نگاهی به زندگی روزمره در جیپور، هند
ماریا ساهای، عکاس و کاوشگر، با اجارهی یک تاکسی و انجام یک سفر کوتاه شهری، موفق شد زندگی روزمرهی جیپور را از نزدیک تماشا کند.
ماریا ساهای (Maria Sahai)، عکاس و کاوشگر، مشتاق تجربهی شهر پر جنب و جوش جیپور بود. او در مصاحبهای گفت که این سفر، اولین سفر طولانی وی به هند بود:
این کشور، با رنگهای شاد، تاریخ، مکانهای فتوژنتیک و مردمش، به بهشت عکاسان معروف است. سفر من سرشار از غذاهای شگفتانگیز، افراد دوستداشتنی و مکانهای دیدنی بود.
این سفر، واقعا تجربهی رضایت بخشی بود، هم به لحاظ شخصی و هم به لحاظ عکاسی.
ماریا و همسرش، برای اینکه تا حد ممکن از جادهها و نقاط شهری بیشتری بازدید کنند، از تاکسی استفاده کردند. او میگوید:
بلیط جیپور را در لحظهی آخر خریدیم. یعنی، زمان کافی برای برنامهریزی نداشتم. پس از یک صحبت کوتاه، من و شوهرم تصمیم گرفتیم تا یک تاکسی بگیریم و او را برای ۴۸ ساعت به صورت دربست کرایه کنیم. به او آزادی کامل دادیم تا تصمیم بگیرد که ما را به کدام قسمتهای شهر ببرد. احساس میکردیم او به خاطر اختیاری که به او دادهایم، هیجانزده شده است؛ او به زدگاهش افتخار میکرد و مشتاق بود که آن را با ما به اشتراک بگذارد. راننده به ما اطمینان داد که ما همهی جاذبههایی که باید را دیدهایم، مانند آمر فورت، هاوا ماهال و قصر شهر. اما ما بیشتر وقتمان را فقط مشغول گشتن در خیابانهای کوچک خارج از مرکز شهر و رانندگی در بازارهای خیابانی و روستاها بودیم.
یک زن محلی در حال جارو کشیدن یک معبد هندو
از نظر ماریا، دیدن این شهر به این معنا است که او نگاهی اجمالی به زندگی روزمرهی مردم محلی انداخته است:
من و شوهرم، که هر دو عکاس هستیم، بیشتر مشتاق عکس گرفتن از صحنههای اصیل زندگی روزمرهی مردم محلی بودیم. ما از تماشای مردمی که مشغول کسب و کار خود بودند لذت میبردیم: پخت و پز، خوردن، فروش اجناس، استراحت یا هر کار دیگری.
حضور در یک ماشین باعث شده بود که عکاسی از این لحظهها خیلی آسانتر از زمانی باشد که ما به صورت پیاده این کار را انجام میدادیم. من این کار را قبلا هم انجام داده بودم؛ اما من یک زن سفیدپوست و قد بلند هستم و همین موضوع باعث جلب توجه مردم محلی میشد – حالات چهره و موقعیت بدنی آنها تغییر میکرد و همین از اصالت آنها میکاست.
این تصویر آن چیزی نیست که به نظر میرسد
عکس مورد علاقهی ماریا، عکسی است که از مرد مسنی گرفته است که روی یک صندلی در زیارتگاه «گالتاجی» (Galtaji) نشسته است، پیشانیاش به رنگ سفید، قرمز و طلایی در آمده است. ماریا میگوید:
از نظر من، این نشان میهد که چگونه هنر قدرتمند عکاسی میتواند به عنوان ابزاری برای به اشتراکگذاری اطلاعات استفاده شود.
بسیاری از افرادی که این تصویر را دیدند، در مورد تفکرآمیز بودن نگاههای او صحبت میکردند. لباس، حالت بدن و محیط اطراف او به راحتی این ایده را به ذهن متبادر میکند که لحظهای که ثبت شده ست، لحظهای بسیار روحانی است.
ولی در واقع، او در حال صحبت با استفاده از یک هدفون بلوتوثی بود!
دیدگاه