بلوچ دوزی؛ هنر فراموش شده زنان هنرمند بلوچ
بلوچدوزی یا سوزندوزی یکی از زیباترین هنرهای زنان هنرمند ولی مهجور افتاده سیستان و بلوچستان است. این هنر با اینکه در دنیا شناخته شده است، اما هنرمندان ناشناسی دارد. با کجارو همراه باشید.
هنر تلاشی برای معنا بخشیدن به زندگی و کمالات انسانی است. هنر قدیم ایران هم هنر بود و هم صنعت. هنر از آن جهت که خلاق بود و صنعت از آن جهت که در زندگی مردم جریان داشت. شاید این بهترین عنوانی باشد که بتوان به هنرهای قدیم ایران اطلاق کرد، یعنی هنر ایرانیان قدیم بهمثابه زندگی آنها بوده است. حضور و زندگی در جامعه سنتی همواره آمیخته از عشق و تدبیر بوده است. بنمایههای هنرهای سنتی فرآیند اجتماعی اقتصادی زندگی بود و نیاز و ضرورت دو مسئلهای که انسان در طول زندگی با آن مواجه است. این دو نیاز او را به سمتی میبرد که پدید بیاورد و بیافریند، اما زمانی که این دو از میان زندگی مردم رخت برمیبندد، هنرها نیز بهتدریج از مردم جدا میشوند.
بلوچدوزی
سوزندوزی یکی از رودوزیهای منحصربهفرد کشور است، هنری برخوردار از ظرافت دوخت و تنوع رنگ که بیانگر ذوق، سلیقه، سنت و هنر منطقه بلوچستان است. سوزندوزی بلوچستان، هنری ارزشمند است که از آن بهعنوان نور چشم، سند هویت، موجودیت و پشتوانه زنان بلوچ نام برده میشود.
بلوچدوزی یا سوزندوزی اصیل بلوچ که روزگاری تنها نوع سوزندوزی در کشور بوده است، از جمله هنرهای از یاد رفته ایران است که منبع درآمد خوبی برای بسیاری از خانوادههای بلوچ بهحساب میآمده است. هر جا که رد پایی از زنان بلوچ دیده شود، سوزندوزی نیز عظمت خود را نشان میدهد. سوزندوزی و بلوچ دوزی را باید در زمره یکی از اصیلترین و جالبترین رشتههای صنایعدستی کشور بهحساب آورد که آوازه شهرتش به فرسنگها دورتر از این خاک رسیده و مردم بسیاری از نقاط مختلف جهان، بلوچستان را به پشتوانه آن میشناسند. هنر ظریف و پر سابقهای که هیچکس بهدرستی نمیداند از چه زمانی در ایران آغاز شده و با دست پرتوان زنان بلوچ تاکنون زنده مانده و اقتصاد خانواده را در این منطقه تحتالشعاع قرار داده است.
سوزندوزی با زندگی روزمره زنان بلوچستان آمیخته است و هر دختری بهموازات آموزش اصول زندگی، سوزندوزی را نیز فرامیگیرد و با نقوشی هندسی (گلها، بوتهها و ترکیب رنگها) جهانی خیالانگیز را به نمایش میگذارد. تمامی زنان بلوچ، چه آنها که در ایران و در استان سیستان و بلوچستان زندگی میکنند و چه آنها که در پاکستان، افغانستان یا در دیگر نقاط دنیا ساکن هستند، فقیر و غنی، از سوزندوزی برای تزئین لباسهایشان استفاده میکنند.
سوزندوزی هنری است با قدمت و سابقهای به بلندای تاریخ بلوچستان، از اینرو به آن بلوچیدوزی هم میگویند. این هنر- صنعت ریشه در تار و پود زندگی عشیرهای منطقه، بازتاب ذوق و خلاقیت زنان در آیینه نقوش و طرحهای جاودانه دارد. ریشههای این هنر را میتوان در لایههای زیرین تاریخ قومی منطقه یافت، همراه زنان بلوچ، بیهیچ واسطه هر کجا که ردپایی از زنان بلوچ یافت شود، سوزندوزی نیز عظمت خویش را به دیده میکشاند.
بسیاری از زنان و هنرمندان قدیمی بلوچدوزی بدون توجه به بیمهریها و عدم توجه مراکز فرهنگی و بدون هیچ چشمداشتی، این هنر را که در شرف انقراض بود را زنده نگه داشتهاند. سوزندوزی برای بانوان هنرمند بلوچ یک شغل نیست، چرا که پول زیادی بابت آن همه زحمتی که روی این هنر کشیده میشود، عاید نمیشود و درآمد بالایی ندارد. زنان سوزندوز، این کار را برای دلشان انجام میدهند، نه برای کسب درآمد.
در سوزندوزی (بلوچدوزی) از کاموا روی پارچه کار میکنند و نقش و نگارهای زیبایی را روی آن حک میکنند. مهرها و نقوش آنها هم از پاکستان میآید و در ایران نیز انتخاب میشود. برخی از اسامی این نقوش بر اساس هر حسی که نسبت به چیزی به وجود بیاید انتخاب میشود. پارچه مناسب برای بلوچ دوزی باید با تار و پود مشخص باشد که در بازار بهشدت نایاب است. پارچههایی که در سوزندوزی بلوچ قرار میگیرد، باید ویژگی عمده جهت سهولت دوخت داشته باشد: اول اینکه دارای تار و پودی مشخص باشد و دوم اینکه این تار و پود مشخص، حتما باید راست باشند.
مهمترین مراکز بلوچ دوزی
در حال حاضر در تمام بلوچستان زنان سوزندوز به این هنر مشغولاند. از جمله عمدهترین مراکز سوزندوزی استان میتوان به مناطق اسپکه، هریدک، قاسمآباد، بمپور، نکوچ در شهرستان ایرانشهر، کوپچ، پیپ، مته سنگ، چانف، مهنت در شهرستان نیک شهر، ایرندگان، مارندگان، اسماعیلآباد در شهرستان خاش، گشت، سوران، جالق، کلگان در شهرستان سراوان و همچنین شهرستان زاهدان اشاره کرد.
از مشهورترین و مرغوبترین نمونههای سوزندوزی تولیدات مناطق قاسمآباد بمپور، نکوچ ایرانشهر و چانف در نیک شهر است. این نکته نیز ضروری است که سوزندوزیهای مناطق شمالی استان (سرحد) مشهورتر از سوزندوزیهای مناطق جنوبی (مکران) است.
از جمله تفاوتهای سوزندوزی این دو منطقه باید به رنگهای تیرهتر و نقوش ریز و پرتر مناطق جنوبی استان در مقابل رنگهای روشن با نقوش سادهتر سوزندوزیهای مناطق شمال استان اشاره کرد.
ابزار و روش کار بلوچدوزی
ابزار کار سوزندوزی شامل سوزن یا سوچه، قیچی یا مقراض، انگشتانه یا شستی است.
سوزندوزیها به ۳ نوع پرکار، میان کار و کمکار تقسیم میشوند. در نوع پرکار روی پارچههای ریزبافت و تمام سطح قطعه پارچه موردنظر سوزندوزی میشود، در نوع میان کار قسمت بیشتر پارچه سوزندوزی شده و در نوع کمکار فواصل طرحها بر اساس تشخیص سوزندوز پر میشود.
در مناطق جنوبی استان (مکران) در مورد انواع کار تقسیمبندی دیگری نیز وجود دارد؛ یکی خردکار که سختتر است و نقشها ریزتر و پرتر با نقشهای خوب دوخته میشوند و دیگری تویی که در آن نقشها گشاد، نامرغوبتر و کمکارتر است.
برای سوزندوزیهای پرکار از پارچههای پنبهای ریزبافت و برای سوزندوزیهای کمکار و میان کار از پارچههای درشتبافت استفاده میشود. از تکنیکهای دوخت نیز میتوان به دوردوزی برای انتقال طرح بر روی پارچه ظریفدوزی، پریواردوزی، گرافدوزی و آیینهدوزی یا پیتدوزی اشاره کرد.
نحوه دوخت آن به این شکل است که در ابتدا سوزندوز از پارچه قطعهای دلخواه را جدا کرده و سپس طرح موردنظر را بر روی آن منتقل میکند و در ادامه با استفاده از روش دوردوزی، خطوط محیطی طرح را دوخته و آن را از باقی پارچه مجزا میکند.
لباس زنان بلوچ
لباس زنان بلوچی از ۶ قطعه سوزندوزی شده تشکیل شده است. از این قطعات آن را که برای پیش سینه است، جی، یا زی و قطعه دیگری که به شکل محراب ۵ ضلعی بوده و در قسمت پایین پیراهن بهصورت عمودی بهموازات پیش سینه از کمر پیراهن تا نزدیکیهای پائین دامن دوخته میشود را اصطلاحاً پندول یا گوپتان مینامند. ۲ قطعه نیز زینتبخش سر آستین پیراهن و ۲ قطعه نیز زینتبخش سر پاچههای شلوار زنان بلوچ است. در برخی از مناطق بلوچستان به آن کریک، بدنک و جیک نیز گفته میشود.
نقوش آثار بلوچدوزی
هنرمند بلوچ میکوشد تا واقعیات زندگی، محیط اطراف، مردم منطقه و باورهای قومی خویش را در آثارش منعکس و جاودانه کند. هنرمندان از موجودات و حیواناتی که هر روز با آنان سروکار دارند و جزئی از زندگی آنان است نقش میزنند: حیواناتی چون بز که عمدهترین وسیله برای امرار معاش خانواده سوزندوز است؛ شتر حیوان نجیب و صبوری که یار جدا ناشدنی مردم منطقه بوده و کاراترین وسیله نقل و انتقالات در محیط و نعمتی خدادادی که در سفال کلپورگان ماندگار شده است؛ عقرب، مار و… که از نقوش رایج در بلوچستان است.
نقوش بلوچستان، الهام گرفته از حیوانات و گیاهانی بوده که بهمرور دستخوش تغییر و تحول شده و بهصورت اشکالی هندسی ماندگار شدند که هندسی بودن نقوش نیز از ویژگیهای طرحها و نقشهای قدیمی ایران و بلوچستان است.
نقش و نگارهای سوزندوزی، نسل به نسل بهوسیله مادران به دختران آموخته میشود و در لایههای زیرین ذهن زنان بلوچستان رخنه میکند.
سوزندوزی در منطقه بلوچستان که یادگار پیوند فرهنگ ایرانی با گذشته تاریخی و افسانهای خود است همواره باظرافت و توانایی خارقالعاده سرپنجه زنان بلوچ توسعهیافته و همچنان رواج دارد.
سوزندوزی را میتوان محصول کار و تلاش سخت زنانه و بازتاب خاطرات تلخ و شیرین آنان در طول تاریخ برشمرد که خود آمیزهای ذهنی از آهنگ حرکت دستهای زن بلوچ است که منجر به پدید آمدن آثاری جاندار و جاودانه بر تار و پودی سرد و بیروح میگردد.
مشهورترین هنرمند سوزندوز (بلوچدوز)
مهتاب نوروزی (درگذشته ۲۴ تیر ۱۳۹۱ در روستای قاسمآباد بمپور) مشهورترین سوزندوز بلوچستان ایران بود. مهتاب هنرمندی است که تمامی کارشناسان صنایعدستی و هنرهای سنتی میشناسند و عکس و نامش در کتاب سیری در صنایعدستی ایران آمده است و تنها نمونه بلوچدوزی در موزه صنایعدستی مجموعه سعدآباد دوخته دستان اوست.
اما سهم او از زندگی به بیان خودش دو باب اتاق خشتی و گلی قدیمی به ارث رسیده از پدربزرگ و با کمترین امکانات است. مهتاب نوروزی از کودکی سوزندوزی میکرد و در شانزده سالگی هم استاد شد و در مجموع به مدت ۶۳ سال به سوزندوزی ادامه داد. او این هنر را از مادرش یاد گرفته بود. هیچوقت ازدواج نکرد و همیشه تنها بود؛ او در این باره میگفت:
وقتی خواستگار برایم میآمد، یک تکه پارچه برمیداشتم و میرفتم توی یک اتاق سوزندوزی میکردم. هیچوقت هم عاشق نشدم، چون آن زمان رسم نبود که شوهر را ببینی. فقط باید به حرف خانوادهات گوش میکردی اما من هیچوقت دل به هیچ مردی ندادم! خانوادهام هم که وقتی فهمیدند دلم نمیخواهد ازدواج کنم دیگر کاری به کارم نداشتند.
با این وجود همه دختران روستا را فرزندانش میدانست و به همه آنها سوزندوزی یاد میداد.
او نزدیک به ۵۰ سال روی پارچهها، نقش بلوچ زد تا آنجا که در چهار سال اخر عمر به خاطر دیسک کمر، از ادامه کار باز ایستاد. علاوه بر مشکلات کمرش به آلزایمر هم مبتلا شده بود و برای همین در سالهای آخر عمر نزد برادرزادهاش، زینب نوروزی که حالا خودش استاد سوزندوزی شده، زندگی میکرد.
در نهایت او در شامگاه جمعه ۲۴ تیر ۱۳۹۱ در زادگاهش روستای قاسمآباد در هفت کیلومتری بمپور در سن ۷۸ سالگی درگذشت.
آثار
دستآفریدههای این بانوی سوزندوز در نمایشگاههای داخل و خارج از ایران بارها به نمایش درآمده و نظر همگان را به خود جلب کرده است و مورد استقبال همگان قرار گرفته است. کارهای ایشان بارها به فرانسه رفته و در مزونهای مختلف آن دیار بهعنوان کار تکمیلی لباسهای فاخر مورد استفاده قرار گرفته است.
این بانو بهجز سوزندوزی در پریواردوزی، سیاهدوزی، آینهدوزی، سکهدوزی و رودوزی نیز در منطقه سیستان و بلوچستان سرآمد همگان بود و اکثر دختران این خطه از هنر و دانش وی بهرهمند شدند.
او در جوانی به خاطر ظرافت بیمانندی که در کار سوزندوزی داشت، انتخاب شد تا بر لباسهای فرح دیبا نقش بزند که اکنون در مجموعه سعدآباد به نمایش گذاشته شدهاند، بیآنکه نامی از این هنرمند برجسته در کنار آنها آورده شده باشد. فیلمهای مستند زیادی از زندگی این هنرمند برجسته صنایعدستی شناخته شده است، اما کمتر کسی او را میشناخت یا از او سراغی میگرفت.
مهتاب نوروزی از وزارت ارشاد نشان درجه یک هنری گرفت و قرار بود مهر اصالت یونسکو را هم دریافت کند. همچنین در سال ۱۳۸۶ فرهنگستان هنر از مهتاب نوروزی و سیزده هنرمند دیگر در برنامه «گنجینههای از یاد رفته هنر ایرانی» تقدیر کرد.
دیدگاه