پادشاه دیوانه، الهام بخش والت دیزنی
قلعهی نوی شوان اشتاین در سرزمینهای دور آلمان، تبلور علاقهی شدید پادشاه دیوانه به اپرا بوده است.
یکی بود یکی نبود. در یک سرزمین بسیار دور در آلمان پادشاهی دیوانه به نام لودویگ دوم «Ludwig II» قصری به سبک رونسانس طراحی کرد و نام نوی شوان اشتاین «Neuschwanstein» را بر آن گذاشت. او این قلعه را برای هدف خاصی مانند دفاع از سرزمین بنا نکرد بلکه هدف او ساختن یادبودی برای خود بود. این قلعه از روزگاران گذشته تا به امروز مانند افسانهای باقی مانده است.
علاقه شدید پادشاه به اپرا
لودویگ در قلعهی دیگری به نام اسکلوس هونسچوانگو «Schloss Hohenschwangau» متولد و بزرگ شد. او وقتی ۱۹ سال داشت پادشاه باواریا (Bavaria) شد. پادشاه جوان بیشتر وقت خود را در اپراها و با خواندن ادبیات رومانتیک میگذراند، بهخصوص به نوشتههای نویسندهی جوان ریچارد وگنر «Richard Wagner» علاقهی خاصی داشت. لودویگ در سال ۱۸۶۹ میلادی شروع به ساخت قلعهای برای یادبود وگنر کرد. براساس نوشتهی سایت قلعه، طبقهی سوم و چهارم قلعه نشاندهندهی علاقهی شدید لودویگ به وگنر و اپراهای او است، زیرا از بسیاری از شخصیتهای داستانهای او در طراحی دکور این طبقات الهام گرفته شده است. نام این قلعه، قوی جدید قلعه «New Swan Castle» از شخصیت داستان وگنر به نام شوالیه قو «the Swan Knight» گرفته شده است.
این قلعه بسیار بزرگ و غریب است، البته در قرن ۱۹ میلادی ساخت این نوع قلعهها رواج داشته است. جالب است که بدانید در این قلعه سیستم سرویس بهداشتی از نوع توالت فرنگی با سیفون بوده و ساختمان یک سیستم گرمایش مرکزی دارد. این بنا به اندازهی برج ایفل قدمت دارد.
لودویگ ساخت این قلعهی عجیب را به علت علاقهی شخصی به سبک رومانتیسم و بیزانس سفارش داد.
چرا این قلعه را در بالای تپهای بنا نهادند؟ این مسئله کاملا غیرضروری به نظر میرسد. او حتی احتیاج نداشت که ارتشی را که به سمت قلعه حرکت میکنند ببیند، بلکه برای لذت بردن از منظرهی زیبای اطراف دستور ساخت قلعه بر روی بلندی را داد. او همچنین غاری شخصی برای خود درست کرد که این غار سالن تئاتری داشت و در این محل او میتوانست اپراهای وگنر را تماشا کند. این غار یک آبشار مصنوعی، چراغهای نورپردازی صحنه و دستگاه تولید موج داشت.
به علت علایق غیرعادی و تجملگرایی مردم به او لقب پادشاه دیوانه را داده بودند. بعد از مواجه شدن کشور با رکود اقتصادی کمیسیونی تشکیل شد و لودویگ را از پادشاهی باواریا در سال ۱۸۸۶ برکنار کرد.
با اینکه داستان زندکی لودویگ پایان خوشی نداشت، ولی قلعهی او سبب الهامبخشی به یکی از مردانی شد که متخصص خلق پایانهای خوش بود. این مرد کسی نبود جز والت دیزنی «Walt Disney». داستان زیبای خفته و سیندرلا در چنین قلعهای نوشته شده است. این قلعه مناظری زیبا و برجهای استوانهای شکل دارد. سبک رومانسک این قلعه باعث شده که مکانی مناسب برای داستانهای زیبای خفته و سیندرلا باشد.
دیدگاه