«Nam Hai» به تازگی جایزهی آقا و خانم اسمیتِ بهترین هتل را در سال ۲۰۱۵ از آنِ خود کرده است. برنده این جایزه توسط مسافرانی که پول زیادی برای اقامت هزینه نمیکنند، انتخاب میشود. در ادامه با کجارو همراه باشید.
مقاله پیش رو از زبان یک گردشگر نقل شده که شبی را با همسرش در یک هتل تفریحی گذرانده است:
این هتل برای اولین بار توسط «جرمی کلارکسون» به من معرفی شد. جرمی طی ساخت یک قسمت ویژه از سریال «Top Gear» بخاطر رطوبت بالای هوا به این هتل پناه آورد؛ هتلی لوکس با معماری خیرهکننده، یک استخر و یک ساحل شنی اختصاصی به طول دو مایل. این هتل در میان درختان بزرگ نارگیل و در فاصلهی ۱۵ دقیقهایِ شهر باستانیِ «هوی آن» که در ویتنام قرار گرفته، واقع است. اگر از اینجا رد میشوید، ارزش سر زدن دارد. جرمی کلارکسون در برنامهی تلویزیونیاش میگفت: البته اگر از اینجا رد هم نشدید، باز هم ارزشش را دارد با هواپیما خود را به اینجا برسانید!
پنج سال بعد به همراه همسرم به «هوشیمین» آمدیم. بعد از یک هفته که با بودجه ناچیز خود در رستورانهای خیابانی غذا خوردیم، تصمیم گرفتیم به شمال، یعنی «لائوس» برویم. در نیمهی راه مجبور شدم برای چک کردن خور دو، توقف کنم و همان موقع بود که صدای کلارک سون با آن لهجه دلنشین بریتانیاییاش را شنیدم. در آن لحظه عبارت «Nam Hai» را در گوگل جستجو کردم و متوجه شدم قیمت اتاقها در این هتل از شبی ۷۰۰ تا ۳۰۰۰ دلار و هزینهی تفریحگاهش حدود ۴۰۰ دلار است.
ابتدا اجازه دهید در مورد بودجهام توضیحی بدهم. من بسیار صرفهجو هستم؛ در خریدهایم بسیار دقیق عمل میکنم و منتظر فروشهای ویژه فروشگاهها میمانم. من از آن دسته از افراد هستم که منتظر میمانند بلیط مترو تخفیفی ارائه شود و در مصرف بلیطهایم بسیار مراقب هستم تا مشکلی برایم پیش نیاید. من و همسرم وقتی در آمریکا سفر میکنیم، به کمپ زدن و یا اجارهی خانهی ارزان بسنده میکنیم؛ هیچیک از ما قبلا نه در هتل پنج ستاره اقامت نداشتهایم و نه ماندن در یک تفریحگاه واقعی را تجربه کرده بودیم. اما وقتی به دوردستها و مکانهای شگفتانگیز سفر میکنیم، نگرش من نسبت به هزینه کردن تغییر میکند. در اینگونه مواقع، دیگر به بدهیهایی که باید پرداخت کنم فکر نمیکنم و دوست دارم در لحظه خوشحال باشم؛ معمولاً به این فکر میکنم که دیگر ممکن است هرگز فرصت آمدن به اینجا را نداشته باشم. پس بهتر است از اینجا بودنم لذت ببرم.
در ایستگاه قطار «هوشی مین»، به نمایشگاههای عکس فوقالعادهی «Nam Hai» رفتیم. همسرم گفت: این تصاویر زیبا هستند اما واقعا ارزش هزینه کردن دارند؟
البته من هم نمیدانستم چه بگویم ولی چند دلیل علمی و منطقی برای ولخرجیهایی که در این نمایشگاهها انجام شده بود، پیدا کردم. اوایل امسال، تحقیقی با عنوان «یک زندگی فوقالعاده: مصرف تجربهگرایانه و یافتن خوشبختی» در انتشارات «مجله روانشناسی مصرفکننده» منتشر شد که نشان میداد تجاربی مثل سفر، فعالیتهای مربوط به بیرون از خانه، دیدن کردن از نمایشگاهها و یا غذا خوردن در رستورانهای شیک، شادیهای طولانیمدت برای مردم به ارمغان میآورد. چیزهای مادی مثل خرید یک تلویزیون نو، چنین شادیهایی را در بر ندارد. بنابراین پیرو بحث «رضایت طولانیمدت»، ما هم طبق گفتهی دکتر توماس گیلوویچ، استاد روانشناسی در دانشگاه کرنل که این تحقیق را آغاز کرد، عمل کردیم و با خود گفتیم، چرا که نه! یک اتاق رو به دریا در «Nam Hai» که یک حمام و دوش بیرونی به اندازهی دو برابر حمام آپارتمان خودمان در بروکلین است، رزرو کردیم.
«Nam Hai» که در ساحل ناب «هامای» و کرانهی مرکزی ویتنام در زمینی به وسعت ۳۵ هکتار واقع شده، جزو برترین هتلهای روز دنیا محسوب میشود. (بهتر است بدانید که در حال حاضر بیش از ۱۲۰۰ نقد عالی در مورد این هتل در وبسایت گردشگری TripAdvisor موجود است.)
در این هتل ۶۰ ویلای کوچک با تمام امکانات وجود دارد که دارای تختهای پردهدار و اتاقهای مشرف به «دریای جنوب چین» میباشند. همچنین ۴۰ ویلای بزرگ دیگر نیز در این هتل وجود دارد که هر یک ۵ اتاقخواب، استخر اختصاصی و یک پیشخدمت دارند که برای ارائه خدمترسانی به مشتریان در دسترساند. از آنجایی که این هتل در سال ۲۰۰۶ افتتاح شده، جوایز بسیاری از جمله « Travel + Leisure’s World’s Best Designed Resort in» در سال ۲۰۰۸ را از آن خود کرده است. این هتل همچنین مورد تمجید موسساتی همچون « Conde Nast Traveler»، « Former’s Review» و « Australian Gourmet Traveler» نیز قرارگرفته است. امسال، این هتل جایزه بهترین هتل تفریحی را از طرف موسسه «آقا و خانم اسمیت» دریافت کرد.
ما را با یک خودروی خصوصی و مشکیرنگ از ایستگاه راهآهن تا هتل رساندند. احساس میکردیم دو کودک بازیگوش بودیم و علیرغم بزرگسالیمان، مثل بچهها ادای آدمبزرگها را درمیآوردیم؛ آنهم در مکانی که کاملا برایمان غریبه بود. دربان با یک کالسکهی کوچک و زیبا ما را به سمت ویلایمان راهنمایی کرد. مسیر رفتن تا ویلا بسیار سرسبز و پر از گل و گیاه بود. لحظهای که در ویلایمان را بست، از فرط شادی و خوشحالی نمیتوانستیم خود را نگهداریم؛ درست شبیه به حسی بود که کوین در فیلم «تنها در خانه» بهنگام وارد شدن به هتل پلازا داشت. بلافاصله سراغ گجتهای (وسیلهی مکانیکی یا الکترونیکی مثل موبایل و کامپیوتر و ...) اتاق رفتیم که تعدادشان هم بسیار زیاد بود. سپس از دیدن اسباب بسیار زیاد حمام شگفتزده شدیم؛ گلبرگهای گل رز برای وان حمام بسیار ما را خوشحال کرد.
سطح لوکس بودن هتل در این حد است که اگر روی بطری آب شما شن نشسته باشد، پاک کردنش برای کارکنان هتل امری عادی است. از دیگر خدمات هتل، روشن کردن شمع توسط کارکنان بههنگام غروب و آمادهسازی تختخواب شما که با ملحفهای از جنس ابریشم بافته شدهاند، میباشد. آثار هنری گرانقیمت ویتنامی از سقفهای بلند هتل آویزان است و حمامهای مجلل اتاقها رو به یک باغ اختصاصی باز میشود که میتوان از دوش روباز آن نیز بهرهمند شد.
اما عامل شگفتی اصلی هتل در طراحی آن میباشد که توسط معمار معروف یعنی «ردا املو» انجام شده است. همانطور که موسسه «آقا و خانم اسمیت» هم اشاره کرده است، اینجا مکانی با طراحی مدرن و پیشرفته است و هیچ چیز معمولی و در حد عادی در اینجا وجود ندارد. این مکان طبق ساختاری خاص ساخته شده و دارای ۸ تکسرای اختصاصی میباشد که همگی در میان گلهای نیلوفر آبی و حوض ماهی قرار گرفتهاند. در اینجا میتوانید از درهای بزرگ فرانسوی به یک فضای باز بروید که مکانی برای آرامش یافتن در کنار حوض آب و روی یک تخت بههمراه کوسن نرم میباشد و همزمان در بسیاری از مراسمات و جشنهای آرامشبخش شرکت کنید. هرگز دوست نخواهید داشت این مکان را ترک کنید. وقتی کلارکسون اینجا را دید، معتقد بود که انسان باید بهقدری اینجا بماند و استراحت کند تا استخوانهایش آب شود و از اینجا با عنوان «شگفتانگیزترین تفریحگاه در کل دنیا» یاد میکرد.
به قول دکتر گیلوویچ، ما نتیجهی کلی تجارب خود هستیم. او در ادامه میگوید، یکی از علتهای اینکه، «خرید از روی تجربه» میتواند یک «شادی و لذت طولانیمدت» در ما ایجاد کند، این است که تجارب میتوانند، ما را عمیقا به دیگران متصل کنند. البته یک دلیل منطقی پشت این موضوع وجود دارد؛ ما لحظات خاصی که با نزدیکانمان میسازیم را بسیار بیشتر از لحظهی خرید کالاهای مادی به خاطر میسپاریم.
روشن است که کسب این تجارب، ضرورتا گران تمام نمیشوند. اما وقتی به گذشته و رابطهی زناشی سه سالهام با همسرم نگاه میکنم و یاد خرید چیزهای زیبایی که برای اولین آپارتمانمان خریدیم، سفرهای ارزانی که باهم داشتیم و یا اقامتمان در «Nam Hai» میافتم، میبینم که همهی اینها به عنوان نقاط عطفی در زندگیمان ثبت شده است. از همسرم خواستم تا از پذیرش هتل بپرسد، هزینهی ۲۴ ساعتی که در اینجا گذراندیم، چقدر شده است. وقتی که تسویه کردیم، متوجه شدم هزینهی اقامت یک ماهه را خرج کردهایم. آن روز، بدون شوخی بهترین روز زندگیام بود.
دیدگاه