زندگی نامه و کارنامه هنری مجسمه ساز: مارک دی سورو
سه دهه قبل و مدتها پیش از این که پارک خطی های لاین (High Line) در شهر منهتن امریکا ساخته شود، هنرمندی زبر دست به نام مارک دی سورو تلاش خودش را آغاز کرد تا یک محل تخلیه زباله غیر قانونی را در محل پارک به محوطه فضای سبز ویژهای برای نمایش مجسمه هایش تبدیل کند. برای آشنایی با فعالیتهای این هنرمند مجسمهساز با کجارو همراه شوید.
مارک دی سورو مجسمهساز قهار امریکایی در زمان آغاز طراحی پارک مجسمه سقراط در منهتن ۵۳ سال داشت و از اعضای با سابقه جنبش عمومی هنر در امریکا به شمار میرفت. او پیشتر در سالهای دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ در چندین نمایشگاه مجسمه درون شهری در شهرهای سینسیناتی، هوستون و گرند رپیدز ایالاتمتحده شرکت کرده بود و پس از آن چندین اثر هنری دیگر را به شکل انفرادی در دیگر شهرهای ایالاتمتحده و اروپا به نمایش گذاشته بود.
در سال ۱۹۸۰ مارک دی سورو مشغول کار کردن روی نمای بیرونی یک استودیو در منطقه (Long Island City) شهر نیویورک سیتی بود که در این حین ایده استفاده از فضای حاشیه رودخانه برای طراحی مناظر شهری به ذهن او خطور کرد.
مارک سورو در سال ۱۹۸۶ توانست فضای حاشیه رودخانه در شهر نیویورک سیتی را به ازای مبلغ سالانه یک دلار از شهرداری اجاره کند. پسازآن او با استخدام کردن اعضای بنیاد آتنا، موسسهای هنری که خودش یک دهه قبل تاسیس کرده بود، حاشیه رودخانه شهر را کاملا تمیز کرد و کار اصلاح و پرورش دوباره فضای سبز آن را به پایان رساند. سرانجام در پاییز سال ۱۹۸۶ پارک مجسمه تازه تاسیس سقراط میزبان اولین نمایشگاه عمومی مارک دی سورو بود. در این نمایشگاه آثار هنری برجسته ای از هنرمندان مجسمهساز صاحب نام مانند ویتو آکونسی، بیل بوخن و مری بوخن، رزماری کاستورو، خود مارک دی سورو و چند هنرمند دیگر به نمایش گذاشته شد.
پارک مجسمه نیویورک سیتی یکی از مکانهایی است که در کتاب (Mark di Suvero) درباره فضا و شرایط طراحی آن توضیحات کاملی ارایه شده است. در پاییز سال ۲۰۱۵ مرکز هنری استورم کینگ (Storm King) این کتاب را به همراه سری کتابهای (DelMonico) منتشر کرد. این کتاب اولین اثر مکتوبی است که تمام آثار هنری مارک سورو را موردبررسی قرار میدهد و بخشهای مهمی از زندگی حرفهای او را بازکاوی میکند. برای مثال تعهد مارک سورو به حوزه هنر عمومی و آثار تجسمی این هنرمند در سطح شهرهای مختلف و ارتباط وی با مرکزی هنری استورم کینگ و شهرداری نیویورک و همکاریاش با ریچارد بلامی، در این کتاب مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. همچنین مصاحبهای جالب با یکی از همکاران مجسمهساز سورو به نام اورسولا فون ریدینگزوارد (Ursula von Rydingsvard) و گلچینی از عکسهای زیبای آثار مارک سورو در کتاب یادشده گنجانده شده است.
مارک سورو در سال ۱۹۳۳ میلادی در شهر شانگهای چین به دنیا آمد. پدر او کارمند نیروی دریایی امریکا بود و با آغاز جنگ جهانی دوم به همراه خانوادهاش به شهر سانفرانسیسکوی امریکا مهاجرت کرد. مارک در سال ۱۹۵۷ از دانشگاه برکلی کالیفرنیا فارغالتحصیل شد و مدرک کارشناسیاش را در رشته فلسفه از این دانشگاه اخذ کرد. او سپس بلافاصله به شهر نیویورک سیتی نقلمکان کرد و پس از دو سال کار کردن در این شهر توانست در مرکز شهر و خیابان ۱۹۵ فرانت استریت ساکن شود. مارک در محل سکونت جدیدش با شخصیتهای برجستهای مانند رابرت ایندیانای هنرپیشه، السوورت کِلی نقاش و مجسمهساز، اگنس مارتین نقاش انتزاعی، جاسپر جانز نقاش و رابرت روشِنبرگ نقاش و طراح گرافیک همسایه شده بود.
دی سورو اولین مجسمهها و آثار تجسمیاش مانند ایندیانا و روشنبرگ را از لوازم خردهریز و بی ارزشی که هنگام قدم زدن در خیابانهای شهر پیدا میکرد ساخته بود. او با استفاده از وسایلی مانند تیر و تخته چوبی، طناب، زنجیر و فلزات آثار تجسمی دینامیک و جالبی را خلق میکرد که به لحاظ نشاط و سرزندگی با نقاشی هنرمندان مکتب هیجاننمایی انتزاعی همخوانی داشتند.
در پاییز سال ۱۹۶۰ مارک سورو در اولین نمایشگاه گالری سبز ریچارد بلامی امریکا از سه اثر بزرگ خویش به نامهای (Hankchampion) و (Che Farò Senza Eurydice) و (Barrel) رونمایی کرد. این آثار بدون فوت وقت از سوی منتقدین و سایر هنرپیشگان امریکایی مورد تحسین قرار گرفتند و مارک سورو در کسوت یک مجسمهساز بزرگ به جامعه هنر معرفی شد.
نمایشگاه گالری سبز میتوانست به نقطه عطفی در زندگی مارک سورو تبدیل شود، اما با حادثهای که برای وی اتفاق افتاد نزدیک بود که اصلا این نمایشگاه برگزار نشود. قضیه از این قرار بود که پس از برگزاری اولین دوره نمایشگاه گالری سبز در سال ۱۹۶۰ و با فرارسیدن بهار سال ۱۹۶۱ مارک سورو درحالیکه مشغول کار کردن روی یک پروژه ساختوساز بود که هیچ ارتباطی هم با حرفه او نداشت، تصادف وحشتناکی کرد و هر دو پایش فلج شد. پس از این سانحه تلخ، هِنری برادر او بهاتفاق چند تن دیگر از دوستانش به وی کمک کردند تا پروژهاش را برای نمایشگاه گرین گالری آماده کند.
اما پس از این حادثه تلخ مارک سورو نه تنها از پا ننشت، بلکه به این فکر افتاد که روشهایی را برای خلق آثار هنریاش پیدا کند که صرفا نیازمند نیروی جسمانی او نباشند. در طول سالهای بعد مارک همچنان به ساختن مجسمه از اشیای بی ارزش ادامه میداد اما در کنار آن مهارتهایی مانند جوشکاری، کار کردن با جرثقیل و سایر دستگاه ها را یاد گرفت. در سالهای پایانی دهه ۱۹۶۰ او مشغول کار کردن روی مجسمه بزرگی بود که بیشتر قسمتهای آن منحصرا از تیرهای فولادی ساخته شده بود. او در پایان توانست مجسمهای را خلق کند که متناسب با معماری یک شهر بزرگ و نوین مانند نیویورک سیتی بود.
همانند سایر جاذبههای شهر نیویورک سیتی، مجسمهها و آثار تجسمی مارک دی سورو فرصتهای زیادی برای تعامل شهروندان پدید میآورد. مارک در کنار برخی از کارهای اولیهاش نیمکت و تاب قرار میداد تا بازدیدکنندگان ترغیب شوند و علاوه بر تماشای مجسمهها نزدیکتر بروند و آنها را لمس کنند. الیزابت بیکر سردبیر ماهنامه هنر در امریکا در یکی از مقالاتش به این موضوع اشاره کرده و نوشته است: «این نیمکتها به شکل خوبی در اطراف مجسمهها تعبیه شده بودند و چشمانداز بسیار زیبایی به روی سایر آثار هنری داشتند.»
در حقیقت مارک سورو تلاش میکرد که تا حد ممکن آثارش را در دسترس مردم قرار دهد تا حتی آن دسته از شهروندانی که به موزه و نمایشگاه نمیروند بتوانند از نزدیک آثارش را ببینند.
دی سورو در سال ۱۹۷۱ به سبب دو مرتبه اعتراض کردن به جنگ ویتنام و مخالفت علنی با آن مجبور شد که ایالاتمتحده را ترک کند. او مدتی در شهر ونیز ایتالیا و سپس در آیندهوون هلند اقامت گزید و در سال ۱۹۷۲ اولین نمایشگاه درونشهریاش را در آیندهوون برگزار کرد. در پاییز سال ۱۹۷۲ مارک به شهر شلون-سور-سون فرانسه کوچ کرد و در آنجا پس از توافق کردن با یک شرکت جرثقیلی و یک شرکت تولید صنایع فولادی، شش مجسمه بسیار بزرگ دیگر را در فرانسه طراحی نمود.
در خلال سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ مارک سورو آثارش را در فضاهای عمومی شهر شلون-سور-سون به نمایش گذاشت و در آخر یکی از مجسمههایش را به شهر هدیه کرد. شهروندان شلون-سور-سون به انتخاب خود مجسمه (Ange des Orages) اثر سال ۱۹۷۳ را برای شهرشان برگزیدند.
در سال ۱۹۷۵ چند نمونه دیگر از مجسمههای مارک دی سورو در باغ ملی (Tuileries) شهر پاریس به نمایش گذاشته شد. بالاخره در همین سال بود که از سورو برای شرکت کردن در یک نمایشگاه درونشهری و یک نمایشگاه بزرگ هنری در موزه ویتنی نیویورک دعوت به عمل آمد و اینمجسمهساز معروف به میهنش بازگشت.
دیدگاه