گردشگری هر روز در حال گسترش است و انواع جدید آن ابداع میشود و این ویژگی را دارد که با دیگر رشتهها ترکیب شود. «گردشگری ادبی»، گردشگری تازه رونق یافتهای است که ایران بهدلیل تاریخ و فرهنگ غنیای که دارد خود میتواند بستر مناسبی برای شکلگیری و گسترش این گردشگری باشد. با کجارو همراه باشید.
در عصر پست مدرن که فراروایتها ضعیفترین دوران خود را سپری میکنند و بحران هویت گریبانگیر بیشتر جوامع جهان شده و افراد در ورطه سرگشتگی و سردرگمی به حال خود رها شدهاند، ملتی بقای خود را تضمین میکند و میتواند حرکت به جلوی خود را تداوم بخشد که کنترل تاریخ و گذشته خود را در دست داشته باشد و بتواند این دو را در شکل میراث و از راه ارائه تفسیری عالمانه، اصیل، روایتگونه و مخاطبمحور به شهروندان خود و سایرین انتقال دهد. حاصل این تلاش شناخت، تعامل، همگرایی و ساخت هویتی یکدست و نیرومند در عین حفظ تفاوتها است که رسیدن به این اهداف نیازمند کوشش بیوقفه یک ملت است که در صورت حصول، منادی پیشرفت مادی و معنوی آن ملت خواهد بود.
مقالههای مرتبط:
یکی از این میراث مهم، و شاید مهمترین میراث هر ملتی، ادبیات آن است. ادبیات تجلی گاه خلاقیت و مظهر خودباوری ملت ها است؛ آنگاه که تصمیم گرفتهاند خود باشند و از ابراز خویشتن نهراسند. در این زمینه نیز بهطور طبیعی ملتهایی بهتر و ملتهایی دیگر ضعیفتر عمل کردهاند که این مهم در عصر حاضر، منشا رقابتمندی است. ادبیات حوزه فرهنگی ایران زمین نیز به سبب غنا و تنوع غیرقابل انکار و گسترشش در گذر سدههای بیشمار، گنجینهای است که میتواند اعتلای نام ایران را بهدنبال داشته باشد. از آنجا که ادبیات کهن و معاصر ما اکنون در سایه ادبیات سایر ملل تا حدودی رنگ باخته و از سوی اقشار مختلف کشور بهویژه جوانان نادیده گرفته میشود، در جهت معرفی آن به جهانیان و تقویت جایگاه آن در میان شهروندان جامعه خویش باید به شیوههای جذابتر، خلاقانهتر و کمتر نخبهگرا اندیشیده شود.
یکی از این شیوهها که رهیافتهای فراوانی برای جامعه در پی دارد، پیوند صنعت گردشگری با میراث ادبی کشور است. از تلفیق این دو مقوله، پدیدهای حاصل میشود که در ادبیات حوزه گردشگری آن را «گردشگری ادبی» مینامند (شاید به عبارتی بهتر است آن را گردشگری میراث ادبی نامید) که روندی رو به رشد در جهان، بهویژه در کشورهای توسعه یافته دارد. گردشگری ادبی فعالیتی است که زاییده علاقه به یک نویسنده، اثر یا فضای ادبی یا میراث ادبی یک مقصد است و شامل بازدید از محل تولد و تدفین ادیبان، موزههای ادبی و سایر مكانهای مرتبط با نویسندگان و آثار ادبی و همچنین پیمودن مسیرهایی با مضامین ادبی است. البته گردشگری ادبی فعالیتی نوین نیست و مزار ادیبان همواره جزو مكانهای مهم در تورهای بزرگ (گراند تور) سدههای ۱۸ و ۱۹ اروپا بوده است.
گردشگران نخستین تورهای بزرگ، مسیری را که نویسندگان کلاسیک شرح داده بودند، دنبال میكردند. بعدها، شاعران دوره رمانتیک چون بایرون و شلی الهامبخش سفر این بازدیدکنندگان شدند. در ایران نیز سیاحان و سفرنامهنویسانی چون ناصرخسرو این نقش را بازی کردند و نوشتههای آنان بهعنوان یک ژانر ادبی افراد را ترغیب به سفر میكرد. البته این گردشگران بسیار فرهیخته بودند و از آگاهی فرهنگی و توانایی مالی برای چنین سفرهایی برخوردار بودند. برخی از گردشگران ادبی معاصر با این مسافران نخستین شباهتهایی دارند و بهطور یقین علاقه به مضمونهای ادبی هنوز محفلی برای طبقه متوسط با تحصیلات بالا است، ولی در سالهای اخیر این نوع گردشگری با گسترش تنوع و تعدد جاذبههایش عمومیت بسیار بیشتری پیدا کرده است. جاذبههای گردشگری ادبی معمولا در سه شکل زیر متجلی میشوند:
الف) مكانهای واقعی: این مكانها با زندگی یک نویسنده ارتباط واقعی دارند و معمولا محل تولد، زندگی، آفرینش آثار، مرگ و دفن آنها هستند. خانه جین آستین در چاوتاون در همپ شایر، محل تولد روبرت بورنز در آلووی (اسکاتلند)، یوش محل تولد نیما یوشیج، خانه شهریار در تبریز نمونههایی از این گروه هستند. وجود این مكانها برای گردشگران مسجل و انکارناپذیرند.
خانه نیما یوشیج در یوش
ب) مكانهای خیالی: این مكانها بیانگر یا تجلی فضای رمان، نمایشنامه یا شعر هستند. خیابانهای دوبلین در اولیس نوشته جیمز جویس، خانه خیالی شرلوک هلمز نوشته سر آرتور کونان دویل، قلعهها، دژها و مكانهایی كه در ادبیات كهن ما از آنها نام برده شده از جمله این جاذبهها هستند.
موزه شرلوک هلمز
ج) مكانهای ساخته شده: مكانهایی هستند که به عمد برای جذب بازدیدکننده خلق شدهاند. دنیای دیکنز که بهتازگی در چاتهام افتتاح شده است و دنیای بیتریکس پاتر در ویندرمر از این نمونه مكانها هستند. در واقع ارتباط با یک چهره یا شخصیت ادبی به مقصد امکان میدهد تا دامنه وسیعی از جاذبههای موضوعی گردشگری را توسعه دهد. در اینجا میتوان به استراتفورد-اپان-آوون اشاره کرد که دارای تسهیلات متنوعی با مضمون شکسپیر است. مسیرهای ادبی زیادی برای ترغیب بازدیدکنندگان به دیدن سایتهای تاثیرگذار در زندگی ادیبان و مكانهای خیالیتر خلق شدهاند. مانند مسیرهایی كه زندگی توماس هاردی، جورج الیوت، آگاتا کریستی و روبرت بورنز را نمایش میدهند. تمرکز این مسیرها معمولا بر زندگی این ادیبان است اما مسیرهایی نیز وجود دارند که خود آثار را تفسیر میکنند مانند مسیر کد داوینچی و مسیر هری پاتر. سرانجام، به این گروه میتوانیم شهر کتاب یا شهر ادبی را نیز بیافزاییم. این مقصدها به ترویج ارتباط خود با نویسندگان یا شخصیتهای ادبی میپردازند، برای مثال دوبلین و جیمز جویس، ادینبورگ و والتر اسکات. احساس غرور نسبت به وجهه و اعتبار ادبی یک ناحیه میتواند حتی شکل یک جشنواره به خود بگیرد.
کافه کافکا در شهر پراگ
اصل توریسم بر مبنای مکان بنا شده است. بازدید از مکانهای جغرافیایی اصل شناخته شده گردشگری است. هر مکانی به یک دلیل دارای جاذبه گردشگری است. مکانهایی که با خود فرهنگ و ادبیات یک کشور را حمل میکنند، جاذبه گردشگری ادبی هستند. ادبیات در ایران قدمتی هزاران ساله دارد. هزاران شاعر و نویسنده و ادیب در این سرزمین زیستهاند که خانهها و مقبرههایشان میتواند میعادگاه علاقهمندان به ادبیات و گردشگری باشد.
گردشگری ادبی یا Literary Tourism شاخهای از گردشگری فرهنگی به حساب میآید. در این نوع از گردشگری، انگیزه محوری گردشگران بازدید از مكانها و آثاری است كه به زندگی و کار شاعران، ادبا، نویسندگان یا هنرمندان مرتبط است. البته در کنار این حتی اماکن معروفی که در آثار ادبی مشهور نامشان آمده است، میتواند یکی از جاذبههای مناسب برای هر گردشگری محسوب شود. گردشگری ادبی در عین حال که زیر شاخهای از گردشگری فرهنگی است یک عمل خاص و ویژه محسوب میشود؛ یعنی برخلاف تصور عموم از گردشگری که صرفا یک امر برای خوشگذرانی است. گردشگری ادبی علاوه بر اینکه ساعات مفرحی را برای گردشگر فراهم میکند، بر دانش و اطلاعات وی نیز میافزاید. بهنوعی تلفیقی از تفریح و آموزش است.
معمولا گردشگران ادبی کسانی هستند که روزگاری از خوانندگان و علاقهمندان آثار شاعران و نویسندگان بزرگ و مشهور بودهاند. این علاقهمندان برای بازدید از محل زندگی یا محیط و آثاری كه نام آنها در نوشتههای ادبی آمده است، سفر میکنند. این گردشگران علاقهمند هستند که مکانهایی را ببینند که الهامبخش شعرها و آثار و نوشتههای نویسندگان و شعرای موردعلاقهشان بوده است. البته برگزاری جشنوارههای ادبی یکی دیگر از فعالیتهای مرتبط با این گردشگری است.
جاذبههای گردشگری ادبی کشورهای دیگر جهان
در انگلستان شهرهای لندن و ادینبورگ مورد توجه گردشگران ادبی است. در لندن گردشگران از خانه چارلز دیکنز و خانه بنیامین جانسون که در آنجا اولین لغتنامه جامع انگلیسی نوشته شد، بازدید میکنند. آنها میتوانند در مکانهایی قدم بزنند که روزگاری لوکیشن داستانهای پلیسی شرلوک هلمز بوده است. از همه جالبتر استنفورد، محل تولد شکسپیر را ببینند. ادینبورگ شهر نویسندگان مشهوری است که خالق کاراکترهای شرلوک هلمز و هریپاتر بودهاند. این شهر، یادآور نویسندگان بزرگی همچون والتر اسکات و رابرت لوئی استیونسون است.
پاریس، شهر ادیبان
پاریس نیز شهر شاعرانهای است که داستان سرایی ویکتور هوگو، ولتر، الکساندر دوما، ارنست همینگوی و اسکات فیتز جرالد همان گورستان پرلانتز معروف پاریس برای یک روز گردشگری ادبی کفایت میکند. در روسیه مردم از بولوار نوفسکی دیدن میکنند تا مکانی که الهامبخش «گوگول» پدر داستاننویسی مدرن روسیه بوده است را از نزدیک ببینند.
فرصتهای گردشگری ادبی در ایران
شاعران بزرگی در ادوار مختلف تاریخ در ایران زیستهاند، مقبرهها و آرامگاههای فراوانی در سراسر کشور از این شعرا وجود دارد. از خیام در نیشابور گرفته تا حافظ و سعدی در شیراز، از باباطاهر در همدان گرفته تا فردوسی در طوس مشهد و دهها نمونه دیگر از این دست، که هرکدام بهتنهایی میتوانند یک قطب گردشگری ادبی در کشور باشند. خوشبختانه لااقل در این زمینه کشور ما پتانسیل بالایی دارد. قطعا هرکدام از این موارد که نام برده شد، میتواند برای کسب درآمد از گردشگران داخلی و خصوصا گردشگران خارجی علاقهمند به ادبیات غنی ایران مفید باشند. در واقع به جرات میتوان گفت گردشگری ادبی میتواند درآمدزایی بالایی داشته باشد.
گردشگری ادبی از یک طرف درآمد سرشاری برای اقتصاد محلی و از طرف دیگر نقش بسزایی در اقتصاد کلان کشور دارد. از گردشگری ادبی میتوان برای شناساندن و حفظ آثار ادبی و نوشتههای به جا مانده از تاریخ پرافتخار کشور استفاده کرد. ادبیات در واقع یکی از اجزای مهم میراث فرهنگی یک کشور است. با گسترش گردشگری ادبی میتوان از این میراث پاسداری کرد. ادبیات خود، از عناصر قوام دهنده هویت ملی و تاریخی ما است. با گسترش گردشگری ادبی در واقع هویت ملی خود را هم تحکیم خواهیم کرد. در کنار منافع آنی اقتصادی که این گردشگری دارد، منافع راهبردی و بلند مدتی در زمینه امنیت ملی نیز خواهد داشت.
در شرایط فعلی باید سازماندهی و بسترسازیهای لازم را انجام دهیم تا پتانسیلهای موجود در ایران را بالفعل کنیم که در نتیجه آن جایگاه و اهمیت گردشگری ادبی ما بهتر مشخص شود.
گردشگری ادبی صنعتی سودآور
به نظر میآید، پتانسیل کارهای خلاقانه فراوانی در گردشگری ادبی وجود دارد. بهطور مثال میتوان مسیری که در سفرنامههای معروف همچون سفرنامه ناصر خسرو یا مارکوپولو نوشته شده است را بازسازی کرد، یک تور گردشگری بر مبنای این سفرنامه و مسیرهای نام برده شده در آن راهاندازی کرد. تاریخ ادبیات ما سرشار از آثاری است که در آن نام مکانها و منازل مختلف آمده است. میتوان بر مبنای آنها تور سازماندهی کرد. قطعا کسی که رمان کلیدر محمود دولت آبادی را خوانده باشد دلش میخواهد روستاهای شمال خراسان که محل وقوع این رمان است را ببیند. خود آثار ادبی، یک رسانه تبلیغاتی برای گردشگری ادبی هستند.
یکی از روستاهای خراسان شمالی
هر کسی که آثار ادبی بزرگان فارسی زبان را بخواند بهصورت بالقوه میتواند یک گردشگر ادبی در ایران باشد. تنها کافی است که تلاش کنیم وی را جذب کنیم. برای این جذب کردن هم نیاز به بستر سازی و دادن نگاهی جدید به گردشگران است. این بخش از گردشگری کشورمان نیاز به سرمایهگذاری البته همراه با تحقیق و توجه کارشناسان دارد.
قبرستان ظهیر الدوله محل دفن فروغ فرخزاد، رهی معیری، ایرج میرزا و ...
بهعنوان مثال بسیاری از مقبرههای شعرا و ادبا باید بازسازی شود و تبلیغات گستردهتر و مدونتری برای آثار مرتبط با گردشگری ادبی ایجاد کنیم. موزههای مرتبط با این موضوع بسازیم. از حضور ادیبان و شاعران سود ببریم و جشنوارههای ادبی بیشتری برگزار کنیم.
مزایا و منافع گردشگری ادبی
- ایجاد اوقات فراغت لذتبخش و سرشار از آموزههای گرانبار که دغدغه اوقات فراغت در آیندهای نزدیک خواهد بود.
- آشنا کردن بازدیدکنندگان داخلی و خارجی با مفاخر ادبی و دستاوردهای آنها.
- تقویت و تسریع جریان فرهیختگی با برانگیختن حس کنجکاوی بازدیدکنندگان از طریق تفسیرهای ارائه شده در مكانها.
- تقویت و غنی کردن محتوای مواد آموزشی کودکان و نوجوانان از طریق تعریف و تعیین تورهای سازمان یافته آموزشی به جاذبهها و منابع ادبی کشور.
- معرفی تصویری نیرومند و جذاب که بازتاب فرهنگ، تمدن و ادب غنی حوزه فرهنگی ایران زمین باشد.
- خنثی کردن اثرات مخرب مدرنیته مانند از خودبیگانگی و تضعیف خودباوری ملتهای در حال توسعه.
- تقویت همبستگی و انسجام ملی بهویژه در جوامعی که از تنوع قومی برخوردارند.
- حفظ نوستالژی جمعی.
- پاسداری از ارزشهای هنری و زیبایی شناختی.
- توانمندسازی روانی اجتماعات محلی و پرورش حس افتخار و غرور در آنها نسبت به داراییهای فرهنگی و ادبی و تلاش بیشتر جهت نگهداشت، تقویت و افزودن بر این داراییهای ارزشمند.
- توانمندسازی اجتماعی جوامع محلی.
- توانمندسازی سیاسی مردم بومی و پرورش حس مشارکت در آنها برای تعیین سرنوشت خود و محیطی که در آن زندگی میکنند.
- توانمندسازی اقتصادی جوامع محلی از طریق اشتغالزایی و خلق ثروت، که راه نابودی جهل و ریشهکنی فقر است.
- درآمدزایی برای صنعت گردشگری که نیازمند گسترش زمینه فعالیت خود برای حفظ و تقویت رقابت پذیری در سطح ملی و منطقهای است.
دیدگاه