
هدفون را در گوشم گذاشتم. موسیقیِ بیکلامی که او برایم فرستاده بود شروع به نواختن کرد.
هواپیما آمادهی فرود شده بود و همه چراغهای داخل هواپیما روشن بود، مهماندارها هم طبق معمول در حال چک کردن کمربندها و صندلیهای مسافران بودند و من، آهسته چشمانم را بستم و در احساسی که موسیقی و فروِد هواپیما در وجودم ایجاد میکرد، غرق شدم.
داستان موازی که همزمان با روایت قبلی پیش میرود، مربوط به گروهی گردشگر جوان است که برای تماشای شفق قطبی به مدار شمالگان و شمالیترین بخش اروپا سفر میکنند.
فصل دوم این کتاب با عنوان «رفت» از زاویه دید سوم شخص روایت میشود. داستان دوم اینگونه آغاز میشود:
شببو نمیدانست ذوقش برای این سفر دیدن شهرام است یا چیزی که همه برای آن به این سفر آمده بودند. بهخصوص بهدلیل اتفاقاتی که این مدت رخ داده بود بهشدت برای رفتن دو به شک شده بود؛ ولی به هر حال دل به دریا زده بود و الان هم که در فرودگاه منتظر تحویل بار بود.
یک کولهپشتی بزرگ که بهشکل عجیبی باز میشد همراهش داشت. از آنهایی که جهانگردها بر پشت میاندازند و کل دنیا را با آن میگردند. نکتهی جالب چرخهای زیر کولهپشتی بود که میتوانست مثل یک چمدان آن را در جاهای صاف هم دنبال خودش بکشد.
تنها مشکل، چکمههای کوهنوردیاش بود که در کولهپشتی جا نمیشد. تصمیم گرفت از علی بخواهد که چکمهها را در چمدانش قرار دهد، او هم قبول کرد و یک لبخند سرد تحویلش داد.
شببو با خود گفت: «حتما پیش خودِش داره میگه دختره چقد پرروئه، هنوز سلام نکرده داره بارشم میده من بیارم،» دیگر او را ندید تا فرودگاهِ کشورِ اوکراین، زمانی که همه در کنار سرویس بهداشتی منتظر ایستاده بودند، طاها داد زد: «نجنبین هواپیما میره جا میمونیما! زیاد وقت نداریم برای ترانزیت شدن».
روایت داستان شخصی و گروهی کاراکتر «علی»، در اوایل داستان کمی گنگ بهنظر میرسد؛ اما این ماجرا در ادامه و با پیشرفت داستان، رنگوبویی آشنا بهخود میگیرد، چراکه با آمیزش نقاطی مشترک از داستان علی در فنلاند و ماجراهایش در ایران، مخاطب متوجه میشود که کاراکتر اصلی داستان کیست و چارچوب روایت داستان اثر، برای خواننده آشکار میشود.
در بخشی از این رمان میخوانیم:
نگاهش مرد و چوب ماهیگیری نگاهش مرد و چوب ماهیگیریاش را دنبال میکرد. از آرامش او و قایق چوبیاش آرام میشد. اندیشه کرد: «مگه آدم از زندگیش چی میخواد» و در افکارش غرق شد. فکر کرد که چرا نمیرود در یک جای آرام و بیدغدغه مثل او زندگی کند، چرا از این زندگیِ مدرن و ماشینیِ پر استرس دور نمیشود.
گویی ما جاندارانِ دوپا، ما اشرف مخلوقات، با قصد قبلی بهدنبال دردسر میگردیم. از سویی میجنگیم تا زندگیِ ماشینیِ مرفه بسازیم و از سوی دیگر به کوه و بیابان و جنگل و دریا پناه میبریم. از سویی تلاش میکنیم فعالیت روزانه را به حداقل برسانیم و از آن سو در باشگاههای ورزشی عرق میریزیم تا جبران شود و این حماقت فقط از انسان بر میآید و بس.
درباره کتاب
انتشارات دریا در سال ۱۳۹۷ رمان مدار شمالگان را منتشر کرده است. این کتاب ۱۵۶ صفحه دارد و جزو داستانهای فارسی قرن ۱۴ طبقهبندی موضوعی شده است. رمان مدار شمالگان ۲۷ فصل دارد.
درباره نویسنده
نویسنده رمان مدار شمالگان، علی دلشاد تهرانی متولد ۱۳۶۳ در تهران است. وی در زمینه مارکتینگ و همچنین گردشگری فعال است و چندین سفرنامه نیز در سایت شخصی خود نوشته است. علاقه او به نویسندگی باعث شده تا علاوه بر این کتاب، رمان دیگری به نام «بازی با مرگ» منتشر کند.
دیدگاه دیگران
کاربرانی که این کتاب را خواندهاند بیش از هر چیز به تصویرسازیهای کتاب، موضوع جذاب رمان، پررنگ بودن بعد فرهنگسازی و سفر در این رمان اشاره کردهاند؛ دو مورد آخر، از جمله نقاط پررنگ داستان این اثر است و ضمن ایجاد حسوحال سفر، خواننده را بهبهترین شکل ممکن با شرایط کشور مدنظر آشنا میکند.
در کل و برای جمعبندی، باید گفت که مدارشمالگان اثری است که خواندنش طی روزهای تعطیل و اوقات آزاد، میتواند حسوحال سفر کردن و سر زدن به نقاط دیدنی شمال اروپا را برای شما زنده کند. اگر اهل سفر هستید و به این موضوع علاقه دارید، خواندن این کتاب به شما توصیه میشود.
دیدگاه