حقایق جالب در مورد هیتلر و جنگ جهانی دوم (قسمت اول)
هیتلر، رهبر آلمان نازی در طول جنگ جهانی دوم، جنایات بسیاری را مرتکب شد. در مورد آن دوران حقایقی وجود دارد که در این مقاله ارائه میکنیم.
مقالههای مرتبط:
هیتلر، رهبر حذب نازی در سال ۱۹۳۹، جنگ جهانی دوم را در اروپا آغاز کرد. در طول این جنگ بیش از پنجاه میلیون نفر از شهروندان و سربازها، جان خود را از دست دادند.
هیتلر در آن سالها در مکانهای مختلف برای خود پناهگاههایی میساخت و روزهای آخر عمرش را نیز در یکی از آنها گذراند.
مقاومت یهودیان
در حالی که بسیاری از کتابها و اسناد، هیتلر و اعمال وی را شرح میدهند، تعداد کمی از آنها نگاهی دقیق به مقاومت یهودیان آلمانی، کردهاند. منزوی کردن جامعه یهودیان، در زمانی طولانی و بسیار آرام شکل گرفت و همین باعث شد که مقاومت آنها به چشم نیاید. این ماجرا، درست شبیه نقلی قدیمی از قورباغه در کاسهای از آب گرم است. اگر کمکم حرارت کاسه آب را زیاد کنید و هر بار تنها یک درجه دمای آن را افزایش دهید، قورباغه متوجه نخواهد شد تا زمانی که دیگر خیلی دیر است.
پیتر لانگریچ، که در مورد کلیمیها و لهستانیها مطالعه کرده است، میگوید:
از سمت یهودیان، عملا مقاومتی وجود نداشت. اگرچه در این میان، محله کلیمیها در ورشو، یکی از محورهای اصلی مقاومت یهودیان را شکل دادند. پس از ماهها تبعید گسترده، جامعه باقیمانده یهودیان که از تعداد کمی تشکیل شده بودند، خودشان را مسلح کردند و به خیابانها رفتند.
مقاومت فرانسه
پناهگاهی که از هیتلر در همین اواخر در فرانسه کشف شد، نیازمند این بود که مخفی بماند، زیرا در آنجا کمپین پارتیزان فعالی علیه نازیها و مقامات ویشی به نام جبهه مقاومت فرانسه وجود داشت. جبهه مقاومت فرانسه به ارتش متفقین در طول جنگ کمک کردند. اگرچه یهودیان تنها یک درصد جمعیت کشور فرانسه را تشکیل میدادند، اما ۱۵ تا ۲۰ درصد جبهه مقاومت فرانسه یهودیان بودند.
پیتر میربرگ، در باب ایده وجود داشتن مقاومت جبهه یهودیان در جنگ جهانی دوم، میگوید:
بسیاری از مردم، فکر میکنند یهودیان مانند گوسفندان رام، به مسلخگاه رفتند، ولی این درست نیست؛ قطعا درست نیست. من با بسیاری از یهودیان در جبهه مقاومت، همکاری کردم و میتوانم به شما بگویم، آنها خطرات بیشتری را نسبت به من، در جنگ، متحمل شدند.
شکست هیتلر و مرگ
در سال ۱۹۴۴، نیروهای غربی متفقین و ارتش سرخ، در آلمان پیشروی کردند. هیتلر، آخرین روزهای زندگیش را در پناهگاهی در کشور آلمان به نام فوهربانکر (Führerbunker)، درست شبیه به پناهگاهی که مارک آسکات در فرانسه پیدا و از آن عکاسی کرد، گذراند. هیتلر میدانست که در آنجا به تله افتاده است و باید با جنایاتی که مرتکب شده، روبهرو شود.
در پناهگاه، هیتلر با اوا براون ازدواج کرد. یک روز پس از این ازدواج، هیتلر با شلیک به خودش و براون با خوردن کپسول سیانور، خودکشی کردند. جسدهای آنان از پناهگاه برده و در جایی دیگر سوزانیده شد. پناهگاهها، مکانهایی مهم در تصمیمگیریهای مهم جنگ جهانی دوم بودند و عکسهای مارک اسکات از پناهگاه فرانسه، دروازهای برای سفر به آن روزها است.
اشغال فرانسه
زمانی که آلمان، کشور فرانسه را در سال ۱۹۴۰، اشغال کرد (در کنار کشورهای نروژ، هلند، لوکزامبورگ و بلژیک)، اقدامات ضد یهودی نیز در آنجا هم انجام گرفت. رژیم ویشی (حکومت فرانسه در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۴۴ به ریاست مارشال پتن) در زمان اشغال فرانسه به اهداف نازیها در آزار و شکنجه یهودیان فرانسوی، کمک فراوانی کردند. حکومت، آنها را به مناطق اشغالنشده فرانسه تبعید کردند و تنها افرادی که همسر شهروندان فرانسوی بودند، از کشور اخراج نشدند.
در ماه اکتبر سال ۱۹۴۰، به شش هزار نفر از یهودیان فرانسوی تنها دو ساعت قبل از اجبار برای سوار شدن در قطارها و تبعید از کشور، مهلت داده شد. مسئولین فرانسوی در بخش اشغالنشده، از ورود ناگهانی مردم تبعیدشده که اجازه نداشتند هیچ متعلقاتی را با خود بیاورند، ناخشنود بودند. پس از این سفر ناخوشایند و اجباری، آنها در سرزمینهای اشغالنشده هم با خصومت و عداوت بسیاری روبهرو شدند.
اهمیت این عکسها
مارک آسکات، عکاس فرانسوی، ممکن است نتوانسته باشد موقعیت پناهگاه فرانسوی را آشکار کند، اما با عکسهایش به جهانیان نشان داد که آنجا به چه شکل بوده است. با وجود اینکه بسیاری از مکانهای تاریخی جنگ جهانی دوم برای بازدید گردشگران، باز هستند، اما عکسهای آسکات دست به دست در جهان دیده میشود و برای دیدن آنها نیاز نیست که به آنجا سفر کنید.
نگاه کردن به پناهگاه فرانسوی هیتلر، ممکن است آزاردهنده باشد، اما نگاه و درکی مهم از زندگی مردی که با تصمیماتش در تاریخ دنیا، اتفاقاتی غیرقابلتصور را رقم زد، به شما پیشنهاد میکند. کلیشه قدیمی «تاریخ، همیشه تکرار میشود» دوباره به اثبات رسید و باز هم ثابت خواهد شد؛ پس مهم است که در مورد این مرد پلید و اعمال وی بدانید و از وقوع دوباره آنها، جلوگیری کنید.
پناهگاه هیتلر در برلین، از نو ساخته شد
در سال ۲۰۱۶، گزارش شد که پناهگاه هیتلر در برلین، بازسازی شده است. این مکان در داخل پناهگاه حملات هوایی سابق ارتش نازی، به روی عموم باز است تا مردم بتوانند جایی که هیتلر، آخرین روزهای زندگیش را سپری کرد، ببینند. اگرچه، ممکن است کسی فکر کند در وسط جنگ، یک پناهگاه نمیتواند دارای بخشهای تجملی بسیار یا حتی کم باشد، اما این موضوع برای هیتلر، صادق نیست. پناهگاه دارای ۳۰ اتاق مجهز به مبلمان و میز شخصی برای رهبر نازی آلمان بوده است. البته، هیتلر هرگز در آن محدوده، ظاهر نشد و قبل از اینکه نیروهای متفقین، وی را زنده دستگیر کنند، خودکشی کرد. همچینین گفته شده است که اطرافیان هیتلر، وی را به خودکشی تشویق کردند.
نزدیکترین همکاران هیتلر
هیتلر اطراف خود را با افرادی پر کرده بود که وفاداری بیحدواندازهای به او داشتند. بسیاری از این افراد مانند هنریش هیملر، به رتبههای نظامی قدرتمندی در زمان هیتلر رسیدند؛ از دیگر افراد نزدیک هیتلر میتوان به پزشک او، آدولف ایچمن، اشاره کرد. از افراد دیگری که به هیتلر نزدیکتر بودند میتوان از معشوقه و همسر نهایی او، اوا براون، نام برد.
درک اینکه هیتلر با انجام آن جنایات ترسناک، چگونه میتوانست به افراد نزدیک شود و آنها مشکلی با اعمال وی نداشته باشند، هنوز بهصورت یک راز باقی است. اگرچه، چیزی که بهطور قطع میدانیم این است که این افراد، باعث به وجود آمدن بدترین جنایات علیه همنوعان خود شدند و این بسیار مهم است که اتفاقی شبیه هولوکاست، هرگز دوباره در جهان رخ ندهد.
یوزف گوبلس (Joseph Goebbels)
یوزف گوبلس، یکی از نزدیکترین همکاران هیتلر بود. بعدها، وی همچنین بهسمت وزیر تبلیغات (پروپاگاندا) در آلمان نازی رسید و تا پایان جنگ در آن سمت باقی ماند. وی بهعلت اقدامات آشکار ضد یهودیان مشهور بود، بنابراین درک پیروی او از اندیشههای هیتلر، مشکل نیست. یوزف گوبلس، با شادمانی بسیار از هیتلر پیروی میکرد.
در حقیقت، او طرفدار تبعیض بیشتری در میان شهروندان، بهخصوص نابودی یهودیان، بود. متاسفانه باید بگوییم یوزف گوبلس، فردی تحصیلکرده بود و دکترای فلسفه داشت. وی همچنین مسئول تسخیر کنترل رسانهها، رادیو، آثار هنری و فیلمها بود. در آن زمان رسانههای تبلیغاتی تنها برای پیشرفت نازیها، فعالیت داشتند.
نازیها اصطلاحی به نام «لوگن پرسه» (Lügenpresse) بهمعنای «دروغ مطبوعاتی» را برای برچسبزدن به هر خبر یا رسانهای که با آن موافق نبودند را ابداع کرده بودند.
دختر بچه موردعلاقه هیتلر
هیتلر بهطرز آشکاری، علاقه خاصی به هلگا گوبلس، دختر ۱۲ ساله یوزف گوبلس، نشان میداد. گوبلس، شش بچه داشت و هلگا بزرگترین آنها بود. در سن ۱۲ سالگی، در حالی که والدینش او را مجبور کردند به داخل یک پناهگاه زیرزمینی برود، او آنقدر بزرگ شده بود که بفهمد در اطرافش چه اتفاقاتی در حال رخدادن است.
به وضوح، او فهمیده بود که نیروهای ارتش متفقین، به والدینش و رهبر نازی، یعنی هیتلر، بسیار نزدیک شدهاند. مادر او و یک دکتر نازی، قرصهای سیانور خردشده را در حالی که بچهها خواب بودند در دهانشان گذاشتند. اگرچه، ظاهرا جسد هلگا با کبودیهایی روی صورتش پیدا شد که نشان از این دارد که کپسول را به خواسته خود نخورده است. این، پایانی غمانگیز برای کودکی بود که در میان جنگ جهانی دوم زندگی کرد.
اوا براون
اوا براون در ۱۶ سالگی، زمانی که یک نوجوان بود، با هیتلر در مونیخ، ملاقات کرد. در آن زمان، او بهعنوان یک عکاس شخصی کار میکرد. سالها بعد، او شروع به ملاقات هیتلر کرد. ظاهرا او از همان اوایل ارتباطش با هیتلر، در حال شکنجه شدن بود و در زمان رابطهاش، دو بار تلاش کرده بود که خودش را بکشد.
او بعدها تبدیل به عضوی ثابت در زندگی و خانه هیتلر شد. وی همچنین کسی بود که عکسهای رنگی هیتلر را گرفته است. او تقریبا تا پایان جنگ، بههمراه هیتلر در عموم ظاهر نشد و خواهر وی، با یکی از مقامات نازی به اسم هرمان فیگلن، در همان زمان ازدواج کرد.
حتی زمانی که آنها در میان دیوارها به تله افتاده بودند، او به هیتلر وفادار ماند و تنها ۴۰ ساعت قبل از اینکه با یکدیگر در پناهگاه خودکشی کنند، با هیتلر ازدواج کرد. اوا با یک کپسول سیانور خودش را کشت و هیتلر به سر خودش شلیک کرد.
قبر هیتلر
در حالی که ارتش شوروی به هیتلر و همراهانش نزدیک میشد، آنها در آخرین لحظههای عمرشان، از پلههای پناهگاه پایین رفتند و در همان لحظات، هیتلر با عشقش، اوا براون، ازدواج کرد.
نیروهای دفاعی هیتلر مهمات خود را از دست داده و غافلگیر شده بودند. روز بعد، هیتلر و اوا با تمام کسانی که در پناهگاه، همراه آنها بودند، خداحافظی کردند و به اتاق مطالعه هیتلر رفتند و در را پشت سرشان بستند. یک ساعت بعد، صدای شلیک اسلحه شنیده شد. اوا قرص سیانور خورد و هیتلر به سر خودش، شلیک کرد.
به احتمال زیاد، سربازان آلمانی، جسدهای آنان را از پناهگاه بیرون بردند و آنها را سوزاندند. بقایای آنها نیز در یک قبر عمیق، به خاک سپرده شد.
وقتی سربازان شوروی به آنجا رسیدند، پس از جستجویی کوتاه، قبر را پیدا کردند. پس از انجام عمل شناسایی جسد، آنها جسد را به قبر دیگری انتقال دادند. اگرچه، باید بدانید که این آخرین انتقال جسدها نبود.
سقوط هیتلر
پس از آنکه جسد هیتلر به قبری خارج از برلین انتقال داده شد، وی را در جنگلی نزدیک به راتنو (Rathenau)، شهری در برندنبرگ آلمان، دوباره به خاک سپردند. پس از آن، جسد هیتلر دوباره به یک پایگاه نظامی شوروی در مگدوبرگ (Magdeburg) منتقل شد.
اداعاها حاکی از این است که جسد تا سال ۱۹۷۰ در پایگاه نظامی شوروی بوده است. در آن زمان، پایگاه نظامی شوروی در اختیار کشور آلمان قرار گرفت. شوروی، موقعیت بقایای هیتلر را بهصورت یک راز باقی نگه داشت و دسترسی به آن راز، کاملا محدود بود. بعدها، رییس KGB، یوری آندروپوف دستور داد تا بقایا را از بین ببرند و تنها قطعات استخوانی جمجمه، باقی بمانند.
در آن زمان، این استخوانها در ساختمان دولتی محافظتشدهای در مسکو نگهداری میشدند. اگرچه بعدها، آزمایشها نشان دادند که این استخوانها متعلق به هیتلر یا حتی یک مرد نیست، بلکه استخوانهای یک زن است. البته باید بدانید که روسها، نتایج این تحقیقات را کاملا رد کردند.
آیا هیتلر نجات یافت
در زومیت بخوانید:
درست همانند دیگر رهبرهای شکستخورده در طول تاریخ، تئوریهای توطئه بسیاری در مورد مرگ هیتلر وجود دارد. یکی از مشهورترین آنها، این است که او و اوا براون، از پناهگاه نجات پیدا کردند و موفق شدند به برلین فرار کنند.
یکی دیگر از تئوریها از فرار هیتلر به آمریکای جنوبی و در حقیقت، آرژانتین سخن میگوید. چون هیتلر، از یک همزاد استفاده میکرد. بسیاری بر این باور هستند که آن فردی که در پناهگاه کشته شد، بدل هیتلر بود؛ در حالی که هیتلر اصلی موفق شد که فرار کند.
با وجود اینکه، متخصصان و مورخان این فرضیات را قویا رد میکنند، اما آنها هنوز در سراسر جهان، فراگیر هستند. ظاهرا این ایدهها مستقیما از دولت شوروی برای مشغول نگهداشتن مردم در اخبار اشتباه، تقویت شده بودند.
دیدگاه