گردشگری با کتاب؛ کدام سفرنامه ها را در قرنطینه خانگی بخوانیم؟
در روزهای خانهنشینی اجباری برای قطع زنجیرهی کرونا تنها منظرهای که پیش چشمان خیلی از افراد وجود دارد، همان کوچهها و خانههای تکراری است که از پنجرهی اتاق خواب خود میبینند. در این شرایط انسانها بهسرعت دلتنگ میشوند؛ اما بهخاطر ارزشی که به همان اندازه برای سلامت عمومی قائل هستند پا روی دلشان میگذارند و از علاقهی خود به سفر میگذرند و ماندن در خانه را ترجیح میدهند. با این حال، راهی وجود دارد که در همین وضعیت قرنطینه ناشی از کرونا نیز میتوان سفر کرد. همهی آنچه برای این کار نیاز دارید، کتابی مناسب است. سفرنامهها و خاطرات سفر، خواه سفرهای شخصی و خواه سفرهای اکتشافی به سرزمینهای جدید و ناشناخته، انسانها را در خیال خود به ماجراجوییهای دستاول و به محلهایی بسیار فراتر از دیوارهای خانه میبرد.
اگر از قرار گرفتن در فضای محصور خانه دلگیر شدهاید و احساس خفگی میکنید، با این مقاله از کجارو همراه بشوید و گریزی بزنید به دنیای کتابها. این داستانها تغییراتی بسیار بیشتر از آنچه تصور کنید در حال و هوای شما ایجاد خواهند کرد. بههمراه «بلر بریورمن» (Blair Braverman) کل مناطق توندرای قطبی را در «به این تکه یخ لعنتی خوش آمدید» (Welcome to the Goddamn Ice Cube) سورتمهسواری کنید؛ در «زندگی من در فرانسه» (My Life in France) با «جولیا چایلد» (Julia Child) همراه بشوید و غذاهای خوشمزه و روشهای گوناگون آشپزی فرانسوی را کشف کنید؛ یا اینکه دوچرخهی خود را بردارید و دورتادور قارهی اروپا را با «درولا مورفی» (Dervla Murphy) در کتاب «با تمام سرعت به پیش» (Full Time) بپیمایید. برخی از این کتابها مانند سفرنامهی «هنری میلر» به فارسی برگردانده شده و در بازار موجود هستند؛ اما، برخی دیگر را باید به زبان اصلی تهیه و مطالعه کنید.
۱. «در پاتاگونیا» نوشتهی بروس چاتوین
خاطرات «بروس چاتوین» (Bruce Chatwin) از سفرش به پاتاگونیا (In Patagonia) که منطقهای روستایی و مشترک در میان کشورهای شیلی و آرژانتین است، نامهای عاشقانه به کشوری دستنخورده و خارقالعاده است. او در روایت خود بهخوبی توانسته است شور و هیجانی زائدالوصف را به سرزمینهایی ناآشنا و شگفت تزریق کند. چاتوین مکانهایی را پیموده است که مهاجران ولزی زمانی در آنجا سکنی گزیده بودند و زمانی دیگر، مامن دزدان و راهزنان بود و با این حال، اشتیاق وی برای ماجراجویی و کشف تاریخ بود که سفر او را به جلو سوق میداد.
در میان شخصیتهای بسیاری که چاتوین در سفر خود با آنها ملاقات کرد، تجسمی باورنکردنی از «بوچ کسیدی»، گروهی از گاوچرانها و یک نوازندهی جهانگرد پیانو نیز حضور دارند. روح تازهای که او در سبک نوشتاری سفرنامهنویسی دمیده است و محبوبیت پاتاگونیا بهعنوان یک مقصد جذاب سفر در کنار هم، هر فردی را حتی پیش از رسیدن به آخرین صفحهی کتاب وسوسه میکند که پا جای پای چاتوین بگذارد و بار سفر ببندد.
۲. «زندگی من در فرانسه» نوشتهی جولیا چایلد
در سال ۱۹۴۸، «جولیا چایلد» بههمراه شوهر خود به فرانسه سفر کرد. پل چایلد مامور سرویس اطلاعات آمریکا در سفارت این کشور در فرانسه بود. جولیا آن زمان هیچ اطلاعاتی دربارهی غذاها و سبک آشپزی فرانسه نداشت. حتی بلند نبود سس کرهای سفید یا همان «بور بلان» معروف را درست کند. اما او کسی نبود که زانوی غم بغل گیرد و احساس کند آدم دستوپاچلفتی و بیفایدهای است. در اولین فرصت در کلاسهای آشپزی «کوردون بلو» (Cordon Bleu) ثبتنام کرد و متوجه استعداد سرشار خود در آشپزی شد. امروزه، او را بهعنوان زنی میشناسند که نقش مهمی در معرفی غذاهای فرانسوی به غیرفرانسویها دارد. اما کتاب «زندگی من در فرانسه» به روزهایی مربوط است که او هنوز در ابتدای راه قرار داشت.
چایلد به شهرهای مختلف فرانسه سفر کرد تا دستورهای مختلف آشپزی و مواد غذایی گوناگون را کشف کند و همین مواد بودند که بعد از شوهرش، تبدیل به دومین عشق بزرگ زندگی او شدند. این سفرها، به مثابه توری زنده و گویا به سلیقهی غذایی پاریزیها است. اما این خود چایلد است که باعث منحصربهفرد بودن این کتاب شده است؛ او با نوشتاری صمیمانه و در عین حال، کنایهآمیز، راوی باانرژی، صادق و بیتکلفی است که اشتهای خوردن را طوری در خواننده برمیانگیزد که بهمحض بستن کتاب، آرزو میکند ای کاش شانس خوردن یکی از دستپختهای او را داشت.
۳. «به این تکه یخ لعنتی خوش آمدید» نوشتهی بلر بریورمن
بلر بریورمن زمانی که تنها ۱۹ سال داشت کالیفرنیا را ترک کرد و برای آموزش سورتمهسواری با سگ به نروژ سفر کرد. این کار در آن سن و سال اقدامی سخت در مسیر دستیابی به شغلی سختتر بود. زندگی در قطب شمال او را برای سختیهای بیشتر آماده کرد و در نهایت، این زن جوان به آلاسکا رفت. او در آلاسکا شغل راهنمای تور را برای خود انتخاب کرد و پس از آن در «ویسکانسین» اقامت گزید. درنوردیدن توندرای یخی با گلهای از سگهایی که سورتمه را به جلو میکشند، کاری خطرناک و در عین حال، هیجانآور است. او در میان تندبادهای بیشماری گیر افتاد و شبهای بسیاری را در غارهای یخی به سر برد، اما بریورمن ماجراجویی بیباک است که در حرفهای برای خود جایگاهی در خور دستوپا کرده که تحت تسلط مردان است. خاطرات سفر این زن شجاع در کتاب «به این تکه یخ لعنتی خوش آمدید» که آمیخته با صحنههای اکشن هالیوودگونه است، خوانندگان را به سفری مهیج در دل طبیعتی مخاطرهآمیز ولی جذاب میبرد.
۴. «سفرهایی با چارلی» نوشتهی جان اشتاینبک
کتاب «سفرهایی با چارلی» (Travels with Charley) یکی از آثار کلاسیک در ژانر خود به شمار میآید. این کتاب شامل خاطرات «جان اشتاینبک» (John Steinbeck) از سفر جادهای خود در سال ۱۹۶۰ به نقاط مختلف ایالات متحدهی آمریکا است. او را در این سفر، سگ پشمالو و باهوشش همراهی میکرد که اشتاینبک «چارلی» صدایش میزد. او زمانی گفته بود پس از آنکه حرفهی نویسندگی خود را وقف توصیف مناظر آمریکا و مرام آمریکاییها کرد، میخواست کشور را با چشمان خود ببیند؛ اما «تام»، پسرش، ادعا میکرد پدرش که از بیماری قلبی خود خبر داشت، این سفر را در واقع بهعنوان آخرین کوشش خود در طول حیات خود انجام بدهد.
اشتاینبک از لانگ آیلند، پاسیفیک نورثوست، بدبومهای داکوتای شمالی، ایالت مین و درهی سالیناس در زادگاه خود، کالیفرنیا، بازدید کرد تا جوابی برای این سوال خود بیابد که «آمریکاییهای امروزی چگونه انسانهایی هستند؟». اما، اشتاین بک ذاتا یک رماننویس تجاری بود و همین تمایل قلبی است که بر (بهاصطلاح) خاطرات وی تاثیر گذاشته است. کار پژوهشی که بهتازگی انجام شده است به این نکته اشاره میکند که بهاحتمال زیاد، اشتاینبک برخی از مکالمات این کتاب را از خود درآورده باشد. حتی در ویرایشهای جدید این کتاب یادداشتی آمده است که به خوانندگان هشدار میدهد «واقعی دانستن این سفرنامه کار اشتباهی است».
۵. «صداهای مراکش» نوشتهی الیاس کانتی
«الیاس کانتی» (Elias Canetti)، برندهی جایزهی نوبل در رشتهی ادبیات، بیشترین شهرتش را مدیون خاطراتی از دوران کودکی خود در «وین» پیش از ورود پیروزمندانهی نازیها است. اما، او کتابی کمحجم دربارهی بازدید یکهفتهای خود از مراکش در دههی ۱۹۵۰ نیز نوشته است. خاطرات جالب او از اوقاتی که در مراکش گذرانده، مجموعهای از برشهای کوتاهی از آن ایام است؛ مانند برخوردش با شترها، خریدن نان و دوست داشتن چهرهی شهری پر از شخصیتهای متفاوت.
روایت چند پارهی «صداهای مراکش» (The Voices of Marrakesh)، ساکنان یهودی، اروپایی و عرب شهر و همهی کسانی را که کانتی آنها را شایستهی احترام و دلسوزی میداند، در کنار هم گرد میآورد. گزارش وی جزئیات احساسی را نیز شامل میشود؛ جزئیاتی مانند اینکه چه بوهایی در شهر احساس میشود، مردم چگونه امور را سامان میدهند، چگونه در شهر تردد میکنند و کجا تجمع میکنند. همهی این جزئیات در کنار هم به ترسیم پرترهای خاطرهانگیز و شاید کمی قدیمی از شهر میانجامد.
۶. «پیکرهی کلوسوس» نوشتهی هنری میلر
سال ۱۹۳۹، «هنری میلر» (Henry Miller) برای فرار از نازیهایی که قدرت می گرفتند بههمراه یکی از دوستان نویسندهاش به نام «لارنس دورل» (Lawrence Durrell) به یونان سفر کرد. او تصمیم داشت با «جورج کاتسیمبالیس» (George Katsimbalis) ملاقات کند. کاتسیمبالیس، یکی از شاعران یونانی و همان کلوسوسی است که در نام کتاب «پیکرهی کلوسوس» (The Colossus of Maroussi) به آن اشاره شده است. حتی، تصویری از او روی جلد یکی از نسخههای اولیهی کتاب چاپ شده بود. این کتاب ظاهرا تلاش میکند تا پرترهای از این شاعر یونانی باشد. اما در عین حال، یک سفرنامه نیز است. نویسنده در مدت ۹ ماهی که در یونان بود، به شهرهای آتن، کرت، کورفو، پوروس، هیدرا و دلفی سفر کرد و پس از آغاز جنگ جهانی دوم به آمریکا بازگشت.
احساس میلر به یونان، حسی فراتر از عشق بود. یونان محلی بود که او در آنجا «آزاد و کامل» بود. میلر فقیر که سرشار بود از روحیهی ماجراجویی، در ساحل یونان حمام آفتاب میگرفت، از روستایی که تنها یک اجاق برای استفادهی کل ساکنان داشتند، بازدید کرد و از شگفتیهای کشوری لذت برد که دربارهاش نوشت:
جادوی خدا هنوز تاثیر خود را دارد.
۷. «قارهی حماسی» نوشتهی نیکولاس جوبر
داستانهایی وجود دارند که حالا دیگر مدتها است تاریخ انقضای آنها سر آمده و در آن روی سکه نیز، داستانهایی هستند که قرنها است چیزی از ارزش آنها از دیدگاه انساندوستی کاسته نشده است. این داستانها در مدارس به دانشآموزان معرفی و در دانشگاهها تدریس میشوند. کتابهایی مانند «ادیسه» از آن جمله هستند. «نیکولاس جوبر» (Nicholas Jubber)، محقق و سفرنامهنویسی که به خاطر آثارش در زمینهی سفر جوایزی نیز کسب کرده است، در کتاب خود به نام «قارهی حماسی» (Epic Continent) به نقاطی در دنیای واقعی سفر کرده که در این آثار کلاسیک از آنها نام برده شده است؛ یا حداقل تلاش خود را کرده است بهقدری به آنها نزدیک شود که بتواند حدود دقیق آنها را شناسایی کند.
جوبر سفرهای خود را با این هدف انجام داد تا دریابد این داستانها چگونه تا دنیای امروز دوام آوردهاند و برای رسیدن به این هدف، با افرادی ملاقات میکند تا چگونگی شکلگیری نازیها و بعدها نئونازیها توسط «سرود نیبلونگها» را برای او شرح بدهند. این کتاب، سرودی حماسی به زبان آلمانی میانه و حاوی افسانههای ژرمنی با موضوع پهلوانی اژدهاکش به نام «زیگفرید» است؛ همچنین برای او توضیح بدهند که کتاب «سرود رولان» (The Song of Roland) چگونه بر شان و احترام یافتن مردمان ساکن در اروپای شمالی تاثیر گذاشت. در حوزهی بالکان نیز، او بهدنبال تاثیر ماندگاری میگردد که از «افسانهی کوزوو» (Kosovo Cycle) بر این سرزمین باقی مانده است؛ خواه تاثیرها مثبت باشد و خواه منفی. او هر کجا که گام می گذارد، نکات بیشتری دربارهی خود میآموزد و درمییابد که داستانهایی که انسانها برای خود تعریف میکنند، چه تاثیری روی ساخته شدن هویت فرهنگی یک ملت دارند.
۸. «آخرین فرصت دیدار» نوشتهی داگلاس آدامز
شوخطبعی و خوشمشربی «داگلاس آدامز» (Douglas Adams) خارقالعاده است. کافی است این ویژگی را در لحن خاطرهگویی از سفر بگنجانید تا به یکی از سفرنامههای ماجراجویانهی تمام و کمال دست یابید. آدامز در کتاب «آخرین فرصت دیدار» (Last Chance to See) بههمراه دوست جانورشناسی به نام «مارک کارواردین» (Mark Carwardine) به سفری دور دنیا میرود تا آخرین بازماندههای شگفتانگیزترین موجودات کرهی زمین که در معرض انقراض قرار دارند را ببینند و شاید راهی برای نجات آنها بیابیند. آنها بههمراه یکدیگر به چین سفر میکنند تا «دلفینهای رودخانهای» را ببینند؛ به اندونزی میروند تا «اژدهای کومودو» را از نزدیک ملاقات کنند؛ به نیوزیلند میروند تا با طوطیهای رنگارنگ و بدونپرواز آنجا آشنا بشوند و خیلی مکانها و حیوانات دیگر.
کتاب «آخرین فرصت دیدار» همزمان با آنکه خنده را به لبان خواننده میآورد، خیلی از وقتها دلخراش نیز است و آگاهانه، نثری نشاطبخش برای آن انتخاب شده است. اگر تنها یک نکته دربارهی این کتاب وجود داشته باشد که همه دربارهی آن اتفاقنظر داشته باشند، حیوانات بازیگوش، سرگرمکننده، ناآرام و قابل ستایش است. این کتاب در سال ۱۹۹۰ بههمراه یک مستند رادیویی برای شبکهی بیبیسی منتشر شد و سالها پس از آن، این شبکه مجموعه مستندهایی را بهمناسبت بیستمین سال این سفر اکتشافی تولید کرد که در آنها «کارواردین» بههمراه «استفان فرای» و بدون حضور آدامز که سال ۲۰۰۱ درگذشت، مسیر ۲۰ سال پیش را دوباره پیمودند تا ببینند چه تغییراتی رخ داده است. تماشای این فیلم هم اوقات خوشی را بههمراه خواهد داشت.
۹. «دلگرمیهای جنگل» نوشتهی سیلون تسون
«سیلوِین تسون» (Sylvain Tesson) یک ماجراجوی سختکوش است. او به همه جا سفر و این کار را در هر زمانی تجربه کرده است. در سال ۱۹۹۳ و زمانی که تنها ۲۱ سال داشت، او و بهترین دوستش، «الکساندر پوسن» (Alexandre Poussin) دور دنیا را رکاب زدند. در سال ۱۹۹۷، او باز هم بههمراه الکساندر با پای پیاده از هیمالیا گذر کردند و سال ۲۰۰۱، سوار بر اسب دورتادور آسیای میانه را گشت. سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ نیز با پای پیاده از سیبری تا کلکته در هندوستان رفت و این قصه همچنان ادامه دارد. مهم انگیزهی او از این کارها است. سیلیون برای اثبات مردانگی یا توانایی خود برای بقا در سختترین شرایط نیست که دست به چنین ماجراجوییهایی میزند. بلکه برعکس، او سفر میکند تا درسهایی را بیاموزد که میداند با خانه ماندن در پاریس، به آنها دسترسی نخواهد داشت.
معروفترین سفر کاوشگرانهی تسون، رفتن به کلبهای دورافتاده در سیبری و ۶ ماه اقامت در آن بود که هیچ ارتباطی با پرسه زدنهای ماجراجویانه و برخوردهای پر مغز و معنی با دیگران ندارد؛ بلکه داستان یکی از زیباییهای انزوا در طبیعت در دنیایی است که هرچه پیش میرود، دست یافتن به خلوت و طبیعت دستنخورده در آن سختتر و سختتر میشود. «دلگرمیهای جنگل» (The Consolations of the Forest) که رمانی کوتاه در وصف این سفر است، مملو از ترس و اندوه است. اما، لحظات شاد نیز در آن کم نیست. این کتاب که تاملی دربارهی قدرت طبیعت و تاکیدی بر لزوم خوداندیشی است، سفرنامهای است که جنبههای مثبت انزوا در این روزگار را پررنگ جلوه میدهد و از سوی دیگر، خواننده را مشتاق میسازد که تا هر زمان که باز هم اجازهی خروج از خانهها صادر شد، به سفر برود و دنیای بیرون از خانه را کشف کند.
۱۰. «با تمام سرعت به پیش: از ایرلند تا هند با دوچرخه» نوشتهی دِرْوْلا مورفی
در سال ۱۹۶۳ نیز مانند امروز و هر کشور دیگری از دنیا انتظار نمیرفت که زن ۳۱ سالهای با دوچرخه و بهتنهایی به هندوستان سفر کند. اما، این دقیقا همان کاری است که «دِرْوْلا مورفی» (Dervla Murphy) انجام داد. مورفی یکی از درخشانترین زنان جهانگرد قرن بیستم است. او یک مسافر عادی نبود که تنها به کشورهای مختلف سرک بکشد. او مدعی است از زمانی که تنها ۱۰ سال داشت و یک دوچرخه و یک کرهی زمین بهعنوان کادوی تولد گرفت، نقشهی این ماجراجویی ۳۰۰۰ مایلی حماسی به دور اروپای شرقی، ترکیه و بخش بزرگی از آسیا را در سر میپروراند.
کتاب «با تمام سرعت: از ایرلند تا هند با دوچرخه» (Full Tilt: Ireland to India with a Bicycle) حاوی یادداشتهای روزانهای است که او در طول سفر ۶ ماههی خود نوشته و لذت سفر را به همه یادآوری میکند: لذتی که امیدواریم هرچه زودتر فرصتی دوباره برای چشیدن آن نصیب همه شود. به خاطر داشته باشید که درولا مورفی تمام عمر خود را سفر کرد و ۲۶ کتاب با فاصلهی کم دربارهی ماجراجوییهای خود در سرتاسر این سیارهی گرد نوشت. بنابراین، اگر از مطالعهی این کتاب رضایت خاطر داشتید، گزینههای دیگری هم در همین سبک و سیاق وجود دارند که میتوانید بخوانید و لذت ببرید.