درباره سنندج: خوردنی ها، شنیدنی ها و دیدنی های سنندج
سفر به سنندج سفر به تاریخ است، نهتنها برای قدمت تاریخی شهر، جاذبههای سنندج و دیدنیهای سنندج، که حتی زبان مردم سنندج زبانی متعلق تاریخ است.
سلب مسئولیت: تحریریهی کجارو در تهیه این محتوای تبلیغاتی نقش نداشته و مسئولیتی در قبال صحت آن ندارد.
زبان کردی و فارسی هر دو از مجموعه زبانهای هند و اروپایی اند و هر دو متاثر از زبان اوستایی. زبان مردم سنندج، کردی مرکزی با گویش اردلانی است که با گذشت زمان تغییراتی در لهجه داشته. اما بهطور کلی زبانهای کردی از زبانهای ایرانی شاخه غربی است و به گفته بعضی از اندیشمندان، بازمانده زبان پهلوی پارسی که با زبان فارسی و بلوچی خویشاوندی دارند. خلاصه که در سنندج همیشه به گوش باشید و هر کلامی را که مردم این منطقه با زبان و لهجه خود می گویند مثل آواز و ترانه ای اساطیری بشنوید تا سنندج را شنیده باشید. اگر پیش از سفر به سنندج این گزارش را بخوانید، میتوانید مثل یکی از اهالی آنجا شهر را بگردید و درباره سنندج بدانید؛ همان قدر دور، همانقدر نزدیک.
دیدنی های سنندج: درخت زردآلو گفت خوش آمدید
به گردنه صلوات آباد که برسید، یعنی تا سنندج و دیدنی های سنندج راهی نمانده، همان شهری که از فراز گردنه و در دره میبینید. اما برای اینکه مشهورترین مکان گردشگری و یکی از دیدنی های سنندج را ببینید باید همان راهی که شما را به سنندج رسانده بهسمت غرب، آنسوی شهر ادامه دهید تا به میدان گاز برسید. درباره سنندج، میدان گاز، یعنی ابتدای تفرجگاه مردم سنندج. میدانی که وجه تسمیه نامش ستون بلند گازی است که پیش تر روشن می شد و فواره های آب در پایین ستون، آن را همراهی می کرد. از آنجا که این میدان در ابتدای منطقه تفریحی آبیدر قرار دارد، حتی دور دور کردن در آن از تفریح های مردم سنندج به حساب میآید، مخصوصا اگر اهل بستنی باشید و بروید سراغ راسته بستنی فروشی ها. منطقه تفریحی آبیدر اما که سالهای زیادی از شکل امروزی اش نمی گذرد، اصل داستان است و جایی برای تاریخ گردی، زیارت و سیاحت. جاده آسفالت را که بهسمت آبیدر بالا بروید و برسید به آخرین جایی که ماشین رو است، میرسید به جایی که سنندجی ها «شلان» یا «دار شلان» می خوانندش، یعنی درخت زردآلو، درباره سنندج همین درخت زردآلو هم میتواند جزو این اسم از زمانی به اینجا داده شد که فقط یک درخت زردآلو به مهمانان آبیدر خوش آمد می گفت.
آبیدر هم آبیدر شد چون سنندجی ها به این منطقه می گویند «آوْدَر» یعنی اینجا از هر جایی آب زده بیرون. در آبیدر هم پیست دوچرخهسواری هست که قرار است تا چند وقت دیگر دوچرخه برای اجاره هم داشته باشند، هم منطقه «هفت آسیاب» که هرچند حالا اثری از هیچکدام از آسیاب ها نمانده، اما دشتی است برای گشتوگذار. آبیدر یک پرده بزرگ برای نمایش فیلم هم دارد، از همان ها که توی فیلم ها مردم با ماشین جلوی پرده ایستاده اند و از توی ماشین فیلم می بینند. از دیگر جاذبه های سنندج، «نظرگاه خضر زنده» است، جایی برای بخش زیارتی آبیدر، جایی که محلی ها به «خیر زنه» می شناسند و معتقدند جایی است که زمانی حضرت حضر در آن حضور داشته و اصلا آبادانی آبیدر مرهون همین حضور است.
لکلک های مهمان، لکلک های همسایه
انیمیشن دو بعدی «خداوند لکلک ها را دوست دارد» را نه فقط آنها که کودکی شان را در دهه هفتاد گذرانده اند، بلکه بچه های دهه 60 و بالاتر هم به یاد دارند. کافی است تیتراژ این انیمیشن را در جمعی از همه رده های سنی پخش کنید تا ببینید چطوری همه دارند زمزمه میکنند« دعا کنیم تو شبها/ که ای خدا، ای خدا/ زودی بیان لکلک ها». موضوع این مجموعه که در سال 79 ساخته شد درباره کوچ لکلک ها به دهکده و ماجرای دوستی آنها با بچه های ده بود. هرچند در این انیمیشن کاراکترها به فارسی معیار حرف می زدند، اما فضای آن چیزی شبیه روستاهایی در کردستان بود و روستایی که داستان انیمیشن در آن می گذشت هم اینطوری معرفی شده بود: «در گوشه ای از سرزمین پهناور ما روستایی بود زیبا، با مردمانی خوب و زحمتکش. این روستا در دامنه کوهی بلند قرار داشت با درهای چوبی زیبا پر از خانههای قشنگ نقلی و کوچههای تنگ و گاهگلی. و پنجره های رنگارنگ».
انگار این توصیف درباره سنندج است و درباره یکی از روستاهای استان کردستان که مردم و لکلک ها کنار هم در صلح و آرامش زندگی میکنند. مردمی که برای لکلک ها لانه می سازند و اجازه نمی دهند بچهها به پرنده ها آزار برسانند و از همین مراقبت است که لکلک ها هم بهراحتی با مردم روستا تعامل میکنند و در نزدیکترین جای ممکن به آدم ها لانه هایشان را می سازند. اتفاقی که از دیدنی های سنندج است و درباره سنندج شدنی است. شاید شما هم فیلم مرد روستایی را در فضای مجازی دیده باشید که مثل شاگرد بنایی که برای اوستا آجر میاندازد، برای لکلک چوب میاندازد و اوستای معمار را تشویق میکند. لکلک هم شاخه های خشک درخت را یکی بعد از دیگری با منقار می گیرد و خانه اش را کامل میکند.
اگر هوس دیدن لکلک سفید دارید باید فصل بهار را برای سفر به کردستان انتخاب کنید تا همه جاذبه های سنندج را یکجا ببینید، اما هرچند لکلک سفید در بیشتر نقاط استان دیده میشود، اما درختان بلند بلوط و فراوانی غذا در شهرستان های بانه و مریوان زیستگاه مناسبتری برای اینگونه از لکلک ها به وجود آورده. اما اگر بخواهید جایی بروید که میزبان بیشترین لکلک های سفیدند، روستاهای بیلو، دره تقی و قلقله در مریوان -که رتبه اول را روستای بیلو دارد- و روستای سویرو در بانه را انتخاب کنید. در زبان محلی به این پرنده «حاجی لهق له‌ق» میگویند و مردم استان کردستان حضور این پرندگان را مایه خیر و برکت و خوش اقبالی میدانند.
خمیرهای خوردنی خوشمزه
ترکیب خمیر نان، پیاز و نمک ترکیب سادهای است، حتی وقتی پیچک کوهی یا پیازچه و سبزیهای دیگر با آن مخلوط شود یا با روغن حیوانی و کره چرب، اما سنندجیها با همین ترکیب ساده نانی درست میکند که روی «ساج»پخته میشود و به آن «که لانه» میگویند، خوراکیای که فقط نان نیست و مثل غذای کامل میتواند سیرتان کند. این خوراکی آنقدر محبوب است که نهتنها گردشگرها، بلکه اهالی سنندج هم در گردشهای آخر هفته و بازارگردیهای روزانه، خودشان را مهمان کلانه میکنند، آن هم با دوغ محلی. با این توصیف این خوراکی نه فقط از خوردنیها که از دیدنیهای سنندج هم به حساب میآید. سنندجیها یک نان خوشمزه دیگر هم دارند به نام «شلکینه» که در تهیه خمیر آن بهجای آب از شیر استفاده میشود.
درباره سنندج، خورشها هم میتوانند از جاذبههای سنندج باشند. خورشهای محلی که بیشتر بهدلایل فراوانی سبزیهای کوهی، غذای محلی این شهر و اطراف آن شدهاند. مثل خورش ریواس یا خورش گیلاخه که با گیاهی با همین نام که بومی این منطقه است طبخ میشود. اهالی سنندج یک غذای ساده وخوشمزه هم دارند به نام خورش تره کردی، که با تره خرد شده، گوشت چرخ شده، پیاز، رب گوجه فرنگی، زرشک، روغن، پودر لیمو و ادویههای مخصوص پخته میشود.
درباره سنندج خوب است بدانید که یک بازار معروف برای فروش پوشاک دستدوم دارد. بازاری که به رسم همه فروشگاههایی که کالاهای دستدوم میفروشند به تاناکورا معروف است و یکجورهایی از جاذبه های سنندج. نامی که از سریال «سالهای دور از خانه» و نام فروشگاههای زنجیرهای بازیگر اصلی آن یعنی اوشین باقی مانده. برای پیدا کردن این بازار و راسته که حالا دائمی شده، باید به انتهای خیابان شهدا بروید، فقط یادتان باشد که بهقول سنندجیها «سرِ بار» برسید که جنسهای خوب تمام نشده باشند.
دف بزن، ذکر بگو
نمیشود درباره سنندج گفت و شنید اما سراغ موسیقی و مهمترین ساز این منطقه، یعنی دف نرفت. دف برای اهالی سنندج تنها یکی از سازهای موسیقی نیست، مردم سنندج با دف ذکر میگویند و برایشان مقدس است. تا آنجا که ماه ربیعالاول که در سنندج به «ماه مولود» معروف است از مساجد و خانهها صدای دف میآید و یکجورهایی از جاذبههای سنندج به شمار میرود. اینجا چهها یادگیری موسیقی را با دف شروع میکنند. اما این همه نسبتی نیست که مردم سنندج با ساز و موسیقی دارند. بسیاری از مشاهیر موسیقی از سنندج برآمدهاند، مثل خانواده کامکارها که تنها یکی از گروههای خانودگی موسیقی سنندجاند.
اقامت در سنندج
اگر از اقامتگاههای شهری خسته شدهاید و میخواهید اقامت در سنندج را متفاوت کنید، اقامت در روستاهای اطراف را تجربه کنید. روستاهایی با خانههای سنگی و کوچههای پلکانی که برخی قدمت تاریخی دارند. پیدا کردن این اقامتگاه در سایت مکانچی کار سادهای است. چون در صفحه اول سایت مکانچی میتوانید شهر یا روستای مورد نظر را جستوجو کنید تا لیستی از این اقامتگاهها در اختیارتان قرار بگیرد.
دیدگاه