جادوی سفر: مهمان نوازی و محبت غریبهها
مردم کشورهای دنیا، استقبال گرمی از توریستها میکنند، به همین دلیل در کنارشان میتوان مفهوم محبت را بهخوبی درک و دید بهتری نسبت به آنها پیدا کرد.
مقالههای مرتبط:
سفر، تاثیر زیادی در زندگی انسان دارد؛ پس از رویارویی با مردم و فرهنگ و ادیان مختلف نترسید. با سفر میتوان دوستی و محبت را به جهان هدیه کرد. در این مقاله از کجارو از تاثیر سفر و مهماننوازی غریبهها خواهیم گفت.
آیا پیش آمده که در طول سفر، غریبهای کمکتان کند؟ گردشگران زیادی با مهماننوازی مردم دیگر کشورها روبهرو شدهاند. «لئون مک کارن» (Leon McCarron)، نویسنده، ماجراجو و فیلمسازی است که چند سال پیش، درخواستهای زیادی برای نوشتن مقالهای درباره مهربانی به دستش رسید؛ او نیز این فرصت را از دست نداد و مقاله مذکور بالاخره در کتاب «مهربانی با غریبهها» (The Kindness of Strangers) به چاپ رسید. کارن در این مقاله میگوید:
مهربانی و صمیمیت غریبهها نشان میدهد، دنیایمان آنقدر که فکر میکنیم مملو از دشمنی و بدی نیست.
ویراستار این کتاب، «فرگال اونوالین» (Fearghal O’Nuallain) نیز میگوید، سفر به شهر کاله فرانسه، بههمراه دو همکار دیگرش و اقامت در کمپ جنگلی، برای آنها حیرتآور بود. او سالها در میان مردم غریبه زندگی و سفر کرده و شاهد مهماننوازی آنها بوده است؛ اما در کمپ مذکور میبیند که با این مردم مهربان، بدرفتاری میشود. این سفر انگیزهای به او میدهد تا درباره مهربانی بنویسد.
ویراستار کتاب مهربانی، بهدنبال راهی برای کمک به مردمی بود که در کمپ پناهندهها و آوارهها گیر کرده بودند. او میگوید، ما سعی کردیم برای پناهندهها پول جمع کنیم؛ سخنرانی ترتیب دادیم و داستانهایی را نقل کردیم که یادآور نقاط مشترک بین انسانها بود.
مقالهی این کتاب درمورد سفر به خاورمیانه است و نویسنده از مهماننوازی غریبههایی میگوید که او را به خانههایشان دعوت کردند؛ با استقبال گرم پذیرای او بودند و پاهایش را شستند.
با مطالعه سایر داستانها از نویسندگان مختلف، متوجه خواهید شد که تجربههای لئون مک کارن در طول این سفر تا چه اندازه، متفاوت بوده است.
از نظر فرگال، مهماننوازی و محبت، یکی از عناصر اصلی انسان بودن است. «دان مارتین» (Dan Martin) که خود نیز درباره مهربانی مینویسد، با اشاره به این کتاب میگوید:
محبت فقط به یک نفر تعلق ندارد... محبت زبان و مرز خاصی ندارد؛ همه انسانها میتوانند مهربان باشند و هر فردی بهدنبال فرصتی برای مهربان بودن است.
لئون مک کارن میگوید، اغلب سفر میکنم و مسافرت، فرصت بینظیری است تا بتوانم دلسوزی و مهربانی انسانها را از نزدیک شاهد باشم. در گذشته نسبت به غریبهها آسیبپذیر بودم؛ اما اکنون به آنها اعتماد دارم؛ میدانم مردم دیگر کشورها قصد اذیت ندارند و امیدوارم پا را فراتر از این بگذارند و به توریستها بیشتر کمک کنند.
در سفر به کشورهای مختلف جهان مهر و محبت زیادی از مردم دیدم؛ اما سه رفتار بین آنها بیشتر مشهود بود. اولین مورد، تلاش بیدرنگ و خالصانه آنها برای کمک به توریستها است؛ در اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی برای پیادهگردی راهی ایالت متحده آمریکا شدم. در طول مسیر، یک زن سالخورده با خودروی خود از سه لاین ترافیک عبور کرد و یک بطری آب دستم داد و گفت که هوا گرم است. اندکی بعد، کمی فکر کرد و باز گفت امیدوارم ناراحت نشوی؛ خوشحال شدم و از او تشکر کردم.
این نوع محبت کوتاه مدت است؛ اما ارزش زیادی دارد و تاثیر عمیقی روی انسان میگذارد.
۹ سال پیش در یک تور دوچرخهسواری در کشور ویتنام شرکت کردم و تجربهای بهیادماندنی نصیبم شد. در طول سفر چیزی نمانده بود که با یک کامیون تصادف کنم تا اینکه یک معلم مدرسه در کنار دوچرخهام نگه داشت و پیشنهاد کرد که شام مهمان آنها باشم. این چهرهی خندان و دستی که با صمیمیت به سویم دراز کرد، آرامش را دوباره به وجودم برگرداند.
دومین روش محبتآمیز را «رفتار با تاخیر» نامیدهام. در بیشتر مواقع، غریبههایی از کنارم رد شده و سپس برگشتهاند تا با من صحبت کنند.
۱۰ سال پیش با دوچرخه سفری به گوشهوکنار ایالت متحده آمریکا داشتم. ۲۳ ساله بودم و تقریبا یک هفتهای میشد که شهر نیویورک را ترک کرده بودم و درست قبل از غروب به شهر «سیراکیوس» (Syracuse) در نیویورک رسیدم. مبلغ کافی برای اجاره هاستل نداشتم و برای پیدا کردن مکان مناسب، دیر شده بود. خانوادهای سه نفری از کنارم رد میشدند که از آنها پرسیدم:
کدام مسیر برای پیداکردن کمپ در اطراف شهر مناسب است؟
زنی که همراه آنها بود، خودش را «کرول» (Carol) معرفی کرد و گفت:
متاسفیم، ما ساکن این شهر نیستیم و برای شرکت در جشن فارغالتحصیلی پسرمان به اینجا سفر کردهایم و مکان مناسبی برای کمپ نمیشناسیم.
در کنار دوچرخهام ایستادم و به نقشهی بزرگ و غیرقابلاستفادهای که همراه داشتم، خیره شدم.
در کمتر از پنج دقیقه، آن خانواده برگشتند و کرول دستش را بر شانهام زد. او گفت که با هم مشورت کردهاند و به این نتیجه رسیدهاند احتمالا فرد خطرناکی نیستم و از من دعوت کردند که در اتاق اجارهای آنها بخوابم. کرول از طرف همسرش گفت:
اگر قول بدهی که دوشی بگیری و لباسهای سفرت را عوض کنی، حتی میتوانی برای خوردن شام، با ما بیرون بیایی.
سومین روش و رفتاری که در میان مردم میتوانید تجربه کنید، تعهد و همبستگی است. در گذشته برای بازدید از دوست بدحالم، راهی یک سفر هوایی بودم که خلبان، پروازی بر فراز اقیانوس آرام انجام داد و در صحرای اردن یک مرد جوان پا به پای من آمد تا مطمئن شود که گم نمیشوم. در این رفتارها تعهد آنها را حس میکردم.
پاییز سال قبل به مرکز عراق سفر کردم؛ جایی که بزرگترین و مهربانترین جنبش سالانه مردم روی زمین به راه میافتد. این پیادهروی، اربعین نام داشت و بین ۱۰ تا ۲۰ میلیون زائر مسلمان، مسافتی ۸۰ کیلومتری را میان دو شهر مقدس پیادهروی میکنند.
در تمام مسیر هیچ پولی خرج نمیشد؛ افراد بهصورت شخصی شرکت کرده بودند و گروههایی تشکیل داده بودند تا به یکدیگر کمک کنند. برخی دکه غذا و آب راه انداخته بودند، چادرهای اشتراکی برای خوابیدن، مراکزی برای خواندن دعا و نماز و بخشهایی برای گردآوردن اعضای خانوادههایی که در شلوغی گم شدهاند، نیز به پا شده بود.
بیش از یک هفته، بین این مردم سفر کردم، بدون اینکه هیچ پولی خرج کنم و با هر قدمی که برمیداشتم، با لبخند مردم روبهرو میشدم؛ غریبههایی که به من دست میدادند. با زائری به نام «رضا» همراه شدم. به او، از قدرت و عظمت این مهربانیها و از تاثیر آن نهتنها بر خودم، بلکه بر زمانه گفتم. او نیز نظر خوبی داشت و گفت:
اگر باهم خوب رفتار نکنیم، دنیایمان از هم میپاشد. رفتار مردم مهم است و در اولین دیدار اثر میگذارد؛ پس سعی میکنم هر روز بهتر از قبل باشم.
اگر از سفر در میان غریبهها بترسید، دنیا و زندگی ایمنی نخواهیم داشت. بر سختیها غلبه کرده و با قدم گذاشتن در بیرون از مرزها، مهربانی را تجربه کنید. برای درک بهتر مهماننوازی و محبت غریبهها پیشنهاد میکنم به مرکز عراق سفر کنید تا صمیمیت و بخشش را از نزدیک ببینید.
دیدگاه