حقایق جالب در مورد هیتلر و جنگ جهانی دوم (قسمت دوم)
آیا دوست دارید در مورد هیتلر، رهبر آلمان نازی و آغازگر جنگ جهانی دوم بیشتر بدانید؟ در این مقاله با ما همراه باشید.
مقالههای مرتبط:
سرنوشت هیتلر، رهبر آلمان نازی پس از شکست در جنگ جهانی دوم که از خونینبارترین جنگهای تاریخ است، چه شد؟
آیا هیتلر نجات پیدا کرد؟ آیا هیتلر خانوادهای را پس از مرگ خود در این دنیا باقی گذاشت؟
اگر دوست دارید پاسخ این سوالات را بدانید، در ادامه با ما همراه باشید.
آیا هیتلر فرار کرد؟
شایعه نجات یافتن هیتلر، سبب شد عکسی مخفی و با لباس مبدل توسط نیروهای مخفی آمریکا درز پیدا کند. در حالی که بسیاری از افراد ادعا کردند که هیتلر را دیدهاند، اما هیچکدام، ثابت نشده است. مقامات رسمی روسی نیز ادعا میکنند بقایای استخوانهای جمجمه در اختیارشان، متعلق به هیتلر است. اگرچه، در سال ۲۰۰۹، یک باستانشناس از دانشگاه کنتیکت (ایالتی در آمریکا)، استخوانها را آزمایش کرد و متوجه شد این استخوانها متعلق به زنی زیر ۴۰ سال هستند.
مقامات رسمی روسیه، همچنین استخوانهای فک را بههمراه دندانها را در اختیار دارند که با نشان دادن به دندانپزشک هیتلر، تعلق داشتن آنها به هیتلر و اوا براون، تایید شد. یک تئوری محبوب دیگر این است که هیتلر به آرژانتین فرار کرد؛ که شاید به این حقیقت برمیگردد که خیلی از نیروهای نازی در آن زمان به آمریکای جنوبی فرار کردند.
مردی که ادعا کرد هیتلر است
اخیرا، مردی در آرژانتین ادعا کرده است که هیتلر است و ۷۰ سال گذشته را در خفا سپری کرده است. در حالی که به نظر میآمده، که وی یک مهاجر آلمانی است، او ادعا میکند که با یک پاسپورت جعلی به آرژانتین رفته و در حقیقت، او هیتلر است. وی میگوید حالا که سرویس مخفی اسرائیل دیگر بهدنبال مجرمان جنگی جهانی دوم نیست، تصمیم گرفته است که از خفا در بیاید.
وی گفته است:
من بهخاطر جنایاتی که هیچوقت مرتکب نشدهام، سرزنش میشوم. به همین علت، من مجبور شدم بیش از نصف عمرم را بهصورت مخفی از دست یهودیان زندگی کنم، پس فکر میکنم بهاندازه کافی تاکنون مجازات شدهام.
ظاهرا، وی در حال آماده کردن کتابی است؛ اگرچه باید بدانید همسر ۵۵ ساله او، آنجلا مارتینز میگوید که همسر او، هرمان گانتربرگ، قطعا آدولف هیتلر نیست.
او در حقیقت از شروع نشانههای آلزایمر که چند سال پیش در او شروع شده است، فکر میکند که هیتلر است. و باید بدانید همسر او میگوید که هرمان زمانی جزو نیروهای نازی بوده است، ولی قطعا هیتلر نیست.
پسر هیتلر؟
در دهه ۱۹۷۰، یک کارگر راهآهن فرانسوی به نام ژان ماری لورت ادعا کرد که پسر هیتلر است. ظاهرا در بیشتر روزهای زندگیش، مادرش به وی میگفته که پدر واقعی او یک سرباز ناشناخته آلمانی است که در زمان جنگ جهانی دوم با او رابطه داشته است. کمی قبل از اینکه مادر او بمیرد، به ژان میگوید که پدر واقعی او، رهبر نازیها یعنی آدولف هیتلر است.
بر طبق بعضی از اسناد، هیتلر زمانی که سرباز بود، با یک زن جوان فرانسوی رابطه داشت و خیلیها میگویند که هیتلر از این زن، یک پسر داشت. بسیاری از تاریخدانان این حقایق را انکار میکنند، در حالی که بدون داشتن تست DNA، اطمینان از واقعیت، امری مشکل است.
علیرغم این موضوع، خانواده لورت و پسرهای او فکر میکنند که به آدولف هیتلر مرتبط هستند.
آزمایشها انسانی حزب نازی
برخی از وحشتناکترین جنایات جنگی در هولوکاست و قتل عام تعداد زیادی از یهودیان در جنگ جهانی دوم، به وقوع پیوستند. برخی از انسانهای بیچاره حتی به سرنوشتی بدتر از مرگ دچار شدند. نازیها، به آزمایشها انسانی روی زندانیان و بهخصوص بچهها بسیار علاقهمند بودند. این آزمایشها در کمپهای بسیاری انجام گرفت. در حالی که بیشتر قربانیان آنها، یهودیان بودند، نازیها این آزمایشها را روی رومانیها، سینتیها (مردم مرکز اروپا)، نیروهای شوروی و آلمانیهای ناتوان نیز انجام میدادند.
مردمی که این آزمایشها به اجبار رویشان انجام میشد، به خواست خودشان آنجا نبودند و در اکثر مواقع، آزمایشها به مرگ آنها منتهی میشد. اساسا، مرگ آنها از طریق شکنجهای فجیع و غیرقابلتصور فرا میرسید. از این آزمایشها برای توسعه تسلیحات یا روی دوقلوها (بهطور مثال برای تغییر رنگ چشم آنها یا دوختن دوقلوها به هم برای خلق دوقلوهای به هم چسبیده) استفاده میشد و آزمایشاتی چون تلاش برای پیوند استخوان، عضله و اعصاب از یک مریض به مریض دیگر و دیگر جنایات وحشتناک با اجبار روی زندانیان در طول جنگ جهانی دوم انجام میگرفت.
زیگموند راشار (Sigmund Rascher)
زیگموند راشار، پزشک آلمانی در حین جنگ جهانی دوم، مسئول چندین آزمایش مخوف و رعبآور روی انسانها بود. زیگموند، مستقیما به رهبر اس اس، یعنی هاینریش هیملر، گزارش میداد. برخی از آزمایشها وحشتناک او، شامل اثرات ارتفاع زیاد، انجماد و انعقاد خون در بدن انسان بوده است.
اعمال سیگموند، قبل از اتمام جنگ نیز مشخص شده بود، آن زمانی که وی ادعا کرد تجهیزات باروریای را در اختیار دارد که میتواند زنان با سن بالا را نیز بارور کند. او ادعا کرد همسر وی، پس از سن ۴۸ سالگی، چندین بار حامله شده است. بعدها مشخص شد بچههای حاصل از این نوع باروری، ربوده شدهاند. قبل از اینکه وی را به اردوگاه اجباری داخائو (Dachau) ببرند و او را اعدام کنند، وی متهم به جنایات بسیاری شد.
اردوگاه اجباری داخائو از بزرگترین اردوگاههای کار اجباری نازیها بود که توسط رژیم نازی در سال ۱۹۳۳ در ۱۶ کیلومتری شمال مونیخ در نزدیکی شهر داخائو در ایالت بایرن آلمان ساخته شد. بیش از ۳۰ هزار نفر از یهودیان، لهستانیها، روسها و بسیاری از کشورهای دیگر در این اردوگاه به قتل رسیدند. این اردوگاه ۹۴ اردوگاه فرعی نیز داشت. این اردوگاه همچنین بهدلیل جنایت جنگی انجام شده توسط نظامیان آمریکایی در اعدام بدون محاکمه آلمانیهای محافظ این اردوگاه پس از آزادسازی اردوگاه شهرت دارد.
هاینریش هیملر (Heinrich Himmler)
هاینریش هیملر یکی از رهبران حزب نازی بود و مطمئنا نام او یکی از شناختهشدهترین نامهای آن عصر، تاکنون است. او تحت خدمت هیتلر، به یکی از قدرتمندترین افراد تبدیل شد و سهم عمده مسئولیت فاجعه هولوکاست بر دوش او بود.
او کسی بود که مسئولیت اردوگاههای کار اجباری نازی را بر عهده داشت. وی همچنین بر نیروهای گشتاپو، نظارت میکرد. بهعنوان مسئول اصلی اردوگاههای کار اجباری، او مسئول قتل شش میلیون یهودی، صدها هزار نفر از مردم رومانی و تعداد زیادی از مردم لهستان و شورویتبار است.
زمانی که جبهه آلمان، با شکست مواجه شد، او سعی کرد با غرب، صلح کند و در همان زمان هیتلر که متوجه این موضوع شده بود، دستور دستگیری وی را صادر کرد. هاینریش تلاش کرد تا فرار کند، اما توسط بریتانیاییها دستگیر شد. وی در زمان بازداشت در سال ۱۹۴۵، اقدام به خودکشی کرد.
محاکمههای نورنبرگ
محاکمههای نورنبرگ، در ۱۳ مرحله برای اجرای عدالت برای مجرمان جنگی نازی در سطح بینالمللی، برگزار شدند. محاکمهها در نورنبرگ، در آلمان، صورت گرفتند. مدت زمان این دادگاهها ۵ سال بود و از سال ۱۹۴۵ تا ۱۹۴۹ به طول انجامید.
تعداد زیادی از مقامات رسمی نازی، افسرهای نظامی و پزشکان در این دادگاهها، محاکمه شدند. جرم آنها، جنایت بر علیه بشریت بود. البته باید بدانید هیتلر، رهبر آلمان نازی، قبل از مواجهه با عدالت همانند بسیاری از افراد نازی، اقدام به خودکشی کرد.
هماکنون، از آن محاکمهها بهعنوان نقطه تحول تاریخی و استاندارد دادگاههای بینالمللی، بهخصوص برای مواجهه با موقعیتهای دیگر نسلکشی و جنایت علیه بشریت یاد میشود.
آدولف آیشمان (Adolf Eichmann)
آدولف آیشمان، یک افسر ارتش نازی بود و مستقیما در جنایت هولوکاست، دخالت داشت. او در درجه اول، متهم به تدارک انتقال یهودیان به منطقه مخصوص کلیمیها و سپس اردوگاههای کار اجباری در حین جنگ جهانی دوم بود. پس از جنگ، در ابتدا او به اتریش گریخت و پس از آن موفق شد به آرژانتین فرار کند. اگرچه، او در سال ۱۹۶۰، توسط موساد دستگیر شد.
آیشمان، جنایات خود را انکار نکرد، اما گفت که فقط از دستورات پیروی میکرده است. وی سپس در دادگاهی در اسرائیل بهعلت جنایات جنگی، مقصر شناخته شد و به اعدام محکوم شد. وی در سال ۱۹۶۲، برای جنایاتش، کشته شد.
حزب نازی در آمریکای جنوبی
در سال ۲۰۱۲، دیلی میل (Daily Mail) گزارشی را با استناد به فایلهای محرمانهای منتشر کرد که نشان میداد ۹ هزار افسر نازی موفق شدند به کشورهای مختلف آمریکای جنوبی بگریزند. آنها مدعی شدند که برزیل، مقصد ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ نفر از مجرمان جنگی بوده است؛ در حالی که ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نفر از آنها در شیلی اقامت کردند و ۵ هزار نفر دیگر به آرژانتین گریختند.
به نظر میرسد این امر تا حدی به این دلیل است که برخی از این کشورها، یعنی آرژانتین، دارای جمعیت مهاجران زیادی از آلمان بوده و در نتیجه ارتباطات نسبتا نزدیکی با این کشور داشته است. همچنین اعتقاد بر این است که آنها با رئیسجمهور آرژانتین خوآن پرون و همسرش ایوا، کسانی که راههای مخفی را برای قاچاق نازیها را به وجود آوردند، همکاریهای بسیاری داشتند. ظاهرا، خوآن پرون، تحت نفوذ ایدئولوژی هیتلر و همچنین علاقهمند به آموزش اقدامات نظامی متنوع از سوی نازیها بوده است.
استفاده از کلیسا برای کمک به جنایات جنگی
ادعاها بر این مبنا است که پرون و همسرش، از کلیسای کاتولیک برای کمک به فرار گسترده مجرمان جنگی استفاده کردهاند. حداقل یکی از اسقفهای اعظم کاتولیک اتریشیتبار به نام آلویس هودال (Alois Hudal) با جعل مدارک برای فرار به آرژانتین، به تعدادی از مجرمان جنگی کمک کرده است.
بسیاری از آن مجرمان جنگی برای اعمال مخوفشان با عدالت روبهرو نشدند. بهطور مثال، والتر راف، سرهنگ اس اس که در سال ۱۹۸۴ در شیلی مرد، مسئول اختراع اتاقهای گاز سمی (برای کشتن گروهی از آلمانیهای بیمار، پیر یا ناتوان استفاده میشده است) بود.
شاید مهمترین فردی که موفق به فرار شد، دکتر یوزف منگله بود؛ کسی که از آوشویتس بهعنوان فرصتی برای ادامه مطالعات انسانشناسی خود و پژوهش بر وراثت، و از زندانیان برای آزمایشهای انسانی استفاده میکرد. از جمله جنایات او میتوان به تزریق مواد شیمیایی به چشم بچهها برای مطالعه در مورد احتمال تغییر رنگ عنبیه، قطع عضوهای مختلف و مطالعه روی اثرات آنها، انداختن دوقلوها در استخر اسید سولفوریک برای تهیه اسکلتشان و مقایسه استخوانهایشان با یکدیگر، اتصال رگهای دوقلوها به هم برای مطالعه در مورد امکان احتمالی تعویض خون دوقلوها و بسیاری آزمایشهای غیرانسانی دیگر، اشاره کرد. وی موفق شد به آرژانتین فرار کند و بعدها در برزیل مستقر شد. ظاهرا، او در حادثهای در سال ۱۹۷۹، غرق شد. بقایای او پس از آزمایشی قانونی در سال ۱۹۸۵، شناسایی شد.
آیا نازیها در برزیل، برده نگه میداشتند؟
عکسی در سال ۲۰۱۴ کشف شد که به نظر می آید قدمت آن به دهه ۱۹۳۰ برمیگردد. نکته جالب توجه این عکس، موقعیت آن در زمین فوتبال بههمراه پرچمی با سواستیکا (صلیب شکسته نازیها) است. سالها بعد، دیواری در همان منطقهای که عکس گرفته شده بود، فرو ریخت. آجرهای فرو ریخته نیز، نقشی از صلیب شکسته نازیها را داشتند.
ظاهرا، این مزرعه زمانی جزو املاک خانوادهای به نام روشا میراندز (Rocha Mirandas) بوده است؛ کسانی که بخشی از شرکای سیاسی دلسوز نازیها بودهاند. آنها همچنین دوست داشتند که رفتار نازیها را تکرار کنند که شامل اجرای یک اردوگاه کار وحشیانه بود. آنها حتی تعدادی را برای نظارت بر این اردوگاه تعیین کردند. کودکان یتیمی که نجات یافتند، ادعا کردند قبل از فرار از آنجا، به اجبار در آن مزرعه به بردگی گرفته شده بودند.
نازیهای مدرن و ناسیونالیستهای سفیدپوست
کماکان در جهان، و حتی در آمریکا جنبشی وجود دارد که تلاش میکند مزیت دیدگاههای حزب نازی را تبلیغ کند. اگر به وبسایت حزب نازی آمریکا برخورد کردید، جایی که از آدولف هیتلر با عباراتی باشکوه، تجلیل میشود، تعجب نکنید. آنها همچنین میگویند:
ما باید از وجود مردممان و آینده بچههای سفیدپوست، محافظت کنیم.
یکی از افرادی که ایدئولوژی مشابهی با هیتلر دارد، ریچارد اسپنسر است؛ کسی که ادعا میکند یک ناسیونالیست سفیدپوست و خواستار پاکسازی مسالمتآمیز قومی است. او بهعنوان بنیانگذار «حقوق جایگزین» (alt-right) اقدامات محافظهکارانه را رد میکند و بهجای آن خواستار ملیگرایی سفیدپوستان است.
ریچارد، پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۶ آمریکا، توانست توجه رسانهها را کمی به خود جلب کند. ریچارد در حالی که در کنفرانس انجمن سیاست ملی سخنرانی میکرد، بهطور مستقیم، از پروپاگاندای (سیستم تبلیغاتی) نازیها نقل قول و یهودیان را محکوم کرد. ریچارد همچنین در حالی که حاضرین موافق در کنفرانس، او را تشویق میکردند، گفت:
درود بر ترامپ، درود بر مردممان، درود بر پیروزی!
اگر به حقایق و عجایب جنگ جهانی دوم علاقهمندید، پیشنهاد میکنیم در زومیت مقاله مربوط به آن همراه با جرییات کامل را مطالعه کنید.
دیدگاه