حقایق جالبی که از لندن قرون وسطایی نمی دانستید (قسمت اول)
شهر لندن در قرون وسطی، نه تنها شهری آلوده و مملو از سر و صدا و کثیفی بود، بلکه طعمه قرار دادن خرس و گاو برای تفریح و سرگرمی نیز آن را به مکانی رعبآور تبدیل میکرد.
مقالههای مرتبط:
شهر لندن در دوران قرون وسطی، جالب و هیجانانگیز و در عین حال وحشتناک و رعبآور نیز بود. شهری شلوغ و پرسر و صدا که به سختی ۲٫۵ کیلومتر مربع وسعت داشت و احتمالا مملو از حقایق جالب و باورنکردنی بود که قصد داریم در این مقاله به آنها بپردازیم.
۱. سه برج لندن در این شهر وجود داشت
نرماندیها برای کنترل مردم محلی و وایکینگها، سه قلعه در لندن بنا کردند. قلعه باینارد (Baynard’s Castle) که به احترام رالف باینارد نامگذاری شد و درست در محل تلاقی رودخانه تایمز و رودخانه فلیت قرار داشت؛ اما پادشاه جان در سال ۱۲۱۳ دستور تخریب آن را صادر کرد. هر چند که ساختمان دیگری با همین نام در قرن چهاردهم ساخته و به قصر سلطنتی تبدیل شد و تاجگذاری ادوارد چهارم و ماری اول در این محل اتفاق افتاد، اما در آتشسوزی بزرگ سال ۱۶۶۶ سوخت.
برج مانتفیچت (Montfichet's Tower)، برج دیگری است که روی لودگیت هیل (Ludgate Hill) ساخته شد و مشرف به رودخانه فلیت بود که باز هم توسط پادشاه جان در سال ۱۲۱۳ تخریب شد.
۲. در همه نقاط شهر، رودخانه هایی در جریان بود
در قرون وسطی، در همه نقاط شهر رودخانه در جریان بود، هر چند که امروزه نیز هنوز وجود دارند، ولی از نظرها مخفی شدهاند. رودخانه فلیت که زمانی یکی از ویژگیهای جغرافیایی مهم لندن محسوب میشد و به شدت کثیف و مملو از مدفوع حیوانات، دل و روده حیوانات و خون بود، به یک نهر سرپوشیده تبدیل شده است. Holborn Viaduct، یک پل جادهای است که در واقع از روی فلیت باستانی عبور میکند. حوضهای همپستید (Hampstead) و هایگیت، مخازنی بودند که با سدسازی در مقابل دو رودخانهای که از فلیت منشعب میشدند، ساخته شدند. کل رودخانههای لندن در قرون وسطی، ۲۱ عدد بود که الان اثری از آنها باقی نمانده است.
۳. میدانی برای طعمه کردن خرس ها وجود داشت
لندن قرون وسطایی، محلی وحشتناک بود. علاوه بر اینکه رودخانهها پر از سرگین و دل و روده حیوانات بود، حیوانات در نهایت ظلم و وحشیگری، وسیله تفریح و سرگرمی محسوب میشدند.
در ساحل جنوبی، دو میدان قرار داشت که محلی برای طعمه کردن خرس و گاو (و خدا میداند چه حیوانات دیگری نیز برای این منظور استفاده میشدند) برای سگهای جنگی بود. محل آنها روی نقشه متعلق به سال ۱۵۶۰ لندن به وضوح دیده میشود.
۴. یک طرف پل قدیمی لندن، پر از مغازه بود
پل قدیمی لندن (Old London Bridge) برای قرنها (از سال ۱۲۰۹ تا ۱۸۳۱) مورد استفاده بود و تنها پل روی رودخانه تایمز به حساب میآمد. با اینکه فقط ۸ متر عرض داشت (در مقایسه با پل جدید و مدرن لندن که ۳۲ متر عرض دارد)، ۱۳۸ مغازه در یک طرف این پل مشغول به فعالیت بودند. تا دوران تودور، حدود ۲۰۰ ساختمان روی آن ساخته شده بود که برخی از آنها به ۷ طبقه هم میرسید. این پل در سمت شرق پل جدید قرار داشت و در گذشته کلیسای سنت مگنوس مارتیر (church of St Magnus the Martyr) به ورودی شمالی آن مشرف بود (بقایای مسیر قدیمی به پل را میتوان همچنان از حیاط کلیسا مشاهده کرد).
دروازه جنوبی این پل، به خاطر آویزان کردن سر بریده خائنان معروف بود. سر ویلیام والاس (از شوالیهها و ملاکان اسکاتلندی) و توماس مور نیز با این روش وحشیانه در معرض نمایش قرار گرفت. برای تماشای بقایای پل قدیمی لندن که به شاهنشین عابر پیاده تبدیل شده است، میتوانید به پارک ویکتوریا (Victoria Park) در هکنی بروید.
۵. عبور از روی پل قدیمی لندن وحشتناک بود
با توجه به تعداد زیاد مغازهها و خانههایی که در یک طرف پل قرار داشتند، فقط ۴ متر برای عبور و مرور عابران پیاده و درشکهها وجود داشت و در نتیجه عبور از روی این پل با دلهره و وحشت همراه بود. در گذشته قایقهایی برای عبور از روی رودخانه فعالیت میکردند و استفاده از آنها سریعتر و راحتتر به نظر میرسید. اگر کمی دقت کنید میتوانید شواهد این موضوع را مشاهده کنید، در فاصله نه چندان دوری از تئاتر شکسپیر گلوب، یک فرورفتگی سنگی در داخل دیوار حفر شده است که در گذشته قایقرانها در این محل کوچک به انتظار مسافر مینشستند. بیر گاردنز (Bear Gardens) یا باغ خرس، محل عبور و مرور این قایقها بود که نام خود را از روی یکی از میادین طعمه کردن خرسها گرفته است.
۶. لندن، شهر بسیار کثیفی بود
لندن در دوران قرون وسطی، واقعا شهر کثیفی بود و اسم مکانها (کوچههای کثیف، تپههای کثیف، مسیرهای کثیف)، این موضوع را به خوبی نشان میداد. حتی خیابانی به نام مونت پلزنت (کوه دلپذیر) نیز که در لندن وجود داشت نیز با واقعیت در تضاد بود و بهعنوان محلی برای دفن زباله استفاده میشد. کوچه شربورن (Sherbourne Lane) در گذشته به کوچه شیتبورن (Shiteburne Lane) شناخته میشد و برای مدت طولانی بهعنوان دستشویی عمومی به کار میرفت.
۷. لندن، شهر پر سر و صدایی بود
لندن به حدی پر سر و صدا بود که میشد صداهای بلند را از سوری هیلز (Surrey Hills) شنید. در کتاب «بیوگرافی» نوشته پیتر آکروید آمده است که صدای چکش صنعتگران، فریاد تاجران، صدای زرگران و بشکهسازها لندن را فراگرفته بود، بهطوری که تحمل آن امکانپذیر نبود. صدای ناقوس کلیساها، ناقوس صومعهها، زنگ خاموشی و زنگ نگهبانی را نیز باید به سر و صدای لندن در اوایل قرون وسطی اضافه کرد.
۸. لندن، ساعت خاموشی داشت
یکی از زنگهای خاموشی لندن
درواقع ساعت خاموش در لندن قرون وسطی، در تابستان ساعت ۹ شب بود؛ اما در زمستان، زودتر اتفاق میافتاد. زنگ ۴ کلیسا به صدا درمیآمد و ساعت خاموشی را به مردم اطلاع میداد. میخانهها تعطیل و هفت دروازه شهر بسته میشدند. هر کسی که بعد از اعلان خاموشی در کوچه و خیابان میدیدند، بهعنوان «پیاده شب» دستگیر میکردند.
دیدگاه