موزه گوگنهایم بیلبائو، مجسمه ای غول آسا و سیال

سمیه اکبری | یکشنبه, ۱۷ مرداد ۹۵ ساعت ۱۸:۳۰

موزه هنر گوگنهایم در بیلبائو اسپانیا فرمی متفاوت و اعجاب‌انگیز دارد. به‌گونه‌ای که خود بنا یک اثر هنری منحصربه‌فرد در جهان است. معمار آن فرانک گری از معماران سرشناس امریکا است.

معماران بسیاری در سال‌های اخیر کوشیده‌اند تا پرده از جادوی معماری هنرمندی بردارند که بی‌شک طی نیم قرن فعالیت حرفه‌ای خود لحظه‌ای از خلق فضاهایی نو ناامید نشده و آنان که امیدوارند برای یکبار در مقابل آثار او چشمانی آرام داشته باشند، هر باره هنگام رویت اثری جدید از او سحر می‌شوند.

دانلود ویدیو

فرانک گری، معمار موزه گوگنهایم، است. فرانک‌ اُ‌گری (Frank O. Gehry)‏ معمار مشهور معاصر آمریکایی-کانادایی تبار است. او در سال ۱۹۲۹ میلادی در خانواده‌ای یهودی در شهر تورنتوی کانادا (با نام اصلی فرانک اون گلدبرگ) دیده به جهان گشود. فرانک در سال ۱۹۴۷ میلادی به‌همراه خانواده‌اش به لس آنجلس مهاجرت کرد و در دانشگاه جنوب کالیفرنیا به تحصیل در رشته معماری پرداخت. او از شاگردان ویلیام پریرا است. در سال ۱۹۵۶ میلادی در دانشگاه هاروارد به تحصیل در رشته برنامه‌ریزی شهری پرداخت و هم‌زمان در دفتر ویکتور گروئن مشغول به کار شد. او اکنون شهروند ایالات متحده و ساکن لس آنجلس است.

فرانک گری

در کارهای اولیه گری می‌توان تأثیراتی از معماران سوئیس و فرانسه به‌خصوص لوکوربوزیه را مشاهده کرد. این تأثیرات را تا سال ۱۹۷۲ می‌توان در کارهای گری مانند استفاده از فرم‌های هندسی ساده دید. به‌طور کلی در کارهای گری نوعی گرایش مجسمه‌سازانه را می‌توان یافت؛ از توسعه خانه همسرش (۱۹۸۷) تا موفق‌ترین کارش در سبک فولدینگ، یعنی موزه هنرهای معاصر بیلبائو. موزه گوگنهایم بیلبائو یکی از معروف‌ترین موزه‌های جهان است. این موزه در اسپانیا و در شهر بیلبائو واقع شده است. در سال ۱۹۹۷ این موزه در بیلبائو افتتحاح شد که پس از آن صنعت توریست در این شهر افزایش چشمگیری پیدا کرد.

او می‌گوید:

«من آثار هنرمندان را نگاه می‌کنم و هنر را به مثابه وسیله‌ای برای الهام خودم می‌پندارم و سعی می‌کنم تحت تأثیر هیچ فرهنگی نباشم. در هر کارم روش‌های جدید را جست‌و‌جو می‌کنم. برای من قانون و قاعده محدودکننده وجود ندارد و اصولا مرزی بین درست و نادرست نمی‌دانم.»

موزه گوگنهایم

گری از پیشگامان عرصه معماری فولدینگ است. مابه‌ازای علمی زبان معماری فولد، نظریات بحران و تداوم است. بحران یا فروپاشی در تبدیل سریع از حالتی به حالت دیگر، مانند آب به یخ یا بخار، تجلی می‌کند. بحران یا به دو پاره شدن می‌انجامد یا به پیچیده شدن، در هم فرو رفتن و در هم تنیدن که مضمون معماری فولدینگ یا لایه‌لایه است. در این معماری که گویی در حال فرو ریختن و کج شدن است، ترتیب پلان، نما و مقطع با هم اشکال ابهام‌آمیزی همانند کریستال‌ها می‌آفرینند. این بازی را گری با در هم ریختن زبان‌های مختلف معماری و ترکیب آن‌ها آغاز کرده‌ است. در بنای موزه ویترای او در وایمار آلمان، که در کارهای آیزنمن تأثیر گذاشت، اجزای معماری مکعب‌های در هم تنیده و دفرمه‌اند. از همین رو بعضی معماری او را جانورگونه و کرم‌گونه نامیده‌اند. در کل می‌توان گفت معماری گری نوعی سبک شخصی و غیرتقلیدی و بدون برنامه خاصی است. نوعی عدم قطعیت در اکثریت پروژه‌های گری دیده می‌شود. آثار گری به‌طور کلی نتیجه یک روند طولانی طراحی است که با استفاده از اسکیس‌های متعدد، مدل‌های کامپیوتری و ماکت‌های بزرگ حاصل شده‌ است. اسکیس‌ها و نمودارهای اولیه به مدل‌های فیزیکی با مقیاس‌های مختلف تبدیل و این مدل‌ها در نهایت به ساخت ماکت‌های کامل می‌انجامد.

اسکیس موزه گوگنهایم

موزه گوگنهایم

نکته بسیار جالب در روند طراحی گری استفاده از رایانه در این روند است. برخلاف سایر معماران که از نرم‌افزارهای معمول دو بعدی و سه‌بعدی مانند CAD و MAX برای کارهای خود استفاده می‌کنند، گری از نرم‌افزار کاتیا، نرم‌افزاری مربوط به طراحی جامدات، استفاده می‌کند. این نرم‌افزار اغلب برای طراحی خودرو و هواپیما و محاسبات پیچیده بدنه‌های مختلف کاربرد دارد و هماهنگی بسیار عالی با سایر نرم‌افزارها دارد. کاتیا سطوح را تحلیل و بر اساس محدودیت سازه‌ای، کارکردی و اقتصادی پروژه آن را تصحیح می‌کرد. داده‌های عددی که به این ترتیب به دست می‌آمدند بار دیگر روی یک مدل پیاده می‌شدند تا حجم‌ها کنترل شوند و در صورت لزوم تغییر کنند. این رفت و برگشت بین مدل‌های مطالعاتی و داده‌های دیجیتال بنیاد شکلی پروژه را به وجود می‌آورند. سپس از داده‌های کامپیوتر برای تهیه پلان‌های ساخت موزه استفاده شد.

بنا به گفته یکی از دست‌اندرکاران اجرای پروژه همه چیز توسط کاتیا کنترل و هدایت می‌شود. کاتیا اجازه خلاقیت می‌دهد. یکی از دلایل استفاده از کاتیا دقت فوق‌العاده و سازگاری آن با دیگر نرم‌افزارها است. به‌عنوان مثال در پروژه تالار کنسرت والت دیزنی، برای طراحی سازه اجرایی مشکلات فراوانی وجود داشت. با توجه به پیچیدگی اتصالات سازه‌ای و عدم وجود زوایای قائمه در آن، کار تهیه نقشه‌های اجرایی و جزییات اتصالات یکی از مهم‌ترین و پیچیده‌ترین قسمت‌های پروژه بود.

برای تهیه جزئیات اجرایی دقیق از نرم‌افزار سه‌بعدی XSTEEL با قابلیت تهیه انواع جزییات فولادی، استفاده شد و حدود ۸۰ درصد از کار تهیه جزییات اتصالات سازه‌ای پروژه با آن انجام گرفت. این نرم‌افزار قابلیت ارتباط متقابل با کاتیا را دارد و گری از آن برای طراحی استفاده کرده بود. برای مثال ابتدا طرح در کاتیا تهیه می‌شد، سپس XSTEEL با استفاده از آن مقاطع و اندازه‌ها را مشخص می‌کردو در نهایت اطلاعات داده شده دوباره به کاتیا منتقل می‌شد.

در اجرا نیز کاتیا راهگشای بسیاری از مشکلات بود. دوربین‌های Total station با استفاده از اطلاعات دریافتی از این نرم‌افزار خطوط اجرایی را مشخص می‌کردند.

سازه فلزی این ساختمان برای تولید در کارخانه توسط کاتیا برنامه‌ریزی شد و پانل‌های نما نیز توسط دستگاه CNC تهیه شد که مستقیما با رایانه و کتیا کنترل می‌شدند. بنا به گفته گری در طراحی و ساخت پانل‌های نما «کامل‌ترین» استفاده را از کاتیا کردند که باعث صرفه‌جویی زیادی در زمان پروژه شد. در نهایت می‌توان گفت گری با استفاده از نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای موجود ثابت کرد «غیرممکن‌ها به گذشته تعلق دارد».

موزه Experience Music Project با ۲۱۰۰۰ سازه فولادی و آلومینیومی به اشکال هندسی نامنظم ساخته شده‌ و طراحی و ساختمان آن با برنامه‌‌های رایانه‌‌ای 2D و 3D انجام گرفته‌ است.

موزه گوگنهایم

داگ وین (Doug Winn) مدیر پروژه می‌گوید:

در چنین کار عظیمی که شباهت به هیچ بنایی ندارد، طراحی یک چیز است و ساخت چیز دیگر. بنا وقتی شروع به کارکرد نمی‌دانست در نهایت چه به دست خواهد آمد. مجبور بودیم در عمل تغییرات زیادی به آن بدهیم و همه دست اندر کاران (طراحان، مهندسان، تولیدکنندگان مواد و لوازم و غیره) در پروسه کار تغییر را به‌عنوان یک نورم پذیرفتند و سازه بنای تالار موسیقی والت دیسنی به‌عنوان پیچیده‌ترین سازه دنیا شناخته شد و این خود موید کار مشکل و فرایند پیچیده ساخت و طراحی آن است.

با این وجود همان طور که در مجموعه آثار تمامی هنرمندان تراز اول جهان تنها یک یا چندین اثر همچون نگینی متفاوت می‌درخشند، در میان آثار فرانک گری نیز موزه گوگنهایم نگینی است درخشنده و بی‌همتا، بنایی که بیش از آنکه به معماری دوران خود شبیه باشد به ترکیبی تندیس‌گونه و رقصان از صفحه‌ها و توده‌هایی از جنس تیتانیوم می‌ماند.

دانلود ویدیو

ساخت موزه گوگنهایم در شهر بیلبائو؛ شهری در شمال اسپانیا (بزرگ‌ترین شهر سرزمین باسک و پایتخت استان بیسکای با ۳۵۳٬۹۵۰ نفر جمعیت (سال ۲۰۰۶) و ۴۱٫۳ کیلومتر مربع مساحت) را می‌توان نقطه عطفی در مبانی طراحی موزه‌ها دانست، چراکه در این بنا برای نخستین بار تعاریف جدیدی از فرم، عملکرد و محتوا نمایان شده است.

فضای داخلی موزه گوگنهایم

در طراحی موزه‌های قرن بیستم،‌ فرم همواره حائز اهمیت بوده است و نمونه‌ای از اولین گرایش‌های فرمال در طراحی موزه‌ها را می‌توان در موزه گوگنهایم نیویورک اثر فرانک لوید رایت، مشاهده کرد، اما طراحی و اجرای موزه گوگنهایم بیلبائو تبلور نظریه‌ای است که در آن فرم ساختمان موزه خود به‌عنوان محتوا یعنی همچون آثار درون موزه به نمایش عموم گذاشته می‌شود. بسیاری از منتقدین از دهه نود میلادی از آن به‌عنوان رنسانسی در طراحی موزه‌ها یاد می‌کنند. با این حال و با وجود ساخت موزه‌های فرمال بسیاری در سال‌های اخیر نتوانست شهرت و محبوبیت موزه گوگنهایم را تحت‌تاثیر قرار دهد. به همین دلیل این موزه سر آغازی است بر حیات شهر بیلبائو به‌عنوان یکی از پایتخت‌های فرهنگی اروپا که با سرمایه‌گذاری بنیاد گوگنهایم به یکی از معتبرترین گنجینه‌های هنری جهان مبدل شده است و سالانه جمعیت توریست بسیاری را به کشور اسپانیا و شهر بیلبائو فرا می‌خواند.

دانلود ویدیو

ساختار اصلی فضاهای موزه از چندین مکعب تشکیل شده است که در ترازهای مختلف در کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند. ارتفاع بنا در بیشترین نقطه ۵۲ متر است. در مجاورت این بنا، رودخانه‌ای قرار دارد و پل عظیمی نیز به نحو غریبی با ساختمان پیوند داشته و از فراز گالری اصلی موزه می‌گذرد. این گالری به‌دلیل کشیدگی در فرم و مجاورت آن با رودخانه به گالری «ماهی» معروف است و در آن آثار عظیمی از هنرمندان معاصر اجرا و به نمایش در می‌آید. هر چند نسبت سطوح شفاف به سطوح فلزی در این بنا بسیار ناچیز است، اما به‌علت مکان‌یابی مناسب سطوح شیشه‌ای و همچنین ارتفاع زیاد این سطوح نور مناسبی در فضاهای ارتباطی خصوصا وید و سرسرای ورودی موزه به چشم می‌خورد.

وید موزه گوگنهایم

و فیلیپ جانسون یکی از معماران برجسته درباره موزه گونگهایم این‌چنین می‌گوید :

«این یکی از بهترین و زیباترین ساختمان‌های عصر ماست.»

فضای داخلی موزه گوگنهایم

شکل اصلی این بنا شبیه یک کشتی است و شیشه‌های به کار رفته در این بنا شبیه فلس ماهی است که را به‌دلیل درخشندگی تیتانیوم بازتاب می‌دهد. به جرات می‌توان گفت تا پیش از این هرگز ساختمانی از چنین قدرت کیمیایی برخوردار نبوده است که یک شهر کوچک استانی در منطقه باسک اسپانیا را به بازیگر عمده‌ی جریان هنر و فرهنگ جهان تبدیل کند.

مطالب مرتبط:

دیدگاه