خشک‌سالی یا جنگی تمام‌عیار، کدام یک عامل سقوط تمدن مایا بودند؟

صدیقه شجاعی
صدیقه شجاعی شنبه، ۹ آذر ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۰
خشک‌سالی یا جنگی تمام‌عیار، کدام یک عامل سقوط تمدن مایا بودند؟

تصور می‌شود که ویرانی گسترده‌ی شهرهای مایا زمانی آغاز شد که خشک‌سالی، منابع غذایی آن‌ها را تهدید کرد. هرچند یافته‌های جدید در ته یک دریاچه شاید خط بطلانی روی این نظریه بکشد.

بر اساس ایده‌ای قدیمی درباره‌ی تمدن باستانی مایا،‌ در بخش اعظمی از دوره‌ی کلاسیک ۷۰۰ ساله‌ی این تمدن که از سال ۲۵۰ تا ۹۵۰ پس از میلاد طول کشید، جنگ و نزاع کم‌وبیش رایج شده بود. علت این موضوع می‌توانست ربوده‌شدن اعضای خانواده‌ی سلطنتی یا تخریب تعدادی از ساختارهای نمادین باشد، در هر صورت وسعت تخریب و تعداد زیاد تلفات غیرنظامیان نشان‌دهنده‌ی اتفاقی نادر بود. با کجارو همراه باشید تا شما در جریان یافته‌های جدید قرار دهیم.

پژوهشگران عموماً معتقدند كه صرفاً در اواخر دوره‌ی كلاسیک، افزایش خشک‌سالی احتمالاً موجب کاهش مواد غذایی شد و به‌نوبه‌ی خود باعث افزایش تنش در قلمروی پادشاهی مایا و متعاقب آن، جنگ شدیدی شد که گمان می‌رود روند سقوط آن‌ها را تسریع کرده باشد. در پژوهش منتشرشده در ژورنال Nature Human Behaviour، شواهد بیشتری ارائه شده است که نشان می‌دهد جنگ مخرب و خشونت‌آمیزی که هر دو منابع نظامی و غیرنظامی را هدف قرار داد و اغلب از آن به‌عنوان جنگ تمام‌عیار یاد می‌شود، قبل‌ از وقوع تغییرات اقلیمی که کشاورزی مایاها را به مخاطره انداخت، شروع شده بود.

شواهد خشک‌سالی در دوره‌ی موسوم به کلاسیک پایانی (۸۰۰ تا ۹۵۰ پس از میلاد) و اینکه چطور می‌توانست بر کشاورزی تأثیر بگذارد، موضوع بررسی دیوید وال (David Wahl)، دیرینه‌اقلیم‌شناسی از سازمان زمین‌شناسی آمریکا در سال ۲۰۱۳ قرار گرفت، زمانی که برای اولین بار از طریق جنگل‌های فشرده‌ی شمال گواتمالا راهی دریاچه‌ای به‌نام Laguna Ek’Naab شد. این دریاچه در انتهای صخره‌ای شیب‌دار و در پایین ویرانه‌های شهر باستانی مایاها قرار دارد و باستان‌شناسان به این آن، Witzna می‌گویند. دیوید وال معتقد است که رسوب کف این دریاچه شاید بتواند نشان ‌دهد، برای مردمی که روزگاری در اینجا زندگی می‌کردند، چه اتفاقی افتاده است. او توضیح می‌دهد:

با توجه به شیبی که در اطراف این دریاچه وجود دارد، سالانه حدود یک سانتی‌متر رسوب کف دریاچه ته‌نشین می‌شود و می‌توان اطلاعات بسیار دقیقی از اتفاقاتی که در این منطقه افتاده است، به دست آورد.

قوم مایا

رسوباتی که به‌سرعت انباشته شده‌اند، نشان می‌دهند که درختان جنگل قطع و زمین پاک‌سازی شده و همین موضوع باعث افزایش فرسایش خاک شده است، در حالی که گرده‌ی ذرت پیداشده در این رسوبات، هیچ تردیدی در مورد محصول اصلی رشدیافته در منطقه باقی نمی‌گذارد. با این وجود، جالب‌توجه‌ترین موردی که دیوید در کف این دریاچه پیدا کرد، لایه‌ای به ضخامت سه سانتی‌متر متشکل از یک تکه‌ی بزرگ زغال بود. دیوید وال می‌گوید:

از آنجا که مردم اغلب برای پاک‌سازی زمین، جنگل را می‌سوزاندند، وجود زغال در رسوبات ته دریاچه‌های این منطقه امری عادی است. اما در طول ۲۰ سال نمونه‌برداری از دریاچه‌ها، تاکنون لایه‌ای با این ضخامت ندیده بودم.

اولین پیش‌بینی دیوید وال این بود که آتش‌سوزی بزرگی که احتمالاً این میزان زغال را به وجود آورده و متعاقباً موجب کاهش گرده‌ی ذرت شده (ذراتی که طی دهه‌ها و قرن‌ها پس از آتش‌سوزی در ته دریاچه رسوب کرده‌اند)، شاید به‌خاطر خشک‌سالی دوره‌ی کلاسیک پایانی بوده است که دیرینه‌اقلیم‌شناسان به بررسی آن علاقه‌مند هستند. با این حال، برای اوایل دوره‌ی کلاسیک که این زغال‌ها وارد دریاچه شدند و تاریخ‌گذاری رادیوکربن آن‌ها به حدفاصل سال‌های ۶۹۰ تا ۷۰۰ پس از میلاد می‌رسد، هیچ مدرکی مبنی بر وجود خشک‌سالی وجود ندارد.

در حالی که دیوید وال همچنان به‌دنبال درک این اکتشاف بود، تیمی از باستان‌شناسان به سرپرستی کاوشگر نشنال جئوگرافی، فرانسیسکو استرادا بلی (Francisco Estrada-Belli) از دانشگاه تولین، نخستین حفاری خود را در Witzna آغاز کردند، منطقه‌ای که برای اولین بار در دهه‌ی ۱۹۶۰ کشف شد، اما هیچ‌گاه پژوهش دقیقی روی آن انجام نشد. آن‌ها درست زمانی که سازه‌های به‌جامانده را کشف می‌کردند، متوجه شدند که بسیاری از آن‌ها تعمداً آسیب دیده یا تخریب شده‌اند و آثار آتش‌سوزی در گوشه‌گوشه‌ی آن به چشم می‌خورد که نشان می‌داد این آتش‌سوزی شاید عمداً توسط مهاجمان دشمن برپا شده بود. آن‌ها در طول حفاری‌های خود موفق به کشف یک کتیبه‌ی نادر شدند که به‌وضوح به نامی كه مایاهای باستان به این شهر داده بودند، اشاره داشت: «Bahlam Jol». جالب است بدانید که نام بسیاری از شهرهای مایاها ناشناخته باقی مانده است.

مایاها

این دانشمندان با الکساندر توکووینین (Alexandre Tokovinine)، متخصص در دست‌خط مایاها از دانشگاه آلاباما تماس گرفتند، شخصی که کشف یک کتیبه‌ی سنگی حکاکی‌شده در نزدیکی شهر نارانجو را به یاد می‌آورد که در آن به یک‌سری مبارزات نظامی موفق علیه پادشاهی‌های هم‌جوار اشاره شده بود. زمانی که الکساندر توکووینین این دو کتیبه را با یکدیگر مقایسه کرد، دریافت که در بخشی از متن پیداشده در نارانجو آمده است، شهر Bahlam Jol در ۲۱ مه سال ۶۹۷ در آتش سوخت. دیوید وال می‌گوید:

این درست زمانی است که زغال‌ها در دریاچه انباشته شدند. همین موضوع به ما کمک می‌کند تا با قطعیت، توضیحات روی کتیبه را به یک آتش‌سوزی واقعی ربط بدهیم.

جالب اینجا است، شهر Bahlam Jol، تنها شهری نبود که از آتش‌سوزی آن در یادبود سنگی نارانجو با افتخار یاد شده؛ همین اتفاق برای حداقل سه شهر دیگر در این منطقه نیز رخ داده است، از جمله شهری که امروز به‌ نام Buenavista del Cayo می‌شناسیم، جایی که پژوهشگران اخیراً شواهدی از آتش‌سوزی‌های بسیار بزرگ در آن پیدا کرده‌اند.

به اعتقاد دیوید وال و همکارانش از جمله استرادا بلی، به احتمال قوی این آتش‌سوزی تمام‌عیار حدوداً یک قرن پس از دوره‌ی کلاسیک پایانی رخ داده است. وال می‌گوید:

سوزاندن کامل یک شهر ظاهراً بسیار بیشتر از آنچه که تصور می‌شد، یک تاکتیک رایج بوده است. به همین دلیل فکر می‌کنم باید راجع به این ایده که وقوع جنگ‌های خشونت‌بار در نهایت منجر به سقوط مایاها شده‌اند، واقعاً تجدیدنظر کنیم.

وال در حال حاضر مشغول بررسی نقش احتمالی آب‌وهوا در سقوط مایاها است. اگرچه به نظر می‌رسد، تولید ذرت پس از آتش‌سوزی بزرگ به شدت کاهش یافت، اما واقعیت این است که تولید ذرت حدوداً ۱۰۰۰ سال پس از میلاد به‌طور کامل از بین رفت،  به‌خصوص که شواهدی قوی از دیگر مطالعات از خشک‌سالی منطقه‌ای گسترده حکایت دارد. این موضوع نشان می‌دهد که مشکلات پرورش محصولات غذایی که در اثر تغییرات اقلیمی ایجاد شده بود، احتمالاً نقش مهمی در سقوط مایا داشته است، حتی اگر سیر صعودی جنگ‌ها، عامل این امر نبوده باشد.

تمدن مایاها

طبق پژوهش وال که شواهدی را به اطلاعات موجود اضافه می‌کند، جنگ‌های خشونت‌بار بسیار پیش‌تر از دوره‌ی کلاسیک پایانی شروع شده بود. تاکشی اینوماتا (Takeshi Inomata) از دانشگاه آریزونا که شخصاً پژوهشی روی جنگ‌های پیشاکلمبی (برهه‌ای از تاریخ قاره‌ی آمریکا که هنوز مردم اروپایی به این قاره وارد نشده بودند) داشت، اما در پژوهش کنونی شرکت نکرده بود، می‌گوید:

اکنون درک بیشتری از این داریم که جنگ‌های مخربی در کل دوره‌ی کلاسیک رخ داده و همین موضوع احتمالاً منجر به کاهش جمعیت و فعالیت‌های اقتصادی شده بود. علاوه بر این، شاید مشابه امروز، محدودیت‌های خاصی برای جنگ وجود داشته است. پس به‌جای بیان اظهارات قطعی، باید به‌طور مشخص روند تغییر جنگ در گذر زمان را ردیابی کنیم.

جیمز برادی (James Brady)، باستان‌شناسی از دانشگاه ایالتی کالیفرنیا در لس آنجلس که روی پروژه‌های مختلفی در سراسر منطقه کار کرده، اما در این پژوهش شرکت نداشته است، داده‌های جدید را جالب و بحث‌برانگیز می‌نامد. او می‌گوید:

هیچ‌گاه متقاعد نشدم كه جنگ‌های قبل از دوره‌ی كلاسیک پایانی صرفاً به‌صورت تشریفاتی انجام می‌شدند. این موضوع از همان دوران اولیه، واقعیت زندگی بوده که اغلب پیامدهای جدی داشته است.

مطالب مرتبط:

دیدگاه