نقش ماهاتما گاندی در جنبش های استقلال طلبانه هند
ماهاتما گاندی با مبنا قرار دادن جنبشهای آزادیخواهانه بهعنوان سلاح خود، مردان و زنان هندی را با یکدیگر متحد کرد تا بدون جنگ و خونریزی برای استقلال کشورشان بجنگند. در ادامه با کجارو همراه باشید.
هند تا قبل از اینکه تحت مستعمره قرار گیرد، کشوری بسیار موفق بود که خاندانهای قدرتمند هندو و مسلمان بر آن حکومت میکردند. در آن زمان، هند بهعنوان کشوری ثروتمند با پادشاهان قدرتمند، کاخهای زیبا، هنر و معماری منحصربهفرد تلقی میشد که با هیچکجای دنیا قابل مقایسه نبود. هند همچنین دارای منابع طبیعی غنی، زمینهای زراعی حاصلخیز، ذخایر آب فراوان و حیات وحشی گسترده نیز بود. وجود این نعمات کافی بود تا کشورهای اروپایی فکر تاراج این سرزمین را در سر بپرورانند.
مقالههای مرتبط:
قدمت حضور اروپاییها در هند، به صدهی ۱۴۰۰ میلادی باز میگردد؛ در آن دوره، چندین کشور اروپایی به بهانهی داد و ستد ادویهجات، چند شهر کوچک هند را به استعمار خود در آوردند.پرتغال، هلند، دانمارک، فرانسه و انگلستان هر یک حضوری بسیار طولانی در هند داشتهاند. البته این انگلستان بود که قدرت اصلی هند را در دست داشت. پس از سال ۱۸۵۸، بریتانیا، حکومت هند را از «کمپانی هند شرقی» گرفت. کمپانی هند شرقی از سال ۱۷۵۷ تا زمان تسلیم قدرت به بریتانیا، حکومت هند را در دست داشت. بریتانیا با استفاده از سیاستهای خاص خودش، بالاخره موفق به کنترل کل هندوستان شد. استعمارگران بریتانیایی، گنجینههای هند را تخلیه کرده و مردم این کشور را حقیر میشمردند. از جوانب مثبت حکومت بریتانیا بر هند، میتوان به بهبود زیرساختهای این کشور اشاره کرد.
با این حال، هیچکس حاضر نیست آزادی و استقلالش را تحت هیچ شرایطی از دست دهد؛ هندیها نیز از این قاعده مستثنی نیستند که شروع به جنگی ۲۰۰ ساله با بریتانیا کردند. در واقع، حکومت بریتانیا بر هند، موجب شد تا مردم هندوستان با یکدیگر متحد شده و برای آزادیشان بجنگند. هندیها بدون در نظرگیری تفاوتهای قومی، نژادی، جنسی، سنی، زبانی و طبقهی اجتماعی دور هم گرد آمدند تا بر علیه استعمارگران وطنشان مبارزه کنند.
ماهاتما گاندی و روشهای صلح آمیز او
ماهاتما گاندی شاید معروفترین چهرهی انقلابی هند در روند رهبری آشوبهای داخلی کشور باشد. گاندی زمانی که به آفریقای جنوبی تبعید و به وکالت مشغول بود، اولین قدمهای خود برای رهبری کشور را آغاز کرد. او از اینکه شاهد حکومت تبعیضگرایانهی سفیدپوستان اجنبی، بر مردم رنگینپوست آفریقا بود، سخت آزرده خاطر و خشمگین بود. گاندی اعتراضات صلحجویانه و به دور از خشونت آفریقای جنوبی را رهبری میکرد که موجب کسب شهرت و نیز حمایتش از سوی مردم شد. او تصمیم گرفت از همین روشهای عاری از خشونت، در وطن خود برای رهایی از یوغ استعمار بریتانیاییها استفاده کند. اولین مخالفت گاندی با بریتانیاییها، وجود مالیاتهای بسیار سنگین و کمرشکن در شهرهای هند بود. گاندی طبقهی کارگر و قشر مستمند جامعه را برای مخالفت با مالیاتهای زیاد و نیز تبعیضهای اجتماعی گرد هم آورد. او در سال ۱۹۲۱ رهبر «کنگره ملی هند» شد. این کنگره، حزبی سیاسی و ملیگرا در هند بود که خواستار وضع قوانین غیر تبعیضانه، حقوق برابر برای مردان و زنان، روابط صلحآمیز درون مذهبی، انحلال نظام قشر گرا و مهمتر از همه، خواهان آزادی هند بود. ماهاتما گاندی در طول زندگی خود سه جنبش ملی مهم را رهبری کرد که در ادامه با آنها آشنا خواهیم شد.
جنبش عدم همکاری
اولین جنبشی که گاندی، رهبری آن را به دست گرفت، «جنبش عدم همکاری» بود که از سپتامبر ۱۹۲۰ تا فوریه ۱۹۲۲ پا بر جا بود. طی این جنبش، گاندی بر این باور بود که تنها دلیل موفقیت بریتانیا در حفظ حکومت خود بر هند، همکاری هندیها با آنان است. به اعتقاد او، اگر ساکنان یک شهر هندی دست از همکاری با بریتانیاییها بر میداشتند، اندک بریتانیاییهای حاضر در آن شهر، چارهای جز تسلیم شدن برایشان باقی نخواهد ماند. چیزی نگذشت که این جنبش، طرفداران بسیاری پیدا کرده و میلیونها نفر از مردم هند، از همکاری با دولت بریتانیایی امتناع کردند. این بدان معنی بود که مردم، مشاغل خود را رها کردند، کودکان خود را از مدارس بیرون برده و از رفتن به ادارات دولتی نیز پرهیز کردند. در این زمان، نام ماهاتما گاندی بر سر زبانها افتاد. البته جنبش عدم همکاری، با حملات خشونتآمیز گروهی از تندروها در استان اوتارپرادش به پایان رسید. کسانی که در این درگیریها حضور داشتند، یک کلانتری را به آتش کشیده و ۲۳ پلیس را نیز کشتند. گاندی برای پایبندی به اصول غیر خصمانه و صلحجویانهی جنبش عدم همکاری، از ادامهی آن صرفنظر کرد.
رژه نمک، نافرمانی مدنی و ساتیاگراهای نمک
پایان جنبش عدم همکاری، موجب پا پس کشیدن مردم هند از استقلال کشورشان نشد. در ۱۲ مارس ۱۹۳۰، معترضان هندی در راهپیمایی یا رژه دندی شرکت کردند که در اعتراض به مالیاتهای زیاد و انحصارطلبی نمک توسط بریتانیا شکل گرفته بود. گاندی، راهپیمایی ۲۴ روزه و ۳۸۶ کیلومتری خود را با ۷۹ نفر آغاز کرد که در پایان، تعدادشان به چندین هزار نفر رسید. هنگامی که معترضان به شهر ساحلی دندی رسیدند، شروع به تهیهی نمک از آب دریا، بدون پرداخت مالیات به بریتانیاییها کردند. این عمل آنها، با نافرمانی مدنی در کشور همراه شد. گروه دندی در حالی که مشغول به تهیه نمک در راه خود بودند، شروع به حرکت به سوی جنوب کردند. گاندی حین حرکت، سخنرانیهایی درمورد مالیات نمک برگزار و از تلاش مردم فقیر برای به دست آوردن نمک حمایت میکرد. مأموران بریتانیایی، گاندی را قبل از رسیدن به کارگاههای تولید نمک شهر داراسانا دستگیر کردند. این جنبش به وقوع نافرمانی مدنی یک ساله در کشور، تولید و فروش غیرقانونی نمک، تحریم کالاهای بریتانیایی، امتناع از پرداخت مالیات و زندانی شدن حدوداً ۸۰۰ هزار نفر از مردم هند منجر شد. اگرچه این جنبش از سوی بریتانیا به رسمیت شناخته نشد، اما در سطوح بینالمللی، توجهات بسیاری بهسمت خود جلب کرده و موجب افزایش پیروان گاندی شد.
جنبش ترک هند
جنبش ترک هند، در ۸ اوت ۱۹۴۲ و طی جنگ جهانی دوم اتفاق افتاد. کمیسیون کنگره هند، تحت درخواست اجباری گاندی، خواستار ترک دستهجمعی بریتانیاییها از خاک هند شد. گاندی طی این جنبش، سخنرانی معروف «برو یا بمیر» را برگزار کرد. مقامات بریتانیایی، فوراً نسبت به این جنبش واکنش نشان داده و تقریبا تمامی اعضای حزب کنگره ملی هند را دستگیر کردند. نخست وزیر جدید انگلستان، امتیازاتی از قبیل وضع قوانین مستقل استانی به هندیها پیشنهاد داد که بعد از اتمام جنگ قابل اجرا بود؛ اما هندیها نپذیرفتند. هندوستان، بار دیگر به واسطهی سخنرانیهای ضد-جنگی گاندی، وارد مرحلهی جدیدی از نافرمانی مدنی شد. بریتانیاییها با وقوع این جنبش بهخوبی متوجه شده بودند که ممکن است دیگر قادر به حکومت هند نباشند.
بهای استقلال
بالاخره در ۱۵ اوت سال ۱۹۴۷، هندوستان موفق به رهایی از یوغ استعمار بریتانیا شد. البته این آزادی، بهای گرافی داشت. هندوها و مسلمانانی که شانه به شانه در کنار یکدیگر، بر علیه بریتانیا جنگیده بودند، اکنون مجبور به جدایی بودند. در ۳ ژوئن سال ۱۹۴۷، مقامات بریتانیایی، لایحهای برای تقسیم «هند بریتانیا» به دو کشور هند و پاکستان تنظیم کرده بودند. در ۱۴ اوت ۱۹۴۷ با این لایحه موافقت شد. بنابراین، تلاش سخت، فداکاری و عزم راسخ هندیها به رهایی آنان از حکومت بریتانیاییها منجر شد. البته بریتانیا هندوستان را به دو کشور هند و پاکستان تقسیم کرده و سپس آنجا را ترک کرد.
دیدگاه