معنی ضرب المثل فارسی؛ وقتی جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

محمد مهدی حسنی
محمد مهدی حسنی چهار شنبه، ۲۳ تیر ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۰۰
معنی ضرب المثل فارسی؛ وقتی جیک جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

وقتی جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟ ضرب‌المثلی است شیرین و با اهمیت که مردم کشور ایران از آن بسیار استفاده می‌کنند و در مورد گنجشکی است که اصلا به آینده‌اش توجهی نمی‌کند و فقط به فکر خوش‌گذرانی و تفریح است. در خواندن این داستان با کجارو همراه باشید.

تاریخچه ضرب‌المثل  وقتی جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

مورچه‌ها از زمان خلقتشان تا به امروز، در فصل بهار به جمع‌آوری آذوقه می‌پردازند تا در فصل زمستان به مشکل بر نخورند. روزی تعدادی مورچه در فصل بهار برای خود غذا و مواد مورد نیاز جمع می‌کردند. در بین این مورچه‌ها، مورچه‌ی کوچکی بود که بسیار زرنگ و باهوش بود و سخت کار می‌کرد.

روزی هنگام ظهر در حال بردن دانه‌ای بود که گنجشک زیبایی بالای سرش پرواز می‌کرد و آواز می‌خواند. گنجشک روی درختی نشست و به مورچه گفت: تو چرا از این هوای خوب لذت نمی‌بری و بازی نمی‌کنی و هر روز مشغول جمع‌آوری آذوقه هستی!؟ تا می‌توانی در این فصل خوش بگذران. مورچه لبخندی زد و گفت: من در فصل بهار به خودم زحمت می‌دهم و غذا جمع می‌کنم تا هنگامی که سرما از راه رسید، با کمبود آذوقه مواجه نشوم و در آسایش و راحتی باشم. گنجشک زیبا با شنیدن حرف‌های مورچه بلند‌بلند خندید و گفت این فکر تو اشتباه است. سپس پرواز کرد و رفت. مورچه به راهش ادامه داد و در ذهنش به این فکر می‌کرد که گنجشک در فصل زمستان چگونه می‌تواند غذا تهیه کند؟
چند ما بعد زمستان از راه رسید و برف سنگینی بارید. گنجشک برای یافتن غذا همه جای جنگل را گشت، اما چیزی پیدا نکرد. ناگهان چشمش به خانه‌ی مورچه افتاد. نزدیک رفت و با حسرت به او نگاه کرد که در آرامش زندگی می‌کند و در کنار خانواده‌اش مشغول غذا خوردن است. بال‌های گنجشک توان پرواز‌ کردن نداشت و به خاطر سرمای شدید، کاملا سست شده بود.

درب خانه‌ی مورچه را زد تا از او کمک بگیرد. او درب را باز کرد و به گنجشک گفت چه اتفاقی افتاده است که این همه آشفته‌ای؟! گنجشک که رنگ به رخسارش نبود به او گفت: بدنم توان پرواز ندارد و اگر اجازه بدهی چند ساعتی مهمان شما باشم؟ مورچه گفت: قدمت بر سر چشم، ولی خانه‌ی من خیلی کوچک است و تو نمی‌توانی داخل شوی. بعد به او گفت: وقتی جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟ در فصل بهار من مشغول جمع‌آوری غذا بودم، ولی تو به فکر پرواز کردن و شادمانی بودی. سپس مقداری غذای گرم و آب برایش آورد.

از آن دوران تا به امروز، اگر کسی به فکر آینده‌اش نباشد و فقط به خوش‌گذرانی و عشق و حال بپردازد، ضرب‌المثل زیر را برایش به کار می‌برند:

وقتی جیک‌جیک مستونت بود، فکر زمستونت نبود؟

مطالب مرتبط:

دیدگاه