راه آهن حجاز؛ قطاری که هنوز لوکوموتیو بخار دارد
راهآهن بازسازی شدهی حجاز جایی است که لوکوموتیو بخار همچنان در آن فرمانروایی میکند.
مقالههای مرتبط:
لوکوموتیو بخار در مسیر دمشق به مدینه در سال ۱۲۸۷ شمسی افتتاح شد. راهآهن حجاز ساخته شد تا امپراتوری عثمانی را منسجمتر کند. از آن موقع خیلی چیزها عوض شده، اما خط آهن همچنان مورد استفاده است و مسافران را جابهجا میکند.
ایستگاه امان راهآهن حجاز کنار مسیر غبارآلودی قرار گرفته و خیلی راحت ممکن است از چشمها دور بماند. برای رسیدن به آن ایستگاه باید از خیابانهای پیچ در پیچ مرکز تاریخی شهر، جایی که دژ باستانی یا آمفیتئاتر رومی قرار دارد، گذشت. ایستگاه پنج کیلومتر خارج از جادهی اصلی قرار دارد؛ اگر ترافیک باشد، چنان که اغلب در پایتخت اردن هست، به نظر میآید بیشتر از پنج کیلومتر رانندگی کردهاید.
از دروازهی سنگی ایستگاه که رد شوید، احساس میکنید وارد عصر متفاوتی شدهاید. لوکوموتیوهای بخار اینجا همچنان فرمان میرانند. سلطان عثمانی خطهی میان بوسنی و هرزگوین کنونی تا دریای سیاه و بصره تا بیروت را تحت کنترل داشت. او امیدوار بود تا با استفاده از راهآهن بتواند جهان اسلام را یکپارچه کند.
سلطان عبدالحمید دوم در سال ۱۲۷۹ خورشیدی دستور ساخت راهآهن حجاز را صادر کرد تا حجاج مکه راحتتر و امنتر به حج سالانه بروند. پیش از آن، حجاج هفتهها، بلکه هم ماهها، برای سفر حج وقت میگذاشتند و با کاروان شتر به مکه میرفتند. فقط همان فاصلهی دمشق تا مدینه به تنهایی ۴۰ روز طول میکشید و خیلی از حجاج در بیابانهای خشک یا کوههای خشن جان میباختند. راهآهن آن مسیر ۴۰ روزه را به پنج روز کاهش داد.
پس از آنکه خط آهن دمشق-مدینه ساخته شد، طرح گسترش یافت و قرار شد راهآهن از طرف شمال به استانبول، پایتخت عثمانی، و از طرف جنوب به خود مکه وصل شود.
اما اهمیت راهآهن برای اسلام به همینجا ختم نشد. سرمایه ساخت راهآهن، برخلاف روال معمول آن دوران، بدون هیچ سرمایهگذاری خارجی و تنها با درآمدهای دولت عثمانی، مالیاتها و کمکهای نقدی دیگر مسلمانان تأمین شد. به همین خاطر، حتی امروزه این خط آهن را راهی وقفی به حساب میآورند؛ داراییای که به تمام مسلمانان تعلق دارد.
عزمی نلشیک، مدیر کل بخش اردن راهآهن حجاز، گفت: «این راهآهن نه متعلق به کشوری است، نه مال شخص خاصی؛ تمام مسلمانان جهان صاحب آن هستند. راهآهن حجاز مثل مسجد میماند: قابل خرید و فروش نیست. تمام مسلمانان جهان (حتی از اندونزی و مالزی) میتوانند بیایند و ادعا کنند که بر این راهآهن حقی دارند».
متحد کردن مسلمانان برای سلطان عبدالحمید دوم تنها یک امر معنوی نبود: برایش مزایای عملی داشت. طی چند دهه پیش از ساخت راهآهن، امپراتوریهای رقیب عثمانی داشتند خرده خرده زمینهای دولت عثمانی را تصاحب میکردند. فرانسه تونس را گرفته بود؛ بریتانیا به مصر حمله کرده بود؛ رومانی، صربستان و مونتهنگرو نیز خودمختار شده بودند. سلطان میخواست با ایجاد راههای ارتباطی در سراسر جهان عثمانی نه تنها مسلمانان، بلکه امپراتوریاش را متحد سازد.
اما اوضاع برای سلطان دقیقا آن طور که میخواست پیش نرفت؛ اولین قطار دمشق به مدینه در سال ۱۲۸۷ به راه افتاد، اما سال بعدش سلطان از قدرت کنار گذاشته شد.
امپراتوری عثمانی امروزه به خاطرات پیوسته است. در آن مرزی که قبلا مسیر راهآهن را مشخص میکرد، امروز پنج کشور ترکیه، سوریه، اردن، فلسطین و عربستان سعودی تشکیل شدهاند. راهآهن حجاز در سال ۱۲۹۳ شمسی سالانه ۳۰۰ هزار مسافر جابهجا میکرد، اما روزهای اوجش تنها یک دهه دوام یافت. پس از آنکه ارتش ترک در جنگ جهانی اول از راهآهن استفاده کرد، لورنس، افسر بریتانیایی معروف به لورنس عربستان همراه با دیگر سربازان عرب، به آن حمله کردند و خط را بستند.
پس از جنگ، هنگامی که بریتانیا و فرانسه جنوب غرب آسیا را میان خود تقسیم کردند، نیاز به خط آهنی که مسلمانان را در کنار هم قرار دهد، در اولویت قرار گرفت. بیشتر خط آهن خراب شده بود.
امروز، لوکوموتیوهای بخار در ایستگاه مرکزی راهآهن امان آرام و ساکن ماندهاند. موزهای تکاتاقه آثاری از این خط آهن معروف را به نمایش گذاشته که حدود یک قرن سابقه دارند: عکسها و بلیطهای قدیمی، چراغها و چفت و بستهای راهآهن. اتومبیلی که به سبک قرن بیستم بازسازی شده، با صندلیهای مخملی باشکوه و چراغهای طلاکاریشده، حس وقار آن دوران را برمیانگیزد.
شیخ علی طنطاوی، نویسندهی عرب، پس از آنکه بخش بسیاری از خط آهن از بین رفت، نوشت: «داستان راهآهن حجاز یک تراژدی واقعی است. خط آهن هست، اما هیچ قطاری بر آن حرکت نمیکند... ایستگاهها هستند اما مسافری نیست».
اما این یک تراژدی محض نیست که در آن تمام امیدها از بین رفته و به فراموشی سپرده شده باشد.
در گذر سالها، بعضی از بخشهای خط آهن به تدریج احیا شده است. راهآهن امان تا دمشق نیز تا سال ۲۰۱۱ فعال بود؛ این راه آنقدر معروف بود که مردمان محلی از خاطراتشان در قطارهایش میگویند که آخر هفتهها از آن استفاده میکردند.
امروز در اردن، دو بخش از خط آهن در دسترس عموم است. تنها یک لوکوموتیو بخار تابستانه مخصوص گردشگران است که از میان وادی رم (همان مسیری که لورنس عربستان زمانی از آن حمله کرد) میگذرد. یک قطار هفتگی هم هست که از امان به ایستگاه جیزه میرود و بیشتر مسافرانش بومی یا پناهندگان سوری هستند.
صبح شنبه در ایستگاه امان راهآهن حجاز خانوادههای زیادی دیده میشوند. زنان، که روسریهای روشن به سر دارند، کیسههای بزرگ خوراکی را حمل میکنند. کودکان اسباببازی به دست دارند. بیشترین سرعتی که قطارها میتوانند بروند ۱۵ کیلومتر بر ساعت است؛ بنابراین مسیر ۳۵ کیلومتری امان به جیزه حدود دو ساعت طول میکشد. مهم سرعت نیست بلکه نکته همان نفس سفر با این قطار است.
به محض حرکت قطار، بچهها شروع به جیغ کشیدن میکنند. آنها در طول کابینها میدوند، به بیرون مینگرند و به شهری که دارند از آن دور میشوند، اشاره میکنند. بچهها از اینکه شهرشان را از زاویهای دیگر میبینند، هیجانزده میشوند. راهآهن حجاز برای تمام آنها حکم ماجراجویی را دارد. البته دور از امان باید گفت که چشماندازهای خیلی زیبایی وجود ندارد. آنجاها که این قطار تاریخی از کنار جادههای مدرن میگذرد، منظرهی بینظیری به وجود میآورد.
زنان معمولا با خودشان ضبط میآورند و در طول سفر صدای موسیقیشان را بلند میکنند.
پس از سفر دوساعته، مسافران در ایستگاه جیزه زیر سایهی درختان زیتون مینشینند. در آنجا، فلاسکهای چای خود را درمیآورند و با پیراشکی، شیرینی و فلافل میخورند. جوانان هم کمی آن طرفتر قلیان میکشند.
امروزه از خط آهن بیشتر برای اینگونه امورات استفاده میکنند: فراغت، گردشگری و خوشگذرانی.
اما امیدهایی هست تا راهآهن حجاز، مانند دوران اوج خودش، چیزی بیش از اینها باشد.
نخست پتانسیل عملی آن است: روزانه حدود ۶۰۰ هزار نفر مسافت ۳۰کیلومتری زرقا تا امان را طی میکنند، اما در این زمینه امکانات حمل و نقل عمومی کمی وجود دارد. مطالعاتی در این باره انجام شده تا ببینند آیا بازسازی راهآهن حجاز کمکی به رفت و آمد بین این دو شهر میکند یا نه.
هدف بلندمدتتر این است که افراد بیشتری را با تاریخ راهآهن حجاز آشنا کنند. خیلیها از اینجا رد میشوند و نمیدانند این ایستگاه وجود دارد و حدود ۱۱۰ سال است که فعالیت میکند. تلاشها در این راستا است که راهآهن در نقشهی گردشگری اردن قرار گیرد.
یکی از اهداف این است که راهآهن در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شود؛ عربستان در سال ۲۰۱۵ این پیشنهاد را در یونسکو مطرح کرد. عربستان مانند اردن راهآهن را بازسازی نکرده؛ تنها یک موزهی کوچک دارد و راهآهن را بخشی از میراث خود میداند. موزهای جدید دارند در امان میسازند؛ ساختمانی با وسعت سه هزار متر مربع در ایستگاه راهآهن که قرار است تا پایان سال ۲۰۱۸ کار ساختش تمام شود. بنگاه توسعهی ترکیه (TIKA) به طور نمادین برای ساخت موزه اعتبار قائل شده است.
تصور اینکه روزی راهآهن به راه بیفتد و دوباره مسافرانی را از سوریه تا عربستان ببرد سخت است. اما تا زمانی که میراث راهآهن حجاز زنده است (و به رسمیت شناخته میشود) هم امید و هم پتانسیل توسعهی آن وجود دارد.
دیدگاه