مخلوقاتی که تنها در نواحی قطبی قابل مشاهده هستند (قسمت دوم)
خرسهای قطبی، پنگوئن و والها تنها ساکنان مناطق یخزده قطبی نیستند، در حقیقت مخلوقاتی در این جهان زندگی میکنند که تنها در نواحی قطبی قابل مشاهدهاند.
مقاله مرتبط:
خشکی، دریا و اقیانوسهای منجمد شمالی و جنوبی دارای محیط زیستی منحصربفرد و تماشایی هستند که زیستگاه شماری از گونههای جالب توجه کره زمین است که هر کدام بسته به شرایط خود، به خوبی با آب و هوا و اقلیم سخت و خشن این منطقه سازگاری پیدا کردهاند.
اگر به طبیعت گردی، سفرهای ماجراجویانه و سافاری در مناطق سردسیر قطبی علاقه دارید، باید بدانید که حیات وحش این منطقه تنها منحصر به حضور جانوران آشنایی همچون خرسهای قطبی، روباه برفی، پنگوئن یا خوکهای دریایی نیست. در واقع این مناطق ساکنانی همیشگی و خاص دارند که فقط در این منطقه از جهان زندگی کرده و قابل مشاهده هستند. موجوداتی تماشایی که بسته به شرایط خاص این منطقه چه از نظر ظاهر و چه از نظر ساختاری تغییرات مناسبی پیدا کرده و خود را با شرایط حاکم بر زیستگاه خود وفق دادهاند. سازگاریهایی که قطعا سرگرم کننده و جالب توجه بوده و حیرت انسان را برمیانگیزند.
اما اقیانوس و دریای مناطق قطبی نیز زیستگاه موجودات شگفتانگیزی است که بعضا گویی از دل داستانهای تخیلی و افسانههای اساطیری پا به سیاره ما گذاشتهاند، موجوداتی که بیننده را به حیرت واداشته و متعجب میکنند.
در بخش نخست این مطلب شما عزیزان را با شماری از این موجودات متفاوت آشنا کردیم. در ادامه سفر خود به مناطق قطبی و آشنایی با ساکنان جالب توجهش همراه ما باشید، چون هنوز هم چیزهایی برای غافلگیر کردن شما داریم.
حلزون ماهی(Snailfish)
با یک نگاه کلی به این ماهی میتوان علت نامگذاریش را به خوبی درک کرد. در واقع حلزون ماهی نام خود را از پوست سست و ژلاتین مانند خود گرفته است. به علاوه در قسمت انتهایی بدن عجیبشان که بیشباهت به لارو قورباغه نیست، مکندههای بزرگی قرار گرفته است که معمولا برای متصل شدن جانور به صخره یا دیگر چیزهای موجود در بستر اقیانوس مورد استفاده قرار میگیرند.
در حدود ۳۳۵ گونه مختلف از این ماهی در گوشه و کنار جهان زندگی میکنند که ۲۰ گونه تنها در آبهای اقیانوس منجمد شمالی قابل مشاهده هستند. ظاهر آنها شاید چندان خاص و پیچیده نباشد، اما بهتر است بدانید در پس این ظاهر مضحک، این ماهی دارای تواناییهای خاص و منحصربفردی است. آنها در بخشهای عمیق دریا زندگی میکنند و حتی در مکانهای همچون «دراز گودال ترسناک ماریانا» (Mariana Trench) نیز میتوان رد و نشانی از این موجود پیدا کرد. جایی که یکی از زیستگاههای شناخته شده برای عجیب و غیر معمولیترین مخلوقات این سیاره است.
حشره دم فنری (Springtail)
از آنجایی که خوکهای آبی و پنگوئنها نه ساکنان اصلی قطب که بیشتر بازدیدکنندگانی سرگرم کننده هستند، پس افتخار بزرگترین مخلوق این قاره به بندپایان میرسد.
حشرات هم حضوری جالب توجه در قطب دارند و به وضوح نشان دادهاند که در حقیقت هیچ نقطهای از این کره خاکی از حضور بعضا ترسناک این مخلوقات خزنده در امان نیست. حشره دم فنری یکی از این موجودات است که زیر تخته سنگ صخرههای امتداد سواحل این قاره زندگی میکند. آنها هم همچون دیگر مخلوقات ساکن در این محیط زیست سخت و خشن، تغییراتی در ساختار فیزیکی خود داده و به هر حال برای زندگی در آب و هوای سرد و اقلیم خاص این منطقه سازگاریهای لازم را پیدا کردهاند.
ممکن است آنها هم به خاطر یخ زدن و سرمازدگی بمیرند، اما با استفاده از گلیسرول از بدن خود در مقابل تغییرات دمایی این منطقه محافظت کردهاند. آنها همچنین موفق به پایین نگه داشتن متابولیسم بدن خود شده و از مصرف بیش از اندازه و اتلاف انرژی جلوگیری میکنند. حتی در شرایط سختی که ادامه حیات به سادگی امکانپذیر نیست، حشره با رفتن به خواب زمستانی بقای خود را تضمین میکند.
نام دم فنری اشاره به زائدهی دم مانندی است که در قسمت زیر شکم حشره قرار گرفته است. معمولا حشره از این زائده برای پرش در مسافتهای زیاد استفاده میکند و به خاطر همین ویژگی است که از دم فنری با نام «کک برفی» نیز یاد میشود.
خرچنگ مودار هاف (Hairy Chested Hoff Crab)
یکی از عجایب تماشایی نواحی قطبی حضور این خرچنگهای سفید رنگ و پرمو است که بنیان ذهنی شما در مورد ظاهر خرچنگها را دگرگون میکنند. این موجود نام خود را از هنریشهای به نام «دیوید هسلهاف» (David Hasselhoff) و البته موهایی گرفته است که بدنش را پوشاندهاند. همین ظاهر باعث شده که از این خرچنگ با نام «خرچنگ یتی» (Yeti Crab) هم یاد شود که اشاره به موجود افسانهای ساکن مناطق برفی یعنی یتی یا همان «پاگنده» دارد.
این دورگه عجیب و پرمو در عمق دو هزار متری آبهای قطب جنوب کشف شد، جایی که دما بسیار پایین و محیط بسیار سرد و منجمد کننده است، با این حساب این بندپا چگونه در این وضع قادر به ادامه زندگی است؟ بهتر است بدانید خرچنگ هاف موفق شده راهی برای غلبه به شرایط سخت محیط زیست خود پیدا کند. آنها خود را به منافذ زمین یا «مجاری گرمابی» (hydrothermal vents) بستر اقیانوس نزدیک میکنند، درست شبیه به مردمی که در اردوگاه دور آتش حلقه زدهاند. کاری که آنقدرها هم ساده و آسان نیست، چرا که اگر بیش از اندازه به این سوراخها نزدیک شوند ممکن است به خاطر جریان آب جوش دچار سوختگی شوند و اگر خیلی فاصله بگیرند هم ممکن است از سرما یخ بزنند!
با این حال این حفرهها امتیازات دیگری هم دارند که نمیتوان به سادگی از کنارشان گذشت، چرا که به دلیل شرایط خاص خود مکانی مناسب برای زاد و ولد باکتریهایی هستند که خوراک خرچنگها را تأمین میکنند.
خرس گرولار (Grolar Bear)
یکی از موجودات عجیب ساکن نواحی قطبی خرسهای گرولار هستند که از آنها با عنوان خرس پیزلی نیز نام برده میشود. در نهایت چندان مهم نیست که این گونه جالب را چه بنامید چرا که چیزی از شگفت انگیز بودن آن کم نمیکند. موجودی که دقیقا مناسب ساخت فیلمهای هالیوودی است.
در سال ۲۰۱۶ یک شکارچی نزدیک خلیجی در کشور کانادا به چیزی تیراندازی کرد که تصور میشد یک خرس قطبی کوچک است. اما با بررسی دقیقتر معلوم شد که جانور دارای چنگال و پنجههای قهوهای رنگ بوده و از این نظر به خرس گریزلی شباهت دارد! باور بر این است که این موجود در واقع یک دورگهی حاصل از آمیزش دو گونه خرس گریزلی و قطبی است. امری که شاید در نگاه اول عجیب برسد، اما با توجه به اتفاقات رخ داده در این مناطق که ناشی از تغییرات اقلیمی است، چندان دور از ذهن نباشد.
از یک سو با گرم شدن زمین خرسهای گریزلی که دیگر سرمای هوا و دمای پایین را سد راه خود نمیبینند به سمت شمال حرکت کردهاند و از سوی دیگر خرسهای قطبی که به دلیل ذوب شدن یخ با مشکلاتی در تأمین مواد غذایی مواجه شدهاند، اکنون برای شکار به مناطق دورتری سفر میکنند. پس چندان عجیب نیست که در این رفت و آمدها این دو گونه یکدیگر را ملاقات کرده و چه بسی به فکر تشکیل خانوادهای مشترک افتاده باشند.
شبه نهنگ تک شاخ (Narwhal)
ناروال که همچنین به نام «تک شاخ اقیانوسی» (unicorn of the ocean) نیز شناخته میشود، یکی از شگفتیهای ساکن آبهای اقیانوسی است که خوشبختانه مثل اسبهای تک شاخ اساطیر و داستانهای افسانههای خیلی دور از دسترس نیست. از سوی دیگر این گونه را باید نادرترین گونه وال در جهان دانست.
شاخ این موجود شبیه به زائدهای است که از سر جانور بیرون زده است، اما بهتر است بدانید که این زائده پیچ خورده و بلند در واقع یک دندان نیش (عاج) است که در امتداد لب بالایی رشد کرده و از سر جانور بیرون زده است، به طوری که گاهی طول آن به دو و نیم متر هم میرسد. اگرچه بیشتر جنس نر دارای شاخ است، اما ناروالهای ماده هم دارای شاخ منتها در ابعاد کوچکتری هستند.
دانشمندان هنوز در مورد چرایی وجود این دندان شاخ مانند به پاسخی قطعی دست پیدا نکرده اما با این حال فرضیههایی را در این رابطه مطرح کردهاند. آنها معتقدند که وجود این شاخ نیزه مانند در جنس نر بیشتر برای تحت تأثیر قرار دادن والهای ماده است، از سوی دیگر در خلال فصل جفتگیری ناروالها از شاخ خود برای مبارزه با رقبا استفاده میکنند. این امر البته به صورت عینی هم مشاهده شده است. فرضیهای دیگر ادعا میکند شاخ مذکور به جانور در امر شکار و تأمین غذا کمک میکند.
ناروالها در امتداد سواحل قطب شمال زندگی میکنند. اسکیموها برای تأمین بخشی از رژیم غذایی سنتی خود به شکار ناروال میپردازند.
کریل جنوبگان (Antarctic Krill)
کریلها در مجموع منبع غذایی مهمی چه برای والها و چه دیگر موجودات آبزی بوده و از این روی یکی از مهمترین ارگانیسمهای موجود در زنجیره غذایی جنوبگان و نواحی قطبی به حساب میآیند. آنها به سادگی روی جریانهای اقیانوسی شناور شده و با آنها جابجا میشود، به ویژه که توان شنا کردن برخلاف جهت امواج را ندارند.
کریل از نظر اندازه با میگو برابری کرده و به خاطر برخورداری از بدنی شفاف از قدرت استتار مناسبی در محیط پیرامونی خود برخوردار است. این آبزی همچنین زیست تاب بوده و انرژی خود را از نور خورشید تأمین میکند. به همین خاطر در فصل تابستان میتوان اغلب آنها را در دستههای بزرگی مشاهده کرد که روی سطح آب شناورند، این در حالی است که در فصل زمستان به بخشهای عمیق و گرمتر اقیانوس پناه میبرند.
متأسفانه تغییرات اقلیمی روی زندگی این موجودات و بالطبع دیگر آبزیان این نواحی اثراتی نامطلوب گذاشته است. به دلیل گرم شدن زمین و در ادامه ذوب شدن یخهای قطب، میزان جلبک کاهش یافته که در نتیجه غذای کمتری برای کریلها در دسترس است. کاهش جلبک یعنی کاهش تعداد کریلها و کاهش تعداد آنها نیز به معنای کمبود در زنجیره غذایی دیگر آبزیان این نواحی و در معرض خطر قرار گرفتن اکوسیستم منطقه است. در مجموع این امر اثرات مخربی روی محیط زیست برجای میگذارد.
گراز دریایی (Walrus)
گرازهای دریایی با آن سبیلها و دندانهای نیش بلند که به صورت گروهی در امتداد سواحل حضوری چشمگیر دارند، یکی از مناظر تقریبا آشنایی است که در ذهن بسیاری از ما شکل گرفته و به نوعی مساوی با حال و هوای ساکنان مناطق قطبی شده است.
گرازهای دریایی با این ظاهر عجیب در میان مخلوقات ساکن قطب شمال اسم و رسمی به هم زده و به دلیل عادات و نیز تواناییهای عجیب و جال توجهشان حتی جالب و دیوانه کنندهتر از چیزی هستند که به نظر میرسند. دندانهای نیش باشکوه آنها گاهی تا یک متر رشد میکند و در هر دو جنس نر و ماده قابل مشاهده است. از آنجایی که گرازهای دریایی دارای بدنی درشت و بزرگ هستند (گاهی وزن آنها به دو تن هم میرسد)، از دندانهایشان برای کندن یخ و بیرون کشیدن خود از آب استفاده میکنند. این دندانهای نیش همچنین برای جنگ و جدلهای فصل جفتگیری و نیز سوراخ کردن لایههای یخی از بخش زیرین نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
از سوی دیگر این موجودات بزرگ برای حفظ بقای خود در دمای منجمد کننده قطبی چه هنگام حضور در خشکی و چه دریا، ضربان قلب خود را پایین نگاه داشته و در ادامه با ذخیره انرژی، بدن خود را گرم میکنند. جالب است بدانید سبیلهای بلند آنها هم برای خود کاربردهایی دارد، مثلا جانور با کمک آنها از ارتعاشات پیرامونی آگاه شده و میتواند در آبهای تیره و تار حضور طعمه را احساس و آن را شکار کند.
در حالی که ظاهر آنها ممکن است بیننده را به اشتباه انداخته و این تصور را ایجاد کند که با موجودی مهاجم روبرو است، اما بهتر است بدانید تاکنون هیچ انسانی بیجهت به واسطه حملات گراز دریایی آسیب ندیده است. این درحالی است که برعکس، انسانها با صید بیرویه این جانوران آنها را در معرض خطر انقراض قرار دادهاند. به همین خاطر اکنون شکار گرازهای دریایی غیرقانونی اعلام شده و تنها قبایل خاصی از اسکیموها اجازه صید این جانور را دارند.
به پایان این مطلب رسیدیم. ساکنان مناطق قطبی را چگونه یافتید؟ خرچنگهای مودار سرگرم کنندهتر بودند یا ککهای برفی؟ در مجموع از سافاری در مناطق سردسیر زمین استقبال میکنید یا حضور در آفریقا و تماشای حیوانات ساکن آن را ترجیح میدهید؟ فراموش نکنید نظرات خود را با ما و دیگر دوستانتان نیز در میان بگذارید.
دیدگاه