روزشمار: ۲۲ مهر؛ تصرف سرزمين تاريخی «بابل» توسط كوروش بزرگ و تشکیل دولت سراسری ایران

محبوبه پوریوسفی
محبوبه پوریوسفی پنجشنبه، ۲۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۰۰
روزشمار: ۲۲ مهر؛ تصرف سرزمين تاريخی «بابل» توسط كوروش بزرگ و تشکیل دولت سراسری ایران

كوروش، بنيان‌گذار كشور ايران و نخستين شاه سراسری آن در ۱۳ اکتبر سال ۵۳۹ پيش از ميلاد، بابل را متصرف شد.

كوروش هخامنشی، مؤسس سلسله پادشاهی هخامنشيان، از ساليان قبل در ناحيه انشان در شرق شوشتر و حوالی رود كارون (در خوزستان فعلی) دولت كوچکی داشت و می‌خواست همه آريايی‌‏های ايرانی را با هم متحد سازد. از اين ‏رو با مخالفان خود به جنگ برخاست و بر متصرفات خود افزود.

کوروش بزرگ

كوروش پس از فتوحاتی در شرق ايران و افزايش دادن حدود سرزمين ايران باستان، به فكر تسخير بابل قديم افتاد. در اين زمان، به‌رغم اينكه پادشاه بابل، پيش از آن با كوروش پيمان اتحاد بسته بود، اما كوروش اعتمادی به دوستی او نداشت. از آن‌طرف، در بابل فساد اخلاق و ظلم و ستم، رواج فراوان داشت و مردم بابل به اسيرانی كه از ممالک اطراف گرفته بودند ظلم زيادی می‌كردند. چون موجبات سقوط بابل از هر جهت فراهم بود، كوروش در بهار سال ۵۳۹ قبل از ميلاد از رود دجله گذشت و برای آنكه از سد بزرگی كه در شمال بابل بين رود دجله و فرات ساخته بودند، بگذرد، فرمان داد تا مسير فرات را تغيير دادند و از آن عبور كردند.

كوروش پس از آن به سوی بابل تاخت و پس از جنگی كوتاه، اين شهر را در سيزدهم اكتبر ۵۳۹ قبل از میلاد به تصرف خود درآورد. كوروش سپس با جلال و شكوه وارد بابل شد و فردای آن روز، در همان شهر تاج‏‌گذاری كرد.

دولت بابل از زمان نبوكدنزر دوم (بخت النصر) راه ستمگری نسبت به مردم خود و ملل ديگر را در پيش گرفته بود. ۱۳ اكتبر را «پروفسور بلیک» به استناد كتب دينی در دايرةالمعارف كليسای مسيح درج كرده است و آن را كاملا دقيق می‌داند و ۲۹ اكتبر سالروز تكميل تصرف قلمرو امپراتوری بابل (بابيلون Babylon) به دست ارتش ايران است و در همين روز (۲۹ اكتبر ۵۳۹ پيش از ميلاد) كه از آن به‌عنوان نخستين «منشور ملل» نام برده می‌شود و سفال نبشته آن معروف به استوانه کوروش موجود است صادر شد.

منشور کوروش

بابل شهری در جنوب عراق امروز بود (۸۰ کيلومتری جنوب بغداد امروز و در کنار فرات) و پايتخت دولتی بود كه قلمروی آن تا مديترانه از جمله فلسطين امروز (جودا Judah) امتداد داشت. شهر بابل بارويی بسيار مستحكم داشت و طبق برخی نوشته‌ها تصرف آن توسط ارتش ايران، ۱۶ روز طول كشيد.

تصرف بابل در بيستمين سال ايجاد دولت واحد ايران در سال ۵۵۹ پيش از ميلاد که مبدا تاريخ نيز قرار گرفته بود، مركب از مناطق مسكونی سه طايفه پارس و ماد و پارت صورت گرفت كه هر سه طايفه از قبيله بزرگ آريايی‌ها بودند كه به فلات ايران مهاجرت كرده بودند و برای خود دولت‌های محلی تشكيل داده بودند. پدر كوروش از پارس‌ها و مادرش از مادها بود.

بايد توجه داشت كه آرين‌ها تنها گروه انسانی بودند كه در عهد باستان، به‌صورت ساير ملل معاصر خود، بت‌پرست نبودند و از یک مدنيت پيشرفته برخوردار بودند و نسبت به يكديگر مهر و محبت فراوان داشتند و رعايت قانون و اخلاق از خصوصيات بارز آنان بود.

مضمون چند اصل از منشور ۲۹ اكتبر كوروش بزرگ (سايرس ذاگريت) از اين قرار است:

مردم در رعايت آداب، رسوم و مذهب خود آزادند و قوانين محلی به همان صورت سابق اجرا خواهند شد. استقلال داخلی سرزمين‌ها محترم و محفوظ خواهد بود. تنها تغييری كه به وجود خواهد آمد اين است كه مناطق كه قبلا كشورهای كوچک و ضعيفی بودند و هميشه دغدغه تعرض ديگران و زورگويی حاكمان خود را داشتند از اين پس بخشی از یک امپراتوری بزرگ مشترک‌المنافع (اتحاديه ملل) خواهند بود كه ضامن صلح، ثبات و آرامش آن‌ها است كه در سايه آن هرگونه پيشرفت، به ويژه تجارت ميسر و «حكومت قانون» تضمين خواهد بود و خودسری مشاهده نخواهد شد اسيران جنگی پس از اتمام جنگ بايد آزاد و به میهن خود بازگردانده شوند و فروش آنان و مصادره اموال اكيدا ممنوع خواهد بود. شهربان هر منطقه مسئول جان، مال و حيثيت هر یک از اتباع آن منطقه است.

مضمون آن قسمت از منشور كوروش كه در آن اختصاصا مردم بابل مورد خطاب قرار گرفته‌اند به اين شرح است:

بابليان نبايد نگران باشند، احدی به اسارت گرفته نمی‌شود، اموال كسی مصادره نخواهد شد مگر پس از رسيدگی كامل به جرمی كه مرتكب شده و پس از تاييد شخص او (كوروش)، سربازان فاتح حق خريد بدون پرداخت عوض و نيز چشم‌داشتی به مال ديگران نخواهند داشت و بدرفتاری نخواهند كرد و اگر تخلفی ديده شود شخصا رسيدگی خواهد كرد و....

كوروش بزرگ سپس اسيران بنی‌اسرائيل را كه پاره‌ای از آنان از سال ۵۸۶ پيش از ميلاد در بابل بازداشت بودند آزاد كرد و با هزينه ايران به میهن خود بازگردانيد و هزينه تجديد بنای منازلشان را از خزانه دولت ايران پرداخت كرد. وی همچنين دستور داد بنادر صور و صيدا در فنيقيه (لبنان امروز) كه توسط بابلی‌ها ويران شده بودند با هزينه ايران بازسازی شوند. نبوكدنزر دوم امپراتور بابل در حمله سال ۵۸۶ پیش از ميلاد به مناطق ساحلی مديترانه خرابی‌های فراوان به بار آورده بود و اسراييلی‌هايی را كه در برابر او مقاومت كرده بودند به بابل منتقل و به‌عنوان اسير در اين شهر بازداشت كرده بود.

كوروش بزرگ از بابل به فرعون مصر كه قدرت بزرگی در جهان آن روز بود پيام فرستاد كه اگر بر ضد ايران توطئه نكند و درصدد تعرض بر نيايد اطمينان داشته باشد كه سرزمين او مورد حمله ارتش ايران قرار نخواهد گرفت. كوروش اين پيام را پس از آن فرستاد كه شنيد فرعون نگران حمله ارتش ايران است و به اين ترتيب از او رفع نگرانی کرد.

كوروش بزرگ هنوز در بابل بود که اعلام داشت که از آن پس شهرهای همدان، شوش و بابل پايتخت نوبتی ايران خواهند بود تا تبعيضی ميان شهرها نباشد. از نظر او همه شهرهای ايران هم ارزش خواهند بود، ولی پس از مرگ، مايل است او را در «پاسارگاد» دفن كنند و در هر جا كه بميرد كالبدش بايد به پاسارگاد پارس منتقل شود. «تاريخ» نشان داد كه اين وصيت دقيقا به اجرا در آمد و آرامگاه او، مردی كه مورد احترام جهانيان است و در کتب دينی از او به نیکی ياد شده است، در پاسارگاد قرار دارد و گذشت زمان هنوز به آن گزند وارد نساخته است. به اين ترتيب، مهرماه برای ايرانيان به اين مناسبت‌ها هم ماهی بزرگ است.

کوروش در رعایت اخلاقیات تعصب ویژه داشت و افرادی را که رعایت اخلاقیات و شئون را نداشتند انسان نمی‌دانست و هدف از لشکرکشی او به سغدیانا و کناره رود جیحون (سیردریا) پس زدن طوایفی بود که قصد مهاجرت به قلمرو ایران (تاجیکستان امروز) را داشتند و افراد این طوایف اخلاقیات را رعایت نمی‌کردند و نه‌تنها به جان و مال و حقوق دیگران تجاوز می‌کردند بلکه دروغ می‌گفتند، تقلب می‌کردند، قدرشناس سالخوردگان نبودند.

کوروش که در میدان جنگ در میان سربازان بود، در نبرد با آن طوایف عقب‌مانده و دارای مدنیت ضعیف، تیر خورد و درگذشت ولی ارتش ایران به هدف رسید و آن طوایف را به آن سوی جیحون و صدها کیلومتر دورتر عقب راند و مدنیت اتباع ایران محفوظ ماند.

پاسارگاد

در همین روز:

  • مراسم ساختمان اولين ايستگاه راه‌آهن در خارج دروازه گمرک به عمل آمد و رضاشاه اولين كلنگ را به زمين زد (۱۳۰۶ شمسی)
  • اعلان جنگ ايتاليا به آلمان در اواخر جنگ جهانی دوم (۱۹۴۳ میلادی)
  • تصويب قانون اساسی جديد فرانسه (۱۹۴۶ میلادی)
  • پیوستن فیجی به سازمان ملل متحد (۱۹۷۰ میلادی)
  • یک هواپيمای مسافربر حامل اعضای یک تيم ورزشی در كوه‌های آند سقوط كرد. (۱۹۷۲ میلادی)
  • در پی سانحه یک بوئینگ ۷۰۷ بولیوایی ۹۷ سرنشین (عمدتا کودک) و یک نفر روی زمین کشته شدند. (۱۹۹۲ میلادی)
  • در اثر سانحه در پرواز هواپیمای آنتونوف ۱۲۴ خطوط هوایی آنتونوف حوالی کیف پایتخت اوکراین ۸ تن کشته شدند. (۱۹۹۲ میلادی)

مطالب مرتبط:

دیدگاه